تیم تولید محتوا
نویسنده

تیم تولید محتوا

فراکتال‌ها که از نظریه‌های ریاضیاتی بنیادی ویلیامز در بازارهای مالی نشأت گرفته‌اند، الگوهایی هستند که در بازار فارکس به‌عنوان نشانگرهای تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند. این الگوها که معمولاً شامل پنج میله یا کندل‌استیک می‌شوند، برای شناسایی نقاط برگشتی در بازار به‌کار می‌روند و می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا فرصت‌های ورود یا خروج از معاملات را تشخیص دهند. در این مقاله قصد داریم به این سوال بپردازیم که فراکتال در فارکس چیست و چگونه می‌توان از آن استفاده کرد.

الگوی فراکتال در طبیعت

قبل از این‌که به فراکتال در فارکس بپردازیم، بهتر است برای آشنایی بیش‌تر، این الگو را در طبیعت بررسی کنیم. فراکتال‌ها الگوهایی هستند که در طبیعت به وفور یافت می‌شوند و به‌خاطر تکرار خود در ابعاد مختلف معروف‌اند. به‌عبارت دیگر، بخش‌های کوچک یک فراکتال مشابه کل آن هستند. در این‌جا به چند مثال از فراکتال‌هایی که ممکن است در دنیای اطرافمان ببینیم، اشاره می‌کنیم.

فراکتال‌ها الگوهایی هستند که در طبیعت به وفور یافت می‌شوند و به‌خاطر تکرار خود در ابعاد مختلف معروف‌اند.
فراکتال‌ها الگوهایی هستند که در طبیعت به وفور یافت می‌شوند و به‌خاطر تکرار خود در ابعاد مختلف معروف‌اند.
  • کلم رومانسکو: این سبزیجات با الهام از نسبت طلایی به شکل مارپیچ رشد می‌کنند و هنگام رشد، ساختار فراکتالی خود را نشان می‌دهند.
  • مخروط‌های کاج: پولک‌های مخروط کاج به‌صورت مارپیچ لگاریتمی قرار گرفته‌اند که نمونه‌ای از هندسه فراکتالی است.
  • ساکولنت‌ها: برخی گیاهان مانند آلوئه‌های مارپیچ، الگوی مارپیچی در چیدمان برگ‌های خود دارند که نوعی فراکتال است.
  • برف و یخ: دانه‌های برف معمولاً دارای شاخه‌هایی هستند که شاخه‌های کوچک‌تری را تولید می‌کنند و الگوی فراکتالی معروف به دانه برف کوچک را ایجاد می‌کنند.
  • شاخه‌های درخت: الگوی شاخه‌های درختان نیز فراکتالی است؛ جایی که هر شاخه و زیرشاخه مشابه کل درخت به‌نظر می‌رسد.
  • خطوط ساحلی: خطوط ساحلی نمونه‌ای از فراکتال‌ها هستند که در مقیاس‌های مختلف تکرار می‌شوند. اگر به نقشه‌ای از ساحل نگاه کنید، متوجه می‌شوید که خط ساحلی در مقیاس‌های بزرگ و کوچک مشابه هم هستند.
  • رعد و برق: مسیرهای رعد و برق نیز دارای ساختار فراکتالی هستند. شاخه‌های رعد و برق که به سمت زمین پیش می‌روند، الگوهای پیچیده‌ای را تشکیل می‌دهند که در آن‌ها شاخه‌های کوچک‌تر از شاخه‌های بزرگ‌تر منشعب می‌شوند.
  • ابرها: ابرها اغلب دارای ساختارهای فراکتالی هستند، به‌ویژه در مرزهای خود که به‌نظر نامنظم و پیچیده می‌آیند، اما در واقع از الگوهای تکرارشونده تشکیل شده‌اند.
  • رشته‌کوه‌ها: رشته‌کوه‌ها و توپوگرافی آن‌ها نیز می‌توانند دارای ساختارهای فراکتالی باشند. این الگوها در شکل‌گیری دره‌ها و قله‌ها دیده می‌شوند و در مقیاس‌های مختلف تکرار می‌شوند.
الگوی توپوگرافی رشته کوه‌ها که در مقیاس‌های مختلف تکرار شده‌اند.
الگوی توپوگرافی رشته کوه‌ها که در مقیاس‌های مختلف تکرار شده‌اند.

این الگوها تنها به زیبایی‌های بصری خلاصه نمی‌شوند، بلکه کاربردهای عملی نیز دارند، مانند بهینه‌سازی جذب نور خورشید توسط گیاهان یا انتقال کارآمد اکسیژن در بدن. فراکتال‌ها تنها به ظاهر طبیعت محدود نمی‌شوند، بلکه در بازارهای مالی نیز می‌توان آن‌ها را مشاهده کرد. معامله‌گران با کمک فراکتال در فارکس می‌توانند عمل‌کرد خوبی از خود نشان دهند.

الگوهای فراکتالی در طبیعت چه ارتباطی با الگوهای فراکتال در فارکس دارند؟

الگوهای فراکتالی در طبیعت و بازار فارکس هر دو بر اساس تکرار الگوها در مقیاس‌های مختلف شکل می‌گیرند. در طبیعت، فراکتال‌ها می‌توانند در ساختارهایی مانند برگ‌ها، کوه‌ها و خطوط ساحلی دیده شوند، جایی که الگوهای مشابه در ابعاد مختلف تکرار می‌شوند. فراکتال‌ در فارکس به‌صورت الگوهای قیمتی تکراری در نمودارهای معاملاتی ظاهر می‌شوند که می‌توانند نشان‌دهنده‌ تغییرات احتمالی در روند بازار باشند.

آیا با تغییر تایم فریم در نمودار می‌توان الگوی فراکتال در فارکس را تایید کرد؟

تغییر تایم فریم نمودار می‌تواند به تأیید یا رد الگوی فراکتالی کمک کند. در تحلیل تکنیکال فارکس، استفاده از تایم فریم‌های مختلف می‌تواند دیدگاه‌های متفاوتی را در مورد روند بازار ارائه دهد. برخی معامله‌گران از تایم فریم‌های بلندتر برای شناسایی روند کلی استفاده می‌کنند و سپس به تایم فریم‌های کوتاه‌تر می‌روند تا نقاط ورود و خروج دقیق‌تری را تعیین کنند.

به‌طور خاص، الگوهای فراکتال در فارکس می‌توانند در تایم فریم‌های مختلف متفاوت به‌نظر برسند. یک الگوی فراکتالی که در تایم فریم یک ساعته قابل مشاهده است، ممکن است در تایم فریم روزانه وجود نداشته‌باشد. بنابراین، تأیید الگوهای فراکتالی با استفاده از چندین تایم فریم می‌تواند به افزایش اعتبار سیگنال‌های معاملاتی کمک کند.

تأیید الگوهای فراکتالی با استفاده از چندین تایم فریم می‌تواند به افزایش اعتبار سیگنال‌های معاملاتی کمک کند.
تأیید الگوهای فراکتالی با استفاده از چندین تایم فریم می‌تواند به افزایش اعتبار سیگنال‌های معاملاتی کمک کند.

به‌عنوان مثال، اگر یک الگوی فراکتال در فارکس در تایم فریم ۱۵ دقیقه‌ای شناسایی شود و همان الگو در تایم فریم ۱ ساعته نیز قابل مشاهده باشد، این می‌تواند نشان‌دهنده‌ قدرت بیش‌تری برای پیش‌بینی تغییرات بازار باشد. اما اگر الگو در تایم فریم‌های بالاتر دیده نشود، ضعف یا عدم اعتبار الگو را نشان می‌دهد.

چگونه می‌توان از فراکتال در فارکس استفاده کرد؟

برای درک این موضوع، معامله‌گری به‌نام پیتر را در نظر بگیرید. پیتر همیشه به‌دنبال الگوهای تکرار شونده در نمودارهای قیمتی می‌گردد تا بتواند روند بازار را پیش‌بینی کند. روزی او با الگویی جالب مواجه شد که مانند دانه‌های برف، هر بخش کوچکی از آن، شبیه به کل بود. این الگوی پنج کندلی، که فراکتال در فارکس نام داشت، احتمال تغییر روند را به او نشان می‌داد.

پیتر متوجه شد که این الگوی فراکتالی، می‌تواند به او سیگنال‌های خرید یا فروش بدهد. وقتی کندل سوم در مجموعه پنج کندلی، پایین‌ترین نقطه Lowest low را به خود اختصاص داد، به او می‌گفت که شاید زمان خوبی برای خرید باشد و اگر کندل سوم، بالاترین نقطه Highest high را داشت، به او هشدار می‌داد که شاید زمان فروش فرا رسیده باشد.

کاربرد اصلی فراکتال در فارکس چیست؟

کاربرد اصلی فراکتال‌ها در فارکس، تعیین نقاط حیاتی بازار است که می‌توانند نشان‌دهنده‌ تغییرات احتمالی در جهت قیمت باشند. معامله‌گران می‌توانند با استفاده از فراکتال‌ها، سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و استراتژی‌های معاملاتی خود را بر اساس آن‌ها تنظیم کنند.

با استفاده از فراکتال‌ها، سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و استراتژی‌های معاملاتی خود را بر اساس آن‌ها تنظیم کنند.
با استفاده از فراکتال‌ها، سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و استراتژی‌های معاملاتی خود را بر اساس آن‌ها تنظیم کنند.

اندیکاتور فراکتال چیست؟

هنگامی که صحبت از این اندیکاتور می‌شود، در ذهن اکثر تریدرها، پیچیده به‌نظر می‌رسد. این اندیکاتور برای درک عمل‌کرد قیمت یک دارایی، بسیار مناسب است و کار با آن هیچ دشواری ندارد. اندیکاتورهای فراکتال بر اساس الگوهای قیمت شمعدانی ساده است که در بازارهای مالی رایج هستند. فراکتال‌ها به زبان ساده، الگوهای تکرار شونده‌ای هستند که در حرکات نامنظم قیمت ظاهر می‌شوند.

فرکتال صعودی و فرکتال نزولی
فرکتال صعودی و فرکتال نزولی

انواع فراکتال در فارکس

در بازار فارکس، فراکتال‌ها به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند. در ادامه قصد داریم به هریک از آن‌ها بپردازیم.

الگوی فراکتال صعودی

  • کندل سوم در مجموعه پنج کندلی فراکتال، پایین‌ترین دره Lowest low محسوب می‌شود.
  • دو کندل اول در این مجموعه، دره‌های بالاتری نسبت به کندل سوم دارند.
  • دو کندل آخر در این مجموعه، دره‌های بالاتری نسبت به کندل سوم دارند.
  • این الگو، سیگنال احتمالی ورود به معاملات خرید یا Long و سیگنال خروج از معاملات فروش یا Short است.
  • اگر بخواهید فقط بر اساس سیگنال فراکتال صعودی وارد معامله شوید، قیمت باز شدن در کندل سوم پس از فلش، نقطه ورود به معامله است و معمولاً فراکتال‌ها به تنهایی استفاده نمی‌شوند.

الگوی فراکتال نزولی

  • کندل سوم در مجموعه پنج کندلی فراکتال، بالاترین قله Highest high محسوب می‌شود.
  • دو کندل اول در این مجموعه، قله‌های پایین‌تری Lower high از کندل سوم دارند.
  • دو کندل آخر در این مجموعه، قله‌های پایین‌تری Lower high از کندل سوم دارند.
  • این الگو، سیگنال احتمالی ورود به معاملات فروش یا Short و سیگنال خروج از معاملات خرید یا long را صادر می‌کند.
  • اگر بخواهید فقط بر اساس سیگنال فراکتال نزولی وارد معامله شوید، قیمت باز شدن در کندل سوم پس از فلش، نقطه ورود به معامله است.
بسیاری از پلت‌فرم‌های معاملاتی دارای اندیکاتورهای فراکتال هستند که به‌صورت خودکار الگوها را روی نمودار نشان می‌دهند.
بسیاری از پلت‌فرم‌های معاملاتی دارای اندیکاتورهای فراکتال هستند که به‌صورت خودکار الگوها را روی نمودار نشان می‌دهند.

پیشنیازهای لازم برای شروع معاملات با استفاده از فراکتال‌های صعودی و نزولی در بازار فارکس چیست؟

  • آموزش و یادگیری: ابتدا با مفاهیم اصلی فراکتال‌ها و نحوه تشکیل آن‌ها در نمودارهای قیمت آشنا شوید. مطمئن شوید که می‌دانید فراکتال صعودی و فراکتال نزولی چگونه شناسایی می‌شوند.
  • انتخاب پلت‌فرم معاملاتی: یک پلت‌فرم معاملاتی که امکان نمایش فراکتال‌ها را دارد، انتخاب کنید. بسیاری از پلت‌فرم‌های معاملاتی دارای اندیکاتورهای فراکتال هستند که به‌صورت خودکار الگوها را روی نمودار نشان می‌دهند.
  • تمرین با حساب دمو: قبل از شروع معاملات واقعی، با استفاده از یک حساب دمو تمرین کنید. این کار به شما اجازه می‌دهد تا با ریسک کم‌تری استراتژی‌های معاملاتی خود را آزمایش کنید.
  • تعیین استراتژی معاملاتی: یک استراتژی معاملاتی که شامل فراکتال‌ها باشد، برای خود تعیین کنید. ممکن است بخواهید فراکتال‌ها را با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین‌های متحرک یا اسیلاتورها ترکیب کنید.
  • مدیریت ریسک: در ابتدا تعیین کنید که می‌خواهید چه مقدار از سرمایه خود را در هر معامله ریسک کنید. همچنین باید حد ضرر و حد سود خود را نیز مشخص کنید.
  • شروع معاملات: با توجه به استراتژی خود و با رعایت اصول مدیریت ریسک، می‌توانید معاملات خود را شروع کنید. همیشه به‌دنبال تأیید الگوهای فراکتال با سایر سیگنال‌های تحلیلی باشید.
زمان انجام معاملات با فراکتال‌ها، همیشه به‌دنبال تأیید الگوهای فراکتال با سایر سیگنال‌های تحلیلی باشید.
زمان انجام معاملات با فراکتال‌ها، همیشه به‌دنبال تأیید الگوهای فراکتال با سایر سیگنال‌های تحلیلی باشید.

با کدام نرم‌افزارها می‌توان الگوهای فراکتال را شناسایی کرد؟

برای شناسایی الگوهای فراکتال در فارکس، می‌توانید از اندیکاتورهای مخصوص در پلت‌فرم‌های معاملاتی مانند متاتریدر و تریدینگ ویو استفاده کنید. این اندیکاتورها به شما کمک می‌کنند تا الگوهای قیمتی تکرار شونده را تشخیص دهید و بر اساس آن‌ها تصمیمات معاملاتی خود را بگیرید.

متاتریدر

در متاتریدر، اندیکاتور فراکتال ویلیامز می‌تواند به شما نشان دهد که کدام کندل‌ها بخشی از یک الگوی فراکتال صعودی یا نزولی هستند. این اندیکاتور با نمایش فلش‌هایی روی نمودار قیمت، نقاط احتمالی ورود یا خروج از معاملات را مشخص می‌کند.

تریدینگ ویو

در تریدینگ ویو نیز می‌توانید از اندیکاتورهایی مانند Multi-timeframe Harmonic Patterns استفاده کنید که قادر به شناسایی الگوهای فراکتال در تایم فریم‌های مختلف است. این اندیکاتورها به شما امکان می‌دهند تا الگوهای قیمتی را در تایم فریم‌های متفاوت و بدون وقفه تشخیص دهید و بر اساس آن‌ها تصمیم‌گیری کنید.

اندیکاتور Multi-timeframe Harmonic Patterns به شما امکان می‌دهند تا الگوهای قیمتی را در تایم فریم‌های متفاوت و بدون وقفه تشخیص دهید و بر اساس آن‌ها تصمیم‌گیری کنید.
اندیکاتور Multi-timeframe Harmonic Patterns به شما امکان می‌دهند تا الگوهای قیمتی را در تایم فریم‌های متفاوت و بدون وقفه تشخیص دهید و بر اساس آن‌ها تصمیم‌گیری کنید.

استراتژی ترکیبی فراکتال و میانگین متحرک

یکی از روش‌های محبوب استفاده از فراکتال‌ در فارکس، ترکیب آن با میانگین‌های متحرک است. به‌عنوان مثال، می‌توانید یک میانگین متحرک ساده  50دوره‌ای را به نمودار خود اضافه کنید. وقتی قیمت بالای SMA است و یک فراکتال صعودی تشکیل می‌شود، این می‌تواند نشانه‌ای برای خرید باشد. برعکس، وقتی قیمت زیر SMA است و یک فراکتال نزولی تشکیل می‌شود، این نشانه‌ای برای فروش محسوب می‌شود.

استراتژی فراکتال و اندیکاتور Alligator

اندیکاتور Alligator اغلب با فراکتال‌ها ترکیب می‌شود. این اندیکاتور شامل سه میانگین متحرک است که به آن‌ها فک، دندان‌ها و لب‌های تمساح می‌گویند. وقتی فراکتال‌ در فارکس در جهت روند تشکیل می‌شود و قیمت‌ها بالا یا پایین خطوط Alligator قرار می‌گیرند، نشانه‌ای برای ورود به معامله محسوب می‌شوند.

وقتی فراکتال‌ در فارکس در جهت روند تشکیل می‌شود و قیمت‌ها بالا یا پایین خطوط Alligator قرار می‌گیرند، نشانه‌ای برای ورود به معامله محسوب می‌شوند.
وقتی فراکتال‌ در فارکس در جهت روند تشکیل می‌شود و قیمت‌ها بالا یا پایین خطوط Alligator قرار می‌گیرند، نشانه‌ای برای ورود به معامله محسوب می‌شوند.

استراتژی فراکتال و اسیلاتور Awesome

اسیلاتور Awesome می‌تواند با فراکتال‌ها برای شناسایی نقاط ورود و خروج معاملات ترکیب شود. این اسیلاتور تغییرات در نیروی بازار را نشان می‌دهد. وقتی اسیلاتور Awesome سبز است و یک فراکتال صعودی تشکیل می‌شود، این می‌تواند نشانه‌ای برای خرید باشد. وقتی اسیلاتور قرمز است و یک فراکتال نزولی تشکیل می‌شود، این می‌تواند نشانه‌ای برای فروش باشد.

استراتژی فراکتال و اصلاح فیبوناچی

استراتژی فراکتال در فارکس و اصلاح فیبوناچی، دو مفهوم مهم در تحلیل تکنیکال هستند که به تریدرها کمک می‌کنند تا نقاط کلیدی بازار را شناسایی کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.

سطوح اصلاح فیبوناچی، ابزاری است که برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت احتمالی در نمودار قیمتی استفاده می‌شود. این سطوح بر اساس دنباله ریاضی فیبوناچی تعیین می‌شوند و می‌توانند به تریدرها کمک کنند تا نقاط ورود و خروج به معاملات را برنامه‌ریزی کنند.

ترکیب این دو ابزار می‌تواند استراتژی معاملاتی قدرت‌مندی ایجاد کند، زیرا فراکتال‌ها می‌توانند نقاط بازگشتی را نشان دهند و سطوح فیبوناچی این توانایی را دارند تا نقاط ورود و خروج معاملاتی را مشخص کنند. به این ترتیب، تریدرها این امکان را دارند تا با استفاده از این ترکیب، تصمیمات معاملاتی دقیق‌تری بگیرند.

استراتژی فراکتال در فارکس و اصلاح فیبوناچی به تریدرها کمک می‌کنند تا نقاط کلیدی بازار را شناسایی کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
استراتژی فراکتال در فارکس و اصلاح فیبوناچی به تریدرها کمک می‌کنند تا نقاط کلیدی بازار را شناسایی کنند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.

استراتژی فراکتال با کمک سطوح حمایت و مقاومت

استراتژی فراکتال در تحلیل تکنیکال، که با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت اجرا می‌شود، به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط کلیدی بازار را شناسایی کنند که در آن‌ها احتمال برگشت قیمت وجود دارد. در این روش می‌توان فراکتال‌ در فارکس را به‌عنوان الگوهایی از قیمت شناسایی کرد که بر اساس آن‌ها می‌توان نقاط حمایتی یا مقاومتی را تشخیص داد.

به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت، نقاطی در نمودار قیمت هستند که در آن‌ها تعادل عرضه و تقاضا تغییر می‌کند و این تغییر می‌تواند منجر به توقف یا برگشت روند قیمت شود. معامله‌گران با استفاده از این سطوح می‌توانند نقاط ورود یا خروج به معاملات را تعیین کنند و استراتژی‌های معاملاتی خود را بر اساس آن‌ها بسازند.

ترکیب استراتژی فراکتال با مناطق اشباع خریدوفروش

ترکیب استراتژی فراکتال در فارکس با مناطق اشباع خریدوفروش، می‌تواند یک رویکرد مؤثر در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی باشد. فراکتال‌ها الگوهایی هستند که می‌توانند نقاط برگشتی احتمالی قیمت را نشان دهند و وقتی با اندیکاتورهای اشباع خریدوفروش ترکیب شوند، این قابلیت را دارند تا به معامله‌گران کمک کنند تا نقاط ورود و خروج را بهتر شناسایی کنند.

ترکیب استراتژی فراکتال در فارکس با مناطق اشباع خریدوفروش، می‌تواند یک رویکرد مؤثر در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی باشد.
ترکیب استراتژی فراکتال در فارکس با مناطق اشباع خریدوفروش، می‌تواند یک رویکرد مؤثر در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی باشد.

خدمات اپوفایننس

بروکر اپوفایننس خدمات متنوعی را در بخش معاملات فارکس فراهم می‌کند. از جمله این خدمات می‌توان به ارائه انواع پلت‌فرم‌های معاملاتی اشاره کرد. همچنین، این بروکر امکانات معاملاتی متنوعی را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد تا با استفاده از آن‌ها تصمیمات معاملاتی درستی بگیرند. برای استفاده از اندیکاتورها و سایر امکانات معاملاتی، کاربران می‌توانند از این کارگزاری استفاده کنند تا تجربه معاملاتی بهینه‌ای داشته‌باشند.

فراکتال در فارکس یک ابزار تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی نقاط معکوس بالقوه در بازار استفاده می‌شود. این الگویی است که از پنج میله متوالی تشکیل شده است که میله میانی بالاترین یا پایین‌ترین نقطه است که تغییر احتمالی جهت بازار را نشان می‌دهد.

منبع ++

بریک اوت فراکتال چیست؟

Breakout در بازارهای مالی به موقعیتی اشاره دارد که قیمت یک دارایی از سطح مقاومت یا حمایت خود عبور کرده و به سمت بالا یا پایین حرکت می‌کند. این اتفاق می‌تواند نشان‌دهنده شروع یک روند جدید در جهت شکسته شده باشد. برای مثال، اگر قیمت از سطح مقاومت بالاتر حرکت کند، انتظار می‌رود که قیمت به سمت بالا برود و بالعکس.

محدودیت‌های فراکتال در فارکس چیست؟

+ تأخیر در سیگنال‌ها
+ سیگنال‌های کاذب
+ وابستگی به تایم فریم

آیا فراکتال‌ها برای معامله‌گران مبتدی مناسب هستند؟

فراکتال‌ها در فارکس می‌توانند برای معامله‌گران مبتدی مناسب باشند، به شرطی که با مفاهیم پایه‌ای تحلیل تکنیکال آشنایی داشته‌باشند و بتوانند خطوط روند را به درستی ترسیم کنند. فراکتال‌ها الگوهایی هستند که احتمال تغییر روند را نشان می‌دهند و می‌توانند به‌عنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی مورد استفاده قرار بگیرند.

پیپ pip در فارکس، کوچک‌ترین واحد تغییر قیمت در جفت‌ارزها است و معمولاً به آخرین رقم اعشاری در نرخ ارز اشاره دارد. برای اکثر جفت‌ارزها، یک پیپ برابر با 0.0001 تغییر در قیمت است. اما برای جفت‌ارزهایی که شامل ین ژاپن JPY هستند، یک پیپ برابر با 0.01 تغییر است. ارزش هر پیپ بستگی به حجم معامله و جفت‌ارز مورد نظر دارد. ارزش هر pip به معامله‌گران کمک می‌کند تا میزان سود و زیان خود را محاسبه کنند. در این مقاله، قصد داریم به توضیح این مفهوم و مشاهده جدول ارزش هر پیپ در فارکس بپردازیم و با تمام عوامل تاثیرگذار بر آن آشنا شویم.

نحوه محاسبه ارزش پیپ چگونه است؟

قبل از این‌که به مشاهده جدول ارزش هر پیپ در فارکس بپردازیم، بهتر است با محاسبه آن آشنا شوید.

ارزش پیپ = (یک پیپ / نرخ تبدیل ارز به واحد پول حساب) × اندازه لات

مثال برای EUR/USD با اندازه لات 100,000

ارزش پیپ = (0.0001 / 1) × 100,000 = 10 دلار

این بدان معناست که برای هر تغییر 0.0001 در نرخ EUR/USD، ارزش پیپ 10 دلار خواهد بود. اگر حساب شما به یورو باشد، باید این مبلغ را بر نرخ مبادله EUR/USD تقسیم کنید تا ارزش پیپ را به یورو دریافت کنید. برای جفت‌ارزهایی که یک طرف آن‌ها ین ژاپن است، مانند USD/JPY، یک پیپ برابر با 0.01 است.

