مهتاب صفری
نویسنده

مهتاب صفری

مهتاب صفری نویسنده‌ای برجسته و تحلیلگر مالی است که با 3 سال سابقه و تجربه به عنوان نویسنده متخصص در حوزه‌های اقتصادی، بازارهای مالی، ترید و نوآوری‌های تکنولوژیک است. او با علاقه به مفاهیم مرتبط با بازارهای مالی و ترید توانسته است با ساده‌سازی اطلاعات تخصصی، مفاهیم به‌روز و کاربردی را به زبانی ساده و قابل‌فهم برای مخاطبان ارائه دهد و به نحوی محتوای آموزشی و مقالات تخصصی برای اوپوفایننس تولید می‌کند که به معامله‌گران کمک می‌کند تصمیمات هوشمندانه‌تری بگیرند و در بازارهای مالی و دنیای معاملات عملکرد بهتری داشته باشند و موفق‌تر عمل کنند. مقالات مهتاب، با تکیه بر دانش عملی و تخصصی او، در قالب محتوایی جذاب و کاربردی به مخاطبان اپوفاینس ارائه می شود تا آنها بتوانند به‌راحتی از دانش تخصصی او در تصمیم‌گیری‌های مالی خود بهره‌مند شوند

«باندهای بولینگر» یک شاخص نموداری برای تحلیل تکنیکال است که به‌طور گسترده توسط معامله‌گران در بسیاری از بازارها از جمله سهام، آتی و ارز دیجیتال مورد استفاده قرار می‌گیرد. این باندها که توسط «جان بولینگر» در دهه 1980 توسعه یافت، دیدگاه منحصربه‌فردی را در مورد قیمت و نوسانات آن در چارت ارائه می‌دهند. از باندهای بولینگر برای شناسایی سطوح خریدوفروش بیش‌ازحد، به‌عنوان یک ابزار دنبال‌کننده روند استفاده می‌شود. سیگنال‌های این اندیکاتور، اگر با سایر تکنیک‌های معامله‌گری ترکیب شود، معاملات سودمندی می‌سازد. برای آشنایی و نحوه استفاده از اندیکاتور بولینگر باند، در ادامه با ما همراه باشید.

مجموعه معامله‌گری اپوفایننس، به‌عنوان بهترین بروکر ایرانی، یک سیستم عامل پیشرفته و ثابت برای معامله‌گران محسوب می‌شود که به شما اجازه می‌دهد تا در یک محیط امن و شفاف فعالیت‌های مالی خود را انجام دهید. در این مجموعه می‌توانید معاملات فارکس، ارزهای دیجیتال، خریدوفروش کالاها و سهام‌های بین‌المللی را با یک پلتفرم حرفه‌ای تجربه کنید.

اندیکاتور بولینگر باند چیست؟

اندیکاتور بولینگر باند یا باندهای بولینگر (Bollinger Bands) یک ابزار معاملاتی ساده اما کارآمد است که در تعیین نقاط ورود و خروج برای یک معامله استفاده می‌شود. این باندها اغلب با مشخص‌کردن نقاط خریدوفروش بیش‌ازحد به معامله‌گران کمک می‌کنند. اگرچه استفاده از باندهای بولینگر به‌تنهایی برای معاملات، یک استراتژی خطرناک است، اما ترکیب آن با سایر ابزارها می‌تواند میزان موفقیت در معاملات را افزایش دهد. ایراد این شاخص تمرکز روی قیمت و نوسانات آن است، درحالی‌که بسیاری از اطلاعات مرتبط دیگر را نادیده می‌گیرد. برای آن‌که بتوانید با بهترین روش‌های استفاده از اندیکاتور بولینگر باند آشنا شوید، باید بدانید فرمول محاسباتی آن چگونه عمل می‌کند و این شاخص به ما چه می‌گوید؟

فرمول محاسباتی باندهای بولینگر

اندیکاتور بولینگر باند از 2 خط آبی در بالاوپایین و 1 خط زرد میانگین متحرک ساده (SMA) در وسط تشکیل شده است. خط میانگین متحرک، داده‌های قیمت را به‌صورت میانگین اندازه‌گیری می‌کند. دو خط بولینگر با نسبت 2 درصد انحراف از خط SMA در نمودار حرکت می‌کنند تا مناطق اشباع خریدوفروش را ثبت کنند. در زیر به‌طورکامل فرمول این شاخص آمده است.

F7
  • خط بالایی بولینگر باند= BOLU
  • خط پایینی بولینگر باند= BOLD
  • میانگین متحرک= MA
  • قیمت پیش‌فرض= TP = (بالاترین قیمت + پایین‌ترین قیمت + قیمت بسته‌شدن) ÷ 3
  • عدد n = طول دوره اندازه‌گیری (به‌صورت پیش‌فرض 20)
  • عدد m = عدد استاندارد میزان انحراف (به‌صورت پیش‌فرض 2)

اولین قدم در استفاده از اندیکاتور بولینگر باند و محاسبه آن، محاسبه میانگین متحرک ساده (SMA) است که معمولاً از 20 دوره استفاده می‌کند. این شاخص، میانگین قیمت‌های بسته‌شدن را برای 20 دوره به‌عنوان اولین نقطه داده محاسبه می‌کند. با محاسبه این عدد، رقم اولیه برای ادغام در انحراف استاندارد قیمت مطابق با فرمول بالا به‌دست می‌آید. انحراف استاندارد یک اندازه‌گیری ریاضی از اختلاف میانگین قیمت است که برای مشخص‌کردن حرکت قیمت در بالا و پایین SMA کاربرد دارد. در واقع انحراف استاندارد، اندازه‌گیری می‌کند که اعداد، چقدر از یک مقدار متوسط فاصله دارند.

در فرمول بولینگر باند مقدار انحراف استاندارد 2 است. هر دو خط بولینگر مقدار 2 را در هر نقطه از نمودار با میانگین متحرک (SMA) محاسبه می‌کنند تا نوارهای بالایی و پایینی تولید شوند. نوار بالایی با جمع عدد 2 و عدد میانگین متحرک ساخته می‌شود. نوار پایینی با کم‌کردن عدد 2 از عدد میانگین متحرک ساخته می‌شود.

هر دو خط بولینگر مقدار 2 را در هر نقطه از نمودار با میانگین متحرک (SMA) محاسبه می‌کنند تا نوارهای بالایی و پایینی تولید شوند.
هر دو خط بولینگر مقدار 2 را در هر نقطه از نمودار با میانگین متحرک (SMA) محاسبه می‌کنند تا نوارهای بالایی و پایینی تولید شوند.

اندیکاتور بولینگر باند به ما چه می‌گوید؟

در استفاده از اندیکاتور بولینگر باند، بسیاری از معامله‌گران عقیده دارند که هرچه قیمت‌ به باند بالا نزدیک‌تر شود، بازار خرید اشباع می‌شود و هرچه قیمت‌ به باند پایین نزدیک‌تر شود، فروش بیش‌ازحد در بازار افزایش می‌یابد. این دیدگاه را نمی‌توان رد کرد، اما قابل تایید هم نیست. «جان بولینگر» در هنگام استفاده از باندها به‌عنوان یک سیستم معاملاتی، نکات مهمی را عنوان می‌کند. او درمورد نقاط فشار و شکست تعریف جامعی ارائه می‌دهد.

  • فشار در اندیکاتور بولینگر: فشار مفهوم اصلی اندیکاتور باندهای بولینگر است. هنگامی که نوارها به هم نزدیک می‌شوند و میانگین متحرک را احاطه می‌کنند، فشار نامیده می‌شود. ناحیه فشار، یک دوره کم نوسان را نشان می‌دهد و توسط معامله‌گران به‌عنوان نشانه مهم افزایش نوسانات در آینده و فرصت‌های معاملاتی احتمالی زیرنظر گرفته می‌شود.

همچنین، هرچه باندها از هم فاصله بیشتری داشته‌باشند، نوسان قیمت در یک طرف بازار (صعودی یا نزولی) بیشتر می‌شود. هرچند باندها نشان نمی‌دهند که چه زمانی تغییر ممکن است رخ دهد یا قیمت در کدام جهت حرکت کند، اما خروج از ناحیه فشار، قیمت را به یکی از جهات صعودی یا نزولی می‌کشاند و فرصت معاملاتی فراهم می‌کند. معامله‌گران حرفه‌ای از ناحیه‌های فشار در اندیکاتور بولینگر باند برای شناسایی حرکت بعدی بازار و نقاط معاملاتی مناسب استفاده می‌کنند.

  • شکست‌ها در اندیکاتور بولینگر: تقریباً 90٪ از نوسانات قیمت بین دو باند بالایی و پایینی بولینگر رخ می‌دهد. هر شکست در بالا یا پایین باندها قابل توجه است، اما یک سیگنال معاملاتی نیست و بسیاری از سرمایه‌گذاران به اشتباه فکر می‌کنند که وقتی قیمت به یکی از باندها می‌رسد یا از آن فراتر می‌رود، سیگنال خرید یا فروش است. شکست‌ها هیچ سرنخی از جهت و میزان حرکت قیمت در آینده ارائه نمی‌دهند و صرفا فاصله قیمت از میانگین متحرک را محاسبه می‌کنند. برای آن‌که یک شکست در اندیکاتور بولینگر تبدیل به یک سیگنال معاملاتی شود، باید این شکست توسط شاخص‌ها یا ابزارهایی مثل خطوط روند تایید شوند.

نحوه فعال‌سازی اندیکاتور بولینگر باند

برای استفاده از اندیکاتور بولینگر باند، باید آن را در چارت فعال کنید. برای این کار واژه Bollinger Bands را در قسمت جستجوی اندیکاتورها بنویسید. روی این اندیکاتور در قسمت نتایج دوبار کلیک کنید تا در چارت ظاهر شود. برای آن‌که این اندیکاتور را مطابق با استراتژی معاملاتی خود سفارشی‌سازی کنید، در چارت روی آن دوبار کلیک کنید. بهترین مقدار طول دوره برای این شاخص 20 است، اما شما می‌توانید این عدد را تغییر دهید. همچنین در قسمت StdDev میزان انحراف را افزایش یا کاهش دهید. به‌صورت پیش‌فرض این پارامتر روی 2 قرار دارد.

برای استفاده از اندیکاتور بولینگر باند، باید آن را در چارت فعال کنید.
برای استفاده از اندیکاتور بولینگر باند، باید آن را در چارت فعال کنید.

نحوه استفاده از اندیکاتور بولینگر باند

معمولا نوارهای بالایی و پایینی باندهای بولینگر انحراف استاندارد 2 از میانگین متحرک ساده 20 روزه را دارند و این انحراف می‌تواند در استفاده از این شاخص به ما کمک کند. هنگامی که قیمت به‌طور مرتب باند بالایی بولینگر را لمس می‌کند، هشدار خرید بیش‌ازحد است. اگر قیمت به‌طور مداوم باند پایین را لمس کند، یک هشدار فروش بیش‌ازحد محسوب می‌شود. این داده‌ها به‌تنهایی سیگنال معاملاتی به حساب نمی‌آیند، اما ترکیب آن‌ها با شاخص‌ها و ابزارهای دیگر می‌تواند به ما در معاملات کمک کند.

معامله‌گران باتجربه، اغلب باندهای بولینگر را همراه با شاخص قدرت نسبی (RSI) و همچنین شاخص پهنای باند (BandWidth)، استفاده می‌کنند. این معامله‌گران با ترکیب اندیکاتور پهنای باند و ناحیه فشار در بولینگر، میزان حرکت قیمت در آینده را پیش‌بینی می‌کنند. از آن‌جایی‌که باندهای Bollinger دارای دو انحراف +/- در اطراف یک SMA هستند، باید انتظار داشته‌باشیم که تقریباً 95٪ مواقع، این پیش‌بینی از عملکرد قیمت درست باشد، زیرا قیمت در درون این باندها بالا و پایین می‌رود.

استراتژی خریدوفروش بیش‌ازحد در اندیکاتور بولینگر باند

یک رویکرد رایج برای استفاده از اندیکاتور بولینگر باند، شناسایی شرایط بازار اشباع خریدوفروش است. هنگامی که قیمت یک دارایی به زیر باند پایین بولینگر می‌رسد، قیمت‌ها شاید بیش‌ازحد کاهش‌یافته و به‌دنبال یک جهش بازگشتی هستند. از سوی دیگر، زمانی که قیمت به بالای باند بالایی بولینگر می‌رود، ممکن است بازار از خرید اشباع شود و قیمت برگردد. استفاده از باندها به‌عنوان شاخص‌های بیش‌ خرید یا بیش فروش برمفهوم بازگشت میانگین قیمت متکی است. با بازگشت میانگین قیمت فرض می‌شود که اگر قیمت به‌طور قابل‌توجهی از میانگین انحراف داشته‌باشد، در نهایت به قیمت میانگین برمی‌گردد.

در بازارهای رنج و دارای سقف و کف مشخص، استراتژی‌های بازگشت میانگین (بازگشت قیمت از مناطق اشباع) می‌توانند به خوبی کار کنند، زیرا قیمت‌ها بین دو باند مانند یک توپ جهنده حرکت می‌کنند. با این‌حال، اندیکاتور باندهای بولینگر همیشه سیگنال‌های خریدوفروش دقیقی ارائه نمی‌دهد. برای مثال، در طول یک روند قوی، معامله‌گر با خطر قرارگرفتن در معاملات اشتباه مواجه می‌شود، زیرا قیمت در این اندیکاتور خیلی زود به نقاط اشباع می‌رسد، ولی همیشه این نقاط قیمت را معکوس نمی‌کنند.

