تورم شاید یکی از آشناترین کلمات در علم اقتصاد باشد. تورم نرخ افزایش قیمت‌ها در یک دوره زمانی معین است. تورم معمولاً یک معیار گسترده است، مانند افزایش کلی قیمت‌ها یا افزایش هزینه‌های زندگی در یک کشور. اما می‌توان آن را به شکل محدودتر نیز محاسبه کرد؛ برای مثال برای کالاهای خاص، مانند غذا یا خدمات. به زبان ساده، تورم نشان می‌دهد مجموعه کالاها یا خدمات در یک دوره معین، معمولاً در یک سال چقدر گران‌تر شده است. تورم با سایر شاخصه‌های اقتصادی ارتباط تنگاتنگی دارد. درک این روابط برای موفقیت در سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی مختلف ضروری است. رابطه تورم و شاخص دلار یکی از این روابط است که در این مقاله درباره آن صحبت خواهیم کرد.
اهمیت تورم در اقتصاد کلان
تورم یک پدیده بسیار مورد بحث در اقتصاد بوده و هست. اهمیت تورم در اقتصاد کلان، موضوعی غیرقابل انکار است. بسیاری از اقتصاددانان، بازرگانان و سیاستمداران معتقدند سطوح تورم متوسط برای هدایت مصرف مورد نیاز است؛ با این فرض که سطوح بالاتر مخارج برای رشد اقتصادی بسیار مهم است. به‌همین دلیل فدرال رزرو معمولا نرخ تورم تدریجی را در بلندمدت هدف قرار می‌دهد و معتقد است افزایش آهسته سطح قیمت باعث سوددهی کسب‌وکارها می‌شود. همچنین مانع از انتظار مصرف‌کنندگان برای قیمت‌های پایین‌‌تر قبل از خرید می‌شود.
برخی دیگر استدلال می‌کنند که افزایش قیمت‌ها، پس‌انداز پول را سخت‌تر می‌کند. درنتیجه افراد را به سمت استراتژی‌های سرمایه‌گذاری پرمخاطره برای افزایش یا حتی حفظ ثروت خود سوق می‌دهد. این اقتصاددانان ادعا می‌کنند تورم به ضرر برخی مشاغل یا افراد تمام خواهد شد.
تاثیر اولیه تورم کاهش قدرت خرید است. اگرچه نام ارز تغییر نمی‌کند، اما تاثیر تورم این است که همان مقدار ارز می‌تواند در دوره‌های تورمی کمتر خرید کند. افراد معمولاً عواقب تورم را در خواربارهایی که می‌خرند، اجاره‌ای که می‌پردازند و هزینه‌هایی که متحمل می‌شوند می‌بینند.
در دوره‌های تورمی، قیمت‌ها بالاتر می‌روند و پرداخت بدهی گران‌تر است. در این شرایط شرکت‌ها اغلب محصولات کمتری می‌فروشند و اقتصاد کند می‌شود. این ممکن است منجربه کاهش سود شرکت‌ها، اخراج و فشار بر خانوارها شود. نتیجه نهایی این چرخه رویدادها یک رکود بالقوه است. فدرال رزرو تلاش می‌کند تورم مهار شده و سطح قابل قبول بیکاری را حفظ کند. با این‌حال، هر یک از دو مورد اغلب جهت مخالف حرکت می‌کنند. سیاست‌های آنها اغلب یکی را افزایش و دیگری را کاهش می‌دهد. رابطه تورم و شاخص دلار، تنها یکی از اثرات تورم است که بر اقتصاد آمریکا و اقتصاد جهان تاثیر می‌گذارد. نمودار این رابطه در نمودارهای تحلیلی بهترین بروکر فارکس قابل مشاهده است.
میزان و نوع تاثیر تورم بر شاخص دلار
تورم قیمت کالاها و خدمات را در طول زمان افزایش می‌دهد. درحقیقت، تورم تعداد کالاها و خدماتی را که می‌توانید با دلار در آینده بخرید، در مقایسه با خرید امروز با دلار کاهش می‌دهد. اگر دستمزدها ثابت بماند، اما تورم باعث شود قیمت کالاها و خدمات در طول زمان افزایش یابد، درصد بیشتری از درآمد شما برای خرید همان کالا یا خدمات در آینده صرف خواهدشد.