در جدول ارزش هر پیپ در فارکس می‌بینیم که برای هر تغییر 0.0001 در نرخ EUR/USD، ارزش پیپ 10 دلار خواهد بود.
در جدول ارزش هر پیپ در فارکس می‌بینیم که برای هر تغییر 0.0001 در نرخ EUR/USD، ارزش پیپ 10 دلار خواهد بود.

عوامل موثر بر ارزش پیپ کدامند؟

به‌عنوان یک معامله‌گر فارکس، برای این‌که بتوانید جدول ارزش هر پیپ در فارکس را به‌درستی درک کنید، باید با عوامل تاثیرگذار بر ارزش پیپ مانند نوع ارز، اندازه معامله و نوسانات بازار آشنایی داشته‌باشید. درک این عوامل می‌تواند به شما کمک کند تا استراتژی‌های معاملاتی خود را بهینه‌سازی کنید. در ادامه با این عوامل آشنا می‌شوید.

نوع ارز

ارزش پیپ برای هر جفت‌ارز متفاوت است. برای بیش‌تر جفت‌ارزها، پیپ برابر با 0.0001 از ارزش ارز مبنا است. اما برای جفت‌ارزهایی که شامل ین ژاپن هستند، پیپ معادل 0.01 است. به‌عنوان مثال، اگر جفت‌ارز USD/JPY را در نظر بگیریم، یک پیپ تغییر در قیمت معادل 0.01 ین است.

اندازه معامله

ارزش پیپ به اندازه معامله بستگی دارد. در فارکس، معاملات بر اساس لات انجام می‌شوند. یک لات استاندارد معادل 100,000 واحد از ارز مبنا است. بنابراین، اگر شما یک لات استاندارد EUR/USD را معامله کنید، ارزش هر پیپ معادل 10 دلار خواهد بود. اما اگر شما یک میکرو لات، 1,000 واحد از ارز مبنا را معامله کنید، ارزش هر پیپ تنها 0.10 دلار خواهد بود.

در معاملات فارکس ارزش پیپ به اندازه معامله بستگی دارد.
در معاملات فارکس ارزش پیپ به اندازه معامله بستگی دارد.

نوسانات بازار

نوسانات بازار می‌توانند بر ارزش پیپ تأثیر بگذارند. در زمان‌هایی که بازار بسیار نوسانی است، حتی تغییرات کوچک در قیمت‌ها می‌توانند منجر به تغییرات بزرگ در ارزش پیپ شوند.

نرخ تبدیل ارز

وقتی شما در حال معامله جفت‌ارزی هستید که ارز مبنا، متفاوت از ارز حساب شماست، باید نرخ تبدیل ارز را در نظر بگیرید. برای مثال، اگر حسابتان به یورو است و شما در حال معامله جفت‌ارز USD/CHF هستید، باید ارزش پیپ را به یورو تبدیل کنید.

اهرم مالی

اهرم مالی می‌تواند ارزش پیپ را تقویت کند. با استفاده از اهرم، معامله‌گران می‌توانند با سرمایه کم‌تر، معاملات بزرگ‌تری انجام دهند. این امر می‌تواند سودهای بزرگ‌تری را به همراه داشته‌باشد، اما ریسک معاملات را نیز افزایش می‌دهد.

با استفاده از اهرم، معامله‌گران می‌توانند با سرمایه کم‌تر، معاملات بزرگ‌تری انجام دهند.
با استفاده از اهرم، معامله‌گران می‌توانند با سرمایه کم‌تر، معاملات بزرگ‌تری انجام دهند.

ارزش هر پیپ چه نقشی در استراتژی‌های معاملاتی دارد؟

ارزش هر پیپ نقش مهمی در تعیین حد سود و حد زیان در استراتژی‌های معاملاتی دارد. معامله‌گران با استفاده از ارزش پیپ می‌توانند ریسک‌های خود را مدیریت کرده و تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند. آشنایی با این موارد کمک می‌کند تا اهمیت جدول ارزش هر پیپ در فارکس را درک کنید. در ادامه با تاثیرگذاری هر پیپ در استراتژی معاملاتی آشنا می‌شوید.

تعیین Take Profit و Stop Loss

ارزش پیپ به معامله‌گران کمک می‌کند تا سطوح حد سود و حد زیان خود را به‌طور دقیق تعیین کنند. با محاسبه ارزش پیپ، معامله‌گران می‌توانند میزان سود مورد نظر و حداکثر زیان قابل قبول خود را بر حسب پیپ‌ها مشخص کنند.

با محاسبه ارزش پیپ، معامله‌گران می‌توانند میزان سود مورد نظر و حداکثر زیان قابل قبول خود را بر حسب پیپ‌ها مشخص کنند.
با محاسبه ارزش پیپ، معامله‌گران می‌توانند میزان سود مورد نظر و حداکثر زیان قابل قبول خود را بر حسب پیپ‌ها مشخص کنند.

مدیریت ریسک

ارزش پیپ یکی از ابزارهای اصلی در مدیریت ریسک است. معامله‌گران با استفاده از ارزش پیپ می‌توانند میزان ریسک هر معامله را محاسبه کنند و مطمئن شوند که میزان ریسک در حد قابل قبولی قرار دارد.

تعیین اندازه معامله

ارزش پیپ به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا اندازه معامله خود را بر اساس میزان ریسکی که مایل به پذیرش آن هستند، تنظیم کنند. این امر به‌ویژه برای معامله‌گرانی که از استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر حجم معامله استفاده می‌کنند، مهم است.

بهینه‌سازی استراتژی‌های معاملاتی

با درک ارزش پیپ، معامله‌گران می‌توانند استراتژی‌های معاملاتی خود را بهینه‌سازی کنند. آن‌ها می‌توانند تصمیم بگیرند که چه زمانی وارد معامله شوند، چه زمانی از معامله خارج شوند، و چگونه حد سود و حد زیان خود را تنظیم کنند.

استفاده از ارزش پیپ در تحلیل تکنیکال

بسیاری از معامله‌گران از ارزش پیپ برای تحلیل تکنیکال و تعیین سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند. این امر به آن‌ها کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج معاملاتی خود را بر اساس سطوح کلیدی بازار تعیین کنند.

استفاده از ارزش پیپ برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج معاملاتی خود را بر اساس سطوح کلیدی بازار تعیین کنند.
استفاده از ارزش پیپ برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج معاملاتی خود را بر اساس سطوح کلیدی بازار تعیین کنند.

فرق پیپ و پیپت چیست؟

پیپ PIP و پوینت Point  دو مفهوم مهم در بازار فارکس هستند که برای اندازه‌گیری تغییرات قیمت در جفت‌ارزها استفاده می‌شوند. پیپ، مخفف درصد در نقطه Percentage In Point است و کوچک‌ترین واحد قابل تغییر در قیمت یک جفت‌ارز را نشان می‌دهد. برای اکثر جفت‌های ارزی، یک پیپ برابر با 0.0001 از ارز مظنه است. به‌عنوان مثال، اگر قیمت EUR/USD از 1.1050 به 1.1051 تغییر کند، می‌گویند که قیمت، 1 پیپ افزایش یافته است.

پوینت یا پیپت، واحدی کوچک‌تر از پیپ است و برابر با یک دهم پیپ یا 0.00001 از ارز مظنه محاسبه می‌شود. این واحد بیش‌تر در محاسبات دقیق‌تر و برای بروکرهایی که قیمت‌ها را با پنج رقم اعشار نشان می‌دهند، استفاده می‌شود. برای مثال، اگر قیمت GBP/USD از 1.30010 به 1.30020 تغییر کند، می‌گویند که قیمت 1 پیپت افزایش یافته است. در نتیجه، تفاوت اصلی بین پیپ و پوینت در اندازه‌ آن‌ها است. پیپ برای تغییرات بزرگ‌تر و پوینت برای تغییرات ریزتر در نظر گرفته می‌شود.

جدول کامل ارزش هر پیپ در فارکس برای جفت‌ارزهای مختلف چگونه است؟

این جدول شامل اطلاعات زیر است:

  • ارزش هر پیپ: همان‌طور که توضیح داده شد، برای اکثر جفت‌ارزها، یک پیپ برابر با 0.0001 است. برای جفت‌ارزهایی که شامل ین ژاپن هستند مانند USD/JPY، یک پیپ برابر با 0.01 است.
  • اندازه معامله: مقدار پیپ بر اساس اندازه معامله لات محاسبه می‌شود؛ مثلاً لات استاندارد، مینی لات و میکرولات
  • ارز سپرده: ارزش پیپ می‌تواند بر اساس ارز حساب معاملاتی شما متفاوت باشد. برای مثال، اگر حساب شما با دلار آمریکا است، ارزش پیپ برای جفت‌ارزهایی که دلار در قسمت دوم جفت‌ارز قرار دارد، ثابت خواهد بود.
ارزش هر پیپجفت ارز
0.0001EUR/USD
0.01USD/JPY
0.0001GBP/USD
0.0001AUD/USD
0.0001NZD/USD
0.0001USD/CAD
0.0001USD/CHF
0.01EUR/JPY
0.01GBP/JPY
جدول کامل ارزش هر پیپ در فارکس برای جفت‌ارزهای مختلف

جدول ارزش هر پیپ در فارکس برای فلزات گران‌بها چگونه است؟

برای محاسبه ارزش هر پیپ در معاملات طلا، نقره و سایر فلزات گران‌بها با استفاده از یک لات استاندارد، می‌توانید از جدول ارزش هر پیپ در فارکس استفاده کنید. این جدول به شما کمک می‌کند تا با دقت بیش‌تری ارزش تغییرات قیمتی را در معاملات خود محاسبه کنید. البته ارزش پیپ برای طلا و نقره بستگی به قیمت لحظه‌ای این فلزات دارد. بنابراین، برای محاسبه دقیق، باید قیمت فعلی طلا یا نقره را در نظر بگیرید.

در حجم یک لات Pip Valueمعادل فارسیابزار معاملاتی (نماد)
10 USDطلا به دلار – اونس طلاXAUUSD
10 EURطلا به یوروXAUEUR
50 USDنقره  – silverXAGUSD
50 EURنقره به یوروXAGEUR
10 USDپالادیوم (پالادیم)XPDUSD
10 USDپلاتینیومXPTUSD
جدول ارزش هر پیپ در فارکس برای فلزات گران‌بها

جدول کامل ارزش پیپ برای کالاهای انرژی چگونه است؟

جدول ارزش هر پیپ در فارکس برای کالاهای انرژی، معمولاً شامل اطلاعاتی در مورد ارزش هر پیپ برای نفت و گاز طبیعی است.

در حجم یک لات Pip Valueمعادل فارسیابزار معاملاتی (نماد)
10 USDنفت وست تگزاسWTI (XTIUSD), USOIL
10 USDنفت برنتBRENT (XBRUSD), UK OIL
10 USDگاز طبیعی CFDXNGUSD
جدول کامل ارزش پیپ برای کالاهای انرژی

جدول ارزش هر پیپ در فارکس برای شاخص‌ها چگونه است؟

شاخص‌های بازار سرمایه نقش مهمی در ارزیابی عمل‌کرد بازارهای مالی و تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری دارند. این شاخص‌ها به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهند تا تحولات بازار را به‌صورت خلاصه و جامع دنبال کنند. در ادامه با جدول ارزش هر پیپ در فارکس آشنا می‌شوید.

ابزار معاملاتی (نماد)معادل فارسیمیزان ارزش هر پوینت
US500شاخص اس اندپی1 USD
US30شاخص داو جونز1 USD
NAS100شاخص نزدک1 USD
AUS200شاخص ASX2001 AUD
EUSTX50شاخص EUSTX501 EUR
GER40شاخص دکس آلمان1 EUR
FRA40شاخص کک فرانسه1 EUR
IT40شاخص IT401 EUR
SPA35شاخص ibex351 EUR
UK100شاخص فوتسی1 GBP
JPN225شاخص نیکی ژاپن100 JPY
HK50شاخص HK501 HKD
US2000شاخص راسل 20001 USD
CN50شاخص CN50 چین1 USD
جدول ارزش هر پیپ در فارکس برای شاخص‌ها

خدمات اپوفایننس

کارگزاری اپوفایننس خدمات متنوعی را به معامله‌گران بازار فارکس ارائه می‌دهد. این کارگزاری ابزارهای مورد نیاز سرمایه‌گذاران و معامله‌گران را عرضه می‌کند. اگر با جدول ارزش هر پیپ در فارکس آشنا باشید، به راحتی می‌توانید استراتژی معاملاتی خود را پیاده‌سازی کنید و سود مورد نظر خود را از بازار دریافت کنید. برای دریافت اطلاعات بیش‌تر به وب‌سایت اپوفایننس مراجعه کنید.

پیپ PIP در بازار فارکس به‌عنوان کوچک‌ترین واحد تغییر قیمت در جفت‌ارزها شناخته می‌شود و معمولاً به چهارمین رقم اعشاری در نرخ جفت‌ارزها اشاره دارد. برای مثال، اگر نرخ EUR/USD از 1.1850 به 1.1851 تغییر کند، یک پیپ حرکت داشته است. ارزش هر پیپ بستگی به حجم معامله و جفت‌ارز مورد نظر دارد. در بیش‌تر جفت‌ارزها، یک پیپ برابر با 0.0001 تغییر در نرخ ارز است، ولی برای آشنایی بیش‌تر می‌توانید به جدول ارزش هر پیپ در فارکس مراجعه کنید. درک ارزش هر پیپ برای مدیریت ریسک و تعیین میزان سود و زیان در معاملات فارکس اهمیت زیادی دارد. در جایگاه یک معامله‌گر باید با نحوه محاسبه و تأثیر پیپ‌ها بر معاملات خود آشنا باشید تا بتوانید تصمیمات آگاهانه‌ای بگیرید.

منبع +++

چگونه از ماشین حساب مقدار پیپ استفاده کنیم؟

می‌توانید ارز حساب، اندازه لات و جفت‌ارز خود را در یک ماشین حساب ارزش پیپ وارد کنید تا ارزش پیپ فعلی را به‌دست آورید.

ارزش هر پیپ چه تفاوتی با اسپرد دارد؟

تفاوت اصلی بین ارزش پیپ و اسپرد این است که ارزش پیپ میزان تغییر در ارزش یک جفت‌ارز را نشان می‌دهد، در حالی که اسپرد هزینه‌ای است که معامله‌گر برای ورود به یک معامله پرداخت می‌کند. اسپرد معمولاً به‌عنوان سود کارگزاران در نظر گرفته می‌شود.

آیا می‌توانیم یک مقدار پیپ سفارشی تنظیم کنیم؟

خیر! مقدار پیپ توسط بازار تعیین می‌شود و نمی‌توان آن‌را به‌صورت دستی تنظیم کرد.

یادگیری مفاهیم فارکس بسیار اهمیت دارد، زیرا این بازار با حجم معاملات روزانه بیش از 6 تریلیون دلار، بزرگ‌ترین بازار مالی جهان شناخته می‌شود. برای موفقیت در معاملات فارکس، دانش، مهارت و تجربه لازم است. در این مقاله به برخی از مفاهیم مهم در آموزش فارکس می‌پردازیم.

آموزش فارکس چه اهمیتی برای معامله‌گران دارد؟

معامله‌گران با کمک مفاهیم موجود در آموزش فارکس، می‌توانند این بازار را به‌خوبی درک کنند و در موقعیت‌های مختلف، تصمیمات مناسبی بگیرند.

درک بازار فارکس

آموزش فارکس به مبتدیان درک واضحی از نحوه عمل‌کرد بازار فارکس می‌دهد. این شامل موضوعاتی مانند جفت‌ارزها، نرخ‌های ارز و شرکت‌کنندگان بازار است.

یادگیری تحلیل فنی و بنیادی

تعاریف موجود در آموزش فارکس، مبتدیان را با تحلیل فنی و بنیادی آشنا می‌کند. تحلیل فنی شامل مطالعه داده‌های قیمتی تاریخی، نمودارها و شاخص‌ها برای پیش‌بینی حرکات قیمت آینده است. از سوی دیگر، تحلیل بنیادی بر تجزیه‌وتحلیل داده‌های اقتصادی و رویدادهای خبری برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی تمرکز دارد.

توسعه استراتژی‌های معاملاتی

معامله‌گران مبتدی می‌توانند با کمک آموزش فارکس، استراتژی‌های معاملاتی خود را توسعه دهند و برای موقعیت‌های مختلف آماده باشند. این آموزش‌ها شامل یادگیری نحوه شناسایی نقاط ورود و خروج، تنظیم سطوح استاپ لاس و تیک پرافیت و قواعد مدیریت ریسک است.

مدیریت احساسات و روانشناسی

معاملات فارکس می‌تواند به لحاظ احساسی چالش‌برانگیز باشد، به ویژه برای مبتدیان. ترس، طمع و بی‌صبری، می‌تواند قضاوت را تیره کند و منجر به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی شود. آشنایی با مفهوم روانشناسی معاملات فارکس بر مدیریت احساسات و توسعه یک ذهنیت منضبط تمرکز دارد.

بنابراین، آموزش فارکس برای کسانی که می‌خواهند به‌صورت حرفه‌ای وارد این بازار شوند، ضروری است.

آموزش فارکس بر مدیریت احساسات و توسعه یک ذهنیت منضبط تمرکز دارد.
آموزش فارکس بر مدیریت احساسات و توسعه یک ذهنیت منضبط تمرکز دارد.

فارکس چیست؟

فارکس یک بازار جهانی و بدون مرکزیت است که در آن ارزهای خارجی معامله می‌شوند. در این بازار، می‌توانید ارز مورد نظر خود را با یک ارز دیگر تبادل کنید و از تغییر قیمت آن‌ها سود کسب کنید. فارکس بزرگ‌ترین بازار مالی در جهان است و روزانه حجم‌ بیش از 6 تریلیون دلار دارد. آموزش فارکس کمک می‌کند تا بتوانید در این بازار بزرگ و پر استرس، بهترین تصمیمات را بگیرید.

نحوه معامله در فارکس چگونه است؟

فارکس یا Forex مخفف Foreign Exchange Market است؛ یعنی بازار مبادله ارزهای خارجی. در این بازار، معامله‌گران یک ارز را با ارز دیگری خریدوفروش می‌کنند. برای مثال، اگر شما یک دلار آمریکا را با ۱۰۰۰۰ تومان خریداری کنید و بعد از مدتی آن را با ۱۲۰۰۰ تومان بفروشید، شما ۲۰۰۰ تومان سود کرده‌اید. این سود یا زیان ناشی از تغییرات نرخ ارزها در بازار جهانی است. آموزش فارکس کمک می‌کند تا سودهای پایداری از بازار کسب کنید.

خریدوفروش جفت‌ارزها در فارکس

همان‌طور که گفته شد، در بازار فارکس ارزها به‌صورت دوتایی نمایش داده می‌شوند. به این دوتایی‌ها جفت‌ارز یا Currency Pair گفته می‌شود. برای مثال، EUR/USD یک جفت‌ارز است که نشان می‌دهد یک یورو معادل چند دلار آمریکا است.

در این جفت‌ارز، ارزی که در سمت چپ قرار دارد، ارز پایه یا Base Currency نامیده می‌شود و ارزی که در سمت راست قرار دارد، ارز متقابل یا Quote Currency نامیده می‌شود. وقتی شما یک جفت‌ارز را خریداری می‌کنید، به این معنی است که شما ارز پایه را خریده و ارز متقابل را فروخته‌اید.

وقتی شما یک جفت‌ارز را خریداری می‌کنید، به این معنی است که شما ارز پایه را خریده و ارز متقابل را فروخته‌اید.
وقتی شما یک جفت‌ارز را خریداری می‌کنید، به این معنی است که شما ارز پایه را خریده و ارز متقابل را فروخته‌اید.

فارکس مناسب چه افرادی است؟

فارکس یک بازار مالی است که می‌تواند برای افرادی که علاقه‌مند به‌معامله با ارزهای خارجی هستند، مناسب باشد. فارکس یک بازار پویا و پر ریسک است که این توانایی را دارد تا سود بالایی را به‌معامله‌گران بدهد. اما برای موفقیت در این بازار، معامله‌گران به داشتن دانش و تجربه کافی نیاز دارند. شما به‌عنوان یک معامله‌گر فارکس باید با اصول و استراتژی‌های معاملاتی در آن آشنا باشید و بتوانید تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال را انجام دهید. همچنین باید ریسک و سرمایه خود را مدیریت کنید و احساساتتان را در معاملات دخالت ندهید. این مطالب، اهمیت آموزش فارکس را نشان می‌دهد.

بروکر چیست؟

بروکر یا کارگزاری نوعی شرکت مالی است که دسترسی معامله‌گران و سرمایه‌گذاران را به بازار بزرگ فارکس امکان‌پذیر می‌کند. برای انتخاب یک بروکر معتبر و قابل‌اعتماد باید به رگولاتوری آن بروکر توجه کرد. بروکرهای فارکس معمولاً از چهار روش اسپرد، کمیسیون، سواپ و واریز و برداشت کسب درآمد می‌کنند.

چگونه حساب معاملاتی فارکس باز کنیم؟

چگونگی افتتاح حساب در آموزش فارکس اهمیت ویژه‌ای دارد، به‌همین جهت این بخش را به‌همین موضوع اختصاص می‌دهیم. برای باز کردن یک حساب معاملاتی فارکس، شما نیاز دارید یک کارگزاری فارکس را انتخاب کنید. کارگزاری فارکس یک شرکت خدمات مالی است که به شما امکان دسترسی به پلت‌فرم معاملاتی فارکس را می‌دهد. شما باید مدارک شناسایی خود را به کارگزاری ارائه دهید و یک مقدار پول را به‌عنوان سپرده واریز کنید. سپرده شما به‌عنوان مارجین برای انجام معاملات فارکس استفاده می‌شود. همچنین می‌توانید از طریق وب‌سایت، نرم‌افزار یا اپلیکیشن کارگزاری خود، معاملاتتان را انجام دهید.

کارگزاری فارکس یک شرکت خدمات مالی است که به شما امکان دسترسی به پلت‌فرم معاملاتی فارکس را می‌دهد.
کارگزاری فارکس یک شرکت خدمات مالی است که به شما امکان دسترسی به پلت‌فرم معاملاتی فارکس را می‌دهد.

کپی ترید چیست؟

کپی ترید در فارکس نوعی معامله اجتماعی است که در آن معامله‌گران می‌توانند سیگنال‌ها، استراتژی‌ها و معاملات دیگر معامله‌گران را به‌صورت خودکار یا دستی کپی کنند. کپی ترید به‌معامله‌گران کم‌تجربه یا آن‌هایی که زمان کافی برای تحلیل بازار ندارند، کمک می‌کند تا از دانش و تجربه‌معامله‌گران حرفه‌ای بهره ببرند.

بازیگران اصلی بازار فارکس چه کسانی هستند؟

بازیگران اصلی بازار فارکس شامل بانک‌های مرکزی، بانک‌های تجاری، شرکت‌های بیمه، شرکت‌های چندملیتی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، بروکرها، معامله‌گران حرفه‌ای و معامله‌گران خرده‌فروشی می‌شود.

ماهیت معامله در فارکس چیست؟

ماهیت خریدوفروش و معامله در فارکس بر اساس تبادل ارزهای مختلف با استفاده از یک نرخ تبدیل یا Exchange Rate است. در این بازار، معامله‌گران می‌توانند با پیش‌بینی حرکات قیمت ارزها، از اختلاف بین نرخ خریدوفروش سود کسب کنند. برای این‌ منظور، معامله‌گران باید یک استراتژی معاملاتی، یک روش تحلیلی و یک مدیریت ریسک مناسب داشته‌باشند.

در بازار فارکس، معامله‌گران می‌توانند با پیش‌بینی حرکات قیمت ارزها، از اختلاف بین نرخ خریدوفروش سود کسب کنید.
در بازار فارکس، معامله‌گران می‌توانند با پیش‌بینی حرکات قیمت ارزها، از اختلاف بین نرخ خریدوفروش سود کسب کنید.

نحوه کسب سود از معامله در فارکس چگونه است؟

نحوه کسب سود از معامله در فارکس به عوامل مختلفی مانند نسبت پاداش به ریسک، حجم معاملات، نوع دارایی و نوع سفارشات بستگی دارد. به‌طور کلی، معامله‌گران باید سعی کنند با انتخاب دقیق زمان ورود و خروج از معامله، از اختلاف قیمت به نفع خود استفاده کنند. همچنین، معامله‌گران باید احساسات خود را در معاملات کنترل کنند، به یادگیری مداوم اهمیت بدهند و سبد سرمایه‌گذاری خود را تنوع دهند تا شانس سودآوری آن‌ها را بالا ببرد.

خطرات ورود به بازار فارکس چیست؟

بازار فارکس یک بازار بین بانکی است که در آن ارزهای مختلف جهان با یک‌دیگر مبادله می‌شوند. این بازار 24 ساعته است و بسیار پویا و نوسانی است. برای ورود به این بازار، باید دانش، تجربه و ریسک‌پذیری کافی داشته‌باشید؛ زیرا بسیاری از عوامل اقتصادی، سیاسی و روانی می‌توانند بر قیمت ارزها تأثیر بگذارند. در سلسله مطالب مربوط به آموزش فارکس، به خطرات ورود به این بازار اشاره می‌کنیم.

لوریج بالا

اهرم معاملاتی یک ابزار است که به شما اجازه می‌دهد با سرمایه کم‌تر معاملات بزرگ‌تری انجام دهید. اما این ابزار دو لبه است و می‌تواند سود و ضرر شما را چند برابر کند. بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار با استفاده از لوریج بالا سعی می‌کنند سود زیادی کسب کنند، اما در نهایت سرمایه خود را از دست می‌دهند.