برای کمک به رفع این مشکل، معامله‌گر باید به‌جهت کلی روند قیمت نگاه کند و سپس فقط، مطابق سیگنالی وارد معامله شود که با روند همسو است. به‌عنوان مثال، اگر روند نزولی است، تنها زمانی که باند بالایی لمس شده است، وارد معامله فروش شود. درجایی‌که روند صعودی است، معامله‌گر می‌تواند با لمس باند پایینی توسط قیمت وارد معاملات خرید شود.

یک رویکرد رایج برای استفاده از اندیکاتور بولینگر باند، شناسایی شرایط بازار اشباع خریدوفروش است.
یک رویکرد رایج برای استفاده از اندیکاتور بولینگر باند، شناسایی شرایط بازار اشباع خریدوفروش است.

استراتژی بولینگر باند اضافه

رویکرد دیگر در استفاده از اندیکاتور بولینگر باند اینکه در باندهای بولینگر، یک خط میانگین متحرک (SMA) وجود دارد که قیمت به آن و باندهای بالا و پایین واکنش نشان می‌دهد. معامله‌گران با توجه به محدوده نوسان قیمت در وسط باندهای بولینگر صعودی به‌طور مداوم سعی می‌کنند در کف قیمت بخرند و در سقف قیمتی بفروشند. اما این خریدوفروش همیشه منجربه سود نمی‌شود. برای مثال، درجایی‌که اشباع خرید ظاهر می‌شود، معامله‌گر وارد معامله فروش می‌شود، ولی روند صعودی همچنان ادامه دارد. در چنین حالتی حدضرر معامله‌گر لمس می‌شود.

استراتژی بولینگر باند اضافه، کمک می‌کند تا روند قیمت راحت‌تر شناسایی شود و جلوی ضرر معامله‌گران را بگیرد. برای این کار به‌جای یک اندیکاتور از 2 اندیکاتور بولینگر روی چارت استفاده می‌شود. یکی از این اندیکاتورها روی دوره پیش‌فرض 20 و دیگری روی 10 قرار می‌گیرد. سپس از قسمت شمایل (Style) باندهای بالایی و پایینی اندیکاتور با طول دوره 10 را حذف می‌کنیم. با این کار فقط اندیکاتور میانگین متحرک 10 روزه روی چارت باقی می‌ماند که به‌دلیل کم‌بودن دوره میانگین، به قیمت نزدیک‌تر است. این نزدیکی به قیمت ما را از تغییرات قیمت زودترآگاه می‌کند و اگر شکست قیمتی نزدیک باشد، زودتر از معامله خارج می‌شویم.

استفاده از اندیکاتور بولینگر باند دوگانه برای سنجش روندها، میزان خطای ما را کاهش می‌دهد. در واقع، بولینگر انحراف را اندازه‌گیری می‌کند، به‌همین دلیل استفاده از دو مجموعه Bollinger Bands با پارامتر «انحراف استاندارد» و دیگری با تنظیمات معمولی «انحراف سفارشی»، کمک می‌کند تا قیمت را درون بولینگر باند راحت‌تر ارزیابی کنیم. این استراتژی را اگر با شاخص قدرت نسبی (RSI) ترکیب کنید، در معاملات خود شانس بیشتری برای موفقیت دارید.

استفاده از اندیکاتور بولینگر باند دوگانه برای سنجش روندها، میزان خطای ما را کاهش می‌دهد.
استفاده از اندیکاتور بولینگر باند دوگانه برای سنجش روندها، میزان خطای ما را کاهش می‌دهد.

استراتژی معاملات صعودی با استفاده از اندیکاتور بولینگر باند

باندهای بولینگر را می‌توان برای تعیین میزان افزایش قیمت دارایی و زمان معکوس‌شدن یا از دست‌دادن قدرت آن استفاده کرد. اگر یک روند صعودی به اندازه کافی قوی باشد، به‌طور منظم به باند بالایی خواهد رسید. یک روند صعودی که به باند بالایی می‌رسد نشان‌دهنده سهام درحال افزایش است و معامله‌گران می‌توانند از این فرصت برای خرید استفاده کنند. اگر قیمت در روندهای صعودی، اصلاح کند و به باند میانی برسد و دوباره به باند بالایی برگردد، نشان‌دهنده قدرت زیاد خریداران است. به‌طورکلی، یک قیمت در روند صعودی نباید باند پایین را لمس کند و اگر این اتفاق افتاد، هشداری برای معکوس‌شدن یا از دست‌دادن قدرت روند قیمت است.

بیشتر معامله‌گران تکنیکال قصد دارند از روندهای صعودی قوی قبل از معکوس‌شدن قیمت سود ببرند. هنگامی که قیمت سهام نتواند به اوج جدیدی برسد، معامله‌گران تمایل دارند دارایی را در این نقطه بفروشند تا از متحمل‌شدن زیان ناشی از بازگشت روند جلوگیری کنند. معامله‌گران حرفه‌ای، رفتار یک روند صعودی را برای این‌که بدانند چه زمانی قوی یا ضعیف است، با استفاده از اندیکاتور بولینگر باند بررسی می‌کنند.

استراتژی معاملات نزولی با استفاده از اندیکاتور بولینگر باند

از باندهای بولینگر می‌توان برای تعیین میزان سقوط یک دارایی و زمان بازگشت بالقوه به روند صعودی استفاده کرد. در یک روند نزولی قوی، قیمت در امتداد باند پایین حرکت خواهد کرد و این نشان می‌دهد که فعالیت فروشندگان همچنان قوی است. اما اگر قیمت نتواند به‌طورمداوم باند پایینی بولینگر را لمس کند یا در امتداد باند پایین حرکت کند، نشانه‌ای از این است که روند نزولی ممکن است شتاب خود را از دست بدهد.

هنگامی که قیمت اصلاح می‌کند و به زیر باند میانی می‌رسد، سپس به باند پایین باز می‌گردد، این نشانه قدرت روند نزولی و حضور فروشندگان است. در یک روند نزولی، قیمت‌ها نباید به باند بالایی برسند، زیرا این نشان می‌دهد که روند ممکن است معکوس یا کند شود.

بسیاری از معامله‌گران از معامله در طول روندهای نزولی اجتناب می‌کنند، به غیر از کسانی که به‌دنبال فرصتی برای خرید در قیمت‌های پایین‌تر هستند. روند نزولی می‌تواند برای مدت‌کوتاه یا طولانی ادامه یابد. روندهای طولانی نزولی معامله‌گران را خسته می‌کند و اگر برای این دوره استراتژی مناسبی نداشته‌باشید، بهتر است بازار را برای مدتی رها کنید. بررسی نمودار قیمت و باندهای بولینگر کمک می‌کنند تا بتوانید نقاط بازگشت قیمت را شناسایی کنید. برای روندهای طولانی بهتر است این شاخص در تایم فریم روزانه، هفتگی یا ماهانه بررسی شود.

بررسی نمودار قیمت و باندهای بولینگر کمک می‌کنند تا بتوانید نقاط بازگشت قیمت را شناسایی کنید.
بررسی نمودار قیمت و باندهای بولینگر کمک می‌کنند تا بتوانید نقاط بازگشت قیمت را شناسایی کنید.

محدودیت‌های اندیکاتور باندهای بولینگر

اگرچه باندهای بولینگر ابزارهای مفیدی برای معامله‌گران فنی محسوب می‌شوند، اما چند محدودیت وجود دارد که معامله‌گران باید آن‌ها در نظر بگیرند. یکی از این محدودیت‌ها این است که شاخص باندهای بولینگر عمدتاً واکنشی هستند و پیش‌بینی‌کننده نیستند. این باندها به تغییرات در حرکات قیمت، در روند صعودی یا نزولی واکنش نشان می‌دهند، اما آینده قیمت‌ها را پیش‌بینی نمی‌کنند.

به‌عبارت دیگر، مانند اکثر اندیکاتورهای فنی، باندهای بولینگر یک اندیکاتور عقب‌مانده از قیمت به حساب می‌آید. عقب‌ماندگی شاخص بولینگر باند به این دلیل است که براساس یک میانگین متحرک ساده (SMA) داده‌ها را بررسی می‌کند. اگرچه استفاده از اندیکاتور بولینگر باند به معامله‌گران در شناسایی روندهای قیمتی کمک می‌کند، اما از این ابزار به‌تنهایی برای پیش‌بینی قیمت نمی‌توان استفاده کرد.

یکی‌دیگر از محدودیت‌های Bollinger Bands این است که تنظیمات استاندارد آن، برای همه معامله‌گران کاربرد ندارد. معامله‌گران باید مطابق با استراتژی معاملاتی خود در دوره‌های مختلف روزانه، هفتگی یا ساعتی، تنظیماتی مناسب خود را برای این شاخص پیدا کنند. همان‌طوری‌که اثربخشی Bollinger Bands از بازاری به بازار دیگر متفاوت است، از معامله‌گری به معامله‌گر دیگر نیز تفاوت دارد.

اندیکاتور بولینگر باند یک سیستم معاملاتی مستقل نیست، بلکه فقط یک شاخص طراحی شده است تا اطلاعاتی در مورد نوسانات قیمت به معامله‌گران ارائه دهد. توسعه‌دهنده این اندیکاتور پیشنهاد می‌دهد که در کنار بولینگر باند، از دو یا سه شاخص دیگر استفاده کنید. برخی از این تکنیک‌های فنی شامل واگرایی و همگرایی، میانگین متحرک (MACD)، حجم (Volume) در تعادل و شاخص قدرت نسبی (RSI) است.

اندیکاتور بولینگر باند، یک شاخص طراحی شده است تا اطلاعاتی در مورد نوسانات قیمت به معامله‌گران ارائه دهد.
اندیکاتور بولینگر باند، یک شاخص طراحی شده است تا اطلاعاتی در مورد نوسانات قیمت به معامله‌گران ارائه دهد.

Bollinger Bands یا اندیکاتور باندهای بولینگر یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر در دهه 1980 برای معاملات سهام توسعه پیدا کرد. باندها شامل یک شاخص نوسانی برای بررسی نقاط بالا و پایین قیمت نسبی اوراق بهادار هستند. نوسانات قیمت در این اندیکاتور با استفاده از انحراف استاندارد اندازه‌گیری می‌شوند تا نقاط اشباع خریدوفروش در نمودار مشخص شود.

باندهای بولینگر درصورت افزایش قیمت گسترده می‌شوند و با کاهش قیمت باریک می‌شوند. با توجه به ماهیت پویایی این شاخص، می‌توان از آن در معاملات انواع اوراق بهادار، ارزهای دیجیتال و سایر بازارهای مالی استفاده کرد. هرچند این اندیکاتور برای شناسایی روند عالی است، اما نباید از آن به تنهایی در تایید سیگنال‌ها استفاده شود. بهتر است در کنار این شاخص از شاخص‌های حجم و قدرت نسبی نیز هم‌زمان استفاده شود. به‌طورکلی استفاده از اندیکاتور بولینگر باند این مزیت را دارد که نوسان قیمت در مناطق خریدوفروش بیش‌ازحد می‌تواند نقاط شکست قیمت و ورود به معاملات را مشخص کند.

مجموعه مالی اپوفایننس بهترین پلتفرم معاملاتی به زبان فارسی است که امکانات زیادی دارد. با ثبت‌نام در این بروکر می‌توانید تمامی سهام‌های بین‌المللی، کالاها، ارزهای دیجیتال و خرید وفروش در بازار جهانی فارکس را تجربه کنید. از خدمات دیگر این کارگزاری امکان سوشال ترید و کپی ترید با امنیت و شفافیت بالا است.

منبع +++

از اندیکاتور بولینگر باند در چه روندهایی می‌توان استفاده کرد؟

استفاده از اندیکاتور بولینگر باند فقط مختص روندهای صعودی یا نزولی نیست. از این ابزار فنی نه‌تنها معامله‌گران روند بهره‌برداری می‌کنند، بلکه برای معامله‌گرانی که دوست دارند از فرسودگی روند یا معکوس‌شدن قیمت نیز سود ببرند، کاربرد دارد. در واقع جهت قیمت مهم نیست، بلکه شناسایی آن مهم است. با استفاده از باندهای بولینگر در هر جهت از بازار، زمانی که تغییر جهت شناسایی شود می‌توانید وارد معاملات خرید یا فروش شوید. نکته مهم در استفاده از این اندیکاتور ترکیب آن با ابزارهای دیگر معامله‌گری برای موفقیت بیشتر معاملات است.

در اندیکاتور بولینگر باند دوگانه، چه زمانی باید از معامله خرید خارج شد؟

در مورد نقطه خروج از معامله، پاسخ برای هر معامله‌گر متفاوت است، اما یک احتمال معقول این است که اگر کندل قیمتی در نمودارهای کندل صعودی، قرمز شود و بیش از 75 درصد بدنه آن زیر «منطقه خرید» باشد، باید آن معامله را بست. با استفاده از قانون 75 درصد، در آن نقطه، قیمت به وضوح از روند خارج شده است و این خروج هشداری برای تغییر روند محسوب می‌شود. در روند نزولی نیز اگر کندل قیمتی در نمودار نزولی، سبز شود و بیش از 75 درصد بدنه آن بالای «منطقه فروش» باشد، معامله فروش خود را باید ببندیم.