وابستگی بین نرخ دلار آمریکا و تورم قیمت مصرف‌کننده ایالات متحده به‌عنوان چیزی کاملاً واضح پذیرفته شده است. به هر‌حال، تورم بالاتر باید منجربه افزایش نرخ بهره و افزایش تقاضا برای ارز شود. درحالی‌که ارز قوی‌تر منجربه واردات ارزان‌تر و کاهش قیمت می‌شود. بخش تئوری ساده و سرراست به‌نظر می‌رسد. اما تجزیه‌وتحلیل داده‌های مربوطه، نشان‌دهنده همبستگی جالب‌تر و مفیدتر بین قدرت پول ایالات متحده و نرخ تورم این کشور است.
DXY رایج‌ترین شاخص ارز است. این شاخص معیار خوبی برای قدرت دلار در فارکس است. تورم یک اصطلاح مبهم است. چندین شکل از تورم وجود دارد که می‌توان آنها را تحلیل کرد و با شاخص مقایسه کرد: تورم قیمت مصرف‌کننده (CPI)، تورم قیمت تولیدکننده (PPI)، تورم هزینه‌های مصرف شخصی (PCE)، تورم دستمزد و چندین معیار دیگر.
در‌حالت کلی بین نرخ تورم و شاخص دلار رابطه معکوس وجود دارد. آنچه در‌حال حاضر شاهد آن هستیم، یک صعود عمده در شاخص دلار است که با یک حرکت معکوس در نرخ ماهانه تورم دنبال می‌شود.
به زبان ساده، رابطه تورم و شاخص دلار یک رابطه معکوس است. میزان و نوع تاثیر تورم بر شاخص دلار بر اساس فرمول‌ها و نمودارهای خاصی در علم اقتصاد مشخص می‌شود.
بیشتر بخوانید: شاخص هزینه های مصرف شخصی
عوامل تاثیرگذار بر رابطه تورم و شاخص دلار
عوامل تاثیرگذار بر رابطه تورم و شاخص دلار، عبارتند از:
- سیاست پولی فدرال رزرو ایالات متحده: هنگامی که فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش می‌دهد، می‌تواند منجربه تقویت دلار آمریکا و کاهش قیمت کالاها شود. برعکس، زمانی که فدرال رزرو نرخ بهره را کاهش می‌دهد، می‌تواند منجربه تضعیف دلار آمریکا شود و تضعیف دلار آمریکا نیز به نوبه خود می‌تواند منجربه افزایش قیمت کالاها شود.
- رویدادهای ژئوپلیتیکی: رویدادهای ژئوپلیتیکی نیز می‌توانند بر رابطه بین شاخص دلار و قیمت کالاها تأثیر بگذارند. به‌عنوان مثال، زمانی که بی‌ثباتی سیاسی در کشورهای تولیدکننده نفت وجود دارد، می‌تواند منجربه اختلال در عرضه نفت شود. این اختلال می‌تواند منجربه افزایش قیمت نفت شود.
بررسی تفاوتهای شاخص دلار و تورم
برای بررسی تفاوتهای شاخص دلار و تورم، لازم است به تعریف دقیق هریک از این مفاهیم بپردازیم.
شاخص دلار یک ابزار حیاتی برای سرمایه‌گذاران و معامله‌گران است، زیرا بینشی از قدرت دلار آمریکا در مقایسه با سایر ارزها ارائه می‌دهد. هنگامی که شاخص دلار افزایش می‌یابد، نشان‌دهنده تقویت دلار آمریکا است. درحالی‌که کاهش شاخص نشان می‌دهد دلار در‌حال ضعیف شدن است. به‌دلیل جایگاه دلار آمریکا به‌عنوان ارز ذخیره جهانی، شاخص دلار توسط بانک‌های مرکزی، سیاست‌گذاران و سرمایه‌گذاران در سراسر جهان به دقت زیر نظر گرفته می‌شود.