عدم تحلیل صحیح بازار

بازار فارکس تحت‌تأثیر تحلیل‌های فنی و بنیادی است. تحلیل فنی بر اساس الگوها و شاخص‌های قیمتی است و تحلیل بنیادی بر اساس اخبار و رویدادهای اقتصادی است. برای موفقیت در بازار فارکس باید هر دو نوع تحلیل را بلد باشید و بتوانید بازار را به درستی بخوانید و پیش‌بینی کنید. بسیاری از معامله‌گران بدون داشتن دانش کافی وارد بازار می‌شوند و بر اساس حدس و تصور معامله می‌کنند که معمولاً منجر به شکست می‌شود.

احساسات منفی

بازار فارکس می‌تواند احساسات شما را تحریک کند. برخی از احساسات منفی که می‌توانند بر عمل‌کرد شما در بازار فارکس تأثیر بگذارند، عبارتند از ترس، طمع، خودباوری بیش از حد و عصبانیت. این احساسات توانایی این را دارند تا شما را از استراتژی معاملاتی که دارید، منحرف کنند.

احساسات در فارکس توانایی این را دارند تا شما را از استراتژی معاملاتی که دارید، منحرف کنند.
احساسات در فارکس توانایی این را دارند تا شما را از استراتژی معاملاتی که دارید، منحرف کنند.

چرا بسیاری از افراد پول خود را در فارکس از دست می‌دهند؟

بسیاری از معامله‌گران مفاهیم موجود در آموزش فارکس را نادیده می‌گیرند و به آن توجه نمی‌کنند و همین بی‌توجهی باعث می‌شود تا پول خود را از دست بدهند. در ادامه با این بی‌توجهی‌ها در بازار فارکس آشنا می‌شوید.

  • عدم داشتن آموزش و دانش کافی برای معامله در بازار فارکس؛
  • استفاده نادرست از لوریج و مدیریت ریسک؛
  • عدم رعایت قواعد و استراتژی‌های معاملاتی؛
  • تحت‌تاثیر احساسات منفی قرار گرفتن؛
  • انتخاب بروکر نامناسب؛

اصطلاح ROLLOVER در فارکس به چه معناست؟

ROLLOVER در فارکس به عملیاتی می‌گویند که در آن موعد سررسید یک معامله به تاریخ بعدی منتقل می‌شود. این امر معمولاً برای معاملاتی که بیش از یک روز باز می‌مانند، انجام می‌شود. در این‌صورت، تفاوت بین نرخ بهره دو ارز معامله شده به‌عنوان هزینه یا درآمد ROLLOVER محاسبه می‌شود.

نقدینگی بازار یعنی چی؟

نقدینگی بازار به توانایی بازار برای خریدوفروش سریع دارایی‌ها مانند ارزها، سهام، طلا و سایر دارایی‌های با ارزش اشاره دارد. اگر دارایی‌ها به‌راحتی قابل نقد شدن باشند و تقاضا برای آن‌ها بالا باشد، بازار نقدینگی بالایی دارد. نقدینگی بازار تأثیر مهمی روی قیمت، حجم و گسترش معاملات دارد.

جفت‌ارزهای اصلی MAJORS چه ویژگی‌هایی دارند؟

جفت ارزهای اصلی در واقع جفت‌ارزهایی هستند که دارای حجم معاملاتی بالا و پرطرفدار در بازار فارکس هستند. این جفت‌ارزها معمولاً شامل دلار آمریکا به‌عنوان ارز متقابل هستند.

مثال‌هایی از جفت‌ارزهای اصلی، عبارتند از EUR/USD یورو به دلار آمریکا، USD/JPY دلار آمریکا به ین ژاپن، GBP/USD پوند انگلیس به دلار آمریکا، USD/CHF دلار آمریکا به فرانک سوئیس، USD/CAD دلار آمریکا به دلار کانادا، AUD/USD دلار استرالیا به دلار آمریکا و NZD/USD دلار نیوزیلند به دلار آمریکا. جفت‌ارزهای اصلی معمولاً دارای اسپرد کم‌تر، نوسان بیش‌تر و اخبار بیش‌تری هستند.

جفت‌ارزهای اصلی معمولاً دارای اسپرد کم‌تر، نوسان بیش‌تر و اخبار بیش‌تری هستند.
جفت‌ارزهای اصلی معمولاً دارای اسپرد کم‌تر، نوسان بیش‌تر و اخبار بیش‌تری هستند.

جفت‌ارزهای فرعی یا کراس CROSSES چه ویژگی‌هایی دارند؟

اگر یک معامله‌گر فارکس هستید و می‌خواهید در این بازار موفق باشید، باید با تمام مفاهیم فارکس آشنا باشید. جفت ارزهای فرعی یا کراس، جفت‌ارزهایی هستند که دلار آمریکا در آن‌ها وجود ندارد. این جفت‌ارزها معمولاً از ترکیب دو جفت‌ارز اصلی به‌دست می‌آیند.

این جفت‌ارزها شامل EUR/GBP یورو به پوند انگلیس، EUR/JPY یورو به ین ژاپن، GBP/JPY پوند انگلیس به ین ژاپن، EUR/CHF یورو به فرانک سوئیس، GBP/CHF پوند انگلیس به فرانک سوئیس، EUR/AUD یورو به دلار استرالیا و GBP/AUD پوند انگلیس به دلار استرالیا می‌شود. CROSSESها معمولاً دارای اسپرد بیش‌تر، نوسان کم‌تر و اخبار کم‌‌تری هستند.

همبستگی جفت‌ارزها

این اصطلاح به رابطه بین تغییرات قیمت دو جفت‌ارز در بازار فارکس اشاره دارد. همبستگی می‌تواند مثبت یا منفی باشد. همبستگی مثبت، یعنی دو جفت‌ارز به نسبتی در یک جهت حرکت می‌کنند و همبستگی منفی، یعنی دو جفت‌ارز به‌همان نسبت در خلاف جهت یک‌دیگر حرکت می‌کنند. آشنایی با همبستگی جفت ارزها در مفاهیم مربوط به آموزش فارکس جای می‌گیرد و کمک می‌کند تا معامله‌گران ریسک خود را کاهش دهند و سودشان را بالا ببرند.

انتخاب جفت‌ارز مناسب برای ترید

این اصطلاح به فرآیند انتخاب یک جفت‌ارز برای معامله در بازار فارکس اشاره دارد. انتخاب جفت ارز مناسب برای ترید به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله نوسانات بازار، اسپرد، استراتژی و اهداف معاملاتی شخصی. ‌به‌طور کلی، جفت‌ارزهایی که دارای نوسان بالا، اسپرد پایین و سیگنال‌های قوی هستند، بهترین جفت‌ارزها برای ترید محسوب می‌شوند.

چه زمانی یک جفت‌ارز را بخریم؟

این انتخاب بستگی به تحلیل تکنیکال و فاندامنتال معامله‌گر دارد. به‌طور کلی، زمان مناسب برای خرید یک جفت‌ارز زمانی است که نرخ مبادله آن در حال افزایش باشد و نشانه‌هایی از ادامه روند صعودی داشته‌باشد. برای پاسخ به این سوال که چه زمانی جفت ارز بخریم؟ معامله‌گران می‌توانند از ابزارهای مختلفی مانند نمودارها، شمعدان‌ها، نقاط حمایت و مقاومت، الگوها، میانگین‌های متحرک، اندیکاتورها و اخبار اقتصادی استفاده کنند.

زمان مناسب برای خرید یک جفت‌ارز زمانی است که نرخ مبادله آن در حال افزایش باشد و نشانه‌هایی از ادامه روند صعودی داشته‌باشد.
زمان مناسب برای خرید یک جفت‌ارز زمانی است که نرخ مبادله آن در حال افزایش باشد و نشانه‌هایی از ادامه روند صعودی داشته‌باشد.

لات و میکرو لات در فارکس چیست؟

لات و میکرو لات واحد اندازه‌گیری مقدار معامله در بازار فارکس است. به‌طور کلی، یک لات استاندارد برابر با 100 هزار واحد از ارز پایه است. مثلا اگر شما یک لات EUR/USD بخرید، به‌معنی خرید 100 هزار یورو با پرداخت دلار است. میکرو لات یا micro lot یک صدم از یک لات استاندارد است؛ یعنی برابر با 1000 واحد از ارز پایه.

مثلاً اگر شما یک میکرو لات EUR/USD بخرید، به‌معنی خرید 1000 یورو با پرداخت دلار است. استفاده از لات‌های کوچک‌تر به شما امکان می‌دهد که ریسک خود را کنترل کنید و با سرمایه کم‌تر معامله کنید.

اکوییتی چیست؟

در پاسخ به اینکه اکوییتی چیست، باید گفت equity نشان‌دهنده ارزش فعلی یا تراز حساب شما در بازار فارکس است. این مقدار برابر با موجودی حساب شما به علاوه سود یا زیان شناور از معاملات باز است. اگر معامله باز نداشته‌باشید، اکوییتی شما برابر با موجودی حسابتان است. اما اگر معامله باز داشته‌باشید، اکوییتی حسابتان با تغییر قیمت بازار متغیر می‌شود. برای مثال، اگر شما 1000 دلار در حساب خود داشته‌باشید و یک معامله با 10 پیپ سود باز کنید، اکوییتی برابر با 1010 دلار خواهد بود. اما اگر معامله شما 10 پیپ ضرر داشته‌باشد، اکوییتی برابر با 990 دلار خواهد بود.

equity نشان‌دهنده ارزش فعلی یا تراز حساب شما در بازار فارکس است.
equity نشان‌دهنده ارزش فعلی یا تراز حساب شما در بازار فارکس است.

بالانس چیست؟

در پاسخ به این مطلب که بالانس چیست باید گفت balance نشان‌دهنده موجودی اولیه حساب شما در بازار فارکس است. این مقدار تا زمانی که اقدام به انجام معامله نکنید، ثابت باقی می‌ماند. بالانس تنها با بستن معاملات تغییر می‌کند. اگر معاملات شما سودآور باشند، بالانس حسابتان افزایش می‌یابد. اما اگر معاملات شما زیان‌آور باشند، بالانس حسابتان کاهش می‌یابد. برای مثال، اگر شما 1000 دلار در حساب خود داشته‌باشید و یک معامله با 50 دلار سود ببندید، بالانس برابر با 1050 دلار خواهد بود. اما اگر معامله شما 50 دلار ضرر داشته‌باشد، بالانس برابر با 950 دلار خواهد بود.

bid و ask چیست؟

در بازارهای مالی، قیمت پیشنهادی bid و قیمت درخواستی task دو جزء اساسی هستند که نقش مهمی در تعیین قیمت‌های معاملاتی ایفا می‌کنند. قیمت پیشنهادی به قیمتی اشاره دارد که خریداران حاضرند برای خرید یک دارایی پرداخت کنند. این قیمت نشان‌دهنده حداکثر مبلغی است که خریدار مایل به پرداخت است.

به‌طور مشابه، قیمت درخواستی به قیمتی اشاره دارد که فروشندگان دارایی خود را به آن قیمت عرضه می‌کنند. این قیمت حداقل مبلغی است که فروشنده برای فروش دارایی خود درخواست می‌کند.

تفاوت بین BID&ASK در فارکس، به اسپرد معروف است و نشان‌دهنده هزینه‌ای است که معامله‌گران برای انجام معامله پرداخت می‌کنند. اسپرد می‌تواند به‌عنوان شاخصی از نقدینگی بازار و همچنین هزینه‌های معاملاتی در نظر گرفته شود. بازارهایی با اسپرد پایین‌تر نشان‌دهنده نقدینگی بالاتر و هزینه‌های معاملاتی کم‌تر هستند. در حالی که اسپرد بالاتر، می‌تواند نشان‌دهنده نقدینگی کم‌تر و هزینه‌های بیش‌تر برای معامله‌گران باشد.

تفاوت بین BID&ASK نشان‌دهنده هزینه‌ای است که معامله‌گران برای انجام معامله پرداخت می‌کنند.
تفاوت بین BID&ASK نشان‌دهنده هزینه‌ای است که معامله‌گران برای انجام معامله پرداخت می‌کنند.

اسپرد در فارکس چیست؟

اسپرد در فارکس به اختلاف بین قیمت خرید و قیمت فروش یک جفت‌ارز گفته می‌شود که هزینه معامله برای شما را نشان می‌دهد. اسپرد معمولاً به پیپ، که کوچک‌ترین واحد تغییر قیمت است، اندازه‌گیری می‌شود.

چند نوع اسپرد در فارکس وجود دارد؟

دو نوع اسپرد در فارکس وجود دارد، ثابت و متغیر. اسپرد ثابت به این معنی است که فاصله بین قیمت خریدوفروش برای هر جفت‌ارز در هر زمانی ثابت است. اسپرد متغیر به این معنی است که فاصله بین قیمت خریدوفروش ممکن است بر اساس شرایط بازار، نوسانات، نقدینگی و اخبار تغییر کند. آموزش فارکس، تاکید زیادی به درک اسپرد می‌کند.

اسپردهای ثابت در فارکس

اسپردهای ثابت معمولاً توسط کارگزاری‌هایی ارائه می‌شوند که با میز معاملاتی عمل می‌کنند. این کارگزاری‌ها قیمت خریدوفروش را بر اساس نرخ‌های بازار بین بانکی تعیین می‌کنند. اسپردهای ثابت معمولاً بالاتر از اسپردهای متغیر هستند و در شرایط ناپایدار بازار تغییر نمی‌کنند.

اسپرد متغیر در فارکس

اسپرد متغیر در فارکس به اختلافی غیرثابت بین قیمت خرید و قیمت فروش یک جفت‌ارز اشاره دارد. این اختلاف قیمت، در واقع کارمزد بروکر برای ارائه خدمات معاملاتی به شماست و توسط عوامل مختلفی مانند نوسانات بازار، نقدینگی و زمان انتشار اخبار اقتصادی تعیین می‌شود.

اسپرد متغیر معمولاً توسط کارگزاری‌هایی ارائه می‌شود که از مدل، بدون میز معاملاتی استفاده می‌کنند. این کارگزاری‌ها قیمت خریدوفروش را مستقیماً از بازار بین بانکی دریافت می‌کنند و هیچ افزایش یا کاهشی روی آن‌ها اعمال نمی‌کنند. اسپردهای متغیر معمولاً پایین‌تر از اسپردهای ثابت هستند و در شرایط پایدار بازار مقدار آن‌ها کم‌تر می‌شوند.

اصطلاحات رایج در بازار فارکس

اصطلاحات بازار فارکس مجموعه‌ای از واژگان و عبارات تخصصی هستند که برای توصیف عملیات، ابزارها و شرایط مختلف در معاملات ارزی استفاده می‌شوند. دانستن و درک این اصطلاحات برای معامله‌گران فارکس بسیار مهم است تا بتوانند به‌طور مؤثر در بازار فعالیت کنند. در ادامه با هریک از این اصطلاحات آشنا می‌شوید.

لوریج

لوریج به‌معنای نسبت حجم معامله شما به میزان سرمایه‌ای است که در اختیار دارید. برای مثال، اگر 1000 دلار سرمایه داشته‌باشید و با اهرم معاملاتی 1:100 معامله کنید، به این معنی است که می‌توانید تا 100000 دلار معامله انجام دهید. لوریج به شما امکان می‌دهد تا با سرمایه کم‌تر، سود بیش‌تری کسب کنید. اما همچنین ریسک زیادی را باید تحمل کنید. آموزش فارکس کمک می‌کند تا با احتیاط و رعایت دستورالعمل‌های خاص از لوریج استفاده کنید.

لوریج به شما امکان می‌دهد تا با سرمایه کم‌تر، سود بیش‌تری کسب کنید.
لوریج به شما امکان می‌دهد تا با سرمایه کم‌تر، سود بیش‌تری کسب کنید.

سواپ

سواپ به‌معنای تفاوت نرخ بهره دو ارز مختلف است که در جفت‌ارز مورد نظر شما وجود دارد. اگر یک پوزیشن را بیش از یک روز نگه‌دارید، باید سواپ در فارکس را پرداخت یا دریافت کنید. سواپ بستگی به این دارد که خریدار یا فروشنده جفت‌ارز باشید و نرخ بهره آن چقدر باشد.

 برای مثال، اگر EUR/USD را خریداری کنید و نرخ بهره یورو بالاتر از دلار باشد، شما سواپ مثبت دریافت می‌کنید. اما اگر EUR/USD را بفروشید و نرخ بهره دلار بالاتر از یورو باشد، سواپ منفی پرداخت می‌کنید.

کال مارجین

وقتی که میزان مارجین شما به حداقل مجاز برسد، بروکر پیام هشدار کال مارجین می‌دهد. مارجین به‌معنای مقدار سرمایه‌ای است که شما برای نگه‌داشتن پوزیشن‌های باز خود نیاز دارید. اگر قیمت جفت‌ارز به ضرر شما حرکت کند، مارجین شما کاهش می‌یابد. اگر مارجین به زیر یک درصد برسد، بروکر پیام کال مارجین می‌دهد و باید سرمایه خود را افزایش دهید یا برخی از پوزیشن‌های خود را ببندید. در غیر این‌صورت، بروکر ممکن است پوزیشن‌هایتان را به‌طور خودکار ببندد. آموزش فارکس کمک می‌کند تا دچار کال مارجین نشوید.

اگر مارجین به زیر یک درصد برسد، بروکر پیام کال مارجین می‌دهد و باید سرمایه خود را افزایش دهید یا برخی از پوزیشن‌های خود را ببندید.
اگر مارجین به زیر یک درصد برسد، بروکر پیام کال مارجین می‌دهد و باید سرمایه خود را افزایش دهید یا برخی از پوزیشن‌های خود را ببندید.

خدمات اپوفایننس

با کمک آموزش‌ فارکس می‌توانید در کارگزاری اپوفایننس به‌معامله بپردازید. بروکر اپوفایننس یکی از بروکرهای قدرت‌مند در بازار فارکس است که تمام استراتژی‌ها و راه‌کارهای معاملاتی در آن قابل پیاده‌سازی است. این کارگزاری به‌روز‌ترین و حرفه‌ای‌ترین ابزارهای معاملاتی را ارائه می‌دهد.

فارکس فرصت‌های زیادی برای کسب سود ارائه می‌دهد، اما همانند هر بازار مالی دیگر، دارای ریسک‌هایی است و نیاز به دانش، مهارت و احتیاط دارد. معامله‌گران باید قبل از ورود به این بازار، آموزش‌ فارکس را ببینند و با دید باز و استراتژیک به‌معامله بپردازند.

منبع +++

آیا می‌توانیم معاملات فارکس را بدون ریسک کردن پول واقعی تمرین کنیم؟

بله، برخی از کارگزاری‌ها حساب‌های آزمایشی ارائه می‌دهند تا به شما کمک کنند شرایط واقعی بازار را در محیطی آزمایشی و بی‌خطر تجربه کنید. آموزش فارکس به‌همراه یک حساب دمو، راهنمای شما برای حرفه‌ای شدن محسوب می‌شوند.

آیا آموزش فارکس برای موفقیت کافی است؟

خیر، فقط آموزش فارکس کافی نیست. در حالی که آموزش می‌تواند دانش و مهارت‌های اولیه را برای شروع معاملات فراهم کند، موفقیت در بازار فارکس نیازمند تجربه عملی، تمرین مداوم و توسعه یک استراتژی معاملاتی موثر است. همچنین، مدیریت ریسک و احساسات، درک شرایط بازار و توانایی تحلیل فنی و بنیادی، از جمله عوامل کلیدی هستند که باید به آن‌ها توجه شود.

تریدرهای حرفه‌ا‌ی چگونه آموزش دیده‌اند؟

تریدرهای حرفه‌ای فارکس معمولاً از طریق یک فرآیند آموزشی مداوم و جامع به مهارت‌های خود دست یافته‌اند که شامل موارد زیر است:
+ یادگیری مستمر؛
+ تمرین و تجربه؛
+ طراحی پلن معاملاتی؛
+ مدیریت ریسک؛
+ استفاده از استراتژی‌های معاملاتی؛
+ کنترل احساسات؛

در دنیای پیچیده و دائماً در حال تغییر معاملات، دو رویکرد برجسته به نام‌های ICT و RTM به‌عنوان نقشه‌ راه برای موفقیت معامله‌گران شناخته شده‌اند. این دو سیستم، هر کدام با فلسفه‌های منحصربه‌فرد خود، ادعا می‌کنند کلید درک عمیق‌تری از بازارهای مالی را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهند. ICT که توسط مایکل جی. هادلستون توسعه‌یافته، بر تحلیل تکنیکال و شناسایی سطوح کلیدی در بازار تمرکز دارد؛ جایی که معامله‌گران اغلب وارد یا خارج از معاملات می‌شوند. در مقابل، RTM بر تحلیل قیمت و حجم داده‌ها تأکید دارد تا مناطقی را که در آن معامله‌گران قیمتی فعال هستند، شناسایی کند و با دنبال‌کردن رهبری آن‌ها، فرصت‌های معاملاتی را به‌دست آورد. در این مقاله قصد داریم تا با بررسی دقیق و مقایسه‌ای بین تفاوت ict و rtm، نوری بر آن‌ها تابانده تا معامله‌گران درک بهتری از اینکه کدام یک ممکن است بهترین انتخاب برای استراتژی‌های معاملاتی آن‌ها باشد، به‌دست آورند. این مقاله به شما این امکان را می‌دهد که استراتژی‌هایی را انتخاب کنید که واقعاً با اهداف و سبک معاملاتی شما همخوانی دارند.

ict چیست؟

مفهوم ICT در دنیای فارکس، به یک سیستم جامع و پیشرفته از تکنیک‌ها و استراتژی‌های تجاری گفته می‌شود که توسط مایکل هادلستون، یکی از معامله‌گران برجسته بازار با بیش از دو دهه تجربه، پرورش‌یافته است. این اصطلاح، مخفف “معامله‌گر دایره درونی” Inner Circle Trader است.

 ICT به کاربرد دانش عمیق برای شناسایی و بهره‌برداری از حرکات کلیدی بازار توسط عوامل مؤثر در بازار اشاره دارد. استراتژی‌های ICT بادقت در لحظات معینی از دوره‌های معاملاتی به کار گرفته می‌شوند که این امر به‌منظور تضمین وجود حجم کافی معاملات برای ایجاد تغییرات قیمتی به‌صورت فوری و مؤثر است. در این رویکرد، تأکید ویژه‌ای روی شناسایی نقاط قیمتی استراتژیک، بهره‌گیری از زمان‌بندی دقیق و تحلیل جریان سفارش‌های سازمانی قرار دارد تا امکان اسکالپینگ بازار با ریسک محاسبه‌شده و به نفع معامله‌گران فراهم آید.

RTM معامله‌گران را در جهت تمرکز بر داده‌های قیمتی و نیروهای عرضه و تقاضا راهنمایی می‌کند.
RTM معامله‌گران را در جهت تمرکز بر داده‌های قیمتی و نیروهای عرضه و تقاضا راهنمایی می‌کند.

rtm چیست؟

سبک پرایس اکشن rtm که مخفف ReadTheMarket است، نه‌تنها یک اصطلاح در بازار فارکس است؛ بلکه به یک انجمن معامله‌گری اشاره دارد که توسط IF Myante بنیان‌گذاری شده است. این انجمن، محیطی است برای تبادل دانش و تجربیات، باهدف هم‌افزایی و دستیابی به موفقیت‌های معاملاتی مشترک.

در RTM، اعتقاد بر این است که “قیمت، داده‌ای بنیادین است” و این مفهوم به معامله‌گران کمک می‌کند تا با تحلیل دقیق قیمت و رفتار بازار، به درک عمیق‌تری از خواندن نمودارها و اتخاذ تصمیمات معاملاتی برسند. با فهم صحیح از حرکات بازیگران عمده بازار و شناسایی نشانه‌های پنهان آن‌ها در نمودارها، معامله‌گران می‌توانند بادقت بیشتری مسیر حرکت قیمت‌ها را پیش‌بینی کنند. RTM معامله‌گران را در جهت تمرکز بر داده‌های قیمتی و نیروهای عرضه و تقاضا راهنمایی می‌کند تا بتوانند به موفقیت‌های بیشتری در معاملات دست یابند.

در چه شرایطی استفاده از ict و rtm توصیه می‌شود؟

استفاده از روش‌های پرایس‌اکشن ICT و RTM بستگی به شرایط معاملاتی و ترجیحات شخصی معامله‌گر دارد. در اینجا برخی از تفاوت‌های کلیدی و شرایط توصیه شده برای استفاده از هر روش را بررسی می‌کنیم و تفاوت ICT و RTM را تبیین می‌نماییم:

روش ICT

  • بنیان‌گذار مایکل هادلستون، با بیش از 30 سال تجربه معاملاتی؛
  • تمرکز بر رفتار بانک‌ها و مؤسسات بزرگ مالی به‌عنوان اسمارت مانی؛
  • از اندیکاتورها استفاده نمی‌کند. بر تحلیل ساختار بازار و نقاط کلیدی مانند اوردر بلاک‌ها و سطوح نقدینگی تکیه دارد؛
  • مناسب برای معامله‌گرانی که می‌خواهند رفتار بازیگران بزرگ بازار را شناسایی کرده و در جهت آن‌ها حرکت کنند.