تفاوت باندهای بولینگر و کانال‌های کلتنر چیست؟

Bollinger Bands و کانال‌های کلتنر شاخص‌های متفاوت، اما مشابه هستند. اندیکاتور بولینگر باند از انحراف استاندارد و میانگین متحرک قیمت برای محاسبات زیربنایی استفاده می‌کند، در حالی که کانال‌های کلتنر از میانگین محدوده واقعی (ATR) استفاده می‌کنند که معیاری از نوسانات براساس دامنه معاملات در اوراق بهادار است. بااین‌حال هیچ کدام از این دو شاخص نسبت به یکدیگر برتری ندارند. ازآن‌جایی‌که کانال‌های Keltner از میانگین محدوده واقعی به‌جای انحراف استاندارد استفاده می‌کنند، سیگنال‌های خریدوفروش بیشتر در کانال‌های کلتنر نسبت به زمانی که از بولینگر استفاده می‌شود، وجود دارد.

شاخص MFI یک اندیکاتور تحلیل فنی در بازارهای مالی است که برای اندازه‌گیری قدرت روند و بازگشت احتمالی قیمت یک سهم استفاده می‌شود. این شاخص، داده‌هایی از ورود و خروج پول به یک دارایی معین را ارائه می‌دهد. MFI داده‌های حجم معاملات و قیمت را به‌صورت یکپارچه ارزیابی می‌کند تا نقاط اشباع خریدوفروش مشخص شود. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران می‌توانند با نظارت بر این اندیکاتور اطلاعات زیادی در مورد احساسات بازار و تغییرات احتمالی در روندها کسب کنند. این داده‌ها در معاملات آتی معامله‌گران، سیگنال‌های خریدوفروش به حساب می‌آیند. در ادامه خواهیم گفت که اندیکاتور MFI چیست و چه کاربردی دارد.

سوشیال ترید، یکی از بهترین امکانات بروکر اپوفایننس است. این بروکر به‌عنوان بهترین بروکر برای ایرانیان، با ارائه خدمات کپی ترید و سوشال ترید، به معامله‌گران کم‌تجربه و تازه‌وارد کمک می‌کند تا بتوانند مانند معامله‌گران حرفه‌ای در بازارهای مالی فعالیت کنند. مجموعه اپوفایننس خدمات سوشال ترید را در تمام بازارهای مالی از جمله فارکس، ارزهای دیجیتال، سهام‌های بین‌المللی و خریدوفروش کالاها ارائه می‌دهد.

اندیکاتور MFI چیست؟

شاخص جریان پول یا Money Flow Index که اختصارا به آن MFI می‌گویند، یک اندیکاتور مبتنی بر شناسایی جریان پول است. این ایده بیان می‌کند که افزایش جریان پول مثبت در یک دوره معین نشان‌دهنده فشار خرید یک سهم است، در حالی‌که افزایش جریان پول منفی در همان دوره می‌تواند نشان‌دهنده فشار فروش در آن سهم باشد. شاخص MFI از حجم پول واردشده و خارج‌شده در معاملات با ضریب قیمت به دست می‌آید. این شاخص نشان می‌دهد که نقاط اشباع در نمودار کجا هستند و سیگنال‌های معاملاتی را نسبت به این نقاط اشباع صادر می‌کند. معامله‌گران با مشخص‌شدن این نقاط نسبت به موقعیت معاملاتی خود تصمیم‌گیری می‌کنند.

اگر یک سهم بیش‌ازحد خرید شود، شاخص MFI محدوده بالای 80 را نشان می‌دهد، پس بازار مستلزم اصلاح است. از طرف دیگر، اگر اندیکاتور MFI در زیر محدوده 20 باشد، به این معنی است که دارایی در منطقه اشباع فروش قرار دارد و به احتمال زیاد روند معکوس می‌شود. پس این اندیکاتور در محدوده 0 تا 100 نوسان می‌کند و حرکت آن به بالای منطقه 80 نشان از اشباع خرید یک سهم و نفوذ این شاخص به زیر منطقه 20 نشان‌دهنده اشباع فروش آن سهم است.

شاخص MFI به‌واسطه Gene Quong و Avrum Soudack ساخته شده است. برای آن‌که بتوانید از این شاخص به‌درستی استفاده کنید، بهتر است آن را با سایر تکنیک‌های معامله‌گری و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ترکیب کنید تا سیگنال‌های معاملاتی بهتری ارائه دهد. برای درک بهتر شاخص جریان پول (MFI)، در ادامه فرمول محاسباتی آن را بررسی می‌کنیم.

شاخص جریان پول یا MFI، یک اندیکاتور مبتنی بر شناسایی جریان پول است.
شاخص جریان پول یا MFI، یک اندیکاتور مبتنی بر شناسایی جریان پول است.

فرمول شاخص جریان پول (MFI)

برای استفاده از شاخص جریان پول، دانستن فرمول محاسباتی آن برای معامله‌گران ضروری نیست، اما می‌تواند به درک بهتر نحوه کار این شاخص کمک کند. فرمول محاسباتی شاخص جریان پول از سه بخش مهم «قیمت معمولی برای یک دوره»، «جریان پول خام» و «نسبت پول» تشکیل می‌شود. در زیر نحوه محاسبه هرکدام را به‌صورت مجزا و سپس در فرمول اصلی  بیان می‌کنیم.

  • قیمت معمولی (Typical Price):

Typical Price = (High + Low + Close) / 3

قیمت معمولی = (بالاترین قیمت + پایین‌ترین قیمت + قیمت نهایی یا بسته‌شدن) / 3

  • جریان پول خام (Raw Money Flow):

Raw Money Flow = Typical Price x Volume

جریان پول خام = قیمت معمولی x حجم

  • جریان پول مثبت (Positive Money Flow) و جریان پول منفی (Negative Money Flow):

جریان پول مثبت = مجموع جریان پول خام در روزهایی که قیمت معمولی بالاتر از قیمت معمولی روز قبل است.

جریان پول منفی = مجموع جریان پول خام در روزهایی که قیمت معمولی کمتر از قیمت معمولی روز قبل است.

  • نسبت پول (Money Ratio):

Money Ratio = Positive Money Flow / Negative Money Flow

نسبت پول = جریان پول مثبت / جریان پول منفی

  • شاخص جریان پول (MFI): شاخص MFI پس از ارزیابی نتایج حاصل از فرمول‌های ذکرشده در بالا محاسبه می‌شود.

MFI = 100 – (100 / (1 + Money Ratio))

MFI = 100 – (100 / (1 + نسبت پول))

فرمول محاسباتی MFI از سه بخش مهم «قیمت معمولی برای یک دوره»، «جریان پول خام» و «نسبت پول» تشکیل می‌شود.
فرمول محاسباتی MFI از سه بخش مهم «قیمت معمولی برای یک دوره»، «جریان پول خام» و «نسبت پول» تشکیل می‌شود.

MFI یک شاخص ارزشمند است که قدرت و جهت پول‌های ورودی و خروجی به یک سهام را ارزیابی می‌کند. اندیکاتور MFI با استفاده از چهار فرمول به‌دست می‌آید که در زیر به‌صورت مختصر توضیح می‌دهیم.

  • «قیمت معمولی»، میانگین سه قیمت بالاترین، پایین‌ترین و قیمت بسته‌شدن کندل برای یک دوره معین است. این قیمت، نشان‌دهنده میانگین قیمتی است که یک سهم در آن دوره ثبت می‌کند.
  • «جریان پول خام» حاصل‌ضرب قیمت معمولی و حجم کلی معاملات برای یک دوره معین است. این جریان پول خام نیز نشان‌دهنده مقدار پولی است که به یک سهم وارد یا از آن خارج می‌شود.
  • «نسبت پول» جریان‌های پولی مثبت و منفی را در طول دوره‌های از پیش تعیین‌شده مقایسه می‌کند. این نسبت جهت و قدرت جریان پول را نشان می‌دهد.
  • برای محاسبه «شاخص جریان پول (MFI)»، نسبت پول در مقیاس 0 تا 100 برای ایجاد شاخص جریان پول استفاده می‌شود. این محاسبه میزان قدرت حرکت قیمت و بازگشت‌های احتمالی روند را نشان می‌دهد.

با توجه به توضیحات بالا، شاخص MFI به‌طورکلی یک نوسانگر در مقیاس 0 تا 100 برای مشخص‌کردن حجم ورودی و خروجی پول در یک سهام است تا معامله‌گران را به معاملات خریدوفروش ترغیب کند. درواقع ورود پول می‌تواند قیمت یک سهام را افزایش و خروج آن باعث کاهش ارزش آن سهم شود. این داده‌ها در نقاط اشباع خریدوفروش سیگنال‌های معاملاتی مناسبی هستند.

شاخص MFI به‌طورکلی یک نوسانگر در مقیاس 0 تا 100 برای مشخص‌کردن حجم ورودی و خروجی پول در یک سهام است.
شاخص MFI به‌طورکلی یک نوسانگر در مقیاس 0 تا 100 برای مشخص‌کردن حجم ورودی و خروجی پول در یک سهام است.

کاربردهای اندیکاتور MFI

شاخص جریان پول 5 کاربرد اساسی در تحلیل تکنیکال دارد، اما مهم‌ترین کاربرد آن شناسایی واگرایی‌ها است. در ادامه هرکدام از این کاربردها را معرفی می‌کنیم.

  • تایید روند: اندیکاتور MFI برای تایید قدرت و پایداری حرکت روند کاربرد دارد. هنگامی که این شاخص همگام با روند غالب است یک حرکت سالم و قوی را در بازار نشان می‌دهد. واگرایی بین شاخص جریان پول و روند قیمت نیز به‌عنوان یک هشدار معکوس‌شدن احتمالی روند استفاده می‌شود.
  • تشخیص واگرایی: شاخص MFI به معامله‌گران در تشخیص واگرایی‌ها کمک می‌کند. معامله‌گران با بررسی تغییرات در مناطق اشباع خریدوفروش شاخص MFI، تغییر روند احتمالی را تشخیص می‌دهند. واگرایی‌های این شاخص با نمودار قیمت، به‌عنوان اولین علائم هشداردهنده تغییر در احساسات بازار و نقاط برگشت احتمالی برای روندها به‌حساب می‌آیند.
  • تایید سیگنال‌های معاملاتی: شاخص جریان پول به‌عنوان فیلتری برای سیگنال‌های معاملاتی تولیدشده توسط سایر اندیکاتورها عمل می‌کند. معامله‌گران پس از دریافت یک سیگنال خرید از یک تکنیک معاملاتی، آن را با موقعیت اشباع خرید در اندیکاتور MFI بررسی می‌کنند و مطابق آن وارد معامله می‌شوند یا حدضرر خود را مشخص می‌کنند. قرارگرفتن شاخص MFI در ناحیه 20 به موقعیت‌های فروش بیش‌ازحد اشاره می‌کند که سیگنال خرید ایجاد می‌شود. در ناحیه 20 شاخص MFI، معمولا باید وارد معاملات خرید شوید و در مناطق بالاتر از 80 به فکر معاملات فروش باشید.
  • بررسی قدرت روند بازار: شاخص MFI با نشان‌دادن شدت خریدوفروش در بازار، قدرت یا ضعف کلی روند قیمت یک سهام را ارزیابی می‌کنند. حرکت خط شاخص MFI به سمت پایین نشان‌دهنده فشار فروش است، درحالی‌که حرکت این خط به سمت بالا فشار خرید را نشان می‌دهد.
  • مقایسه جریان پول سهام: نقاط قوت یا ضعف نسبی یک سهم با سهام‌های دیگر توسط MFI مشخص می‌شود. معامله‌گران با اندیکاتور MFI معاملات خود را بر روی سهام‌های مختلف اولویت‌بندی می‌کنند، زیرا جریان پول قوی و ضعیف نشان‌دهنده حرکت‌های بزرگ در بازار است و هر بازاری که حجم بیشتری دارد، میزان تغییرات بیشتری را تجربه می‌کند.

به‌دلیل همین کاربردها، شاخص MFI به‌طورگسترده توسط معامله‌گران و سرمایه‌گذاران برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته معامله‌گران حرفه‌ای شاخص جریان پول را به‌تنهایی در تصمیمات معاملاتی مدنظر قرار نمی‌دهند و سایر اندیکاتورها را نیز با آن ترکیب می‌کنند.

شاخص MFI به‌طورگسترده توسط معامله‌گران و سرمایه‌گذاران برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
شاخص MFI به‌طورگسترده توسط معامله‌گران و سرمایه‌گذاران برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نحوه استفاده از اندیکاتور MFI

استفاده از شاخص MFI در میان معامله‌گران به‌عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی محسوب می‌شود. این اندیکاتور در درجه اول برای سنجش قدرت و پایداری حرکات قیمت در بازار با بررسی حجم و عملکرد قیمت استفاده می‌شود. معامله‌گران در تشخیص بازگشت‌های احتمالی قیمت، موقعیت‌های بیش‌ازحد خرید یا فروش بیش‌ازحد و اختلاف قیمت و حجم از این شاخص کمک می‌گیرند.

معامله‌گرانی که اغلب از اندیکاتورها استفاده می‌کنند و به استراتژی تحلیل تکنیکال پایبند هستند، اغلب اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک (MA)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و MACD (واگرایی میانگین متحرک همگرایی) را با اندیکاتور MFI ترکیب می‌کنند. این معامله‌گران قبل از تصمیم‌گیری در مورد ورود به معاملات، سیگنال‌های معاملاتی را توسط تعدادی از اندیکاتورها از جمله شاخص جریان پول بررسی می‌کنند.

اندیکاتور MFI در درجه اول برای سنجش قدرت و پایداری حرکات قیمت در بازار با بررسی حجم و عملکرد قیمت استفاده می‌شود.
اندیکاتور MFI در درجه اول برای سنجش قدرت و پایداری حرکات قیمت در بازار با بررسی حجم و عملکرد قیمت استفاده می‌شود.