تورم به‌معنای افزایش در قیمت کالا در یک دوره زمانی مشخص است. کالاها مواد خام یا محصولات کشاورزی اولیه هستند که در بازارهای جهانی معامله می‌شوند. نمونه‌هایی از کالاها عبارتند از: نفت خام، طلا، نقره، مس، گندم، ذرت، سویا و قهوه. قیمت کالاها توسط عوامل عرضه‌وتقاضا، از جمله شرایط آب و هوایی، رویدادهای ژئوپلیتیکی، سطح تولید جهانی و رشد اقتصادی تعیین می‌شود. قیمت کالاها می‌تواند نوسان داشته‌باشد و نوسانات قیمت قابل‌توجهی در دوره‌های کوتاه رخ می‌دهد.
کالاها معمولاً با دلار آمریکا معامله می‌شوند، به این معنی که تغییرات در ارزش دلار آمریکا می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر قیمت کالاها داشته‌باشد. هنگامی که دلار آمریکا ضعیف می‌شود، قیمت کالاها تمایل به افزایش دارند، در‌حالی که تقویت دلار می‌تواند منجربه کاهش قیمت کالاها شود. این رابطه به این دلیل است که وقتی دلار تقویت می‌شود، کالاها برای خریداران ارزهای دیگر گران‌تر می‌شوند. در‌حالی که دلار ضعیف‌تر آنها را مقرون به صرفه‌تر می‌کند. بنابراین رابطه تورم و شاخص دلار معکوس است.
نحوه پیش‌بینی و تحلیل رابطه تورم و شاخص دلار
تغییرات شاخص دلار می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی بر قیمت کالاها داشته‌باشد. هنگامی که شاخص دلار افزایش می‌یابد، می‌تواند منجربه کاهش قیمت کالاها شود، زیرا کالاها برای خریداران ارزهای دیگر گران می‌شوند. برعکس وقتی شاخص دلار کاهش می‌یابد، قیمت کالاها افزایش می‌یابد؛ زیرا کالاها برای خریداران ارزهای دیگر مقرون‌به‌صرفه‌تر می‌شوند.
به‌عنوان مثال، فرض کنید شاخص دلار 10 درصد افزایش یابد. در این صورت، به این معنی است که ارزش دلار آمریکا نسبت به سایر ارزها 10 درصد افزایش یافته است. این افزایش ارزش دلار می‌تواند منجربه کاهش 10 درصدی قیمت کالاها شود، زیرا کالاها برای خریداران با ارزهای دیگر گران می‌شوند. برعکس، اگر شاخص دلار 10 درصد کاهش یابد، قیمت کالاها می‌تواند تا 10 درصد افزایش یابد؛ زیرا کالاها برای خریداران ارزهای دیگر مقرون‌به‌صرفه‌تر می‌شوند.
درباره نحوه پیش‌بینی و تحلیل رابطه تورم و شاخص دلار باید بگوییم رابطه بین شاخص دلار و قیمت کالاها می‌تواند بینش ارزشمندی را برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران فراهم کند. با درک این رابطه، معامله‌گران می‌توانند فرصت‌های تجاری بالقوه را شناسایی کرده و ریسک را به طور موثر مدیریت کنند. به‌عنوان مثال، اگر یک معامله‌گر انتظار دارد شاخص دلار افزایش یابد، ممکن است کالاهایی مانند نفت یا طلا را در سبد سرمایه خود کاهش دهد. در مقابل، اگر یک معامله‌گر انتظار داشته‌باشد شاخص دلار کاهش یابد، ممکن است به فکر ادامه خرید کالاها باشد.
با این‌حال، ذکر این نکته ضروری است که رابطه بین شاخص دلار و قیمت کالاها همیشه ساده نیست. عوامل دیگری مانند عوامل عرضه‌وتقاضا و رویدادهای ژئوپلیتیکی نیز می‌توانند وارد عمل شوند. بنابراین، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران باید طیف وسیعی از عوامل را در تصمیم‌گیری‌های تجاری در نظر بگیرند.