روش RTM

  • تمرکز بر الگوهای ساختاری بازار و تقویت شده سبک عرضه و تقاضا؛
  • پیچیده‌تر و دارای جزئیات بیشتر نسبت به ICT است؛
  • به الگوهای قیمتی و ساختار بازار بدون استفاده از اندیکاتورها توجه دارد؛
  • مناسب برای معامله‌گرانی که به‌دنبال درک عمیق‌تری از نوسانات بازار و شکست‌های قیمتی هستند.

به‌طورکلی، روش ICT برای کسانی که می‌خواهند با شناسایی حرکات اسمارت مانی و بدون استفاده از اندیکاتورها معامله کنند، مناسب است.

در مقابل، روش RTM برای کسانی که به‌دنبال درک پیچیدگی‌های بازار و الگوهای ساختاری هستند و تمایل دارند زمان بیشتری را صرف تحلیل کنند، توصیه می‌شود. برای درک بهتر تفاوت ICT و RTM، باید به تاریخچه و اصول هر دو روش توجه کرد. در انتها معامله‌گر باید با بررسی تفاوت ict و rtm، بهترین سیستم معاملاتی خود را انتخاب کند.

بررسی تفاوت ICT و RTM به شما این امکان را می‌دهد تا جنبه‌های متمایزکننده این دو رویکرد را شناسایی کرده و بهترین تصمیم معاملاتی را بگیرید.
بررسی تفاوت ICT و RTM به شما این امکان را می‌دهد تا جنبه‌های متمایزکننده این دو رویکرد را شناسایی کرده و بهترین تصمیم معاملاتی را بگیرید.

تفاوت ict و rtm

هر دو استراتژی ICT و RTM می‌توانند ابزارهای قدرتمندی برای معامله‌گران باشند، اما انتخاب استراتژی مناسب، بستگی به ترجیحات فردی، اهداف معاملاتی و سطح راحتی معامله‌گر با تکنیک‌های مختلف دارد. مقایسه دقیق تفاوت ict و rtm به شما این امکان را می‌دهد تا جنبه‌های متمایزکننده این دو رویکرد را شناسایی کرده و بر اساس آن، تصمیم بگیرید که کدام یک می‌تواند به بهترین شکل با سبک معاملاتی شما هماهنگ باشد. در تحلیل نهایی بین تفاوت ict و rtm در بازار فارکس، می‌توان به موارد زیر توجه داشت:

تفاوت ict و rtm نگرش به بازار

دومین نکته در مسیر بررسی تفاوت ict و rtm، نگرش به بازار است. ICT رویکردی است که بر تجزیه‌وتحلیل دقیق اثرات نهادی و رفتار حرکت‌دهندگان اصلی بازار تمرکز دارد. این رویکرد بر این باور استوار است که با درک عمیق‌تر از نحوه تأثیرگذاری سازمان‌های بزرگ بر قیمت‌ها و جریان‌های معاملاتی، معامله‌گران می‌توانند بادقت بیشتری نقاط ورود و خروج مطلوب را در بازار پیدا کنند.

ICT به‌دنبال شناسایی الگوهایی است که می‌توانند نشان‌دهنده حرکات بعدی بازار باشند، و از این طریق به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا با استفاده از این دانش، معاملاتی با احتمال موفقیت بالا انجام دهند.

از سوی دیگر، RTM به معامله‌گران آموزش می‌دهد که چگونه با تحلیل دقیق قیمت‌ها و بررسی عملکرد بازار بر اساس عواملی چون تقاضا و عرضه، به درک بهتری از جهت‌گیری‌های بازار دست یابند. این رویکرد بر این اصل تأکید دارد که قیمت‌ها تمام اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی را در خود دارند و با تحلیل صحیح قیمت‌ها، می‌توان به پیش‌بینی‌های دقیق‌تری در مورد حرکات آتی بازار رسید. RTM به معامله‌گران کمک می‌کند تا با تمرکز بر نمودارها و تحلیل‌های قیمتی، فرصت‌های معاملاتی را بادقت بیشتری شناسایی کنند.

تفاوت ict و rtm در استراتژی‌های معاملاتی

ICT بر استفاده از مفهوم “killzones” تأکید دارد. منظور از killzones زمان‌های خاصی در روز هستند که احتمال حرکت قابل‌توجه قیمت بیشتر است. این مفهوم به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که با شناسایی این دوره‌های حساس، بهترین فرصت‌ها برای ورود یا خروج از معاملات را تشخیص دهند. این دوره‌ها معمولاً با باز و بسته‌شدن بازارهای مالی مهم جهانی هم‌زمان هستند و می‌توانند به‌عنوان نقاط عطفی برای تغییرات قیمتی عمده عمل کنند.

 RTM این استراتژی بر آموزش معامله‌گران برای تشخیص الگوها و سیگنال‌های مخفی که توسط نهادهای بزرگ مالی ایجاد می‌شوند، متمرکز است. RTM به معامله‌گران می‌آموزد که چگونه با تجزیه‌وتحلیل دقیق نمودارها، این سیگنال‌ها را شناسایی کرده و از آن‌ها برای پیش‌بینی حرکات بعدی قیمت بهره ببرند. این رویکرد می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا با درک عمیق‌تری از نیروهای موجود در بازار، استراتژی‌های معاملاتی خود را بهینه‌سازی کنند.

ICT به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که با شناسایی دوره‌های زمانی که در آن حرکت قابل توجه قیمت وجود دارد، بهترین فرصت‌ها برای ورود یا خروج از معاملات را تشخیص دهند.
ICT به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که با شناسایی دوره‌های زمانی که در آن حرکت قابل توجه قیمت وجود دارد، بهترین فرصت‌ها برای ورود یا خروج از معاملات را تشخیص دهند.

تفاوت ict و rtm در جامعه و پشتیبانی

مایکل هادلستون، بنیان‌گذار و مربی اصلی در حوزه ICT، پشتیبانی قابل‌توجهی را برای جامعه فراهم می‌آورد. او باتجربه و دانش خود، راهنمایی‌های ارزشمندی را به اعضای جامعه ارائه می‌دهد تا آن‌ها بتوانند در مسیر معامله‌گری خود به موفقیت‌های بیشتری دست یابند.

جامعه RTM که تحت رهبری IF Myante فعالیت می‌کند، یک محیط همکاری و اشتراک‌گذاری دانش است که به معامله‌گران کمک می‌کند تا از تجربیات یکدیگر بهره‌مند شوند. این جامعه بر اصول انتقال دانش و هم‌افزایی تأکید دارد و معامله‌گران را در رسیدن به اهداف حرفه‌ای خودیاری می‌رساند.

تفاوت ict و rtm در منابع آموزشی

دوره‌های ICT شامل مجموعه‌ای از محتوای آموزشی هستند که توسط استاد برجسته، مایکل هادلستون، تهیه و ارائه شده‌اند. این محتوا با هدف ارتقا دانش و مهارت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) طراحی شده است تا شرکت‌کنندگان بتوانند در عرصه‌های حرفه‌ای به‌روز و رقابتی به موفقیت دست یابند.

منابع RTM این بخش، شامل منابع آموزشی متنوع و وبینارهای تخصصی است که توسط IF Myante و دیگر اعضای فعال جامعه RTM ارائه می‌گردد. این منابع به‌منظور فراهم‌آوردن دانش و اطلاعات عمیق در زمینه‌های مختلف تدوین شده‌اند. شرکت در این وبینارها فرصتی استثنایی برای یادگیری از تجربیات و دانش افراد موفق و پیشرو است.

تفاوت ict و rtm در فلسفه معاملاتی

مفهوم ICT که مخفف “Inner Circle Trader” است، برگرفته از دانش عمیق و تجربیات گسترده مایکل هادلستون در عرصه معاملات سازمانی است. این رویکرد، با تأکید بر درک دقیق از نحوه عملکرد بازارهای مالی و استفاده از تکنیک‌هایی که توسط معامله‌گران حرفه‌ای به کار گرفته می‌شود، به معامله‌گران کمک می‌کند تا به نتایج مطلوب دست یابند.

در مقابل، RTM که توسط IF Myante توسعه‌یافته، بر اصول خواندن بازار و تحلیل قیمت متمرکز است. این روش، با استفاده از تکنیک‌های تحلیلی پیشرفته، به معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا با درک بهتری از رفتار قیمت و الگوهای بازار، تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تری بگیرند.

در نهایت بررسی تفاوت ict و rtm باید با هدف ارتقا مهارت‌های تحلیلی معامله‌گران و کمک به آن‌ها برای انجام معاملات موفق‌تر باشد. انتخاب بین این دو رویکرد به سبک معاملاتی فردی و ترجیحات شخصی هر معامله‌گر بستگی دارد. برخی ممکن است از تحلیل‌های ICT لذت ببرند، درحالی‌که دیگران ممکن است به تحلیل قیمتی RTM علاقه‌مند باشند.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای بر این باورند که درک تفاوت ICT و RTM می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی آن‌ها تأثیرگذار باشد. هر دو رویکرد می‌توانند ابزارهای قدرتمندی برای فهم بهتر بازارها و انجام معاملات موفق‌تر باشند.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس یک کارگزاری آنلاین فارکس است که خدمات متنوعی از جمله پلتفرم سوشیال ترید، اسپردهای رقابتی، و پشتیبانی ۲۴/۷ ارائه می‌دهد. همچنین، این کارگزاری دارای رگوله ASIC بوده و به حفاظت از سرمایه مشتریان تعهد دارد. بروکر اپوفایننس یکی از بروکرهایی است که معامله‌گران می‌توانند برای انجام معاملات خود از دو سبک پرایس‌اکشن ICT و RTM بهره ببرند.

 منبع ++

 آیا ICT و RTM برای تمام بازارهای مالی قابل‌استفاده هستند؟

 بله، بررسی تفاوت ICT و RTM نشان می‌دهد که هر دو روش می‌توانند در بازارهای مختلف، مانند فارکس، سهام، و کریپتوکارنسی‌ها به‌کار روند.

 آیا ICT و RTM برای معاملات بلندمدت مناسب هستند؟

با بررسی تفاوت ICT و RTM متوجه می‌شویم که هر دو روش می‌توانند برای معاملات بلندمدت مورداستفاده قرار گیرند، اما ممکن است نیاز به تنظیمات خاصی داشته باشند.

گپ در پول هوشمند، که به آن Fair Value Gap نیز گفته می‌شود، به فاصله‌ای در نمودار قیمت اشاره دارد که نشان‌دهنده تفاوت بین ارزش منصفانه و قیمت معامله شده یک دارایی است. این پدیده معمولاً در بازارهای مالی مشاهده می‌شود و می‌تواند ناشی از اطلاعات جدید، تغییرات در عرضه و تقاضا یا حتی شایعات بازار باشد. در این مقاله قصد داریم تا گپ در اسمارت مانی را به‌طور کامل بررسی کنیم.

اسمارت مانی چیست؟

قبل از این‌که با گپ در اسمارت مانی آشنا شوید، بهتر است در قدم نخست، مفهوم پول هوشمند را بدانید. اسمارت مانی یا پول هوشمند، به سرمایه‌ای اشاره دارد که توسط سرمایه‌گذاران نهادی، بانک‌ها و موسسات مالی کنترل می‌شود. این افراد و نهادها به‌دلیل دسترسی به اطلاعات دقیق‌تر و تجربه بیش‌تر، معمولاً تصمیمات سرمایه‌گذاری بهتری اتخاذ می‌کنند و اغلب در معاملات خود موفق‌تر هستند. تشخیص جریان پول هوشمند در بازارهای مالی می‌تواند به سرمایه‌گذاران خرد کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرند و از فرصت‌های سرمایه‌گذاری موجود بهره‌مند شوند.

گپ در اسمارت مانی چیست؟

گپ در اسمارت مانی به تفاوت بین قیمت منصفانه یک دارایی با قیمت فعلی آن در بازار اشاره دارد. این اصطلاح بیانگر این است که قیمت یک جفت‌ارز یا یک سهم کم‌تر یا بیش‌تر از قیمت منصفانه‌اش است و معامله‌گران با تشخیص FVG می‌توانند در نقاط دقیق‌تری وارد بازار شوند و معاملات سودآوری داشته‌باشند. به‌عبارت دیگر، FVG نشان‌دهنده نقاطی در نمودار است که در آن‌ها معاملات کم‌تری انجام شده و فرصت‌های خوبی را برای معامله فراهم می‌کند.

fvg در اسمارت مانی چیست؟

برای درک موضوع، معامله‌گری به نام الکس را در نظر بگیرید. او همیشه به‌دنبال فرصت‌هایی برای خرید دارایی‌هایی است که کم‌تر از ارزش واقعی‌شان قیمت‌گذاری شده‌اند. الکس می‌داند که این فرصت‌ها که به آن‌ها FVG یا Fair Value Gap می‌گویند، این قابلیت را دارند که سودهای قابل توجهی را ارائه بدهند.

گپ در اسمارت مانی این قابلیت را دارد که سودهای قابل توجهی را به معامله‌گران ارائه بدهد.
گپ در اسمارت مانی این قابلیت را دارد که سودهای قابل توجهی را به معامله‌گران ارائه بدهد.

یک روز الکس متوجه شکاف قیمتی در نمودار سهام شرکت Z شد. قیمت سهام این شرکت به شدت کاهش یافته بود و به‌نظر می‌رسید که کم‌تر از ارزش واقعی‌اش معامله می‌شود. الکس بدون درنگ تصمیم گرفت که از این فرصت استفاده کند و سهامی از این شرکت را بخرد.

روزها گذشت و بازار چندین مرتبه خود را اصلاح کرد. سهام شرکت Z به تدریج افزایش یافت و به ارزش منصفانه‌اش نزدیک شد. الکس که صبر و استراتژی مناسبی داشت، توانست سود خوبی از این معامله به‌دست آورد و بار دیگر ثابت کند که شناسایی FVG‌ها می‌تواند در دنیای معاملات بسیار سودمند باشد. این مثال نشان می‌دهد که واقعاً fvg در اسمارت مانی چیست؟ و چه کاربردی دارد.

معامله‌گران می‌توانند از این گپ‌ها برای شناسایی نقاط ورود و خروج در بازار استفاده کنند.
معامله‌گران می‌توانند از این گپ‌ها برای شناسایی نقاط ورود و خروج در بازار استفاده کنند.

به‌طور کلی در این استراتژی، FVGها به دو دسته تقسیم می‌شوند، FVGهای کم‌ارزش که قیمت‌هایی پایین‌تر از ارزش منصفانه دارند و FVGهای بیش از ارزش واقعی که قیمت‌هایی بیش از ارزش منصفانه دارند. معامله‌گران می‌توانند از این گپ‌ها برای شناسایی نقاط ورود و خروج در بازار استفاده کنند.

ایمبالانس در اسمارت مانی چیست؟

ایمبالانس یک وضعیت در بازار است که در آن تعادل بین سفارشات خرید و فروش وجود ندارد. به‌عبارت دیگر، ممکن است تعداد زیادی سفارش خرید وجود داشته‌باشد، اما نه به اندازه کافی فروشنده برای فروش یا برعکس. این نامتوازن بودن می‌تواند باعث شود که قیمت‌ها به شکل قابل توجهی تغییر کنند، چرا که بازار تلاش می‌کند تا این تفاوت در عرضه و تقاضا را جبران کند. این پدیده، نوعی گپ در اسمارت مانی را نشان می‌دهد.

همچنین ناحیه ایمبالانس به محدوده قیمتی در نمودار می‌گویند که نشان‌دهنده ورود یا خروج ناگهانی پول هوشمند به بازار است. این نواحی معمولاً با جهش‌های قیمتی شدید یا حتی گپ‌های قیمتی همراه هستند. وقتی قیمت به این نواحی برمی‌گردد، بیش‌تر اوقات شاهد واکنش قیمتی هستیم، زیرا معامله‌گرانی که در جهش اولیه قیمت شرکت نکرده‌اند، منتظر فرصتی برای ورود به معامله در این نقاط هستند.

ناحیه ایمبالانس به محدوده قیمتی در نمودار می‌گویند که نشان‌دهنده ورود یا خروج ناگهانی پول هوشمند به بازار است.
ناحیه ایمبالانس به محدوده قیمتی در نمودار می‌گویند که نشان‌دهنده ورود یا خروج ناگهانی پول هوشمند به بازار است.

استراتژی معاملاتی با ایمبالانس در گپ اسمارت مانی چگونه است؟

استراتژی معامله با ایمبالانس در گپ اسمارت مانی، بر اساس تشخیص نقاط کلیدی در بازار است که نشان‌دهنده فعالیت‌های سرمایه‌گذاران بزرگ است. این استراتژی شامل شناسایی روندهای بازار، مناطق عرضه و تقاضا، نقدینگی و نقاط ورود به معامله است. این استراتژی شامل پنج قانون است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • روند مارکت را پیدا کنید.
  • با استفاده از تایم‌های فراکتالی، روندهای بازار را شناسایی کنید.
  • مناطقی که عرضه و تقاضا در آن وجود دارد را شناسایی کنید.
  • مکان‌هایی که نقدینگی بالاست را پیدا کنید.
  • به‌دنبال فرصت‌های معاملاتی در خلاء‌های قیمتی باشید.
  • بر اساس شرایط بازار، استراتژی ورود به معامله را تعیین کنید.

ifc در اسمارت مانی چیست؟

یکی از تنظیمات کاربردی که ممکن است به‌طور مکرر در نمودارهای قیمتی هر دارایی مشاهده کنید، تنظیم کاربردی کندل IFC است. این کندل دارای بدنه‌ای طولانی است و سایه‌های کوتاهی در بالا و پایین دارد. ممکن است بپرسید که آشنایی با ظاهر این کندل چه فایده‌ای دارد؟ در پاسخ باید گفت که این کندل موجب ایجاد یک شکاف می‌شود، اما این شکاف، فضای خالی ناشی از عدم معامله نیست و با بسته و باز شدن صرافی‌ها یا عدم معامله در آن بخش، کاملاً متفاوت است. کندل IFC موجب ایجاد شکاف نقدینگی یا به اصطلاح FVG می‌شود.

استراتژی معاملاتی با کندل‌های IFC در گپ‌های اسمارت مانی چگونه است؟

استراتژی معامله با کندل‌های IFC در گپ‌های اسمارت مانی، معمولاً شامل شناسایی الگوهای کندل استیک و تحلیل نقاط نقدینگی در بازار است. این استراتژی به‌دنبال شناسایی حرکات و رفتار بازیگران بزرگ بازار، مانند بانک‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری است که می‌توانند با سرمایه‌های عظیم خود، قیمت‌ها را به شکل قابل توجهی تحت‌تأثیر قرار دهند.

استراتژی معامله با کندل‌های IFC در گپ‌های اسمارت مانی، معمولاً شامل شناسایی الگوهای کندل استیک و تحلیل نقاط نقدینگی در بازار است.
استراتژی معامله با کندل‌های IFC در گپ‌های اسمارت مانی، معمولاً شامل شناسایی الگوهای کندل استیک و تحلیل نقاط نقدینگی در بازار است.

برای مثال، یکی از روش‌های معامله‌گری با استفاده از این استراتژی، تشخیص کندل‌هایی با بدنه بزرگ و حجم معاملات بالا است که می‌تواند نشان‌دهنده قدرت زیاد خریداران یا فروشندگان باشد. همچنین، توجه به کندل‌هایی با سایه‌های بلند می‌تواند نشان‌دهنده ردپای اسمارت مانی باشد، به‌خصوص اگر این کندل‌ها در نزدیکی نقاط نقدینگی مهم تشکیل شوند.

به‌طور کلی، معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، به‌دنبال شناسایی الگوهای قیمتی هستند که می‌توانند نشان‌دهنده فعالیت‌های اسمارت مانی باشند و سپس با تحلیل دقیق‌تر، تصمیم‌گیری می‌کنند که چه زمانی وارد معامله شوند یا از آن خارج شوند.

نحوه تشخیص گپ در اسمارت مانی

از راهنمای زیر می‌توانید استفاده کنید و گپ در اسمارت مانی را تشخیص دهید.

حجم معاملات

نقدینگی یا حجم معاملات می‌تواند نشان‌دهنده ورود پول هوشمند به بازار باشد. افزایش نقدینگی، معمولاً نشان‌دهنده حضور پول هوشمند است.

  • در روند صعودی، حجم معاملات بیش‌تر می‌شود.
  • در روند نزولی، حجم معاملات کاهش می‌یابد.

قیمت‌گذاری و گزینه‌های شاخص

  • بررسی قیمت‌ها و گزینه‌های شاخص، می‌تواند به شناسایی نقاط ورود پول هوشمند کمک کند.
  • در روند صعودی، قیمت‌ها به سقف و کف‌های بالاتر از هم می‌رسند.
  • در روند نزولی، قیمت‌ها به سقف و کف‌های پایین‌تر از هم می‌رسند.

منابع دیتا و روش‌های داده

استفاده از منابع داده مانند نمودارها، شاخص‌ها و داده‌های تاریخی برای تحلیل روند بازار بسیار مناسب است.

با توجه به این موارد، می‌توانید با دقت به نقدینگی، قیمت‌ها و منابع داده، گپ‌ در اسمارت مانی را تشخیص دهید و به کمک آن سود کسب کنید.

استفاده از منابع داده مانند نمودارها، شاخص‌ها و داده‌های تاریخی برای تحلیل روند بازار بسیار مناسب است.
استفاده از منابع داده مانند نمودارها، شاخص‌ها و داده‌های تاریخی برای تحلیل روند بازار بسیار مناسب است.

استراتژی کلی معامله با گپ در اسمارت مانی چگونه است؟

برای معامله با گپ در اسمارت مانی، ابتدا باید درک کنید که گپ‌ها چه هستند و چگونه تشکیل می‌شوند. گپ‌ها معمولاً زمانی رخ می‌دهند که قیمت‌ها بین دو دوره معاملاتی بدون هیچ معامله‌ای جهش داشته‌باشند. این می‌تواند به‌دلیل اخبار مهم یا تغییرات در عرضه و تقاضا باشد.

در سبک اسمارت مانی، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا ردپای بزرگان بازار را شناسایی کنند و در زمان‌هایی که سرمایه‌گذاران بزرگ وارد معامله می‌شوند، آن‌ها نیز وارد معامله شوند. شما به‌عنوان یک معامله‌گر فارکس، برای معامله در شرایط وجود گپ، می‌توانید از تکنیک‌هایی مانند تحلیل حجم معاملات، تحلیل قیمت براساس پرایس اکشن و استفاده از منابع داده‌های هوش مصنوعی برای شناسایی روندها و فرصت‌های معاملاتی استفاده کنید. در ادامه با این تکنیک‌ها آشنا می‌شوید.

تحلیل حجم معاملات برای شناسایی گپ در اسمارت مانی

تحلیل حجم معاملات، یکی از ابزارهای کلیدی در شناسایی فعالیت‌های اسمارت مانی Smart است. اسمارت مانی به سرمایه‌گذاران بزرگی اشاره دارد که می‌توانند با معاملات خود تأثیر قابل توجهی بر بازار داشته‌باشند. برای شناسایی گپ‌ها و حرکات قیمتی که ممکن است ناشی از فعالیت‌های اسمارت مانی باشند، معامله‌گران می‌توانند از شاخص‌هایی مانند نمایه حجم Volume Profile استفاده کنند که حجم معاملات را در سطوح قیمتی مختلف نشان می‌دهد.

این شاخص‌ها به معامله‌گران کمک می‌کنند تا مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و نقاط ورود و خروج بالقوه را تعیین کنند. همچنین، تغییرات ناگهانی در حجم معاملات می‌تواند نشان‌دهنده ورود یا خروج اسمارت مانی از یک نماد خاص باشد.

نمایه حجم به معامله‌گران کمک می‌کند تا مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و نقاط ورود و خروج بالقوه را تعیین کنند.
نمایه حجم به معامله‌گران کمک می‌کند تا مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی کرده و نقاط ورود و خروج بالقوه را تعیین کنند.

استفاده از داده‌های هوش مصنوعی برای شناسایی گپ در اسمارت مانی

استفاده از داده‌های هوش مصنوعی برای شناسایی گپ‌ها در اسمارت مانی می‌تواند بسیار مفید باشد. هوش مصنوعی می‌تواند الگوهای پیچیده‌ای را که برای انسان‌ها دشوار است تشخیص دهد، شناسایی کند و به معامله‌گران کمک کند تا فرصت‌های سرمایه‌گذاری بهتری را پیدا کنند. به‌طور مثال، می‌توان از الگوریتم‌های یادگیری ماشین برای تحلیل داده‌های بازار و شناسایی الگوهای قیمتی، حجم معاملات و سایر نشانه‌های مرتبط با اسمارت مانی استفاده کرد.

تحلیل پرایس اکشن برای شناسایی گپ در اسمارت مانی

معامله‌گران خرد از تحلیل پرایس اکشن برای شناسایی الگوهای قیمتی استفاده می‌کنند تا به کمک آن‌ها، گپ در اسمارت مانی را تشخیص دهند. برای شناسایی گپ‌ها، معامله‌گران به‌دنبال تغییرات ناگهانی در حرکات قیمتی هستند که می‌تواند نشان‌دهنده ورود یا خروج پول هوشمند باشد. این شامل تجزیه‌وتحلیل داده‌های مختلف، مانند گزارش‌های بازار، صورت‌های مالی و شاخص‌های اقتصادی است. معامله‌گران همچنین از اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی RSI و سطوح اصلاحی فیبوناچی برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می‌کنند.