شاخص MFI در معاملات روزانه، برای شناسایی فرصت‌های خریدوفروش در طول یک دوره معاملاتی کاربرد دارد. استفاده از شاخص (MFI) در معاملات روزانه 8 مرحله دارد.

محدودیت‌های اندیکاتور MFI

  • اصول شاخص MFI را بشناسید: اصول و فرمول محاسباتی در اندیکاتور MFI را همان‌طوری که در بالا توضیح داده شد، بیاموزید. درک کنید که MFI درواقع حرکات ورود و خروج پول را با داده‌های قیمت و حجم مبادلات ارزیابی می‌کند.
  • چارچوب زمانی برای معاملات خود را تعیین کنید: تایم‌فریم معاملاتی خود را انتخاب کنید که برای استراتژی شما مناسب است. شاخص MFI در سایر زمان‌ها مانند نمودارهای 5 دقیقه‌ای، 15 دقیقه‌ای یا حتی 1 ساعته هم قابل اعمال است، پس انتخاب بازه زمانی مناسب کاملا به سبک و استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد.
  • سطوح اشباع خریدوفروش را شناسایی کنید: می‌توانید سطوح خریدوفروش بیش‌ازحد در شاخص MFI را متناسب با سبک معاملاتی خود انتخاب کنید. در شاخص MFI مناطق بالای محدوده 80 معمولاً به‌عنوان مناطق اشباع خرید درنظر گرفته می‌شوند، درحالی‌که مناطق پایین محدوده 20 معمولاً به‌عنوان مناطق فروش بیش‌ازحد به‌حساب می‌آیند. شما می‌توانید به‌جای محدوده 80، محدوده 90 را به‌عنوان منطقه اشباع خرید و محدوده 10 را به‌عنوان منطقه اشباع فروش در نظر بگیرید.
  • به‌دنبال واگرایی‌ها باشید: به‌دنبال تفاوت حرکت بین شاخص MFI و روند قیمت باشید. زمانی که قیمت درحال ثبت کف‌های پایین‌تر است اما اندیکاتور MFI کف‌های بالاتری را ثبت می‌کند، این یک واگرایی صعودی است که فرصت خرید احتمالی محسوب می‌شود. از طرف دیگر، واگرایی نزولی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت درحال ثبت سقف‌های جدید است، اما شاخص MFI سقف‌های پایین‌تری ثبت می‌کند و فرصت‌های فروش احتمالی را نشان می‌دهد.
  • تجزیه و تحلیل حجم: برای تأیید سیگنال‌های معاملاتی، داده‌های شاخص MFI را با تجزیه و تحلیل حجم (Volume) ترکیب کنید. حجم قوی در شاخص جریان پول، از نشانه‌های صعود یا نزول است و ورود یا خروج آن می‌تواند سیگنال‌های معاملاتی را تایید کند.
  • شناسایی نقاط ورود و خروج: بر‌اساس داده‌های شاخص MFI و سایر اندیکاتورها، در مورد نقاط ورود و خروج برای معاملات خود تصمیم بگیرید. زمانی که شاخص MFI در محدوده فروش بیش‌ازحد قرار دارد، به بازکردن یک معامله خرید فکر کنید. زمانی که این شاخص به بالای سطح خرید بیش‌ازحد می‌رسد، به بازکردن یک موقعیت فروش فکر کنید که نشان‌دهنده آغاز روند نزولی است.
  • ریسک خود را مدیریت کنید: استراتژی مدیریت ریسک برای محافظت از سرمایه خود داشته باشید. قراردادن حدضرر یا استفاده از دکمه توقف معامله از نکات اساسی مدیریت ریسک هستند.
  • تمرین و اصلاح استراتژی: استراتژی معاملات روزانه مبتنی بر شاخص MFI را در یک محیط معاملاتی شبیه‌سازی‌شده یا روی کاغذ قبل از اجرای آن با پول واقعی آزمایش کنید. معاملات و استراتژی خود را نظارت و ارزیابی کنید و درصورت لزوم آن را اصلاح کنید.

با این 8 قدم می‌توانید از شاخص جریان پول (MFI) برای معاملات روزانه استفاده کنید و پس از درک و اصلاح اشتباهات استراتژی خود، وارد معاملات واقعی شوید.

 زمانی که شاخص MFI در محدوده فروش بیش‌ازحد قرار دارد، به بازکردن یک معامله خرید فکر کنید.
زمانی که شاخص MFI در محدوده فروش بیش‌ازحد قرار دارد، به بازکردن یک معامله خرید فکر کنید.

شاخص جریان پول (MFI) یک شاخص فنی محبوب است که در بازارهای مالی برای اندازه‌گیری قدرت و جهت جریان پول استفاده می‌شود، اما دارای شش محدودیت است که معامله‌گران باید به آن‌ها توجه کنند.

  • صدور سیگنال‌های اشتباه: شاخصMFI کامل نیست و می‌تواند مانند هر اندیکاتور دیگری، سیگنال‌های اشتباهی تولید کند. احساسات واقعی فعالان بازار همیشه در قیمت و حجم منعکس نمی‌شود و چون در شاخص جریان پول همیشه آمار حجم و قیمت بازار ارزیابی می‌شود، طبیعتا سیگنال‌های کذب نیز تولید می‌کند.
  • اندیکاتور تاخیری: شاخص MFI به داده‌های قیمت و حجمی واکنش نشان می‌دهد که قبلاً اتفاق افتاده است، از این رو یک اندیکاتور عقب‌ماندگی یا تاخیری به حساب می‌آید. این شاخص نمی‌تواند هشدارهای دقیقی برای تغییرات سریع بازار محسوب شود. به‌همین‌خاطر معامله‌گران نباید به تنهایی سیگنال‌های معاملاتی اندیکاتور MFI را ملاک معاملات خود قرار دهند.
  • حساسیت به بازه زمانی: یک بازه زمانی در محاسبات شاخص MFI معمولا 14 دوره است. حساسیت شاخص جریان پول تحت تأثیر طول دوره است و میزان کیفیت سیگنال‌های معاملاتی را تعیین می‌کند. زمان‌های طولانی‌تر سیگنال‌های دیرتری تولید می‌کنند که امکان معاملات سریع را ندارند. از طرفی دوره‌های کوتاه‌تر سیگنال‌های بیشتر اما اشتباه‌تری تولید می‌کنند که به ضرر معامله‌گران است.
  • ضعف در بازارهای بی‌روند: شاخص MFI در بازارهایی که دارای یک روند، چه صعودی یا نزولی هستند، بهتر عمل می‌کند. اما این شاخص در بازارهای بدون روند (Range)، سیگنال‌های متناقض یا غیرقابل اعتمادی را تولید می‌کند. معامله‌گران باید در چنین شرایطی از شاخص MFI با احتیاط استفاده کنند.
  • برای همه بازارهای مالی مناسب نیست: شاخص MFI اساساً برای استفاده در بازارهای سهام طراحی شده است. از این شاخص همچنین می‌توانید در سایر بازارهای مالی مانند ارز یا کالاها استفاده کنید، اما نتایج آن همیشه مطلوب نیست. این محدودیت به‌خاطر عدم همبستگی‌های حجم و قیمت در برخی بازارها است.
  • محدودیت ارزیابی: شاخص MFI داده‌های فشار خریدوفروش را ارزیابی می‌کند، اما سایر عناصری که بر پویایی بازار تأثیر می‌گذارند، مانند تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و احساسات معامله‌گران را در نظر نمی‌گیرد. البته هیچ اندیکاتوری به تنهایی نمی‌تواند پیش‌بینی‌های دقیق از بازار ارائه دهد تا تمام ریسک‌ها در معاملات را حذف کند. بنابراین معامله‌گران همیشه باید در استفاده از اندیکاتورها احتیاط کنند و سایر عوامل تاثیرگذار در معاملات را در نظر بگیرند.
شاخص MFI در بازارهایی که دارای یک روند، چه صعودی یا نزولی هستند، بهتر عمل می‌کند.
شاخص MFI در بازارهایی که دارای یک روند، چه صعودی یا نزولی هستند، بهتر عمل می‌کند.

ترکیب اندیکاتور MFI و شاخص RSI

MFI (شاخص جریان پول) و RSI (شاخص قدرت نسبی) با هم در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند. هر دو شاخص، اطلاعات ارزشمندی در مورد شرایط و احساسات بازار ارائه می‌دهند و استفاده از آن‌ها در یک ترکیب، اثربخشی استراتژی‌های معاملاتی را افزایش می‌دهد. در ادامه به مزایای ترکیب این دو شاخص اشاره می‌کنیم.

  • تایید سیگنال معاملاتی: هنگامی که شاخص‌های MFI و RSI سیگنالی را تایید می‌کنند، اعتماد به آن در معاملات افزایش می‌یابد. برای مثال اگر هر دو اندیکاتور، سیگنال حاکی از حضور قیمت در منطقه اشباع خرید را تایید کنند، درنظرگرفتن اصلاح یا برگشت قیمت احتمالی منطقی‌تر است.
  • شناسایی واگرایی‌ها: ترکیب اندیکاتورهای MFI و RSI در شناسایی واگرایی‌ها بسیار کارآمد است. واگرایی‌ها نشانه‌های هشداردهنده تغییر روند احتمالی محسوب می‌شوند و اگر MFI واگرایی را نشان دهد و RSI نیز آن را تأیید کند، احتمال تغییر در جهت قیمت تقویت می‌شود.
  • دیدگاه‌های مختلف: اندیکاتور MFI بر حجم و جریان پول تمرکز دارد، درحالی‌که شاخص RSI فقط بر تغییرات قیمت متمرکز است. معامله‌گران با در نظرگرفتن دیدگاه‌های متفاوت این دو شاخص، می‌توانند حرکات بازار را بهتر درک کنند. از یک طرف نقاط اشباع خریدوفروش و از طرف دیگر نوسانات قیمت باعث اصلاح بسیاری از سیگنال‌های اشتباه می‌شود.
  • افزایش مدیریت ریسک: ترکیب شاخص‌های MFI و RSI با ارائه اطلاعات تکمیلی به مدیریت ریسک کمک می‌کند. معامله‌گران با شناسایی سطوح اشباع خریدوفروش در این دو اندیکاتور، بهترین نقاط را برای کسب سود یا کاهش ضرر  تعیین می‌کنند و به این‌صورت ریسک خود را کاهش می‌دهند.

یادتان باشد که هیچ اندیکاتوری به‌تنهایی یا به‌صورت ترکیبی با دیگر شاخص‌ها، نمی‌تواند پیش‌بینی دقیق از یک معامله ارائه دهد. با این‌حال ترکیب اندیکاتورها تنها میزان ریسک را کاهش می‌دهد و به سیگنال‌ها اعتبار بیشتری می‌بخشد. معامله‌گران حرفه‌ای استراتژی‌های خود را با ترکیب چندین شاخص و تاکتیک، نسبت به سبک معاملاتی خود ایجاد می‌کنند تا میزان موفقیت‌شان افزایش پیدا کند.

رکیب اندیکاتورها تنها میزان ریسک را کاهش می‌دهد و به سیگنال‌ها اعتبار بیشتری می‌بخشد.
رکیب اندیکاتورها تنها میزان ریسک را کاهش می‌دهد و به سیگنال‌ها اعتبار بیشتری می‌بخشد.

شاخص جریان پول (MFI) اندیکاتوری است که برای اندازه‌گیری جهت جریان پول در بازار استفاده می‌شود. شاخص جریان پول (MFI) اطلاعات ارزشمندی در مورد فشار خریدوفروش پشت‌پرده قیمت ارائه می‌دهد. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران با تجزیه و تحلیل MFI می‌توانند احساسات بازار را بهتر درک کنند و تغییرات احتمالی روند را تشخیص دهند. اندیکاتور MFI در ارزیابی قدرت و حرکت روند بسیار مفید است. نقاط اشباع خریدوفروش مهم‌ترین نقاط برای معاملات براساس شاخص MFI است که میزان موفقیت در معامله را افزایش می‌دهد. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران با این شاخص سیگنال‌های معاملاتی را اعتبارسنجی می‌کنند. به این ترتیب شاخص MFI در تعیین زمان و نقاط ورود و خروج از بازار تاثیرگذار است. فعالان بازار با گنجاندن شاخص جریان پول در محاسبات خود و ترکیب آن با سایر اندیکاتورها و تکنیک‌های معامله‌گری، می‌توانند استراتژی‌های معاملاتی مؤثرتری برای خود بسازند.

بروکر اپوفایننس ارائه‌دهنده بهترین خدمات مالی برای معاملات فارکس، سهام‌های بین‌المللی، ارزهای دیجیتال و کالاها با کم‌ترین کمیسیون و اسپرد است. با ثبت‌نام در این مجموعه، از امکانات بی‌نظیر معامله‌گری و کپی ترید بهره‌مند می‌شوید.

منبع +++

تفاوت اندیکاتور RSI و شاخص MFI چیست؟

شاخص RSI فقط نوسانات قیمت را برای ارزیابی احساسات بازار در نظر می‌گیرد، اما شاخص MFI ارزیابی دقیق‌تری از احساسات بازار و معکوس‌های احتمالی قیمت ارائه می‌دهد. شاخص جریان پول، برخلاف نوسان‌گرهای معمولی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، داده‌های قیمت و حجم را به‌جای قیمت یکپارچه می‌کند و با جریان‌های ورود و خروج پول از سهم، نقاط ضعف و قدرت آن را نشان می‌دهد. تحلیل‌گران از شاخص MFI به‌عنوان RSI وزنی حجمی نیز یاد می‌کنند.