استراتژی‌های معاملاتی بر اساس رابطه تورم و شاخص دلار
در بازار فارکس، بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی بر اساس رابطه تورم و شاخص دلار طراحی و اجرا می‌شود. فدرال رزرو دارای مأموریت دوگانه است که بر اقدامات آن در زمینه سیاست پولی تأثیر می‌گذارد. بانک مرکزی می‌خواهد اقتصاد را به اشتغال کامل برساند و می‌خواهد با گسترش اقتصاد، نرخ تورم سالم را تضمین کند.
در نتیجه، معامله‌گران فارکس هم ارقام بیکاری و هم تورم را ارقامی می‌بینند که تصمیمات آتی بانک مرکزی را در مورد کاهش، افزایش یا حفظ سطوح فعلی نرخ بهره تعیین می‌کنند. با توجه به تأثیر نرخ بهره بر قدرت یا ضعف یک ارز، معامله‌گران می‌توانند تأثیر اقدامات بانک مرکزی و تأثیر آن بر عملکرد دلار در جفت‌ارز را پیش‌بینی کنند.
معامله‌گران فارکس ارقام CPI و Core CPI را دو مورد از اساسی‌ترین شاخص‌ها برای عملکرد یک اقتصاد می‌دانند. با این‌حال بین این دو، رقم Core CPI با حذف هزینه‌ها در بخش انرژی و غذا، که در طول زمان نوسان قیمت بیشتری را تجربه می‌کنند، جلوه بهتری را ارائه می‌کند.
بیشتر بخوانید: شاخص قیمت مصرف کننده
خدمات اپوفایننس
برای آن‌که بتوانید از رابطه تورم و شاخص دلار در بازار فارکس استفاده کنید، پیش از هرچیز به یک حساب معاملاتی در بازار فارکس احتیاج دارید. برای باز کردن حساب در فارکس به خدمات یک کارگزاری یا بروکر ایرانی نیاز خواهید داشت. خدمات اپوفایننس می‌تواند در این زمینه برای شما مفید واقع شود. اپوفایننس با ارائه یک پلتفرم معاملاتی کاربرپسند و جذاب به شما برای کسب تجربه و سرمایه‌گذاری پرسود در بازار فارکس کمک می‌کند.
رابطه بین تورم و شاخص دلار، رابطه قدرتمندی است که می‌تواند بینش ارزشمندی را برای معامله‌گران، سرمایه‌گذاران و اقتصاددانان فراهم کند. درک این رابطه برای هر کسی که علاقه‌مند به اقتصاد جهانی است، ضروری است؛ زیرا می‌تواند بینشی در مورد روندهای بازار و فرصت‌های سرمایه‌گذاری بالقوه ارائه دهد. با بررسی اینکه چگونه تغییرات در شاخص دلار می‌تواند بر قیمت کالاها تأثیر بگذارد و بالعکس، می‌توانیم درک بهتری از پیچیدگی‌های چشم‌انداز مالی جهانی به‌دست آوریم.
نرخ ارز چگونه تحت‌تاثیر تورم است؟
وقتی تورم بالا باشد، نرخ ارز را تضعیف می‌کند، زیرا قدرت خرید کاهش یافته است. این به نوبه خود سرمایه‌گذاری را سرکوب می‌کند. این می‌تواند بر نرخ ارز یک کشور تأثیر منفی بگذارد. عکس آن نیز صادق است: وقتی تورم پایین است، یک ارز نسبتاً قوی است. با این‌حال، مهم است به یاد داشته‌باشید که بسیاری از عوامل دیگر بر نرخ ارز تأثیر می‌گذارند، از جمله تراز تجاری، بدهی، نرخ بهره و غیره.
تورم چه تاثیری بر ارزش دلار دارد؟
تورم پدیده‌ای است که قیمت کالاها و خدمات در طول زمان افزایش می‌دهد. وقتی این اتفاق می‌افتد، پول ارزش خود را از دست می‌دهد. تاثیر تورم بر دلار در فرسایش تدریجی قدرت خرید آن است. به عبارت ساده‌تر، این بدان معناست که یک دلار در جیب شما امروز بیش از آن چیزی است که در آینده خواهد بود.