معامله‌گران خرد از تحلیل پرایس اکشن برای شناسایی الگوهای قیمتی استفاده می‌کنند تا به کمک آن‌ها، گپ در اسمارت مانی را تشخیص دهند.
معامله‌گران خرد از تحلیل پرایس اکشن برای شناسایی الگوهای قیمتی استفاده می‌کنند تا به کمک آن‌ها، گپ در اسمارت مانی را تشخیص دهند.

مزایا و معایب معامله با گپ در اسمارت مانی چیست؟

مزایا

  • استفاده از اطلاعات نهنگ‌ها: معامله‌گران می‌توانند با تحلیل حرکات نهنگ‌ها و سرمایه‌های بزرگ، از این اطلاعات برای تصمیم‌گیری‌های خود بهره ببرند.
  • تشخیص فرصت‌های معاملاتی: با تحلیل حجم معاملات و شاخص‌های اسمارت مانی، می‌توان فرصت‌های معاملاتی را شناسایی کرد.
  • مدیریت ریسک: با استفاده از استراتژی‌های اسمارت مانی، معامله‌گران می‌توانند ریسک‌های خود را بهتر مدیریت کنند.

معایب

  • پیچیدگی تحلیل: تحلیل حرکات اسمارت مانی و تشخیص نقاط ورود و خروج، می‌تواند پیچیده باشد و نیاز به تجربه و دانش فنی دارد.
  • نیاز به تحلیل دقیق: معامله‌گران باید توانایی تحلیل دقیق اُردربلاک‌ها و همبستگی‌ها در بازه‌های زمانی متعدد را داشته‌باشند.
با تحلیل حجم معاملات و شاخص‌های اسمارت مانی، می‌توان فرصت‌های معاملاتی را شناسایی کرد.
با تحلیل حجم معاملات و شاخص‌های اسمارت مانی، می‌توان فرصت‌های معاملاتی را شناسایی کرد.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس خدمات متنوعی در زمینه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ارائه می‌دهد. تحلیل تکنیکال شامل بررسی نمودارها و الگوهای قیمتی برای پیش‌بینی روند بازار و شناسایی گپ در اسمارت مانی است، در حالی که تحلیل فاندامنتال به ارزیابی اطلاعات اقتصادی، مالی و دیگر عوامل بنیادین مرتبط با دارایی‌ها می‌پردازد. برای کسب اطلاعات دقیق‌تر و به‌روز در مورد خدمات این کارگزاری، پیشنهاد می‌دهیم به وب‌سایت رسمی اپوفایننس مراجعه کنید.

گپ در اسمارت مانی به موقعیت‌هایی اشاره دارد که در آن‌ها قیمت‌ها، حرکت ناگهانی و قابل توجهی را تجربه می‌کنند؛ به‌طوری که فاصله‌ای بین قیمت پایانی یک دوره و قیمت شروع دوره بعدی ایجاد می‌شود. این گپ‌ها می‌توانند نشان‌دهنده حجم معاملات بالا و علاقه قوی سرمایه‌گذاران به یک دارایی خاص باشند. در اسمارت مانی، تشخیص این گپ‌ها و درک آن‌ها بر بازار می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا فرصت‌های معاملاتی را شناسایی کرده و استراتژی‌های خود را متناسب با جریان‌های نقدینگی و حرکات بازیگران بزرگ بازار تنظیم کنند.

منبع ++

نقش اسمارت مانی در بازار کریپتو چیست؟

اسمارت مانی در بازار کریپتو اغلب متعلق به کیف پول‌های بزرگ است و جابجایی‌های بزرگ می‌تواند نشان‌دهنده ورود یا خروج سرمایه‌های عظیم باشد.

نقش تکنولوژی در اسمارت مانی چیست؟ 

تکنولوژی به اسمارت مانی اجازه می‌دهد تا با استفاده از ابزارهای تحلیلی پیشرفته و داده‌های انحصاری، تصمیمات سرمایه‌گذاری آگاهانه‌تری بگیرد.

آیا خدمات اسمارت مانی هزینه‌ای دارد؟

این بستگی به ارائه‌دهنده دارد. برخی از خدمات Smart Money ممکن است هزینه داشته‌باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است کاملاً رایگان باشند.

در دنیای معاملات، استراتژی‌های متعددی برای تحلیل و پیش‌بینی بازارهای مالی وجود دارد. یکی از این روش‌ها، ستاپ معاملاتی RTM است که با فلسفه‌ای ساده اما قدرتمند، تحولی در نگرش معامله‌گران بازار ایجاد کرده است. RTM بر این باور است که قیمت همه چیز است و تمامی اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی را در خود دارد. در این مقاله، ما به بررسی اصول اولیه RTM و چگونگی استفاده از آن برای خواندن بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی هوشمندانه خواهیم پرداخت. هدف ما این است که شما را با یکی از جذاب‌ترین و کاربردی‌ترین ستاپ‌های معاملاتی آشنا کرده و نشان دهیم که چگونه می‌توانید با استفاده از ستاپ‌های معاملاتی rtm، به یک معامله‌گر موفق تبدیل شوید. پس با ما همراه باشید تا دریچه‌ای نو به‌سوی بازارهای مالی بگشایید.

ستاپ معاملاتی RTM چیست؟

استراتژی معاملاتی RTM در فارکس، رویکردی است که بر تحلیل بازار و تصمیم‌گیری بر اساس قیمت تمرکز دارد. این استراتژی بر این باور است که قیمت همه چیز را نشان می‌دهد و تلاش می‌کند تا حرکات قیمت را پیش از وقوع آن‌ها پیش‌بینی کند. این استراتژی توسط IF Myante توسعه‌یافته و به افراد کمک می‌کند تا با تمرین و انجام تکالیف، توانایی خواندن نمودارهای قیمت را به‌دست آورند.

سبک rtm مخفف چیست؟

مخفف RTM به‌معنای Read The Market است که معنای خواندن بازار در معاملات فارکس را می‌دهد. این عبارت برای توصیف یک رویکرد تحلیلی به‌کار می‌رود که طی آن، معامله‌گران به‌دنبال درک و تفسیر الگوهای قیمتی و رفتار بازار هستند تا بتوانند تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تری بگیرند. در این روش، تمرکز اصلی بر روی شناسایی نقاط کلیدی بازار است که می‌توانند نشان‌دهنده تغییرات مهم در عرضه و تقاضا باشند. با تحلیل دقیق این نقاط، معامله‌گران می‌توانند فرصت‌های معاملاتی مطلوب را شناسایی کرده و با استفاده از این دانش، به سودآوری در بازارهای مالی دست یابند.

اصطلاحات ستاپ معاملاتی RTM

در ستاپ های معاملاتی rtm، مفاهیمی مانند Flag Limit، FTR، BSZ ، MPL، Quasimodo و Compression معاملاتی پیشرفته تعریف شده‌اند که همگی برای درک بهتر بازار و پیش‌بینی حرکات قیمتی به‌کار می‌روند. این استراتژی به افراد کمک می‌کند تا با تمرین و انجام تکالیف، توانایی خواندن نمودارهای قیمت را به‌دست آورده و در نهایت، این توانایی به یک مهارت طبیعی برای آن‌ها تبدیل می‌شود.

سبک پرایس‌اکشن rtm و استراتژی‌های این سبک

ستاپ معاملاتی RTM تلاش می‌کند تا با فهمیدن قطعات پازل بازار، حرکات قیمت را پیش از وقوع آن‌ها پیش‌بینی کند. این رویکرد به تریدرها کمک می‌کند تا با تمرکز بر قیمت و حرکات آن، بدون توجه به عوامل بیرونی، تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تری اتخاذ کنند. برخی از مفاهیم کلیدی که در استراتژی RTM تعریف شده‌اند، عبارت‌اند از:

FTR

FTR، مخفف Failure To Return است. این اصطلاحی است که در تحلیل بازارهای مالی به‌کاررفته و به مناطق خاصی از نمودار قیمت اشاره دارد. این مناطق که معمولاً به‌عنوان نواحی عرضه (Supply) یا تقاضا (Demand) شناخته می‌شوند، نقاطی هستند که قیمت پس از دورشدن از آن‌ها، بدون بازگشت به سطح قبلی، به آن نواحی بازمی‌گردد. این رویداد می‌تواند نشان‌دهنده یک تغییر قدرت بین خریداران و فروشندگان باشد و اغلب توسط معامله‌گران برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی موردتوجه قرار می‌گیرد. در واقع، FTR می‌تواند به‌عنوان یک سیگنال برای پیش‌بینی حرکات قیمتی آتی در بازارهای مالی مورداستفاده قرار گیرد.

FTR می‌تواند به‌عنوان یک سیگنال برای پیش‌بینی حرکات قیمتی آتی در بازارهای مالی مورداستفاده قرار گیرد.
FTR می‌تواند به‌عنوان یک سیگنال برای پیش‌بینی حرکات قیمتی آتی در بازارهای مالی مورداستفاده قرار گیرد.

الگوی Quasimodo و الگوی Diamond

الگوی Quasimodo و الگوی Diamond دو تکنیک پیشرفته در ستاپ معاملاتی RTM هستند که توسط معامله‌گران برای شناسایی بهترین نقاط ورود و خروج در معاملات استفاده می‌شوند. الگوی Quasimodo که گاهی اوقات به‌عنوان الگوی سر و شانه‌های وارونه شناخته می‌شود، زمانی رخ می‌دهد که سطح قیمتی خاصی پس از یک حرکت صعودی یا نزولی قوی، شکسته شود و سپس قیمت به آن سطح بازگردد، ولی نتواند آن را مجدداً شکسته و از آن عبور کند. این الگو می‌تواند نشان‌دهنده یک تغییر در روند بازار و فرصتی برای ورود یا خروج از معامله باشد.

الگوی Quasimodo در ستاپ معاملاتی RTM نشان‌دهنده یک تغییر در روند بازار و فرصتی برای ورود یا خروج از معامله است.
الگوی Quasimodo در ستاپ معاملاتی RTM نشان‌دهنده یک تغییر در روند بازار و فرصتی برای ورود یا خروج از معامله است.

در مقابل، الگوی Diamond که به‌خاطر شکل ظاهری آن به این نام معروف است، زمانی تشکیل می‌شود که قیمت‌ها پس از یک دوره نوسانات شدید، شروع به تشکیل یک الگوی چهارضلعی می‌کنند که از دو مثلث تشکیل شده است. این الگو معمولاً در اوج یک‌روند صعودی یا در کف یک‌روند نزولی ظاهر می‌شود و می‌تواند به‌عنوان یک سیگنال برای برگشت روند یا ادامه روند فعلی تلقی شود. استفاده از این الگوها می‌تواند به‌معامله‌گران کمک کند تا بادقت بیشتری نقاط ورود و خروج معاملاتی خود را تعیین کنند و به‌این‌ترتیب، مدیریت ریسک و استراتژی‌های معاملاتی خود را بهبود بخشند.

الگوی Diamond، زمانی تشکیل می‌شود که قیمت‌ها پس از یک دوره نوسانات شدید، شروع به تشکیل یک الگوی چهارضلعی متشکل از دو مثلث می‌کنند.
الگوی Diamond، زمانی تشکیل می‌شود که قیمت‌ها پس از یک دوره نوسانات شدید، شروع به تشکیل یک الگوی چهارضلعی متشکل از دو مثلث می‌کنند.

BSZ (Buy/Sell Zone)

BSZ که مخفف Buy/Sell Zone یا منطقه خرید/فروش است، از استراتژی‌های ستاپ معاملاتی RTM است و به بخش‌هایی از نمودار قیمت اشاره دارد که در آن‌ها احتمال تغییر جهت حرکت قیمت‌ها بالا است. این مناطق معمولاً در نتیجه تجمع سفارش‌های خرید یا فروش در یک سطح قیمتی خاص شکل‌گرفته و می‌توانند نشان‌دهنده حضور فعالان بازار بانفوذ بالا باشند. وقتی قیمت به این مناطق نزدیک می‌شود، احتمال دارد که به‌دلیل وجود سفارش‌های عمده، شاهد یک واکنش قوی و تغییر جهت قیمت باشید.

معامله‌گران از این مناطق به‌عنوان نقاط استراتژیک برای تعیین نقاط ورود یا خروج از معاملات استفاده می‌کنند، زیرا این مناطق می‌توانند فرصت‌های معاملاتی مطلوبی را فراهم آورند. همچنین، BSZ می‌تواند به‌عنوان یک ابزار مدیریت ریسک عمل کند، زیرا معامله‌گران می‌توانند باتوجه‌به رفتار قیمت در این مناطق، تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد حفظ یا بستن موقعیت‌های معاملاتی خود اتخاذ کنند. در نهایت، تحلیل دقیق BSZ می‌تواند به‌معامله‌گران کمک کند تا با شناسایی الگوهای قیمتی و تغییرات بالقوه در عرضه و تقاضا، استراتژی‌های معاملاتی سبک ترید rtm مؤثرتری را پیاده‌سازی نمایند.

معامله‌گران از مناطق BSZ به‌عنوان نقاط استراتژیک برای تعیین نقاط ورود یا خروج از معاملات استفاده می‌کنند.
معامله‌گران از مناطق BSZ به‌عنوان نقاط استراتژیک برای تعیین نقاط ورود یا خروج از معاملات استفاده می‌کنند.

MPL (Maximum Pain Level)

MPL که مخفف Maximum Pain Level یا سطح درد حداکثری است، به نقطه‌ای در بازارهای مالی اشاره دارد که در آن بیشترین تعداد معامله‌گران متحمل ضرر می‌شوند. این سطح معمولاً در ارتباط با قراردادهای گزینه‌ای (Options) مورد بررسی قرار می‌گیرد و به قیمتی اشاره دارد که در آن، ارزش تجمعی گزینه‌های باز در حال انقضا به حداقل می‌رسد. این پدیده می‌تواند ناشی از این واقعیت باشد که بازار به‌گونه‌ای حرکت کرده که بیشترین تعداد گزینه‌ها بی‌ارزش یا کم‌ارزش شوند. در نتیجه به ضرر دارندگان تمام می‌شود.

معامله‌گران ممکن است از این نظریه برای تعیین ستاپ‌های معاملاتی rtm خود استفاده کنند، به‌ویژه هنگامی که به‌دنبال مدیریت ریسک و تعیین نقاط ورود و خروج معاملاتی هستند. در نهایت، درک MPL می‌تواند به‌معامله‌گران کمک کند تا با شناسایی سطوح کلیدی قیمت و تغییرات بالقوه در بازار، تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تری اتخاذ نمایند.

درک MPL در ستاپ معاملاتی RTM می‌تواند به‌معامله‌گران کمک کند تا با شناسایی سطوح کلیدی قیمت و تغییرات بالقوه در بازار، تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تری اتخاذ نمایند.
درک MPL در ستاپ معاملاتی RTM می‌تواند به‌معامله‌گران کمک کند تا با شناسایی سطوح کلیدی قیمت و تغییرات بالقوه در بازار، تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تری اتخاذ نمایند.

Compression

در ستاپ معاملاتی RTM، فشردگی قیمتی به شرایطی در بازارهای مالی اشاره دارد که در آن قیمت یک دارایی در یک دامنه نوسانی بسیار محدود و تنگ، برای مدت طولانی حرکت می‌کند. این وضعیت معمولاً نشان‌دهنده یک دوره‌ی آرامش و کم‌تحرک در بازار است که معامله‌گران و سرمایه‌گذاران را در انتظار یک حرکت قیمتی قدرتمند و معنادار قرار می‌دهد. اغلب اوقات، فشردگی قیمتی به‌عنوان پیش‌زمینه‌ای برای یک حرکت بزرگ قیمتی در نظر گرفته می‌شود که می‌تواند نتیجه تجمع اطلاعات جدید، تغییرات در عرضه و تقاضا، یا تغییرات در روندهای کلان اقتصادی باشد. در نتیجه، معامله‌گران به‌دقت به‌دنبال نشانه‌هایی هستند که می‌تواند این حرکت قیمتی را پیش‌بینی کرده و بر اساس آن استراتژی‌های معاملاتی خود را تنظیم کنند.

در ستاپ معاملاتی RTM، فشردگی قیمتی به شرایطی در بازارهای مالی اشاره دارد که در آن قیمت یک دارایی در یک دامنه نوسانی بسیار محدود و تنگ، برای مدت طولانی حرکت می‌کند.
در ستاپ معاملاتی RTM، فشردگی قیمتی به شرایطی در بازارهای مالی اشاره دارد که در آن قیمت یک دارایی در یک دامنه نوسانی بسیار محدود و تنگ، برای مدت طولانی حرکت می‌کند.

کندل‌ها در ستاپ معاملاتی RTM

در سبک ترید rtm، ترکیب کندل‌ها برای شناسایی نقاط ورود و خروج مهم است. برای ترکیب کندل‌ها، قیمت باز شدن کندل اول و قیمت بسته‌شدن کندل آخر به همراه بالاترین و پایین‌ترین قیمت‌هایی که در بین کندل‌ها رخ‌داده، مورداستفاده قرار می‌گیرد.

کندل مومنتوم (Momentum Candle)

یکی دیگر از انواع ستاپ معاملاتی RTM، کندل مومنتوم است. کندل مومنتوم به‌عنوان نمادی از قدرت و تسلط در بازار معاملات محسوب می‌شود. این کندل نشان‌دهنده حضور قاطع و محکم خریداران یا فروشندگان در یک دوره زمانی مشخص است. این کندل‌ها که از بدنه‌ای بزرگ و سایه‌های نسبتاً کوچک تشکیل شده‌اند، بیانگر این واقعیت هستند که یکی از دو گروه مذکور توانسته با قدرتی برتر، نقش مهمی در تعیین جهت حرکت قیمت‌ها ایفا کند.

بدنه بزرگ کندل که معمولاً به رنگ سبز (برای خریداران) یا قرمز (برای فروشندگان) است، نمایانگر حجم معاملات قابل‌توجهی‌ست که در آن دوره زمانی صورت‌گرفته و به ما می‌گوید که قدرت بازار در دست کدام طرف است. این کندل‌ها اغلب در نقاط کلیدی بازار ظاهر می‌شوند و می‌توانند نشانه‌هایی از تغییرات احتمالی در روند بازار باشند.

کندل مومنتوم نشان‌دهنده حضور قاطع و محکم خریداران یا فروشندگان در یک دوره زمانی مشخص است.
کندل مومنتوم نشان‌دهنده حضور قاطع و محکم خریداران یا فروشندگان در یک دوره زمانی مشخص است.

کندل بیس (Base Candle)

کندل‌های بیس به‌عنوان نمادی از توازن یا کشمکش میان نیروهای خریدوفروش در بازار شناخته می‌شوند. این کندل‌ها معمولاً با بدنه‌ای کوچک‌تر از حد معمول همراه هستند، به‌طوری‌که اندازه کلی بدنه کمتر از مجموع سایه‌های بالا و پایین آن است. این ویژگی نشان می‌دهد که در آن لحظات خاص، هیچ یک از طرفین (خریداران یا فروشندگان) قدرت مطلق را در دست ندارند و بازار در یک حالت عدم قطعیت به‌سر می‌برد.

در نتیجه، تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاران می‌تواند دشوار باشد، زیرا جهت‌گیری بعدی بازار کمتر قابل‌پیش‌بینی است. این کندل‌ها می‌توانند نشانه‌ای از تغییر احتمالی در روند بازار باشند. این کندل اغلب به‌عنوان نقاط کلیدی برای تحلیل‌گران فنی محسوب می‌شوند که ممکن است به‌دنبال شناسایی نقاط عطف یا تأییدیه‌های بیشتر برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی خود باشند.

کندل base در ستاپ معاملاتی RTM اغلب به‌عنوان نقاط کلیدی برای تحلیل‌گران فنی محسوب می‌شوند که ممکن است به‌دنبال شناسایی نقاط عطف یا تأییدیه‌های بیشتر برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی خود باشند.
کندل base در ستاپ معاملاتی RTM اغلب به‌عنوان نقاط کلیدی برای تحلیل‌گران فنی محسوب می‌شوند.

کندل‌های ERC و NRC

کندل‌های ERC (Engulfing Reaction Candle) و NRC (New Reaction Candle) این دو نوع کندل در تحلیل تکنیکال RTM (Reactive Trading Method) از اهمیت بالایی برخوردار هستند. کندل‌های ERC به‌عنوان نشانگرهای مناطق واکنشی شناخته می‌شوند که در آن‌ها، فعالیت‌های قبلی بازار باعث ایجاد حمایت یا مقاومت می‌شود. این مناطق به‌دلیل تجمع سفارش‌ها درگذشته، می‌توانند نقاط کلیدی برای واکنش‌های قیمتی در آینده باشند.

از طرف دیگر، کندل‌های NRC مناطق تازه یا دست‌نخورده را نشان می‌دهند که هنوز توسط فعالیت‌های قبلی بازار لمس نشده‌اند. این مناطق می‌توانند فرصت‌های معاملاتی جدیدی را به وجود آورند، زیرا احتمال دارد که سفارش‌های تجمعی در این مناطق وجود نداشته باشد.

در نتیجه، حرکت قیمتی قوی‌تر و سریع‌تری را تجربه کنند. در تحلیل ستاپ معاملاتی RTM، شناسایی این مناطق و درک نحوه تعامل آن‌ها با سطوح کلیدی دیگر، می‌تواند به‌معامله‌گران کمک کرده تا فرصت‌های معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را شناسایی کنند. این کندل‌ها، همچنین می‌توانند به‌عنوان نقاط ورود یا خروج معاملاتی مورداستفاده قرار گیرند، بسته به اینکه چگونه با الگوهای قیمتی دیگر و شاخص‌های تکنیکال ترکیب شوند.

 در تحلیل ستاپ معاملاتی RTM، شناسایی مناطق ERC و NRC و درک نحوه تعامل آن‌ها با سطوح کلیدی دیگر، می‌تواند به‌معامله‌گران کمک کرده تا فرصت‌های معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را شناسایی کنند.
در تحلیل ستاپ معاملاتی RTM، شناسایی مناطق ERC و NRC و درک نحوه تعامل آن‌ها با سطوح کلیدی دیگر، می‌تواند به‌معامله‌گران کمک کرده تا فرصت‌های معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را شناسایی کنند.

کندل گپ (Gap Candle)

کندل گپ به‌عنوان یکی از پدیده‌های جالب و مهم در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی شناخته می‌شود. این کندل در لحظاتی به وجود می‌آید که فضای خالی قابل‌توجهی بین قیمت بسته‌شدن کندل قبلی و قیمت باز شدن کندل جدید مشاهده می‌شود. این فاصله که به‌عنوان گپ شناخته می‌شود، می‌تواند نشان‌دهنده تغییرات ناگهانی و قابل‌ملاحظه در عرضه و تقاضا باشد.

وقتی کندل جدید با فاصله‌ای دور از نقطه پایانی کندل قبلی آغاز می‌شود، این امر می‌تواند نشان‌دهنده ورود سریع و قدرتمند خریداران یا فروشندگان جدید به بازار باشد که می‌خواهند موقعیت‌های معاملاتی خود را به‌سرعت تثبیت کنند. کندل‌های گپ اغلب در پی اخبار مهم اقتصادی یا رویدادهای بنیادی که بر روی بازار تأثیر می‌گذارند، شکل می‌گیرند و می‌توانند به‌عنوان نشانه‌هایی برای تغییرات بزرگ در روند بازار تلقی شوند. تحلیل‌گران از این کندل‌ها برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی استفاده کرده و درعین‌حال، به‌دنبال تأییدیه‌های بیشتری برای اطمینان از صحت سیگنال‌های ارائه شده توسط این نوع کندل‌ها هستند.

کندل Gap در لحظاتی به وجود می‌آید که فضای خالی قابل‌توجهی بین قیمت بسته‌شدن کندل قبلی و قیمت باز شدن کندل جدید مشاهده می‌شود.
کندل Gap در لحظاتی به وجود می‌آید که فضای خالی قابل‌توجهی بین قیمت بسته‌شدن کندل قبلی و قیمت باز شدن کندل جدید مشاهده می‌شود.