اهمیت شاخص جریان پول (MFI) در چیست؟

شاخص جریان پول مهم است، زیرا اطلاعات مهمی در زمینه فشار خریدوفروش ارائه می‌دهد. با این شاخص شرایط اشباع خریدوفروش قابل شناسایی است و سیگنال‌های معاملاتی تأیید می‌شود. همچنین می‌توان استراتژی‌های معاملاتی را توسط این شاخص بهبود داد و به نوعی تکمیل‌کننده اشکالات سایر اندیکاتورها است.

آیا اندیکاتور MFI یک نشان‌گر جریان حجمی است؟

بله، شاخص جریان پول (MFI) درواقع یک شاخص جریان حجم در نظر گرفته می‌شود. این شاخص هم داده‌های قیمت و هم حجم را برای محاسبه قدرت و شدت جریان پول ورودی و خروجی یک سهم خاص برای یک دوره معین در نظر می‌گیرد. شاخص MFI فشار خریدوفروش در بازار را با محاسبه نسبت جریان پول مثبت به جریان پول منفی اندازه‌گیری می‌کند. براساس حجم معاملات این شاخص نشان می‌دهد که آیا پول به یک سهم وارد می‌شود (جریان پول مثبت) یا از آن خارج می‌شود (جریان پول منفی). به‌همین‌خاطر اندیکاتور MFI به‌عنوان یک شاخص جریان حجم طبقه‌بندی می‌شود، زیرا حجم و تغییرات قیمت را در نظر می‌گیرد تا قدرت و جهت جریان پول در بازار را مشخص کند.

فعالیت در بازار فارکس، یک فرصت هیجان‌انگیز برای همه کسانی است که به‌دنبال سرمایه‌گذاری مالی هستند. فارکس به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین بازارهای مالی امروزی، پتانسیل بسیار زیادی برای کسب سود بالا و بازده سریع دارد. دلیل اصلی محبوبیت فارکس آن است که به‌همه اجازه می‌دهد تا با صندوق‌های تامینی و بانک‌های بزرگ برای کسب سود، رقابت کنند. معامله‌گران با افتتاح انواع حساب در کارگزاری‌های مالی که از معاملات فارکس پشتیبانی می‌کنند، به‌راحتی می‌توانند ارزهای مختلف جهانی را خریدوفروش کنند. برای آن‌که بدانیم چگونه برای فارکس حساب باز کنیم، در ادامه نکات مهمی را بیان می‌کنیم.

بهترین بروکر فارکس، کارگزاری اپوفایننس است. این مجموعه در کنار معاملات فارکس، خدمات بی‌نظیری به ایرانیان در زمینه سهام‌های بین‌المللی، کالاها و ارزهای دیجیتال با اسپرد و کمیسیون بسیار پایین ارائه می‌دهد. با ثبت‌نام در این بروکر از سایر امکانات فوق‌العاده نظیر سوشیال ترید و کپی ترید بهره‌مند می‌شوید.

فارکس چیست؟

به بازار مبادلات ارزهای خارجی «فارکس» گفته می‌شود. در این بازار جهانی شما می‌توانید ارزهای مختلف را به‌صورت جفت ارز مبادله ‌کنید. در فارکس شما ارز یک کشور را در مقابل یک ارز دیگر می‌خرید یا می‌فروشید و به‌طور خلاصه از یک ارز برای خرید ارز دیگر استفاده می‌کنید. کسب سود در فارکس کاملا به پیش‌بینی شما از قیمت بستگی دارد.

اگر انتظار دارید در آینده قیمت یک ارز (برای مثال یورو در مقابل دلار) افزایش یابد، آن را با قیمت کمتری خریداری می‌کنید و پس از افزایش قیمت آن را می‌فروشید. همچنین، اگر پیش‌بینی شما افول قیمت است، انتظار دارید قیمت یک ارز (برای مثال یورو در مقابل دلار) کاهش یابد، بنابراین می‌توانید آن را با قیمتی بالاتر از زمانی که احتمال کاهش ارزش آن وجود دارد، بفروشید.

بروکر فارکس چیست؟

بروکر یا کارگزار فارکس، یک مجموعه ارائه‌دهنده خدمات مالی است که از طریق آن می‌توانید ارزها را خرید و فروش کنید. کارگزار فارکس به‌عنوان واسطه بین معامله‌گران، بانک و بازار جهانی معاملات عمل می‌کند. با افتتاح حساب در یکی از این کارگزاری‌ها و واریز مبلغ دلخواه، امکان مبادله ارزهای مختلف برای شما فراهم می‌شود. اما هر کارگزاری برای این‌که بتواند به شما اجازه فعالیت در بازارهای مالی را بدهد، نیاز به مدارک هویتی شما دارد. در واقع باید در این بروکرها احراز هویت کنید. اولین دلیل این احراز هویت بالابردن سطح امنیت حساب و دارایی شما است و دومین دلیل نیز، جلوگیری از افتتاح چند حساب توسط یک شخص است. بعد از احراز هویت و واریز مبلغ، شما می‌توانید به‌راحتی در پلتفرم معاملاتی بروکر موردنظر معاملات خود را انجام دهید.

ما در ادامه خواهیم گفت که چگونه برای فارکس حساب باز کنیم، اما بهتر است ابتدا با انواع حساب در فارکس آشنا شویم و ویژگی هرکدام را بدانیم تا حساب مناسب با استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کنیم.

بروکر یا کارگزار فارکس، یک مجموعه ارائه‌دهنده خدمات مالی است که از طریق آن می‌توانید ارزها را خرید و فروش کنید.
بروکر یا کارگزار فارکس، یک مجموعه ارائه‌دهنده خدمات مالی است که از طریق آن می‌توانید ارزها را خرید و فروش کنید.

انواع مختلف حساب‌های قابل افتتاح در فارکس

کارگزاری‌های فارکس برای مشتریان و کسانی که می‌خواهند وارد این بازار شوند، حساب‌های معاملاتی متنوعی متناسب با میزان سرمایه، ریسک و استراتژی معاملاتی ارائه می‌دهند. در این بروکرها انواع حساب معاملاتی وجود دارد که می‌توانید با توجه به میزان سرمایه و ریسک از بین آن‌ها انتخاب کنید. البته هر بروکری روش‌های متفاوتی در امکانات حساب‌های معاملاتی براساس نیاز کاربران دارد، اما به‌طورکلی سه نوع حساب اصلی معاملاتی که در ادامه معرفی می‌کنیم، رایج‌ترین انواع حساب معاملاتی در فارکس هستند. در کنار حساب‌های رایج، حساب‌های معاملاتی VIP و آزمایشی شرایط متفاوتی دارند که در ادامه حساب‌های اصلی به آن‌ها نیز می‌پردازیم و به شما خواهیم گفت چگونه برای فارکس حساب باز کنیم.

  • حساب کوچک یا میکرو: حساب کوچک یا میکرو در فارکس، به حسابی گفته می‌شود که سقف کوچکی دارد. این حساب به معامله‌گران مبتدی اجازه می‌دهد تا با استفاده از مقادیر معاملاتی بسیار کوچک وارد بازار شوند. حساب میکرو احتمال هرگونه ضرر احتمالی را کاهش می‌دهد، زیرا در این حساب به مقدار کمی وجه معاملاتی وجود دارد. سپرده‌ها در یک حساب معاملاتی کوچک، می‌توانند 20، 50 یا 100 دلار باشند.

از آن‌جایی‌که حساب کوچک معاملاتی محدودیت‌هایی روی اندازه معاملات اعمال می‌کند، معامله‌گران می‌توانند ریسک‌های معامله را بهتر کنترل کنند. برای مثال در یک حساب معاملاتی استاندارد اگر معامله‌گران به اندازه‌ 100000 واحد از یک لات اجازه معامله دارند، در یک حساب کوچک فقط اجازه 10000 واحد ارز پایه را خواهند داشت. با این حال باز کردن یک حساب مینی یا میکرو فارکس به‌دلیل سطح ریسک پایینی که دارد، یک مزیت مهم در مقایسه با سایر حساب‌های رایج فارکس محسوب می‌شود. این حساب به معامله‌گران بی‌تجربه امکان می‌دهد تا استراتژی‌های جدید را بدون به خطرانداختن سرمایه خود آزمایش کنند.

افتتاح حساب کوچک، مدیریت ریسک را بسیار آسان می‌کند، اما با این حال، به‌دلیل پایین بودن سطح ریسک، پاداش‌ها نیز بسیار کم هستند. بنابراین، این نوع حساب برای مبتدیانی مناسب است که به‌دنبال درک معاملات فارکس و آزمایش استراتژی‌های معاملاتی خود قبل از سرمایه‌گذاری زمان و پول بیشتر هستند. این حساب برای معامله‌گران باتجربه و حرفه‌ای پیشنهاد نمی‌شود.

اصلی‌ترین ویژگی حساب استاندارد آن است که به معامله‌گر امکان دسترسی به تعداد زیادی ارز استاندارد به ارزش هر کدام 100000 دلار را می‌دهد.
اصلی‌ترین ویژگی حساب استاندارد آن است که به معامله‌گر امکان دسترسی به تعداد زیادی ارز استاندارد به ارزش هر کدام 100000 دلار را می‌دهد.
  • حساب استاندارد: حساب استاندارد رایج‌ترین حساب در میان تمام حساب‌های معاملاتی اصلی در فارکس است. این حساب برای کسی که تازه شروع به معامله در فارکس کرده است شاید مناسب نباشد، زیرا حساب‌های استاندارد صرفاً حساب‌های معمولی هستند که یک کارگزار ارائه می‌دهد. معمولاً حداقل حد سپرده در حساب استاندارد بین 100 تا 500 دلار تعیین می‌شود که با آن می‌توانید لات‌های کوچک را معامله کنید و در برخی موارد امکان معامله لات‌های استاندارد وجود دارد.

حال که دانستیم چگونه برای فارکس حساب باز کنیم، بهتر است به بررسی ویژگی‌های آن بپردازیم. اصلی‌ترین ویژگی حساب استاندارد آن است که به معامله‌گر امکان دسترسی به تعداد زیادی ارز استاندارد به ارزش هر کدام 100000 دلار را می‌دهد. مزیت دیگر حساب استاندارد، خدماتی است که کارگزاران برای سرمایه‌گذاران فردی (حقیقی) که دارای حساب‌های استاندارد هستند، ارائه می‌دهند. این خدمات، یک سری امتیازات نظیر تخفیف‌ها و جوایز است که حساب‌های کوچک از آن‌ها بی‌بهره هستند. دارندگان حساب استاندارد اگر حداقل مانده یا سرمایه مورد نیاز برای فعال‌سازی این حساب را داشته باشند از خدمات دیگری نیز بهره‌مند می‌شوند. حساب‌های استاندارد معمولا برای معامله‌گران باتجربه توصیه می‌شود.

  • حساب مدیریت‌شده: حساب‌های مدیریت‌شده فارکس به حساب‌هایی گفته می‌شود که سرمایه‌گذاران سرمایه خود را در آن قرار می‌دهند، اما تصمیم‌گیری در مورد خرید و فروش به عهده یک مدیر است. در واقع مدیریت این حساب‌ها با یک مدیر از طرف کارگزاری انجام می‌شود. در حساب مدیریت‌شده شما به سادگی باید اهداف خود را تعیین کنید و مدیران برای رسیدن به آن‌ها تلاش کنند.

دو نوع حساب‌های معاملاتی مدیریت‌شده در فارکس وجود دارد که به «حساب‌های فردی» و «وجوه ادغام‌شده» تقسیم می‌شوند. حساب مدیریت‌شده فردی توسط کارگزار مدیریت می‌شود که به جای مجموعه‌ای از سرمایه‌گذاران، برای هر سرمایه‌گذار تصمیم می‌گیرد. حساب وجوه ادغام‌شده جایی است که پول شما در صندوق سرمایه‌گذاری مشترک با سرمایه‌گذاران دیگر قرار می‌گیرد و تمام سودها به‌طور مساوی تقسیم می‌شوند.

حساب‌های مدیریت‌شده، نسبت ریسک به پاداش بالاتری دارند و برای افرادی مناسب هستند که درآمد سریع از فارکس می‌خواهند. البته در این حساب‌ها ریسک را نمی‌توان نادیده گرفت. یک حساب مدیریت‌شده از امنیت بیشتری برخوردار است و به‌صورت تخصصی توسط یک مدیر حرفه‌ای فارکس مدیریت می‌شود. این حساب با مزایای زیادی که دارد، نیازمند سرمایه‌گذاری بالایی است. همچنین این حساب انعطاف‌پذیری کاملاً محدود دارد، زیرا مدیرحساب تمام تصمیمات را می‌گیرد و شما در تصمیم‌گیری‌ها به‌طور مستقیم حق دخالت ندارید.

یک حساب مدیریت‌شده از امنیت بیشتری برخوردار است و به‌صورت تخصصی توسط یک مدیر حرفه‌ای فارکس مدیریت می‌شود.
یک حساب مدیریت‌شده از امنیت بیشتری برخوردار است و به‌صورت تخصصی توسط یک مدیر حرفه‌ای فارکس مدیریت می‌شود.

سه حسابی که در بالا معرفی شد حساب‌های اصلی هستند که در آن با پول واقعی معاملات انجام می‌شود. در ادامه به شما خواهیم گفت چگونه برای فارکس حساب باز کنیم و به معرفی حساب آزمایشی که معاملات با پول مجازی را پوشش می‌دهد، می‌پردازیم. همچنین حساب حرفه‌ای که برای مشتریان خاص است و امکانات زیادی را برای آن‌ها دارد، بررسی می‌کنیم.

  • حساب‌ آزمایشی (Demo): حساب آزمایشی، یک حساب آموزشی رایگان است که بسیاری از کارگزاری‌ها ارائه می‌دهند. شما به‌عنوان یک معامله‌گر مبتدی می‌توانید از یک حساب آزمایشی استفاده کنید. این حساب، معاملات در شرایط واقعی بازار با ارز مجازی را برای شما امکان‌پذیر می‌کند. شما این شانس را دارید که دانش تئوری و استراتژی‌های مختلف خود را با حساب مجازی تمرین کنید. پس از این حساب می‌توانید وارد حساب واقعی شوید و وقتی با پول و سرمایه خود همین کار را انجام می‌دهید، ایده بهتر و تجربه بیشتری خواهید داشت.

یک حساب آزمایشی هیچ خطری در هنگام استفاده برای شما ندارد و یک فرصت یادگیری عالی است. توصیه می‌کنیم فقط برای مدت کوتاهی از یک حساب آزمایشی استفاده کنید، زیرا زمانی که به مهارت لازم در معاملات فارکس رسیدید، باید با یک حساب و پول واقعی ترید کنید.

  • حساب حرفه‌ای (VIP): در کنار حساب‌های معاملاتی کوچک، استاندارد و مدیریت‌شده، معمولا کارگزاری‌ها یک حساب دیگر برای مشتریان حرفه‌ای خود به نام «حساب معاملاتی VIP» ارائه می‌دهند. این مشتریان، معامله‌گران باتجربه بازار هستند که از نظر مالی می‌توانند تا سقف 10000 دلار را به‌عنوان سرمایه واریز کنند. اگر شما هم یک معامله‌گر VIP هستید، از مزایای بسیار بیشتری در بروکرها برخوردار خواهید شد، مانند دسترسی به کارت‌های نقدی پیش‌پرداخت، ابزارهای حرفه‌ای تحلیل فنی بازار، جوایز مسافرتی و موارد دیگر.

چنین حساب‌هایی برای معامله‌گران حرفه‌ای، محیط معاملاتی غنی‌تری را فراهم می‌کند که در آن می‌توانند سرمایه‌گذاری‌های بزرگی از هزاران تا میلیون‌ها دلار انجام دهند. این حساب‌ها به‌صورت اختصاصی و پس از تایید کارگزاری قابل ارائه است.

حساب آزمایشی هیچ خطری در هنگام استفاده ندارد و یک فرصت یادگیری عالی است.
حساب آزمایشی هیچ خطری در هنگام استفاده ندارد و یک فرصت یادگیری عالی است.

چگونه برای فارکس حساب باز کنیم؟

حال‌که با حساب‌های مختلف معاملاتی آشنا شدید، وقت رسیدن به پاسخ این سوال است که چگونه برای فارکس حساب باز کنیم؟ برای افتتاح حساب معاملاتی فارکس نیازمند سه مرحله هستید، ولی پروسه آن‌ها طولانی نیست. اگر این مراحل را به درستی انجام دهید، می‌توانید معاملات خود را بدون هیچ مشکلی شروع کنید.

مرحله اول: ثبت اطلاعات مورد نیاز برای بازکردن یک حساب فارکس

برای تکمیل فرم افتتاح حساب معاملاتی فارکس به‌صورت آنلاین، باید اطلاعات زیر را ارائه دهید.

  • نام، ایمیل، آدرس و شماره تلفن فعال
  • نوع پول حساب کاربری
  • تعیین رمز عبور برای حساب کاربری
  • اطلاعات محل تولد و کشور تابعیت شما
  • وضعیت شغلی، شماره تامین اجتماعی یا شناسه مالیاتی شما

مرحله دوم: بررسی و انتخاب نوع حساب کاربری

هنگامی که از وب‌سایت یک کارگزاری بازدید می‌کنید، باید حساب‌های مختلف موجود برای مشتریان را بررسی کنید و هنگامی که تصمیم خود را گرفتید، باتوجه به میزان سرمایه‌گذاری‌تان از نظر زمان و هزینه، می‌توانید فرم درخواست خود را برای ایجاد یک حساب مناسب پر کنید. پس از تکمیل فرآیند ثبت‌نام، یک نام کاربری و رمز عبور برای دسترسی به حساب و ورود به پورتال مشتریان کارگزاری، برای شما ارسال می شود.

مرحله سوم: انتقال وجه به حساب کاربری

آخرین مرحله انتقال وجه از حساب بانکی به حساب معاملاتی فارکس (حساب کاربری) است. شما می‌توانید این انتقال را از طریق کارت اعتباری یا نقدی یا یک حواله بانکی به‌صورت الکترونیکی انجام دهید. هنگامی که حساب کاربری خود را شارژ کردید، می‌توانید معاملات فارکس خود را شروع کنید.

شاید افتتاح یک حساب معاملاتی فارکس به نظر ساده برسد، اما انتخاب نوع آن بسیار مهم است. هر حساب معاملاتی برای افراد خاصی است و شما باید به درستی آن را انتخاب کنید. به‌همین دلیل باید قبل از افتتاح حساب چند نکته را مدنظر قرار دهید.

 هر حساب معاملاتی برای افراد خاصی است و شما باید به درستی آن را انتخاب کنید.
هر حساب معاملاتی برای افراد خاصی است و شما باید به درستی آن را انتخاب کنید.

نکات مهم افتتاح حساب در فارکس

در بالا دانستیم که چگونه برای فارکس حساب باز کنیم و با انواع حساب‌های معاملاتی آشنا شدیم. برای آن‌که بتوانیم یک حساب خوب انتخاب کنیم، نکات مهمی وجود دارد که باید در نظر بگیریم. یکی از این نکات، میزان سرمایه و واریزی ما به حساب کاربری است. در اولین قدم، واریز سرمایه به یک حساب، تعیین‌کننده نوع آن حساب است و اگر سرمایه کمی داریم نمی‌توانیم حساب بزرگ انتخاب کنیم.

میزان ریسک‌پذیری ما در انتخاب نوع حساب اهمیت دارد. همان‌طور که در بالا اشاره شد، حساب‌های کوچک ریسک کم و حساب‌های استاندارد و بزرگ ریسک‌های بزرگ دارند. اگر آدم ریسک‌پذیری هستید، می‌توانید یک حساب استاندارد باز کنید و از خدمات بیشتری بهره‌مند شوید.

دسترسی به ابزارهای پیشرفته معاملاتی از عوامل مهم موفقیت در معاملات است. آیا شما به این ابزارها دسترسی دارید؟ اگر یک تریدر حرفه‌ای هستید با افتتاح حساب VIP و واریز حداقل مبلغ برای این حساب، از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال که بروکرها فقط به مشتریان خاص خود ارائه می‌دهند، می‌توانید استفاده کنید.

میزان وقت شما برای ترید، تاثیر زیادی در انتخاب نوع حساب معاملاتی شما دارد. اگر زمان و مهارت کافی برای ترید را دارید، بهتر است خودتان مدیریت حساب کاربری خود را به عهده بگیرید. اما اگر زمان کافی ندارید یا خیلی به تریدکردن مسلط نیستید، ما به شما حساب مدیریت‌شده را پیشنهاد می‌کنیم. این حساب توسط کارگزاری مدیریت می‌شود و شما از معاملاتی که کارگزاری با پول شما انجام می‌دهد، سود کسب می‌کنید.

در میان انواع حساب‌ها، حساب دمو مناسب همه است. این حساب به معامله‌گران مبتدی در یادگیری مسیر تریدری کمک می‌کند و از طرفی برای معامله‌گران باتجربه، یک فضای آزمایش استراتژی‌های جدید محسوب می‌شود تا قبل از معاملات واقعی در آن روش‌های معاملاتی خود را امتحان کنند.

پیش از ثبت‌نام در کارگزاری‌ها، حتما بخش مقررات ارائه خدمات به کشور و تابعیت خود را مطالعه کنید.
پیش از ثبت‌نام در کارگزاری‌ها، حتما بخش مقررات ارائه خدمات به کشور و تابعیت خود را مطالعه کنید.

علاوه‌بر توجه به نوع حساب، باید در ثبت اطلاعات هویتی خود نیز دقیق عمل کنید. حساب‌های معاملاتی در بروکرهای فارکس نسبت به اطلاعات غلط بسیار حساس هستند و اگر به اشتباه احراز هویت کنید، در آینده ممکن است حساب شما مسدود شود. شما با ارسال اطلاعات درست می‌توانید هر زمان که بخواهید از حساب معاملاتی خود استفاده کنید، اما یک اشتباه در اطلاعات هویتی، یک تهدید بزرگ برای سرمایه شما در بروکر است و باید فورا آن را با کمک پشتیبانی کارگزاری اصلاح کنید.

پیش از ثبت‌نام در کارگزاری‌ها، حتما بخش مقررات ارائه خدمات به کشور و تابعیت خود را مطالعه کنید. اگر بروکری، در قوانین خود ایران را جزو کشورهایی قرارداده است که نمی‌تواند به آن‌ها خدمات ارائه دهد، بهتر است از فعالیت در این کارگزاری منصرف شوید، زیرا سرمایه شما در خطر مسدودشدن قرار می‌گیرد. بعد از ثبت‌نام و افتتاح حساب نیز حتما نام کاربری و رمز عبور خود را یادداشت و در محل امنی نگهداری کنید. در واقع دانستن این‌که چگونه برای فارکس حساب باز کنیم، نیازمند رعایت یک‌سری نکات بسیار ضروری است تا امنیت سرمایه خود را تضمین کنیم که در بالا به تمام این موارد به‌صورت مفصل اشاره کردیم.

معاملات ارز خارجی (فارکس یا FX) شامل خریدوفروش ارزهای جهانی است و یکی از نقدشونده‌ترین بازارها در جهان به حساب می‌آید. فارکس به‌همه، فرصت سرمایه‌گذاری می‌دهد تا بتوانند با صندوق‌های تامینی و بانک‌های بزرگ رقابت کنند و برای این کار فقط به یک حساب کاربری در یک بروکر معتبر نیاز دارند. انواع حساب معاملاتی در فارکس شامل «استاندارد»، «کوچک»، «مدیریت‌شده»، «حرفه‌ای»و «آزمایشی» می‌شود. انتخاب هر کدام از این حساب‌ها به میزان تحمل ریسک، حجم سرمایه‌گذاری اولیه و مدت زمانی که صرف معامله روزانه می‌کنید، بستگی دارد. قبل از انتخاب یک حساب معاملاتی و انتقال وجه در آن، بهتر است در یک حساب آزمایشی معاملات خود را بررسی کنید. اکثر کارگزاران فارکس حساب‌های آزمایشی را ارائه می‌دهند که به سرمایه‌گذاران فرصت می‌دهد تا از یک حساب بدون ریسک استفاده کنند و استراتژی‌های معاملاتی خود را امتحان کنند.

حال‌که دانستید چگونه برای فارکس حساب باز کنیم و با انواع آن آشنا شدیم، نباید فراموش کنیم که بازارهای مالی برای معامله‌گران مبتدی بسیار خطرناک است. برای کاهش این خطر ابتدا باید مهارت‌های تریدری خود را افزایش دهیم، سپس در یک کارگزاری معتبر افتتاح حساب کنیم تا بتوانیم در فارکس موفق شویم. بهترین کارگزاری برای معاملات فارکس، کارگزاری اپوفایننس است. این مجموعه خدمات زیادی در زمینه ترید و معامله‌گری در بازارها مالی به ایرانیان ارائه می‌دهد. در کنار معاملات فارکس، امکان خریدوفروش سهام‌های بین‌المللی، ارزهای دیجیتال و کالاها نیز در این بروکر وجود دارد.

منبع +++

معاملات فارکس چیست و در کجا انجام می‌شود؟

به مبادلات ارزهای خارجی «فارکس» می‌گویند. بازار جهانی ارزهای مختلف، فرصت مناسبی است تا از افزایش یا کاهش ارزش یک ارز در مقابل یک ارز دیگر سود کسب کنید. معمولا معاملات ارزهای مختلف، شامل معاملات ساده (Spot) و آتی (Futures) می‌شود که در بازار آتی می‌توان معاملات فروش را در کنار معاملات خرید انجام داد. معمولا معاملات فارکس در بروکرها انجام می‌شوند. بروکرها ارائه‌دهنده خدمات مالی به معامله‌گران هستند و به‌عنوان واسطه بین معامله‌گران و بازار جهانی مبادلات ارز عمل می‌کنند.

کارگزاران فارکس چگونه کسب درآمد می‌کنند؟

اگر یک حساب فارکس دارید، بروکر می‌تواند از کمیسیون یا اسپرد (یا هر دو) معاملات شما درآمد کسب کند. برخی از بروکرها همچنین ممکن است برای دسترسی به خدماتی مانند نرم‌افزارهای تحلیلی پیشرفته، هزینه ماهانه دریافت کنند.

برای افتتاح حساب معاملاتی فارکس به چه مقدار سرمایه نیاز داریم؟

برای شروع معامله در بازار فارکس، بسیاری از کارگزاری‌ها مبلغ 1000 دلار را مناسب می‌دانند. با این‌حال برخی از حساب‌های فارکس در بروکرها با حداقل واریزی 100 دلار قابل افتتاح است. از آن‌جایی‌که مبلغ اسپرد و کمیسیون معاملات در فارکس بالاست، حداقل واریزی 100 دلار معقول به نظر می‌رسد.