مزایا و معایب ستاپ معاملاتی RTM

ستاپ معاملاتی RTM و تمام استراتژی‌های موجود در بازار، مزایا و معایب خاص خود را دارند. در این قسمت از مقاله ستاپ‌های معاملاتی rtm، به مزایا و معایب استراتژی معاملاتی RTM (Read The Market) می‌پردازیم

مزایا

  • تمرکز کامل بر قیمت: ستاپ معاملاتی RTM بر این اصل استوار است که قیمت، مهم‌ترین عنصر در تحلیل بازارهای مالی است. این رویکرد، بررسی دقیق نمودارهای قیمتی را در مرکز توجه قرار می‌دهد و از تکیه بر شاخص‌ها و ابزارهای فنی متداول که ممکن است تصویری پیچیده و گاهی انحرافی از حرکات بازار ارائه دهند، صرف‌نظر می‌کند. این دیدگاه تأکید دارد که معامله‌گران می‌توانند بادقت بیشتری به تحلیل خالص قیمت و تشخیص الگوهای قیمتی کلیدی در پیش‌بینی حرکات آتی بازار پرداخته و از این راه، استراتژی‌های معاملاتی مؤثرتری را تدوین نمایند.
  • شناسایی نقاط کلیدی بازار: با استفاده از ستاپ‌های معاملاتی rtm، معامله‌گران می‌توانند با تحلیل الگوهای قیمتی و حجم معاملات، مناطقی را که احتمال دارد معامله‌گران بزرگ و بازیگران بازار در آن فعالیت کنند، شناسایی کنند. این مناطق معمولاً به‌عنوان نقاط حمایت و مقاومت شناخته می‌شوند و می‌توانند نقاط ورود به‌معاملات جدید یا خروج از معاملات فعلی را نشان دهند. استراتژی RTM به‌معامله‌گران کمک می‌کند تا با شناسایی این نقاط کلیدی، تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تری بگیرند و از حرکات قیمتی ناگهانی که ممکن است به‌دلیل ورود یا خروج حجم بزرگی از سرمایه رخ دهد، بهره‌مند شوند. در نهایت، این استراتژی به‌معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا با دیدی بازتر و دقیق‌تر به بازار نگاه کرده و از فرصت‌هایی که بازار ارائه می‌دهد، به نحو احسن استفاده کنند.
  • یادگیری عمیق: دوره‌های یادگیری عمیق سبک ترید rtm، فرصتی استثنایی برای فراگیری مهارت‌های پیشرفته در تحلیل و خواندن نمودارهای قیمتی ارائه می‌دهند. این دوره‌ها به شما این امکان را می‌دهند تا با استفاده از تکنیک‌های تخصصی و دقیق، حرکات قیمتی را نه‌تنها به‌صورت بصری تشخیص داده، بلکه قادر به پیش‌بینی تغییرات آتی بازار قبل از وقوع آن‌ها باشید. این برنامه آموزشی، تأکید ویژه‌ای بر تحلیل‌های عمقی و استراتژیک دارد و کمک می‌کند تا با درک بهتر الگوهای قیمتی و دینامیک‌های بازار، تصمیم‌گیری‌های معاملاتی مؤثرتری داشته باشند. از این طریق، معامله‌گران می‌توانند با اطمینان بیشتری در بازارهای مالی حضور یابند و به موفقیت‌های قابل‌توجهی دست یابند.

معایب

  • فرایند یادگیری و تسلط بر RTM: دستیابی به مهارت‌های لازم برای تسلط بر روش سبک ترید rtm، می‌تواند یک فرایند زمان‌بر باشد. این مسیر آموزشی، نیازمند ساعت‌ها تمرین مستمر و تحلیل دقیق نمودارهای قیمتی است. معامله‌گران باید زمان قابل‌توجهی را صرف مطالعه و بررسی الگوهای بازار کنند تا بتوانند با درک عمیق‌تری از دینامیک‌های بازار، استراتژی‌های معاملاتی خود را بهینه‌سازی کنند. این تلاش و پشتکار در نهایت به توانایی پیش‌بینی حرکات قیمتی بادقت بالاتر و اتخاذ تصمیمات معاملاتی هوشمندانه‌تر منجر می‌شود. در حقیقت، یادگیری RTM فراتر از یک مهارت ساده است؛ این یک سفر آموزشی است که در آن، معامله‌گران با تمرین و تجربه، به درک عمیق از بازار دست‌یافته و می‌توانند با اعتمادبه‌نفس بیشتری در معاملات خود قدم بردارند.
  • پیچیدگی برخی از مفاهیم: درک این مفاهیم می‌تواند در ابتدا دشوار باشد، اما با مطالعه و تمرین مداوم، معامله‌گران تازه‌کار می‌توانند تسلط بیشتری بر استراتژی RTM پیدا کنند و از این دانش برای بهبود تصمیم‌گیری‌های معاملاتی خود استفاده کنند. این مفاهیم پیچیده، هنگامی که به‌درستی فهمیده و به‌کار گرفته شوند، می‌توانند ابزارهای قدرتمندی برای تجزیه‌وتحلیل بازار و انجام معاملات موفق باشند.
  • ریسک سوءتفاهم در استفاده از منابع آموزشی RTM: استفاده از منابع آموزشی نامعتبر می‌تواند به سوءتفاهم‌هایی در فرایند یادگیری ستاپ معاملاتی RTM منجر شود. این امر می‌تواند موجب شود که معامله‌گران نتوانند مفاهیم کلیدی و استراتژی‌های مرتبط را به‌درستی درک کنند. در نتیجه، این عدم درک صحیح، می‌تواند بر توانایی آن‌ها در استفاده مؤثر از این روش‌ها در معاملات واقعی تأثیر منفی بگذارد. بنابراین برای جلوگیری از چنین مشکلاتی، حیاتی است که معامله‌گران به‌دنبال منابع معتبر و تأیید شده باشند که توسط متخصصان و معامله‌گران باتجربه در زمینه RTM تهیه شده‌اند. این اقدام به آن‌ها کمک می‌کند تا دانش و مهارت‌های لازم برای تحلیل دقیق بازارها و اتخاذ تصمیمات معاملاتی مبتنی بر اطلاعات صحیح را کسب کرده و در نهایت، به موفقیت‌های پایدار در معاملات دست یابند.

اپوفایننس

اپوفایننس یک پلتفرم مالی است که خدمات مختلفی، از جمله ابزارهای تحلیل بازار و معاملات را ارائه می‌دهد. استراتژی معاملاتی RTM که بر پایه پرایس‌اکشن و تشخیص مناطق عرضه و تقاضا در نمودار قیمت‌ها استوار است، می‌تواند با استفاده از ابزارهای تحلیلی اپوفایننس تقویت شود. به‌عبارت‌دیگر، اپوفایننس با فراهم‌کردن ابزارها به‌معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط کلیدی بازار را که در استراتژی RTM به آن‌ها اشاره می‌شود، بهتر شناسایی کرده و تصمیمات معاملاتی دقیق‌تری بگیرند. این ابزارها می‌توانند شامل تحلیل‌های تکنیکال، نمودارهای قیمتی پیشرفته و سایر منابع اطلاعاتی باشند که در تحلیل بازار و پیش‌بینی حرکات قیمتی مفید هستند.

منبع +++++

چه مدت زمانی لازم است تا مهارت‌های RTM را به‌خوبی یاد بگیرید؟

زمان یادگیری بستگی به تلاش و تمرین شخصی دارد. برخی افراد ممکن است چند ماه و برخی دیگر ممکن است چند سال نیاز داشته باشند.

آیا RTM تضمینی برای موفقیت در معاملات است؟

هیچ استراتژی معاملاتی نمی‌تواند موفقیت را تضمین کند. RTM ابزاری است برای بهبود تصمیم‌گیری‌های معاملاتی، اما موفقیت نهایی به مدیریت ریسک و انضباط معاملاتی بستگی دارد.

شما در بازارهای مالی تنها نیستید. بازیگران بزرگ این بازار که شامل بانک‌ها، موسسه‌های مالی و افرادی با سرمایه‌های فراوان هستند، در این بازار وجود دارند و در کنار شما دست به معامله می‌زنند. به پولی که توسط این افراد و مجموعه‌ها اداره می‌شود، اسمارت مانی می‌گویند. خوشبختانه، هر کسی می‌تواند اسمارت مانی را یاد بگیرد و با پیش‌بینی دقیق‌تر حرکت‌های بازار، بادقت بالاتری دست به معامله بزند. یادگیری و به‌کارگیری اصطلاحات اسمارت مانی، اولین قدم‌ها برای این کار هستند. در این مقاله می‌خواهیم شما را با اصطلاحات سبک اسمارت مانی آشنا کرده و هر کدام را به شکلی ساده به شما توضیح دهیم. با ما همراه باشید.

معرفی اصطلاحات اسمارت مانی

اصطلاحاتی که در حوزه اسمارت مانی وجود دارند، در نگاه اول کمی پیچیده به نظر می‌رسند؛ ولی هنگامی که مفهوم پشت آن‌ها را یاد می‌گیرید به‌راحتی درکشان می‌کنید. برای شروع یادگیری اصطلاحات حوزه اسمارت مانی آماده‌اید؟

شکست ساختار یا Break Of Structure

به‌اختصار آن را BOS می‌نامند. این اصطلاح، موقعیتی را نشان می‌دهد که در یک روند صعودی، سقف ساختار و در یک روند نزولی، کف ساختار قبلی شکسته می‌شود؛ اما قیمت همچنان در جهت روند خود به حرکت ادامه می‌دهد. این اصطلاح به دو بخش جزئی‌تر BOSU و BOSD تقسیم می‌گردد.

BOS، موقعیتی را نشان می‌دهد که در یک روند صعودی، سقف ساختار و در یک روند نزولی، کف ساختار قبلی شکسته می‌شود.
BOS، موقعیتی را نشان می‌دهد که در یک روند صعودی، سقف ساختار و در یک روند نزولی، کف ساختار قبلی شکسته می‌شود.

شکست ساختار صعودی یا Break of Structure Up

لحظه‌ای که قیمت در بازار فارکس، یک سطح مقاومت مهم را پشت سر می‌گذارد و آن را می‌شکند، می‌گویند که BOSU رخ‌داده است. وجود این شکست، قدرت خریداران در بازار و بالارفتن احتمالی قیمت در ادامه حرکت را نشان می‌دهد. تریدرهای اسمارت مانی از این حرکت به‌عنوان سیگنالی برای ورود باقدرت به معامله‌های خرید استفاده کرده و از موقعیت‌های فروش خود خارج می‌شوند. گفتنی است اگر حجم معامله‌ها هنگام شکست افزایش چشمگیری داشته باشند و الگوهای قیمتی هم این تغییر روند از نزولی به صعودی را تایید کنند، اهمیت این شکست افزایش می‌یابد.

شکست ساختار نزولی یا Break of Structure Down

BOSD یکی از اصطلاحات اسمارت مانی است و به موقعیتی اشاره می‌کند که در آن قیمت، یک سطح حمایت کلیدی در بازار را پشت سر گذاشته و حالا به‌دنبال ادامه حرکت خود در جهت نزولی پیش می‌رود. این شکست، نشان‌دهنده تسلط فروشندگان در بازار است و هشدار کاهش بیشتر قیمت را به صدا درمی‌آورد.

تریدرهای اسمارت مانی از این موقعیت به‌عنوان سیگنالی برای باز کردن موقعیت‌های فروش یا بستن موقعیت‌های خرید استفاده می‌کنند. هنگامی که حجم معامله‌ها در هنگام شکست قیمت افزایش یابند یا با الگوهای قیمتی تایید شوند، این شکست، اهمیت بیشتری برای تریدرهای اسمارت مانی پیدا می‌کند.

تغییر ماهیت روند یا Change Of Character

از دیگر اصطلاحات اسمارت مانی می‌توانیم به تغییر ماهیت روند اشاره کنیم. ساختار CHoCH زمانی شکل می‌گیرد که روند صعودی یا نزولی قیمت، جهت خود را تغییر دهد و به روند نزولی یا صعودی تبدیل گردد. این مورد هم دو گونه تغییر روند صعودی و نزولی دارد که در ادامه با اصطلاحات آن آشناتر می‌شویم.

ساختار CHoCH زمانی شکل می‌گیرد که روند صعودی یا نزولی قیمت، جهت خود را تغییر دهد و به روند نزولی یا صعودی تبدیل گردد.
ساختار CHoCH زمانی شکل می‌گیرد که روند صعودی یا نزولی قیمت، جهت خود را تغییر دهد و به روند نزولی یا صعودی تبدیل گردد.

تغییر ماهیت روند از نزولی به صعودی یا Change Of Character Up

هنگامی که قیمت در یک روند نزولی با زدن کف‌ها و سقف‌های بالاتر جهت خود را به سمت صعودی تغییر دهد، با CHoCHU روبه‌رو می‌شوید.

تغییر ماهیت روند از صعودی به نزولی یا Change Of Character Down

وقتی قیمت در یک روند صعودی با زدن کف‌ها و سقف‌های پایین‌تر جهت خود را به سمت نزولی تغییر دهد، با CHoCHD مواجه هستید.

اوردر بلاک یا Order Block از اصطلاحات اسمارت مانی

به یکی از پرتکرارترین اصطلاحات اسمارت مانی می‌رسیم. اوردر بلاک یا OB به ناحیه‌ای بسیار مهم گفته می‌شود که حجم سنگینی از سفارش‌های خریدوفروش بازیگران قدرتمند فارکس در آن وجود داشته باشند و با رسیدن قیمت به آن، شاهد حرکت‌های قدرتمند قیمتی باشید. توانایی تشخیص درست نواحی اردر بلاک، یکی از ویژگی‌های تریدرهای باتجربه است.

OB یکی از پرتکرارترین اصطلاحات اسمارت مانی است که به ناحیه‌ای با حجم سنگینی از سفارش‌های خریدوفروش اشاره دارد که با رسیدن قیمت به آن، شاهد حرکت‌های قدرتمند قیمت هستید.
OB یکی از پرتکرارترین اصطلاحات اسمارت مانی است که به ناحیه‌ای با حجم سنگینی از سفارش‌های خریدوفروش اشاره دارد که با رسیدن قیمت به آن، شاهد حرکت‌های قدرتمند قیمت هستید.

رالی بیس دراپ یا Rally-Base-Drop

RBD در اصطلاحات سبک اسمارت مانی، نوعی ساختار برگشتی را نشان می‌دهد که در آن قیمت ابتدا حالتی صعودی به خود می‌گیرد، سپس متوقف شده و ادامه حرکت خود را در جهت نزولی پیش می‌برد.

دراپ بیس رالی یا Drop-Base-Rally

DBR یک ساختار برگشت قیمت را به نمایش می‌گذارد که در آن، قیمت ابتدا روندی نزولی خواهد داشت و سپس توقف قیمت رخ می‌دهد و ادامه حرکت قیمت در جهت صعودی خواهد بود.

رالی بیس رالی یا Rally Base Rally

در RBR با یک ساختار ادامه‌دهنده روبه‌رو هستید. به‌این‌ترتیب که ابتدا یک حرکت صعودی اتفاق می‌افتد و سپس توقف در قیمت و دوباره ادامه حرکت در روند صعودی پیش می‌رود.

دراپ بیس دراپ یا Drop Base Drop

از دیگر اصطلاحات اسمارت مانی، می‌توانیم به دراپ بیس دراپ اشاره کنیم. DBD وضعیتی است که در آن ابتدا یک حرکت نزولی داریم، سپس توقف قیمت و دوباره ادامه حرکت نزولی ازسرگرفته می‌شود.

سطح نقدینگی یا Liquidity Level

به نواحی مشخصی از نمودارهای قیمتی گفته می‌شود که در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت اصلی هستند و حجم زیادی از سفارش‌های خریدوفروش در آن بخش‌ها وجود دارند. بازیگران اصلی بازار سرمایه، هنگامی وارد بازی می‌شوند که سطح نقدینگی در بازار بالا باشد.

استخر نقدینگی یا Liquidity Pool از اصطلاحات اسمارت مانی

معمولا به جایی مهم و حساس از نمودار قیمتی اطلاق می‌شود که با رسیدن به آن بخش، سفارش‌های تریدرهای قدرتمند بازار یا بانک‌ها فعال می‌شود.

استاپ هانتر یا Stop Hunter

استاپ هانتر (SH) وضعیتی است که در آن، قیمت به ناحیه‌ای از اشباع نقدینگی، یعنی جایی که تریدرها استاپ‌لاس خود را در آن ناحیه قرار داده‌اند، نفوذ کرده و آن‌ها را فعال می‌کند.

استاپ هانتر وضعیتی است که در آن، قیمت به ناحیه‌ای از اشباع نقدینگی نفوذ کرده و آن‌ها را فعال می‌کند.
استاپ هانتر وضعیتی است که در آن، قیمت به ناحیه‌ای از اشباع نقدینگی نفوذ کرده و آن‌ها را فعال می‌کند.

نقدینگی سمت خرید یا Buy Side Liquidity

BSL در اصطلاحات سبک اسمارت مانی به زمانی اشاره می‌کند که در بازار یک اردر بلاک نزولی وجود دارد و قیمت در حال حرکت به آن سمت است. تریدرهایی که در این زمان سفارش خرید را ثبت می‌کنند، نقدینگی لازم را برای سفارش‌های فروش تریدرهای بزرگ که در ناحیه OB وجود دارند، فراهم می‌سازند. وقتی قیمت در نهایت به آن ناحیه OB می‌رسد، سفارش‌های فروش فعال شده و قیمت با سرعت و قدرت دچار ریزش می‌شود.

نقدینگی سمت فروش یا Sell Side Liquidity

از دیگر اصطلاحات اسمارت مانی که در نقطه روبه‌روی اصطلاح قبلی قرار می‌گیرد، نقدینگی سمت فروش است. در واقع، وقتی در بازار یک اردر بلاک صعودی وجود دارد و قیمت در حال حرکت به سمت آن است، تمام تریدرهای کوچکی که در حوالی آن وضعیت سفارش‌های فروش خود را ثبت می‌کنند، در حال فراهم‌کردن نقدینگی لازم برای اجرای سفارش‌های بزرگ خرید هستند. هنگامی که قیمت در نهایت به آن نقطه می‌رسد، سفارش‌های خرید اجرا شده و قیمت با سرعت و قدرت به سمت بالا حرکت می‌کند.

گپ ارزش منصفانه یا Fair Value Gap

وقتی میان ارزش فعلی یک جفت‌ارز یا دارایی در فارکس و ارزش منصفانه آن در بازار اختلاف وجود دارد و قیمت در حال معامله با کمتر از ارزش منصفانه آن است، تریدرها به سراغ خرید آن دارایی می‌روند و از این فرصت معاملاتی برای سودآوری استفاده می‌کنند.

در وضعیت Fair Value Gap تریدرها به سراغ خرید آن دارایی می‌روند و از این فرصت معاملاتی برای سودآوری استفاده می‌کنند.
در وضعیت Fair Value Gap تریدرها به سراغ خرید آن دارایی می‌روند و از این فرصت معاملاتی برای سودآوری استفاده می‌کنند.

گپ ارزش منصفانه صعودی یا Bullish FVG

نوعی الگوی قیمتی به‌شمار می‌رود که در اثر حرکت پرشتاب بازار در گذشته رخ‌داده و شکلی از گپ یا شکاف را به وجود آورده است. حالا بازار تمایل دارد که آن گپ را پر کند. تریدرها انتظار دارند که بازار پس از پر کردن این شکاف قیمتی، دوباره روند حرکت صعودی خود را از سر بگیرد.

گپ ارزش منصفانه نزولی یا Bearish FVG

این مورد از اصطلاحات اسمارت مانی هم به‌نوعی گپ در روند نزولی اشاره دارد که بازار می‌خواهد با بازگشت به آن ناحیه، فرصت معامله در آن را فراهم کند. انتظار می‌رود که بازار پس از پر کردن این گپ دوباره به ادامه روند نزولی خود بازگردد.

تغییر ساختار بازار یا Market Structure Shift

این عبارت در اصطلاحات سبک اسمارت مانی به زمانی اشاره دارد که بازار در حال تغییر اساسی در جهت حرکت قیمت‌ها است که می‌تواند نویدبخش تغییر از روند نزولی به صعودی یا برعکس باشد. اعتبار این تغییر در تایم فریم‌های بزرگ‌تر بیشتر از تایم فریم‌های کوتاه‌مدت است.

Market Structure Shift در اصطلاحات اسمارت مانی سبک به زمانی اشاره دارد که بازار در حال تغییر اساسی در جهت حرکت قیمت‌ها است.
Market Structure Shift در اصطلاحات اسمارت مانی سبک به زمانی اشاره دارد که بازار در حال تغییر اساسی در جهت حرکت قیمت‌ها است.

نقطه موردعلاقه یا Point Of Interest

وقتی یک سطح قیمتی به دلایل مختلف برای تریدرها از اهمیت خاصی برخوردار باشد، به آن نقطه یا سطح POI می‌گویند. این نقطه‌ها که تریدرها آن‌ها را به‌عنوان نقطه‌های ورود و خروج از معامله‌ها هم در نظر می‌گیرند، در اثر تحلیل تکنیکال و بنیادی یا هر دوی آن‌ها به دست می‌آیند.

تمایلات روزانه یا Daily Bias از اصطلاحات اسمارت مانی

در اصطلاحات سبک اسمارت مانی، بیانگر گرایش یا جهت‌گیری کلی قیمت‌ها در طول یک روز معاملاتی در فارکس است. Daily Bias می‌تواند تحت‌تاثیر انتشار اخبار سیاسی و اقتصادی، تغییرات در نرخ بهره به‌ویژه در ارز دلار و موارد دیگری مانند احساسات عمومی معامله‌گران قرار بگیرد. شما می‌توانید از تمایلات روزانه در استراتژی معاملاتی خود و برای تعیین بهتر نقطه‌های ورود و خروج کمک بگیرید.

تعادل یا Equilibrium از اصطلاحات اسمارت مانی

مفهوم تعادل به زمانی اشاره دارد که در آن قیمت بازار، نه کمتر و نه بیشتر از ارزش ذاتی دارایی یا جفت‌ارز موردنظر باشد. تعادل در بازار، وجود نسبت تقریبا مساوی میان خریداران و فروشندگان را به نمایش می‌گذارد. نکته دیگر در این زمینه، حضور نداشتن تریدرهای بزرگ است.

زیر قیمت منصفانه یا Discount Price

وقتی یک جفت‌ارز پایین‌تر از ارزش منصفانه آن مورد معامله قرار می‌گیرد، از این عبارت استفاده می‌کنند. این موضوع می‌تواند فرصتی برای خرید آن جفت‌ارز با هدف رسیدن به قیمت منصفانه آن در نظر گرفته شود.

بالای قیمت منصفانه یا Premium Price

در اصطلاحات اسمارت مانی وقتی یک جفت‌ارز در قیمتی بالاتر از ارزش منصفانه آن معامله شود، از این اصطلاح استفاده می‌کنند. این موقعیت می‌تواند به‌عنوان فرصتی برای فروش تا رسیدن به قیمت منصفانه آن جفت‌ارز باشد.

میتیگیشن بلاک یا Mitigation Blocks

این مورد که از اصطلاحات سبک اسمارت مانی به‌شمار می‌رود به بخش‌هایی از نمودار قیمتی اشاره می‌کند که در گذشته، حجم بالایی از معاملات را پوشش داده است. حالا این انتظار می‌رود که این بخش‌ها در آینده بازار هم تاثیر داشته باشند و به‌عنوان نواحی حمایت و مقاومت باعث تغییر شوند.

Mitigation Blocks به بخش‌هایی از نمودار قیمتی اشاره دارد که در گذشته، حجم بالایی از معاملات را پوشش داده است.
Mitigation Blocks به بخش‌هایی از نمودار قیمتی اشاره دارد که در گذشته، حجم بالایی از معاملات را پوشش داده است.

دایورجنس یا Divergence از اصطلاحات اسمارت مانی

این اصطلاح مهم به موقعیت‌هایی در بازار فارکس اشاره دارد که حرکت‌های قیمت و اطلاعاتی که اندیکاتورها به نمایش می‌گذارند با هم در تضاد هستند. به‌عنوان‌مثال، وقتی که بازار در حال زدن کف‌ها و سقف‌های پایین‌تر است و سیگنال‌هایی از ریزش را در نمودار قیمتی به نمایش می‌گذارد، شاخص‌ها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال این ریزش را تایید نمی‌کنند. تریدرهای اسمارت مانی از این اختلاف به‌عنوان سیگنالی برای تغییر جهت روند و حرکتی متفاوت کمک می‌گیرند.

تریدرهای اسمارت مانی از Divergence به‌عنوان سیگنالی برای تغییر جهت روند و حرکتی متفاوت کمک می‌گیرند.
تریدرهای اسمارت مانی از Divergence به‌عنوان سیگنالی برای تغییر جهت روند و حرکتی متفاوت کمک می‌گیرند.

تله‌های قیمتی یا Price Traps

این مورد در اصطلاحات سبک اسمارت مانی به موقعیت‌هایی در بازار اشاره می‌کند که در آن‌ها قیمت به‌صورت ساختگی در حال حرکت به یک سمت مشخص است، ولی در حقیقت، این حرکت‌ها برای فریب تریدرهای کوچک و با هدف تشویق آن‌ها برای ایجاد سفارش‌های خریدوفروش اشتباه انجام می‌شوند.

ریتریسمنت یا Retracement

هنگامی که قیمت به‌صورت موقت از موقعیت قبلی خود عقب‌نشینی کند، از این اصطلاح در اسمارت مانی استفاده می‌کنند. معمولا این حرکت بعد از اینکه حرکتی قوی در یک‌جهت خاص رخ داد، به وجود می‌آید. تریدرهای اسمارت مانی از ریتریسمنت به‌عنوان فرصتی برای ورود به بازار کمک می‌گیرند. مورد دیگری که از این اصطلاح استفاده می‌شود، به زمانی برمی‌گردد که بخواهند نقاطی خاص از نمودار که در آن‌ها احتمال بازگشت قیمت به جهت اصلی وجود دارد را نشان دهند.

تریدرهای اسمارت مانی از ریتریسمنت به‌عنوان فرصتی برای ورود به بازار کمک می‌گیرند.
تریدرهای اسمارت مانی از ریتریسمنت به‌عنوان فرصتی برای ورود به بازار کمک می‌گیرند.