«الگوی مثلث» یک الگوی نموداری در میان ابزارهای تحلیل تکنیکال است که چون شکلی شبیه مثلث دارد، به آن «الگوی نموداری مثلث» می‌گویند. این الگو با ترسیم خطوط روند در امتداد یک محدوده قیمتی همگرا به‌دست می‌آید که به معنای فشردگی قیمت در روند غالب است. تحلیل‌گران بازارهای مالی، الگوهای مثلثی را به‌عنوان الگوهای ادامه‌دهنده یا بازگشتی روند موجود طبقه‌بندی می‌کنند. برای معامله با این الگوها، بهتر است معامله‌گران در نمودار به‌دنبال شکست‌های قیمتی باشند. در ادامه با روش معامله الگوی نموداری مثلث بیشتر آشنا می‌شوید، پس با ما همراه باشید.

بهترین کارگزاری معاملاتی برای فعالیت در بازارهای مالی، بروکر اپوفایننس است. این مجموعه به‌عنوان بهترین بروکر فارکس، بهترین خدمات در زمینه معاملات فارکس، ارزهای دیجیتال، کالاها و سهام‌های بین‌المللی را در بستری مطمئن و سریع با کمترین کارمزد و اسپرد ارائه می‌دهد.

الگوی نموداری مثلث چیست؟

در تحلیل تکنیکال، مثلث یک الگوی ادامه‌دهنده یا بازگشتی روی نمودار است که شکلی مثلث مانند را تشکیل می‌دهد. مثلث‌ها درصورت تایید می‌توانند ادامه روند را مشخص کنند یا درصورت شکست، الگوی بازگشتی (معکوس) قدرتمندی باشند. سه شکل مثلث وجود دارد که می‌توانند الگوی نموداری مثلث محسوب شوند. این سه شکل شامل مثلث‌های صعودی، نزولی و متقارن هستند. روش معامله الگوی نموداری مثلث بسیار ساده است و فقط باید منتظر باشید تا قیمت از این الگو خارج شود. شکل خارج‌شدن قیمت از الگوی مثلث، تعیین‌کننده حرکت بعدی روند است.

انواع الگوی مثلث صعودی، نزولی و متقارن
انواع الگوی مثلث صعودی، نزولی و متقارن

درک ساختار الگوهای نموداری مثلث

استراتژی معاملاتی در تحلیل تکنیکال شامل استفاده از ابزارها و تکنیک‌های می‌شود که به موفقیت معامله‌گر کمک می‌کند. الگوهای نموداری مثلث نیز بخشی از استراتژی معاملاتی محسوب می‌شوند و نوعی تکنیک در معامله‌گری هستند. این الگوها به معامله‌گران کمک می‌کنند تا روندهای بازار و عملکرد قیمت در آینده را پیش‌بینی کنند. الگوهای مثلثی بسیار به درستی نام‌گذاری شده‌اند، زیرا خطوط روند بالا و پایین در نهایت، در راس سمت راست به‌هم می‌رسند و یک گوشه مثلثی را تشکیل می‌دهند. این الگوها زمانی شکل می‌گیرند که محدوده معاملاتی یک سهام یا اوراق بهادار باریک یا فشرده می‌شود.

الگوی مثلث در نمودار زمانی تشکیل می‌شود که سقف و کف مداوم قیمت به یکدیگر نزدیک می‌شوند. همان‌طور که در تصویر زیر می‌بینید در معامله الگوی نموداری مثلث، قیمت در محدوده‌ای، شروع به تشکیل سقف پایین‌تر و کف بالاتر می‌کند، به‌طوری‌که با کشیدن خط روند در بالا و پایین قیمت یک گوشه مثلثی قابل تشکیل است. معمولا این گوشه از بالا و پایین قیمت را فشرده می‌کند و هرچه قیمت به گوشه نزدیک‌تر می‌شود، دامنه نوسانی کمتری خواهد داشت.

در معامله الگوی نموداری مثلث، قیمت در محدوده‌ای، شروع به تشکیل سقف پایین‌تر و کف بالاتر می‌کند.
در معامله الگوی نموداری مثلث، قیمت در محدوده‌ای، شروع به تشکیل سقف پایین‌تر و کف بالاتر می‌کند.

اتصال خط روند بالا به خط روند پایین در گوشه فشردگی و اتصال نقطه شروع دو خط روند (بالا و پایین) به یکدیگر با یک خط جدید، دو گوشه دیگر را تکمیل می‌کند تا مثلث ایجاد شود. خط روند بالا با اتصال سقف‌های قیمت تشکیل می‌شود، درحالی که خط روند پایین با اتصال کف‌های قیمت تشکیل می‌شود.

این الگوها شبیه گوه‌ها (الگوهای قیمتی که با خطوط روند همگرا مشخص می‌شوند) و نشانه‌ها (الگوهای ادامه‌دهنده که نشان از حرکت بزرگ دارایی هستند) در تحلیل تکنیکال بسیار کاربرد دارند. آن‌ها درصورت تایید می‌توانند یک الگوی ادامه‌دهنده باشند و همچنین درصورت شکست، الگوی معکوس قدرتمندی را تشکیل می‌دهند. معامله‌گران از الگوهای مثلثی در جهت شناسایی فشردگی قیمت و باریک‌شدن محدوده معاملاتی سهام یا اوراق بهادار پس از یک روند نزولی یا صعودی استفاده می‌کنند.

الگوی مثلث به ما چه می‌‎گوید؟

الگوی مثلث چیزهای زیادی در مورد بازار و وضعیت فعلی قیمت به ما می‌گوید. ساده‌ترین راه برای درک الگوهای مثلثی، نگاه‌کردن به مثالی خارج از دنیای تجارت است. وقتی توپی را پرتاب می‌کنید، این توپ با هر بار برخورد به زمین، کمتر از مسافت قبلی بالا می‌پرد. توپ درحال از دست‌دادن توان اوج گرفتن است و گرانش آن را به پایین می‌کشد تا زمانی که انرژی توپ به‌طور کامل از بین برود و دیگر نتواند بپرد.

در الگوی مثلث مدام قیمت به سقف و کف برخورد کرده و سقف و کف جدید ثبت نمی‌کند تا این‌که این نواحی به یکدیگر بسیار نزدیک می‌شوند.
در الگوی مثلث مدام قیمت به سقف و کف برخورد کرده و سقف و کف جدید ثبت نمی‌کند تا این‌که این نواحی به یکدیگر بسیار نزدیک می‌شوند.

قیمت در منطقه فشردگی و داخل مثلث نیز چنین حالتی را دارد. قیمت میان سفارشات خریداران و فروشندگان در یک نوسان و فشردگی گیر می‌کند. در الگوی مثلث مدام قیمت به سقف و کف برخورد کرده و سقف و کف جدید ثبت نمی‌کند تا این‌که این نواحی به یکدیگر بسیار نزدیک می‌شوند.

با شکست یکی از سقف‌ها یا کف‌ها در الگوی مثلث، قیمت ادامه روند خود را پی می‌گیرد یا این‌که وارد اصلاح می‌شود. شکست قیمت به معنی پیروزی میزان سفارشات یکی از خریداران یا فروشندگان است که بازار را به دست می‌گیرد. برای درک بهتر این موضوع در ادامه ابتدا با انواع الگوهای مثلثی در نمودار آشنا می‌شوید، سپس روش معامله الگوی نموداری مثلث را بیان می‌کنیم.

با شکست یکی از سقف‌ها یا کف‌ها در الگوی مثلث، قیمت ادامه روند خود را پی می‌گیرد یا این‌که وارد اصلاح می‌شود.
با شکست یکی از سقف‌ها یا کف‌ها در الگوی مثلث، قیمت ادامه روند خود را پی می‌گیرد یا این‌که وارد اصلاح می‌شود.

انواع الگوهای نموداری مثلثی

سه نوع اصلی از الگوهای نموداری مثلثی شامل مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن هستند. در ادامه به جزئیات بیشتری در مورد نحوه معامله الگوی نموداری مثلث صعودی، نزولی و متقارن و کاربردشان می‌پردازیم.

  • الگوی مثلث صعودی: مثلث صعودی یک الگوی شکست قیمت است و زمانی شکل می‌گیرد که قیمت از خط روند افقی بالایی با افزایش حجم عبور می‌کند. این الگو نشان‌دهنده صعود قیمت است. خط روند بالایی باید افقی باشد که نشان‌دهنده سقف‌های تقریباً یکسان است و سطح مقاومتی را تشکیل می‌دهد. خط روند پایین به‌صورت مورب درحال ثبت کف‌های بالاتر است، که از کاهش قدرت فروشندگان خبر می‌دهد، زیرا خریداران صبورانه سفارشات خود را افزایش می‌دهند.

خریداران در نهایت صبر خود را از دست می‌دهند و به سمت سطح بالاتر قیمت هجوم می‌آورند و باعث از سرگیری روند صعودی با خرید بیشتر می‌شوند. خط روند بالایی که قبلاً سطح مقاومتی برای قیمت بود، با شکست به حمایت تبدیل می‌شود.

  • الگوی مثلث نزولی: مثلث نزولی یک نسخه برعکس از الگوی مثلث صعودی است و یک الگوی شکست در نظر گرفته می‌شود. در این الگو، خط روند پایین افقی است و کف‌های یکسان را به یکدیگر متصل می‌کند. خط روند بالایی به‌صورت مورب مدام درحال کاهش است. شکست در این الگو زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت حمایت خط روند افقی پایین را می‌شکند و به زیر آن نفوذ می‌کند. پس از شکست، خط روند پایین که در ابتدا نقش حمایت را داشت، به مقاومت تبدیل می‌شود. الگوی مثلث نزولی نشان‌دهنده یک شکست نزولی بالقوه است.

فشار فروشندگان باعث تشکیل الگوی مثلث نزولی می‌شود. فروشندگان با عرضه مداوم، توان مقابله را از خریداران می‌گیرند و با ثبت قیمت در سقف‌های پایین‌تر، باعث شکست خریداران می‌شوند. این نزول قیمت تا شکست ناحیه حمایتی (خط روند پایین) ادامه دارد و پس از شکست آن روند نزولی قوی شروع می‌شود.

  • الگوی مثلث متقارن: یک الگوی مثلث متقارن از یک خط روند بالایی مورب درحال سقوط و یک خط روند پایینی مورب درحال افزایش تشکیل می‌شود. در مثلث متقارن، قیمت مدام درحال ثبت کف‌های بالاتر و سقف‌های پایین‌تر است. در واقع الگوی مثلث متقارن، میدان نبردی برابر برای خریداران و فروشندگان یک سهم محسوب می‌شود که از دو طرف بر قیمت فشار می‌آورند و در نهایت یکی از طرفین تسلیم شده و شکست قیمتی شکل می‌گیرد.

در معامله الگوی نموداری مثلث متقارن، همان‌طور که قیمت به سمت سقف مثلث حرکت می‌کند، اگر خط روند بالایی را بشکند، روند صعودی در اثر افزایش قیمت‌ها آغاز می‌شود و اگر از خط روند پایین عبور کند، با کاهش قیمت‌ها یک روند نزولی را آغاز می‌کند.

برای معامله با الگوی مثلث، معامله‌گران باید مراقب افزایش حجم و حداقل بسته‌شدن دو کندل در خارج از خط روندهای مثلث باشند تا تأیید کنند که شکست معتبر است و تقلبی نیست. مثلث‌های متقارن معمولاً الگوهای شکست ادامه‌دهنده به حساب می‌آیند، به این معنی که قبل از تشکیل مثلث تمایل دارند در جهت حرکت اولیه شکسته شوند. برای مثال اگر قیمت در یک روند صعودی قبل از تشکیل مثلث متقارن باشد، معامله‌گران انتظار ادامه روند صعودی از قیمت به سمت بالا را دارند.

در معامله الگوی نموداری مثلث متقارن، همان‌طور که قیمت به سمت سقف مثلث حرکت می‌کند، اگر خط روند بالایی را بشکند، روند صعودی در اثر افزایش قیمت‌ها آغاز می‌شود.
در معامله الگوی نموداری مثلث متقارن، همان‌طور که قیمت به سمت سقف مثلث حرکت می‌کند، اگر خط روند بالایی را بشکند، روند صعودی در اثر افزایش قیمت‌ها آغاز می‌شود.

آیا الگوهای مثلثی نشانه صعود است یا نزول؟

در بازارهای مالی هیچ‌گاه قطعیتی وجود ندارد و این‌که بخواهیم بدانیم الگوهای مثلثی نشانه چه هستند، فقط یک پیش‌بینی است. با این‌حال باید گفت که نشانه صعود یا نزول یک مثلث بستگی به نوع مثلث دارد. به‌طور خلاصه، مثلث‌های صعودی تمایل به صعود دارند، زیرا نشان‌دهنده ادامه روند صعودی هستند. در برخی موارد، ممکن است به بازگشت قیمت از یک روند نزولی نیز اشاره کنند. از سوی دیگر، مثلث نزولی، متمایل به نزول است. به این دلیل که آن‌ها به ادامه روند نزولی یا معکوس‌شدن یک روند صعودی اشاره می‌کنند.

مثلث‌ها یک مفهوم قیمتی بسیار محبوب در تحلیل تکنیکال هستند، اما تصورات غلط زیادی در مورد اینکه واقعاً چه چیزی را نشان می‌دهند و نحوه تفسیر صحیح مثلث‌ها وجود دارد. الگوهای مثلثی می‌توانند در مورد پویایی بازار، تغییرات حرکت و تعادل بین گاوها (خریداران) و خرس‌ها (فروشندگان) چیزهای زیادی به ما بگویند،؛ اگر خوب آن‌ها را بشناسیم.