خدمات اپوفایننس

آشنایی با اصطلاحات اسمارت مانی، شروع مناسبی برای ترید با دیدگاهی متفاوت و همگام با بزرگان بازار سرمایه به شمار می‌رود. چیزی که این شروع را کامل می‌کند، استفاده از خدمات یک بروکر رگوله شده مانند اپوفایننس است. ما در مجموعه اپوفایننس تمام توانایی خود را برای ارائه بهترین خدمات به تریدرهای ایرانی دور هم جمع کرده‌ایم. استفاده از پلتفرم‌های به‌‌روز، امکانات اختصاصی، ابزارهای معاملاتی پیشرفته، پشتیبانی حرفه‌ای و وجود چندین نوع حساب معاملاتی برای افرادی با ویژگی‌ها و نیازهای مختلف، بخشی از خدماتی است که به شما ارائه می‌دهیم. همین امروز با افتتاح حساب معاملاتی، اولین قدم را برای درآمد دلاری خود بردارید.

منبع +

آیا با یادگیری اصطلاحات اسمارت مانی می‌توانیم از آن در ترید استفاده کنیم؟

خیر. این موارد فقط بحث‌های تئوری را به شما می‌آموزند. برای یادگیری به‌کارگیری این موضوع‌ها در لایو بازار، باید روی آموزش خود سرمایه‌گذاری کنید.

چطور می‌توان اسمارت مانی را در بازار شناسایی کرد؟

معمولا با یادگیری عمیق و درک اصطلاحات سبک اسمارت مانی، بررسی حجم معامله‌ها، برخی از اندیکاتورها، تحلیل تکنیکال و تغییراتی که در قیمت‌گذاری دارایی‌های فارکس ایجاد می‌شوند، می‌توان جریان‌های مالی بزرگ در بازار سرمایه را شناسایی کرد.

درک نقدینگی در اسمارت مانی، یکی از بهترین راه‌ها برای بهینه‌کردن نقطه‌های ورود و خروج از معاملات و افزایش سودآوری به‌شمار می‌رود. وقتی این مفهوم را با سطوح عرضه‌وتقاضا ترکیب کرده و آن را به یک استراتژی تمام‌عیار تبدیل کنید، می‌توانید همسو با بزرگ‌ترین و قدرتمندترین بازیگران بازارهای مالی وارد معاملات شوید و از ضررهای بیهوده فاصله بگیرید. در این مقاله می‌خواهیم شما را با مفهوم لیکوئیدیتی در اسمارت مانی آشنا کنیم، انواع نقدینگی را توضیح دهیم و نکته‌هایی را برای استفاده از این مفهوم در معاملات با شما در میان بگذاریم. با ما همراه باشید.

نقدینگی چیست؟

نقدینگی، همان مقدار پول موجود در بازار است. بیایید یک‌قدم به عقب برگردیم و به ساختار معاملات در بازار نگاهی بیندازیم. هر معامله در بازار از دو طرف تشکیل شده است؛ خریدار و فروشنده. وقتی پول بزرگی در بازار وجود داشته باشد، کار برای خریداران و فروشندگان بزرگ ساده‌تر می‌شود.

به‌عنوان‌مثال، اگر یک شرکت بین‌المللی بخواهد 500 میلیون دلار را به یورو تبدیل کند، فقط زمانی موفق به انجام این کار می‌شود که بازار ظرفیت این معامله را داشته باشد و چیزی که این ظرفیت را ایجاد می‌کند، همان نقدینگی در بازار است. اگر این شرکت، معامله خود را در زمانی که بازار نقدینگی کافی ندارد انجام دهد، قیمت‌ها چندین برابر می‌شوند. نقدینگی بالا در بازار به معامله‌گران بزرگ این فرصت را می‌دهد تا ارز مورد نظر خود را در قیمت پایین‌تر تهیه کنند.

اسمارت مانی چیست؟

مفهوم اسمارت مانی (Smart Money) بر این پایه استوار است که افراد، شرکت‌ها یا مجموعه‌های قدرتمند در بازارهای مالی که از آن‌ها با عنوان بازارسازان یا معامله‌گران حرفه‌ای یاد می‌شود، به‌دلیل منابعشان اطلاعات بیشتری از بازار را در اختیار دارند و به‌همین دلیل، تصمیم‌های هوشمندانه‌تری برای ورود به معامله‌ها می‌گیرند. این موضوع باعث شده است که تریدرها از رفتار این گروه برای پیش‌بینی روند بازار و کشف بهترین نقطه‌های ورود و خروج از معاملات استفاده کنند.

درک نقدینگی در اسمارت مانی، یکی از بهترین راه‌ها برای بهینه‌کردن نقطه‌های ورود و خروج از معاملات و افزایش سودآوری به‌شمار می‌رود.
درک نقدینگی در اسمارت مانی، یکی از بهترین راه‌ها برای بهینه‌کردن نقطه‌های ورود و خروج از معاملات و افزایش سودآوری به‌شمار می‌رود.

مفهوم نقدینگی در اسمارت مانی

به زبان ساده می‌توانیم لیکوئیدیتی در اسمارت مانی را به زمانی گره بزنیم که نقدینگی در بازار به‌اندازه‌ای زیاد است که می‌تواند از پس سفارش‌های خریدوفروش بازیگران قدرتمند فارکس بربیاید. اجازه بدهید مثالی از حرکت همسو با نقدینگی در اسمارت مانی بزنیم تا موضوع برایتان روشن شود و بفهمید که این ماجرا چه سودی می‌تواند برای شما داشته باشد.

به‌عنوان‌مثال، اگر دیدید که تریدرهای اسمارت مانی در حال خرید یک دارایی یا جفت‌ارز هستند، می‌توانید فرض را بر این بگذارید که آن دارایی، کمتر از ارزش واقعی خود قیمت‌گذاری شده و این فرصت خوبی است تا شما هم همسو با آن‌ها دست به خرید بزنید. در نقطه مقابل، اگر دیدید که این سرمایه‌گذاران در حال فروش یک دارایی هستند، می‌توانید حدس بزنید که آن دارایی، بیشتر از ارزش واقعی خود قیمت‌گذاری شده و این بهترین فرصت برای ورود به معاملات فروش خواهد بود.

در واقع، شما با تعقیب حرکت سرمایه‌گذاران پول هوشمند، می‌توانید بازده خود را به حداکثر ممکن برسانید و از طرفی، ریسک و ضررتان را کاهش دهید. نمونه واقعی این ماجرا در سال 2008 رخ داد. زمانی که سرمایه‌گذاران بزرگی مانند جورج سوروس (George Soros) و کارل ایکان (Carl Icahn)، دارایی‌های خود در بازارهای مالی را فروختند و به سمت خرید طلا رفتند. آن‌ها به درستی بحران مسکن را پیش‌بینی کرده بودند. تمام تریدرهایی که همسو با آن‌ها حرکت کردند، حتی کسانی که نمی‌دانستند دلیل این تغییر بزرگ چیست، توانستند از سرمایه خود محافظت کرده و حتی سودآوری خوبی داشته باشند.

مزیت درک لیکوئیدیتی در اسمارت مانی چیست؟

نقدینگی در اسمارت مانی، سوختی است که بازار از آن برای انجام حرکت‌های اسپایک یا تغییرهای قدرتمند کمک می‌گیرد. به‌همین دلیل، مناطق نقدینگی در حوالی بخش‌های عرضه‌وتقاضا، فرصت‌های معاملاتی پر سودی را در خود جای‌داده‌اند که می‌توانید از آن‌ها بهره ببرید. از طرفی، وقتی بتوانید بر اساس لیکوئیدیتی در اسمارت مانی‌ فرصت‌های درست ورود را شناسایی کنید، احتمال ضررهایتان کم می‌شود.

نقدینگی داینامیک، امکان انجام معاملات با سرعت بالا و بدون لغزش قیمتی را فراهم می‌کند.
نقدینگی داینامیک، امکان انجام معاملات با سرعت بالا و بدون لغزش قیمتی را فراهم می‌کند.

معرفی انواع نقدینگی در اسمارت مانی

در بازار فارکس، انواع متفاوتی از نقدینگی وجود دارند. برای‌آنکه بتوانید بهترین تصمیم‌ها را در مورد معامله بر اساس نقدینگی در اسمارت مانی بگیرید، باید قبل از هر چیز با انواع آن آشنا باشید. در ادامه، این موارد را با شما در میان می‌گذاریم.

نقدینگی داینامیک

وقتی بازار بتواند حجم بزرگی از معامله‌ها را جذب کند، آن هم بدون آنکه تاثیر قابل‌توجهی را روی قیمت‌ها به وجود آورد، با نقدینگی داینامیک روبه‌رو هستیم. این نوع لیکوئیدیتی در اسمارت مانی با تغییرات لحظه‌ای در سطوح عرضه‌وتقاضای یک جفت‌ارز در ارتباط است و بیشتر هنگامی رخ می‌دهد که اخبار اقتصادی، رویدادهای سیاسی یا هر عامل تاثیرگذار خارجی رخ‌داده باشد. این نوع نقدینگی امکان انجام معاملات با سرعت بالا و بدون لغزش قیمتی را فراهم می‌کند و برای تریدرهایی که می‌خواهند خیلی سریع موقعیت‌های ورود و خروج از معامله را داشته باشند، بسیار جذاب است.

نقدینگی استاتیک

وقتی حجم زیادی از معامله‌ها در یک سطح قیمتی خاص انجام می‌شوند، با نقدینگی استاتیک روبه‌رو هستیم. این نوع نقدینگی، نشان‌دهنده ثبات قیمت در آن سطح قیمتی به‌خصوص است. تریدرهایی که به‌دنبال معامله دارایی‌هایی با قیمت مشخص و پایدار هستند، از این نوع نقدینگی استقبال می‌کنند. در نقدینگی استاتیک، بازار این ظرفیت را دارد که سفارش‌های بزرگ را بدون آنکه نوسانی در قیمت‌ها ایجاد شود، جذب کند.

نقدینگی مخفی

وقتی معاملات عمده در بازار فارکس به شکلی عمومی انجام نمی‌شوند، این نوع از نقدینگی در جریان خواهد بود. در بیشتر موارد، هدف از انجام مخفی معاملات، جلوگیری از تاثیر منفی آن‌ها روی قیمت‌ها است. معمولا معامله‌گرانی که شرکت‌ها، موسسه‌های مالی بزرگ و غیره را تشکیل می‌دهند و نمی‌خواهند حجم معاملات خود را افشا کنند، زمینه ایجاد این نوع از نقدینگی را فراهم می‌کنند. زمانی که قیمت به سطح موردنظر آن‌ها برسد، سفارش‌های مخفی‌شان هم فعال می‌شود.

نقدینگی ایجاد شده توسط مارکت میکرها

در این نوع از نقدینگی، مارکت میکرها یا همان بازارسازان فارکس با ایجاد سفارش‌های خریدوفروش، نقدینگی لازم را برای بازار ایجاد می‌کنند تا معامله‌ها با سرعت بیشتری به سرانجام برسند. به زبان ساده، مارکت میکر، نقش طرف دوم را در معامله‌های خریدوفروش ایفا می‌کند تا معامله‌گران هر زمان که خواستند بتوانند دارایی‌های خود را خریدوفروش کنند. در اثر این فرایند، نقدینگی کلی بازار بالا می‌رود. مارکت میکرها برای‌آنکه بتوانند سود خود را از انجام این کار ببرند، برای قیمت‌های خریدوفروش یا همان (Bid و Ask) اسپرد در نظر می‌گیرند.

OB‌ نشان‌دهنده ناحیه‌هایی است که انتظار می‌رود نقدینگی بسیار بالایی داشته باشند.
OB‌ نشان‌دهنده ناحیه‌هایی است که انتظار می‌رود نقدینگی بسیار بالایی داشته باشند.

اردر بلاک (Order Block) چیست و چه ارتباطی با نقدینگی در اسمارت مانی دارد؟

وقتی حرف از اسمارت مانی می‌شود، با عبارت Order Block که در اختصار به آن (OB) هم می‌گویند، روبه‌رو می‌گردیم. OB در فارکس به ناحیه‌هایی اشاره می‌شود که معمولا به‌عنوان ناحیه‌های قدرتمند عرضه‌وتقاضا شناخته می‌شوند. سرمایه‌گذاران بزرگ، موسسه‌های بین‌المللی و تریدرهای حرفه‌ای در آن ناحیه‌ها سفارش‌های خریدوفروش بزرگی را قرار می‌دهند.

 به زبان ساده، OB‌ نشان‌دهنده ناحیه‌هایی است که انتظار می‌رود نقدینگی بسیار بالایی داشته باشند. دلیل این ماجرا هم آن است که اسمارت مانی به‌دنبال بهره‌برداری هرچه‌تمام‌تر از این نواحی است. تریدرهای خرد می‌توانند از ناحیه‌های OB به‌عنوان بسترهایی برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی کمک بگیرند. تحلیل رفتار قیمت در این بخش‌ها می‌تواند نقطه‌های ورود و خروج قابل‌اعتمادی را به‌دنبال داشته باشد.

EQL می‌تواند نشان‌دهنده حضور نقدینگی قابل‌توجه در آن ناحیه باشد.
EQL می‌تواند نشان‌دهنده حضور نقدینگی قابل‌توجه در آن ناحیه باشد.

Eql در اسمارت مانی

(EQL) یا (Equal lows) به‌معنای کف‌های مساوی، اصطلاحی در بازار فارکس است که با نقدینگی در اسمارت مانی رابطه‌ای مستقیم دارد. این اصطلاح به موقعیتی اشاره دارد که در طول آن، قیمت بارها به یک سطح مشخص در کف برخورد می‌کند، اما موفق به شکست آن و نفوذ به سطوح پایین‌تر نمی‌شود. این موقعیت می‌تواند نشان‌دهنده حضور نقدینگی قابل‌توجه در آن ناحیه باشد. چون معامله‌گران با نگاه به مقاومت این سطح در برابر شکست و حمایت آن برای صعود، سفارش‌های خرید خود را در آن قرار می‌دهند تا اگر قیمت دوباره به آن سطح برگشت، بتوانند از صعود دوباره آن سود کنند.

به زبان ساده، وقتی قیمت به سطحی برخورد می‌کند که قبلا دو مرتبه به‌عنوان یک کف قابل‌اعتماد عمل کرده است، حجم خرید در آن سطح افزایش می‌یابد. اگر قیمت نتواند از این سطح عبور کند، احتمال افزایش قیمت در آینده بالا می‌رود؛ ولی اگر قیمت در آخرین برخورد به درون آن ناحیه نفوذ کرده و آن را بشکند، می‌تواند سیگنالی از کاهش قیمت را به نمایش بگذارد. به‌همین دلیل، تریدرها باید باتوجه‌به استراتژی‌هایشان در مورد معامله در این ناحیه‌ها تصمیم بگیرند و حتما از استاپ‌لاس استفاده کنند.

Eqh در اسمارت مانی

اصطلاح (EQH) مخفف عبارت (Equal Highs) به‌معنای سقف‌های مساوی قیمت است. این اصطلاح به موقعیتی اشاره دارد که در آن، قیمت بارها به بالاترین سطح خود رسیده، اما نتوانسته در آن نفوذ کند یا آن را بشکند. چنین الگویی، نشان‌دهنده وجود لیکوئیدیتی در اسمارت مانی است. چون تریدرها سفارش‌های فروش خود را در آن ناحیه قرار می‌دهند تا اگر قیمت دوباره به سمت پایین میل پیدا کرد، از ریزش آن سود کنند.

به زبان ساده، وقتی قیمت به سطحی می‌رسد که به‌عنوان یک سقف معتبر عمل کرده است، حجم سفارش‌های فروش را در بازار بالا می‌برد. اگر قیمت همچنان نتواند این سقف را بشکند می‌تواند سیگنالی برای یک ریزش بزرگ در آینده نزدیک و حتی تغییر قدرت فعلی بازار باشد؛ ولی اگر قیمت موفق به نفوذ در آن ناحیه و شکست آن شود، می‌تواند سیگنالی از قدرت‌گرفتن قیمت و ادامه روند صعودی باشد. درهرصورت، وجود نقدینگی در این بخش می‌تواند حرکتی قابل‌توجه را چه به‌عنوان صعود و چه نزول در پی داشته باشد.

دنباله‌روی از اسمارت مانی، باعث افزایش سودآوری معامله‌گران خرد می‌شود.
دنباله‌روی از اسمارت مانی، باعث افزایش سودآوری معامله‌گران خرد می‌شود.

با استفاده از فرصت‌های نقدینگی در اسمارت مانی چه اتفاقی می‌افتد؟

همان‌طور که گفتیم، مفهوم اسمارت مانی بر این حقیقت استوار است که برخی از تریدرهای خاص بازار فارکس که از قضا قدرت مالی بسیار زیادی هم دارند، به اطلاعات و ابزارهای خاصی مجهز هستند که به آن‌ها امکان تجزیه‌وتحلیل در سطحی متفاوت را می‌دهد و کمکشان می‌کند تا معاملات سودآورتری را برای خود رقم بزنند. دنباله‌روی از اسمارت مانی و کمک‌گرفتن از موقعیت‌هایی که آن‌ها در بازار ایجاد می‌کنند، باعث افزایش سودآوری معامله‌گران خرد هم می‌شود؛ البته به شرطی که موارد زیر را هنگام ترید بر مبنای نقدینگی در اسمارت مانی رعایت کنند.

استفاده از استراتژی شخصی و عبورنکردن از قوانین معامله‌گری

درست است که معامله بر اساس اسمارت مانی می‌تواند سودآور باشد؛ اما شما باید تمام این سودآوری و حتی ضرر احتمالی آن را در محدوده استراتژی‌های معاملاتی خودتان به اجرا درآورید. تنها در این صورت است که می‌توانید همچنان به حضور خود در بازار ادامه دهید.

مدیریت ریسک و سرمایه

یک معامله برنده، معامله‌ای است که به‌طور کامل در ظرف ریسک ذهنی شما قرار داشته باشد. این موضوع به شما کمک می‌کند تا هنگام پیش‌بینی موقعیت‌های خوب معاملاتی از قوانین مدیریت سرمایه خود تخطی نکرده و از اصل سرمایه‌تان محافظت کنید.

داشتن نگاهی معقول به نتیجه معامله

بازار سرمایه، حتی برای شرکت‌های بزرگ و تریدرهای بسیار حرفه‌ای هم بخش‌های گنگ و غافلگیرکننده‌ای دارد که قادر به پیش‌بینی آن نیستند. به‌همین دلیل، آن‌ها هم دچار شکست و ضرر می‌شوند. بنابراین، نباید فکر کنید که با پیروی از لیکوئیدیتی در اسمارت مانی‌، هرگز دچار ضرر در معاملات خودتان نخواهید شد. این موضوع، بینشی واقع‌گرایانه را در اختیار شما می‌گذارد و ارزش استراتژی‌هایتان را نمایان می‌سازد.

خدمات اپوفایننس

برای شروع هر نوع استراتژی و استفاده از هر سیگنالی در بازار فارکس، قبل از هر چیز به یک بروکر معتبر و رگوله نیاز دارید تا بتوانید سرمایه خود را برای ترید در بازارهای مالی در اختیارش بگذارید. این موضوع در مورد نقدینگی در اسمارت مانی هم برقرار است. بروکر اپوفایننس که یک کارگزاری آنلاین فارکس به‌شمار می‌رود، بهترین انتخاب شما در این زمینه خواهد بود.

ما در اپوفایننس با ارائه حساب‌‎‌های مختلف برای هر نوع بودجه و ارائه بیش از 300 ابزار معاملاتی به‌روز، آماده همراهی شما در دنیای پر از فرازونشیب ترید هستیم. وجود پشتیبانی قوی و سرعت بالای معامله‌ها در بروکر ما به شما این امکان را می‌دهد تا استراتژی‌های خود را در زمینه اسمارت مانی و هر موضوع دیگری باقدرت پیاده کنید. 

منبع +++++

چطور مناطق فعال نقدینگی در اسمارت مانی را پیدا کنیم؟

بخش‌های عرضه‌وتقاضا یا حتی ناحیه‌های برخورد اندیکاتور میانگین متحرک که معامله‌گران خرده‌فروش را به خود مشغول کرده‌اند، بهترین مناطق نقدینگی به‌شمار می‌روند.

آیا می‌توان روی بازده ترید بر اساس اسمارت مانی حساب کرد؟

بازده ترید بر اساس مفهوم اسمارت مانی، به عوامل مختلفی مانند شرایط بازار، استراتژی‌های معاملاتی و مدیریت ریسک بستگی دارد. بااین‌حال، اگر شما بتوانید بر اساس حرکت پول هوشمند در بازار دست به معامله بزنید، امکان دسترسی به سود بالاتر، اما معقول را افزایش می‌دهید.

ترید در دنیای پر تلاطم و پیچیده بازارهای مالی به‌ویژه فارکس، به یک استراتژی معاملاتی اصولی و پایبندی شما به آن نیاز دارد. تنها در این صورت است که می‌تواند شما را به فردی سودده در فارکس تبدیل کند. یکی از نکته‌های کلیدی که هر تریدری باید برای معامله در فارکس از آن باخبر باشد، مفهوم فیلیپ در اسمارت مانی است. درک این موضوع می‌تواند راهنمای شما در کشف نقطه‌های ورود بهینه و قراردادن استاپ‌لاس‌های معتبرتر باشد. در این مقاله می‌خواهیم شما را با مفهوم فیلیپ در اسمارت مانی بیشتر آشنا کنیم، روش شناسایی آن را نشانتان دهیم، انواع فیلیپ را معرفی کرده و مثال‌هایی از آن را برای درک عمیق‌تر موضوع بررسی کنیم. با ما همراه باشید.

فیلیپ چیست؟

در دنیای اصطلاحات فارکس، عبارت فیلیپ یا فلیپ (Flip) چیز ناآشنایی نیست. از این عبارت برای توصیف وضعیتی در نمودار قیمتی استفاده می‌‌شود که در آن یک تریدر، فرصتی را به دست می‌آورد تا در زمانی کوتاه، معامله خرید خود را به فروش یا برعکس تبدیل کند. این فرصت، زمانی به وجود می‌آید که بازار تغییر قابل‌توجهی را در قیمت خود نشان ‌دهد. به‌عنوان‌مثال، فرض کنید که یک تریدر در جفت‌ارز GBP/USD موقعیت خرید را دارد.

 این بدان معنا است که او پوند را خریده، دلار را فروخته و انتظار دارد که قیمت پوند افزایش یابد. بااین‌حال اگر داده‌های اقتصادی جدید یا اخبار سیاسی خاصی منتشر شوند، این امکان وجود دارد که قدرت پوند در برابر دلار کاهش پیدا کند. در این وضعیت، تریدر، موقعیت خرید خود را می‌بندد و در موقعیت فروش قرار می‌گیرد؛ یعنی پوند را می‌فروشد تا دلار بخرد و انتظار دارد که با کاهش ارزش پوند کسب سود کند.

فلیپ در اسمارت مانی به تغییر نقش ناحیه‌های عرضه و تقاضا اشاره دارد.
فلیپ در اسمارت مانی به تغییر نقش ناحیه‌های عرضه و تقاضا اشاره دارد.

فیلیپ در اسمارت مانی چیست؟

در اسمارت مانی با چیزی به‌عنوان سطوح فیلیپ (Flip Zone) روبه‌رو هستید. با درک مناطق فیلیپ در اسمارت مانی، می‌توانید جلوی زیان‌های غیرضروری را بگیرید. فلیپ در اسمارت مانی به تغییر نقش ناحیه‌های عرضه و تقاضا که آن‌ها را با نام (OB) هم می‌شناسیم، اشاره دارد. در این مفهوم، ناحیه‌ای که قبلا به‌عنوان منطقه عرضه عمل می‌کرد، اکنون نقش ناحیه تقاضا را برعهده گرفته است. البته شاید این تغییر نقش، دوباره هم اتفاق بیفتد. چنین تغییر نقش‌هایی نشان‌دهنده وجود تغییرهای قیمت در بازار و ایجاد فرصت‌های جدید معاملاتی هستند.

علت اصلی ایجاد سطوح فلیپ در اسمارت مانی، واکنش‌های چندین‌باره قیمت به یک سطح خاص در چارت است. به زبان ساده، اگر یک سطح مقاومت فلیپ پس از شکست به سطح حمایت تبدیل گردد، انتظار داریم که به‌عنوان سطح حمایت جدید به‌همان اندازه قدرتمند عمل کرده و جلوی نفوذ قیمت به سطح قبلی را بگیرد.

چطور از سطوح فیلیپ در اسمارت مانی برای موفقیت در معامله‌هایمان استفاده کنیم؟

 برای‌آنکه بتوانید به‌درستی از فرصت‌های ایجاد شده توسط سطوح فیلیپ در اسمارت مانی کمک بگیرید، باید بادقت سطح‌هایی که قیمت به آن‌ها واکنش نشان داده است را شناسایی کرده و از این سطوح برای پیش‌بینی واکنش‌های آتی قیمت استفاده کنید. ناگفته نماند که استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکالی و استراتژی‌های معاملاتی، تایید بیشتری برای سطح‌های شناسایی شده هستند و به شما این امکان را می‌دهند تا با اطمینان قوی‌تری برای معامله در آن سطوح دست‌به‌کار شوید.

برای تشخیص سطح‌های فلیپ در اسمارت مانی، قبل از هر چیز باید ناحیه‌های عرضه و تقاضای اصلی را مشخص سازید.
برای تشخیص سطح‌های فلیپ در اسمارت مانی، قبل از هر چیز باید ناحیه‌های عرضه و تقاضای اصلی را مشخص سازید.

روش شناسایی سطوح فیلیپ در اسمارت مانی چگونه است؟

نکته‌های زیر به شما کمک می‌کنند تا بتوانید سطوح فیلیپ در فارکس را به‌درستی تشخیص دهید. بیایید نگاهی به این نکته‌ها بیندازیم.

  • نواحی عرضه و تقاضا را تعیین کنید: برای تشخیص سطح‌های فلیپ در اسمارت مانی، قبل از هر چیز باید ناحیه‌های عرضه و تقاضای اصلی را مشخص سازید. یادتان باشد که این نواحی جایی هستند که قیمت به آن‌ها واکنش نشان داده است.
  • بررسی تعامل بین دو ناحیه عرضه و تقاضا: باید دقت کنید که قیمت بین دو ناحیه عرضه و تقاضای مشخص شده نوسان کند و ناحیه‌ای را بیابید که قیمت در آن بر حرکت قبلی غلبه کرده و کنترل بازار را به دست گرفته باشد.
  • یافتن نقطه‌های شکست در قیمت: کار بعدی، یافتن نقطه‌هایی هستند که قیمت در آن‌ها از یک سطح مقاومتی عبور کرده و از آن یک سطح حمایتی ساخته باشد یا برعکس. این سطوح می‌توانند به‌عنوان فیلیپ در اسمارت مانی شناخته شوند.
  • تایید سطوح فیلیپ با الگوهای قیمتی: با استفاده از الگوهای قیمتی و اندیکاتورها، ناحیه‌های فیلیپ را شناسایی کرده و با اطمینان بیشتری به‌دنبال نقطه‌های ورود به معامله بگردید.
  • ریسک را مدیریت کنید: حتی در سطوح فیلیپ و با گرفتن تایید از چند اندیکاتور و استراتژی هم نباید بدون درنظرگرفتن حد سود و ضرر وارد معامله شوید.

‌انواع فیلیپ در اسمارت مانی کدامند؟

انواع مختلف فلیپ در اسمارت مانی به ترتیب زیر هستند.

فلیپ در روند صعودی، در زمان رشد قیمت‌ها رخ می‌دهد.
فلیپ در روند صعودی، در زمان رشد قیمت‌ها رخ می‌دهد.

فیلیپ در روند صعودی

در زمان رشد قیمت‌ها رخ می‌دهد و ناحیه تقاضا را پس از شکست به ناحیه عرضه تبدیل می‌کند. تصور کنید در جفت‌ارز EUR/USD، قیمت به سطح 1.1980 می‌رسد، اما بدون آنکه شکستی رخ دهد از این سطح برمی‌گردد. در نتیجه، سطح مورد نظر نقش یک مقاومت را ایفا می‌کند.

حالا اگر قیمت از این سطح عبور کرده و به 1.2030 برسد، سپس یک اصلاح را انجام داده و دوباره به قیمت 1.1980 میل پیدا کند، ولی از آن عبور نکند، نشان می‌دهد که سطح مقاومت قبلی اکنون به یک سطح حمایت تبدیل گشته است که از آن با عنوان فیلیپ در اسمارت مانی در یک روند صعودی یاد می‌کنیم.

فلیپ در روند نزولی، ناحیه عرضه را پس از شکست به ناحیه تقاضا مبدل می‌سازد.
فلیپ در روند نزولی، ناحیه عرضه را پس از شکست به ناحیه تقاضا مبدل می‌سازد.

فیلیپ در روند نزولی

 هنگام کاهش قیمت‌ها رخ می‌دهد و ناحیه عرضه را پس از شکست به ناحیه تقاضا مبدل می‌سازد. تصور کنید در جفت‌ارز USD/JPY، قیمت چندین بار به سطح 104.00 برسد، اما موفق به شکست و عبور از این سطح نگردد. در این صورت، این سطح به‌عنوان یک حمایت شناخته می‌شود.

در نهایت، اگر قیمت با نفوذ به این سطح و شکست آن به سطح 103.50 برسد و سپس در اثر یک اصلاح قیمت دوباره به سطح 104.00 بازگردد اما نتواند آن را بشکند، نشان می‌دهد که سطح حمایت قبلی حالا در حال بازی کردن نقش یک سطح مقاومت است. ما این ماجرا را با عنوان فیلیپ در روند نزولی می‌شناسیم.

فیلیپ با CHOCH، تغییر اولیه در جریان سفارش‌های خریدوفروش را به نمایش می‌گذارد.
فیلیپ با CHOCH، تغییر اولیه در جریان سفارش‌های خریدوفروش را به نمایش می‌گذارد.

فیلیپ با CHOCH (Change Of Character)

تغییر اولیه در جریان سفارش‌های خریدوفروش را به نمایش می‌گذارد و هشداری در مورد تغییر بزرگ احتمالی در بازار است. تصور کنید جفت‌ارز EUR/USD در یک روند صعودی قرار دارد و قیمت‌ها پیوسته در حال افزایش هستند. سپس قیمت به سطح مقاومتی مهمی در تاریخ قیمت‌ها مثلا 1.2500 می‌رسد و دوباره نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد.

در نهایت، قیمت با حرکت به سمت سطح 1.2550 این مقاومت تاریخی را می‌شکند، اما پس از شکست به‌جای آنکه روند صعودی را ادامه دهد، به زیر سطح 1.2550 برمی‌گردد. این حرکت، نشان‌دهنده تغییر در روند بازار به شمار می‌رود که ما آن را با عنوان فیلیپ با CHOCH می‌شناسیم؛ فیلیپی که می‌تواند باعث تغییر روند از صعودی به نزولی شود.

استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال به شما کمک می‌کنند تا پتانسیل‌های واکنش قیمت در این سطوح را بادقت بالاتری تشخیص دهید.
استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال به شما کمک می‌کنند تا پتانسیل‌های واکنش قیمت در این سطوح را بادقت بالاتری تشخیص دهید.

چطور واکنش قیمت به سطح فیلیپ در اسمارت مانی را پیش‌بینی کنیم؟

برای‌آنکه بتوانید واکنش‌های قیمت پس از رسیدن به سطوح فیلیپ را پیش‌بینی کنید، موارد زیر را مورد بررسی قرار دهید. باوجودآنکه هیچ راهی برای پیش‌بینی 100 درصدی اتفاق‌های بازار فارکس وجود ندارد، ولی نتیجه این بررسی‌ها شما را به رویداد آینده قیمت نزدیک‌تر می‌کند.

  • موشکافی تاریخچه قیمت: اگر قیمت در گذشته به یک سطح فیلیپ رسیده و به آن واکنش نشان داده است، این احتمال وجود دارد که در آینده هم به این سطح واکنش نشان دهد. به‌همین دلیل، باید این سطوح را از گذشته بازار بیابید.
  • بررسی حجم بالای معامله‌ها: معمولا تریدرها به سطح فیلیپ علاقه زیادی دارند. به‌همین دلیل، حجم بالایی از معامله‌ها در اطراف این سطوح دیده می‌شود. این موضوع می‌تواند نشانه‌ای از احتمال واکنش‌های قوی در آن ناحیه باشد.
  • اخبار و رویدادهای سیاسی و اقتصادی: انتشار اخبار اقتصادی و سیاسی با تاثیر روی قیمت‌ها باعث می‌شود که وقتی قیمت به سطح فیلیپ رسیدنبه آن واکنش نشان دهد.
  • استفاده از قدرت تحلیل تکنیکال: به‌کارگیری ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خط روند، خطوط تشکیل‌دهنده رنج، الگوهای کندل‌استیک و اندیکاتورها به شما کمک می‌کنند تا پتانسیل‌های واکنش قیمت در این سطوح را بادقت بالاتری تشخیص دهید.

خدمات اپوفایننس

به یاد داشته باشید که هیچ استراتژی معاملاتی بدون ریسک نیست و استفاده از سطح‌های فیلیپ در اسمارت مانی در کنار دیگر ابزارهای تحلیلی و به‌کارگیری مدیریت ریسک می‌تواند نتیجه‌ معقولی که از آن انتظار دارید را در اختیارتان بگذارد. پیشنهاد ما این است که قبل از هر کاری، این سطوح، کارایی آن‌ها و قدرت خودتان در شناسایی‌شان را در حساب دموی یک بروکر معتبر مانند اپوفایننس آزمایش کنید و هنگامی که توانستید با درصد موفقیت بالایی از آن نتیجه بگیرید، کار را در حساب واقعی‌تان پیش ببرید. ما در بروکر اپوفایننس با حساب‌های متنوع و بیش از 300 ابزار معاملاتی، آماده کمک به شما در مسیر سودآوری‌تان هستیم.

منبع +++

چگونه می‌توان سطوح فیلیپ در اسمارت مانی را در تایم فریم‌های مختلف تشخیص داد و از آن استفاده کرد؟

برای تشخیص سطوح فیلیپ در تایم فریم‌های مختلف، باید الگوهای قیمتی و واکنش‌های قیمت به سطح‌های عرضه و تقاضا را در آن تایم فریم ویژه مورد بررسی قرار دهید. می‌توانید از تایم فریم 15 دقیقه به‌عنوان تاییدی برای تصمیم‌گیری نهایی در تایم‌فریم 5 دقیقه استفاده کنید.

چه فرقی میان نواحی فلیپ در اسمارت مانی و دیگر سطح‌‌های عرضه و تقاضا وجود دارد؟

اصلی‌ترین تفاوت در این است که سطوح فیلیپ با برخوردهای چندین‌باره قیمت به آن‌ها شناخته می‌شوند و پس از شکست، نقش آن سطح دستخوش تغییر می‌گردد.

دولت‌ها برای مهار تورم و توسعه ثبات اقتصادی، رویکردهای مختلفی را اتخاذ می‌کنند. این رویکردها توسط بانک‌های مرکزی کشورها اعمال می‌شوند که به آن‌ها سیاست‌های انقباضی و انبساطی می‌گویند. سیاست‌های پولی انبساطی و انقباضی بانک‌های مرکزی، به‌طور مداوم در حال تغییر است تا با توجه به آمارها و گزارش‌ها، میزان تورم در کشور کنترل شود و رشد اقتصادی ثبات پیدا کند. این سیاست‌ها با ابزارهایی همچون کنترل نرخ بهره، اوراق قرضه و سایر روش‌ها انجام می‌شود. در این مقاله به معرفی سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی و روش اجرای آن‌ها می‌پردازیم، پس با ما همراه باشید.

در میان بروکرهای ارائه‌دهنده خدمات معامله‌گری، بروکر اپوفایننس از اعتبار بالایی برخوردار است. این مجموعه تمامی ابزارهای معاملاتی از جمله فارکس، ارزهای دیجیتال، سهام‌های بین‌المللی و کالاها را با کمترین اسپرد و کمیسیون به کاربران ایرانی ارائه می‌دهد. با ثبت‌نام در این کارگزاری، می‌توانید از خدمات سوشال ترید و کپی ترید بدون پرداخت کارمزد بهره‌مند شوید.

سیاست پولی چیست؟

بانک مرکزی برای توسعه رشد اقتصادی و حفظ ارزش پول کشور، اقدام به اتخاذ سیاست‌های پولی می‌کند. سیاست‌های پولی مجموعه رویکردهایی است که برای کنترل نرخ تورم، حفظ ارزش پول و ثبات اقتصادی توسط بانک مرکزی اعمال می‌شود و کشور را از نظر مالی در وضعیت مناسب قرار می‌دهد. با اعمال این سیاست‌ها تورم کاهش پیدا می‌کند، ارزش پول ملی بالا می‌رود و نرخ بیکاری کم می‌شود. رشد کسب‌وکار و گردش مالی در کشور رابطه مستقیم با سیاست‌هایی دارد که دولت از طریق بانک مرکزی اجرا می‌کند و این سیاست‌ها به‌صورت انقباضی و انبساطی در حال تغییر هستند.

انواع سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی

پول مهم‌ترین ابزار یک کشور برای ایجاد ثبات در اقتصاد است. ثبات اقتصادی باعث جذب سرمایه و شکوفا شدن صنایع تولیدی می‌شود و به رفاه عمومی کمک می‌کند. اما رشد اقتصادی فقط نتیجه سیاست‌های پولی انبساطی نیست، بلکه گاهی کشورها با اعمال سیاست‌های انقباضی به رشد و ثبات اقتصاد کمک می‌کنند.

سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی، دو سیاست پولی هستند که در زمان‌های مختلف برای بهبود شرایط کشور اعمال می‌شوند. این سیاست‌ها با کنترل حجم پول، تورم و تبعات آن را در کشور متعادل می‌کنند. سیاست انبساطی با هدف رشد اقتصادی، حجم پول در گردش را افزایش می‌دهد و سیاست انقباضی با هدف کاهش تورم، حجم پول در گردش را کم می‌کند. این دو سیاست که در خلاف یکدیگر اعمال می‌شوند، هر کدام تبعاتی دارند که در ادامه به‌طور جداگانه بررسی می‌کنیم.

در سیاست پولی انبساطی، بانک مرکزی با هدف توسعه و رشد اقتصادی کشور، اقدام به چاپ پول و کاهش نرخ بهره می‌کند.
در سیاست پولی انبساطی، بانک مرکزی با هدف توسعه و رشد اقتصادی کشور، اقدام به چاپ پول و کاهش نرخ بهره می‌کند.

سیاست پولی انبساطی

از میان سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی، منظور از سیاست پولی انبساطی، رویکردی است که در آن، بانک مرکزی با هدف توسعه و رشد اقتصادی کشور، اقدام به چاپ پول و کاهش نرخ بهره می‌کند. چنین اقدامی باعث افزایش پول در گردش می‌شود که رشد کسب‌وکارها را در پی دارد. رشد کسب‌وکارها در یک کشور، نشانه رشد اقتصاد و قدرتمند‌شدن صنعت و تولیدات است. گسترش فعالیت‌های اقتصادی در کشور، برخی اهداف از جمله کاهش نرخ بیکاری را دنبال می‌کنند.

مثالی از سیاست پولی انبساطی: کاهش نرخ بیکاری، یکی از اهداف مهم بانک مرکزی در رویکرد انبساطی است. بانک مرکزی برای رشد اقتصادی کشور، اقدام به کاهش نرخ بهره می‌کند و همین امر باعث می‌شود تا سرمایه‌داران به‌جای قراردادن پول در حساب بانکی، به سراغ سرمایه‌گذاری تولیدی و صنعتی بروند. با گردش پول در جامعه، چرخ تولید به حرکت درمی‌آید و باعث می‌شود تا نیاز به نیروی کار افزایش پیدا کند. با افزایش جذب نیرو برای کار، بیکاری کاهش پیدا می‌کند و صنایع شکوفا می‌شوند.

سیاست پولی انقباضی

از میان سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی، سیاست انقباضی در نقطه مقابل سیاست پولی انبساطی قرار دارد و به رویکردی گفته می‌شود که در آن، بانک مرکزی سعی می‌کند نرخ تورم را کنترل کند. تورم باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود و ارزش پول ملی را کاهش می‌دهد. در چنین وضعیتی بانک مرکزی باید بتواند ارزش پول ملی را حفظ کند و برای همین به سراغ سیاست‌های مالی انقباضی می‌رود. در این سیاست، افزایش نرخ بهره کارساز است و کمک می‌کند تا با کنترل حجم پول در گردش، تورم را کاهش دهد.

مثالی از سیاست پولی انقباضی: کنترل نرخ تورم، یک هدف مهم برای بانک مرکزی محسوب می‌شود. در واقع بانک مرکزی برای آن‌که بتواند اقتصاد را به حالت متعادل بازگرداند، اقدام به افزایش نرخ بهره و در نتیجه کاهش سرمایه‌گذاری می‌کند. با کاهش سرمایه‌گذاری، تقاضا کم می‌شود و سرمایه‌گذاران اقدام به پس‌انداز پول در بانک‌ها می‌کنند. سیاست انقباضی باعث جمع‌شدن مقدار مشخص پول در گردش از جامعه می‌شود تا به کاهش تورم کمک کند.

در سیاست انقباضی، بانک مرکزی سعی می‌کند نرخ تورم را کنترل کند.
در سیاست انقباضی، بانک مرکزی سعی می‌کند نرخ تورم را کنترل کند.

ابزارهای سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی

سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی توسط ابزارهای متنوعی اجرا می‌شود. این ابزارها، تکنیک‌ها و دستورالعمل‌هایی برای اجرای سیاست‌های پولی محسوب می‌شوند که بر اقتصاد و پول تاثیر می‌گذارند. این ابزارها شامل کنترل نرخ بهره بانکی، عملیات بازار باز و ذخیره قانونی است که در ادامه هر کدام را توضیح می‌دهیم.

  • کنترل نرخ بهره: بهره به میزان سودی گفته می‌شود که بانک به ازای سپرده‌گذاری مردم در مدت معین به آن‌ها پرداخت می‌کند. این نرخ مطابق با دستورات بانک مرکزی متغیر است و افزایش یا کاهش آن تاثیر مستقیم بر اقتصاد دارد. بانک مرکزی با مشاهده تورم در اقتصاد کشور، اقدام به افزایش نرخ بهره می‌کند. با افزایش نرخ بهره، مردم برای سپرده‌گذاری در بانک ترغیب می‌شوند، زیرا سود بیشتری کسب می‌کنند.
    اگر با اعمال سیاست‌های تورم‌زا وارد رکود و بیکاری شویم، بانک مرکزی با کاهش نرخ تورم سعی در شکوفایی صنایع و کسب‌وکارها می‌کند تا نرخ بیکاری کاهش پیدا کند. این رویکرد از سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی، باعث می‌شود سرمایه از بانک‌ها به سمت سرمایه‌گذاری در تولیدات و صنایع سرازیر شود و همین امر باعث رشد اقتصادی می‌شود. برای حفظ ثبات اقتصادی، معمولا حکومت‌ها نرخ تورم را در یک مقدار ثابت نگه می‌دارند. از طرفی تاثیر نرخ بهره و سیاست‌های بانک مرکزی بر فارکس را نباید نادیده گرفت، زیرا افزایش یا کاهش نرخ بهره بر ارزش ارز یک کشور نسبت به یک کشور دیگر اثرگذار است.
  • عملیات بازار باز: معمولا اقتصاد جامعه یا به سمت رکود می‌رود یا وارد تورم می‌شود که بانک‌های مرکزی برای مقابله با آن، روش‌های متنوعی را اتخاذ می‌کنند. دومین روش برای رسیدن به ثبات اقتصادی کشور، خریدوفروش اوراق مشارکت است. بانک‌های مرکزی با فروش اوراق مشارکت به مردم، آن‌ها را در سود معینی شریک می‌کنند. این سود معین که برای اوراق مشارکت درنظر گرفته می‌شود، پول را از دست مردم خارج می‌کند و تورم را کاهش می‌دهد.
    بانک‌های مرکزی در زمان رکود نیز با خرید اوراق مشارکت، باعث تزریق پول به‌جامعه و افزایش کسب‌وکارها می‌شوند که به رشد اقتصادی کمک می‌کند. نگاه بانک‌های مرکزی به برگه اوراق مشارکت و سیاست‌های پشت آن، دقیقا شبیه به کنترل نرخ بهره است؛ با این تفاوت که «عملیات بازار باز» یک اعمال نفوذ مستقیم دولت‌ها در مواجهه با مردم است. با این‌حال اوراق مشارکت می‌تواند سودده باشد و خریدوفروش آن نسبت به سایر روش‌ها آسان‌تر است.
  • میزان ذخیره قانونی: از جمله ابزارهای غیرمستقیم سیاست پولی و سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی، ذخیره قانونی یا الزامی است که بانک‌های تجاری را ملزم به سپرده‌گذاری معینی در بانک مرکزی می‌کند. این سیاست با هدف امن نگه‌داشتن دارایی مردم در بانک‌ها است. اگر بانکی اعلام ورشکستگی کند، دولت با استفاده از میزان سپرده آن بانک در بانک مرکزی طلب سرمایه‌گذاران را پرداخت می‌کند. ذخیره قانونی بخشی از سپرده سرمایه‌گذاران نزد بانک‌های مختلف است که در بانک مرکزی نگهداری می‌شود.

از ذخیره قانونی برای کاهش قدرت وام‌دهی بانک‌های تجاری استفاده می‌شود. اگر نرخ ذخیره قانونی افزایش پیدا کند، به طبع آن بانک‌های تجاری باید پول بیشتری در بانک مرکزی ذخیره کنند و همین امر باعث می‌شود تا صدور وام برای مردم سخت شود. اما با کاهش نرخ ذخیره قانونی، بانک‌ها می‌توانند تسهیلات و وام‌های بهتری به مشتریان خود بدهند و چرخه تولید در صنایع رونق پیدا کند.

هدف ذخیره قانونی، امن نگه‌داشتن دارایی مردم در بانک‌ها است.
هدف ذخیره قانونی، امن نگه‌داشتن دارایی مردم در بانک‌ها است.

اهداف سیاست‌های پولی و سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی

نهاد اجرایی سیاست‌های پولی، بانک مرکزی است. اهداف کلی بانک مرکزی از اجرای این سیاست‌ها، در قدم اول حفظ ارزش پول ملی و سپس کمک به توسعه و رشد اقتصادی است. در واقع بانک مرکزی با پیگیری سیاست‌های انقباضی و انبساطی، سعی در کاهش تورم و نرخ بیکاری دارد؛ اما هر دوی این اهداف در یک مسیر نیستند. برای همین ثبات در اقتصاد یک موضوع مهم است که می‌تواند از تورم جلوگیری کند و از طرفی بیکاری را نیز کاهش دهد. لازمه حفظ ثبات اقتصادی، اجرای سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی است.

تفاوت سیاست‌های پولی و مالی

سیاست مالی به عملکرد دولت و هزینه‌هایش مربوط است و نظام پرداخت‌ها و مالیات دولتی را تعریف می‌کند. این سیاست به دو نوع سیاست مالی انبساطی و سیاست مالی انقباضی تقسیم می‌شود. زمانی که هزینه‌های دولت از درآمدهای مالیاتی بیشتر است، سیاست‌های مالی انبساطی در نظر گرفته می‌شود. با کاهش هزینه‌ها نسبت به درآمدهای مالیاتی دولت، سیاست مالی انقباضی اعمال می‌شود. در کنار سیاست مالی، سیاست پولی قرار دارد که مستقیما نرخ بهره را مدیریت می‌کند و باعث رشد اقتصادی می‌شود.

سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی با هدف حمایت از اقتصاد کشور و حفظ ارزش پول ملی اعمال می‌شود. این سیاست‌ها در درون خود راهکارهایی هستند که دولت‌ها برای کاهش تورم یا خروج از رکود استفاده می‌کنند. سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی، یک شمشیر دولبه برای ایجاد ثبات در اقتصاد محسوب می‌شوند که استفاده یک‌طرفه از آن به سیستم مالی و ارزش پول ملی آسیب می‌زند. این سیاست‌ها باید به‌طور مداوم با ارزیابی‌ها و گزارش‌های دوره‌ای تغییر کنند تا بهترین نتیجه را برای اقتصاد داشته باشند. در این مقاله به سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی اشاره کردیم و با ابزارهای اجرای آن آشنا شدیم.

بروکر اپوفایننس در میان بروکرهای فارکس، اعتبار بسیار بالایی دارد. این اعتبار به‌دلیل سابقه و خدماتی است که به مشتریان خود ارائه می‌دهد. در این کارگزاری می‌توانید تمامی ابزارهای معاملاتی، از جمله کالاها، ارزهای دیجیتال، ارزهای فارکس و سهام‌های بین‌المللی را با کمترین کارمزد خریدوفروش کنید. خدمات سوشال ترید و کپی ترید، از دیگر امکاناتی است که این بروکر به کاربران ایرانی خود ارائه می‌دهد.

منبع +++

کاهش نرخ بهره چطور باعث رشد اقتصادی می‌شود؟

زمانی که نرخ بهره کاهش پیدا می‌کند، سود سرمایه‌گذار از سپرده بانکی کم می‌شود. برای همین سرمایه‌گذار اقدام به خارج‌کردن پول از بانک می‌کند تا بتواند در یک کسب‌وکار سودده سرمایه‌گذاری کند. همین اتفاق در سطح کلان کشور باعث سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در صنایع و کسب‌وکارها می‌شود که رشد اقتصادی را تضمین می‌کند.

چرا باید سیاست های انقباضی و انبساطی بانک مرکزی به‌طور دائمی تغییر کند؟

برای حفظ تعادل و ثبات در اقتصاد، بانک‌های مرکزی به‌طور مداوم باید سیاست‌های پولی خود را تغییر دهند. اگر اقتصاد دچار تورم شود، نیازمند سیاست پولی انقباضی هستیم تا پول در گردش را کاهش دهیم. همچنین اگر دچار رکود و افزایش نرخ بیکاری شویم، باید به‌دنبال سیاست‌های انبساطی باشیم تا با تزریق پول به اقتصاد، رشد کسب وکارها را تضمین کنیم. این تصمیمات به‌طور مداوم روی زندگی و رفاه مردم تاثیرگذار است و نمی‌توان برای مدت زیادی از یک نوع سیاست استفاده کرد.

تاثیر سیاست های انقباضی بانک مرکزی بر ارزش پول ملی چگونه است؟

سیاست‌های انقباضی باعث افزایش ارزش پول ملی می‌شود و سیاست‌های انبساطی ارزش آن را کم می‌کند. بانک‌های مرکزی برای آن‌که به توسعه و ثبات رشد اقتصادی کمک کنند، با اعمال این سیاست‌ها گاهی ارزش پول ملی را کاهش می‌دهند و به کسب‌وکار کمک می‌کنند و گاهی نیز با افزایش نرخ بهره برای کنترل تورم ارزش پول ملی را بالا می‌برند.