 مثلث‌های صعودی تمایل به صعود دارند، زیرا نشان‌دهنده ادامه روند صعودی هستند.
مثلث‌های صعودی تمایل به صعود دارند، زیرا نشان‌دهنده ادامه روند صعودی هستند.

روش‌های معامله الگوی نموداری مثلث

معامله براساس اشکال الگوی مثلث از تکنیک‌های رایج تریدرها برای معاملات روزانه است. این الگوها بسیار مهم هستند، زیرا کاهش در نوسانات را نشان می‌دهند که در آینده می‌تواند دوباره افزایش یابد. الگوهای مثلثی دیدگاه‌های تحلیلی را در مورد شرایط فعلی ارائه می‌دهند و همچنین فرصت‌های معاملاتی را هم در زمان شکل‌گیری و هم پس از تکمیل‌شدن‌شان، فراهم می‌کنند.

معامله الگوی نموداری مثلث پیچیده نیست، اما لازم است تا انواع آن را بشناسید. الگوهای ادامه‌دهنده و بازگشتی دو نوع الگوی مثلثی هستند که کاملا خلاف یکدیگر در مورد روند ظاهر می‌شوند. در ادامه به این دو نوع از حرکت قیمت و تشکیل الگوی مثلث در نمودار اشاره می‌کنیم تا شما با نحوه صحیح معامله الگوی نموداری مثلث آشنا شوید.

الگوهای ادامه‌دهنده و بازگشتی دو نوع الگوی مثلثی هستند که کاملا خلاف یکدیگر در مورد روند ظاهر می‌شوند.
الگوهای ادامه‌دهنده و بازگشتی دو نوع الگوی مثلثی هستند که کاملا خلاف یکدیگر در مورد روند ظاهر می‌شوند.

الگوهای مثلثی ادامه‌دهنده و روش معامله با آن

الگوهای ادامه‌دهنده، الگوهایی در نمودار هستند که با مشاهده آن‌ها می‌توانیم منتظر پایان اصلاح و ادامه روند قبلی باشیم. برای مثال اگر روند حرکتی قیمت یک سهم صعودی است، اگر یک الگوی مثلثی ادامه‌دهنده ظاهر شود، انتظار صعود بیشتر قیمت را داریم. الگوهای ادامه‌دهنده به ما کمک می‌کنند، تا نقاط اصلاح و شروع مجدد حرکت قیمت در روند را پیش‌بینی کنیم و برای ورود آماده باشیم.

الگوهای مثلثی ادامه‌دهنده می‌توانند نزولی یا صعودی باشند. در روند صعودی، الگوی ادامه‌دهنده به خریداران برای ورود در جهت روند کمک می‌کند، زیرا قیمت به احتمال زیاد به مسیر خود ادامه می‌دهد و خریداران جدید با ورود می‌توانند قیمت را بالاتر ببرند. در روند نزولی نیز، این الگو به ورود فروشندگان در جهت روند کمک می‌کند، زیرا قیمت به احتمال زیاد می‌تواند پایین‌تر بیاید و فروشندگان با ورود جدید، آن را پایین‌تر بکشند.

به‌طورکلی، الگوی مثلثی ادامه‌دهنده صعودی، نشان‌دهنده ضعف فروشندگان در ناحیه مقاومتی است که خریداران به‌راحتی آن را می‌شکنند. در روند نزولی نیز، الگوی مثلثی ادامه‌دهنده، نشان‌دهنده ضعف خریداران در ناحیه حمایتی است که فروشندگان به‌راحتی از آن عبور می‌کنند.

معامله الگوی نموداری مثلث ادامه‌دهنده ساده است و فقط باید این الگو را در نمودار پیدا کنید. سپس منتظر شکست قیمت در مسیر روند شوید. تشکیل 2 کندل خارج از محدوده الگوی مثلث در جهت روند نشان‌دهنده ادامه مسیر روند است. در این حالت وارد معامله شوید و حدضرر خود را زیر ناحیه مثلث (در روند صعودی) یا بالای ناحیه مثلث (در روند نزولی) قرار دهید.

الگوهای مثلثی بازگشتی و روش معامله با آن

برخلاف الگوهای مثلثی ادامه‌دهنده، الگوهای مثلثی بازگشتی به شکست یک روند اشاره می‌کنند. در واقع تشکیل الگوی مثلث همیشه نشان‌دهنده ادامه روند نیست و گاهی خبر از بازگشت قیمت می‌دهد. در روند صعودی، اگر زمانی الگوی مثلث تشکیل شود اما قیمت، مثلث را به سمت پایین بشکند، روند صعودی قیمت به پایان رسیده است. همچنین اگر در روند نزولی، قیمت سقف خط روند مثلث را بشکند، روند نزولی قیمت تمام شده است.

بازگشت قیمت در الگوی مثلثی جایی است که قیمت وارد مثلث می‌شود، اما برخلاف روند اصلی خود از آن خارج می‌گردد. این حرکت قیمت را شکست روند می‌گویند و معامله‌گران با مشاهده این حرکت، باید از معاملاتی که در جهت روند دارند، خارج شوند. معامله‌گران باتجربه در زمان مشاهده الگوی مثلثی بازگشتی، سریعا وارد معاملات خلاف روند می‌شوند.

معامله الگوی نموداری مثلث بازگشتی نیز ساده است و فقط باید این الگو را بیابید. پس از یافتن این الگو درصورت شکست مثلث در خلاف جهت روند، منتظر تایید باشید. شکست معتبر زمانی مشخص می‌شود که قیمت حداقل 2 کندل دیگر خارج از محدوده الگوی مثلث و در خلاف جهت روند ثبت می‌کند. در چنین حالتی وارد معاملات خلاف روند شوید و حدضرر خود را زیر ناحیه مثلث (در روند نزولی) یا بالای ناحیه مثلث (در روند صعودی) قرار دهید.

نکات مهم در تحلیل الگوی نموداری مثلث

برای معامله الگوی نموداری مثلث، حتما باید به نکاتی که در ادامه بیان می‌شود توجه کنید. این نکات باعث می‌شود تا میزان موفقیت شما در معاملات افزایش یابد و الگوهای مثلث را به خوبی شناسایی کنید.

  • شناسایی سطوح حمایت و مقاومت: با شناسایی سطوح حمایت و مقاومت در نمودار، بهتر می‌توانید میزان بازگشت یا ادامه روند را پیش‌بینی کنید. برای مثال اگر الگوی مثلث در یک روند نزولی، روی یک سطح حمایتی قوی در نمودار تشکیل شود، به احتمال زیاد قیمت صعودی می‌شود و جهت روند تغییر می‌کند. در سطوح مقاومتی نیز، اگر قیمت در این سطوح الگوی مثلث تشکیل دهد، به احتمال زیاد قیمت وارد روند نزولی می‌شود و برمی‌گردد.
  • شکست مثلث: شکست خطوط روند مثلث بسیار اهمیت دارد. اگر محدوده مثلث نشکند، به احتمال زیاد قیمت فعلا خیال ادامه روند یا تغییر آن را ندارد و فقط در محدوده داخل مثلث حرکت می‌کند. اگر قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین مثلث را بشکند و وارد حرکت صعودی یا نزولی شود، شکست اتفاق افتاده است و می‌توان در جهت آن وارد معامله شد.
  • شکست کاذب: گاهی شکست‌های قیمت در الگوی مثلث کاذب است؛ به این‌صورت که قیمت با یک کندل قوی از محدوده مثلث خارج می‌شود، اما در کندل بعدی دوباره به داخل آن باز می‌گردد. چنین شکستی را کاذب می‌گویند، زیرا قیمت روند جدیدی را شروع نمی‌کند و در منطقه مثلث خریدوفروش می‌شود. برای آن‌که شکست‌های کاذب را بشناسید، باید مطمئن شوید که قیمت به داخل مثلث برنمی‌گردد. برای این‌کار اجازه دهید قیمت، چند کندل دیگر خارج از محدوده مثلث ثبت کند.
  • ترکیب الگوی مثلث با اندیکاتور: اندیکاتورها، ابزارهای قوی تحلیل تکنیکال هستند و ترکیب این ابزارها با الگوهای مثلث، تحلیل ما از قیمت را قوی‌تر می‌کند. برای آن‌که بتوانیم از این ترکیب بهتر سود ببریم، بهتر است اندیکاتور مناسب را انتخاب کنیم. برای مثال اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) برای شناسایی نقاط اشباع و قدرت روند بسیار کارآمد است و در کنار الگوی مثلثی به شناسایی حرکت بعدی قیمت کمک می‌کند.

تجزیه‌وتحلیل فنی نمودار نیاز به استفاده از انواع تکنیک‌های معامله‌گری و ابزارهای معاملاتی دارد. الگوهای نموداری مثلث یکی از تکنیک‌های حرفه‌ای معامله‌گری است. با این الگوها حرکت بعدی بازار قابل پیش‌بینی است و میزان موفقیت معاملات افزایش پیدا می‌کند. الگوی مثلث صعودی، نزولی و متقارن از انواع این الگوها است. حرکت قیمت در الگوی مثلث نشان‌دهنده مبارزه خریداران و فروشندگان برای تسلیم دیگری است که در نهایت با خروج قیمت از مثلث ثابت می‌شود. قبل از معاملات واقعی با الگوهای مثلثی، باید در یک حساب آزمایشی تمرین کنید. پس از این‌که معاملات شما در حساب آزمایی با استفاده از الگوهای مثلثی سودده شد، وارد معاملات واقعی شوید. معامله الگوی نموداری مثلث را بسیار تمرین کنید تا بتوانید آن‌ها را سریع در نمودار بشناسید و مطابق با آن معامله کنید.

برای معاملات مطمئن و سریع در سطح بازارهای بین‌المللی می‌توانید از بروکر اپوفایننس استفاده کنید. این بروکر ارائه‌دهنده خدمات معامله‌گری در پلتفرم کاملا حرفه‌ای است که تمام معاملات فارکس، ارزهای دیجیتال، سهام‌های بین‌المللی و کالاها را پوشش می‌دهد.

منبع +++

الگوهای مثلثی چه کاربردی دارند؟

از این الگوها برای شناسایی وضعیت فعلی قیمت و پیش‌بینی آینده جهت روند در نمودار استفاده می‌شود.

آیا الگوهای مثلثی فقط ادامه روند را نشان می‌دهند؟

خیر، الگوهای نموداری مثلثی برای تشخیص ادامه روند و معکوس قیمت کاربرد دارند. بازگشت قیمت و معکوس‌شدن روند زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت خلاف جهت روند قبلی خود از مثلث خارج می‌شود. در چنین حالتی ادامه روند برای قیمت دشوار است و روند عوض می‌شود.

چرا باید در معامله الگوی نموداری مثلث، منتظر شکست باشیم؟

شکست الگوی مثلث نشانه حرکت قیمت در جهت جدید است. اگر قیمت همچنان داخل الگوی مثلث باشد، نمی‌توان جهت خروج از آن را پیش‌بینی کرد. به‌همین دلیل معاملات ما زمانی که قیمت تکلیف حرکت خود را مشخص نکرده است، ریسک بالایی دارد.

در دنیای پویای بازار معاملات، ریسک‌ پذیری به‌عنوان یکی از عوامل مهم برای موفقیت یا شکست تریدرها در فارکس، نقش بسیار حیاتی ایفا می‌کند. چنانچه تحمل ریسک شما زیاد باشد، می‌توانید به‌شکل هوشمندانه‌تری به انجام معامله بپردازید. ما قصد داریم در این مقاله به‌بررسی نقش میزان ریسک پذیری یا تحمل ریسک در افراد فعال در حوزه رمزارزها بپردازیم. با ما همراه باشید.

ریسک پذیری یا تحمل ریسک چیست؟

میزان تحمل بریسک، تحمل خطر یا گنجایش برای پذیرش خطر، یک معیار فردی است که نشان می‌دهد تا چه اندازه شما تمایل دارید در پوزیشن‌های معاملاتی خود، ریسک را به‌عنوان یک سطح مشخص از سود فرضی بپذیرید. اصولاً، هرچه سرمایه‌گذاری با ریسک بیشتری همراه باشد، پتانسیل سود و بازدهی بالاتر خواهد بود؛ اما هم‌زمان، خطر از دست‌دادن سرمایه نیز افزایش خواهد یافت. افراد این ارتباط را که درواقع همان ارتباط ریسک و بازده نامیده می‌شود، به‌عنوان قانون الاکلنگ در بازار بورس می‌شناسند.

در دسته‌های مختلف دارایی‌ها، سطوح متفاوتی از ریسک و بازده وجود دارد. به‌عنوان مثال، سهام شرکت‌ها معمولاً به‌عنوان دارایی‌های با ریسک بیشتر شناخته می‌شوند، زیرا از نوسان‌پذیری بیشتری در بازده خود بهره‌مند هستند. درمقابل، اوراق مشارکت معمولاً به‌عنوان سرمایه‌گذاری‌هایی با ریسک کم‌تر در نظر گرفته می‌شوند؛ زیرا بازده نسبتاً ثابتی دارند و به‌همین دلیل به آن‌ها «اوراق با درآمد ثابت» نیز می‌گویند.

علت اهمیت موضوع تحمل ریسک در حوزه سرمایه‌گذاری

یکی از گام‌های اساسی در فرآیند تخصیص دارایی‌ها، تعیین سطح تحمل ریسک یا گنجایش برای پذیرش خطر است که به‌عنوان ابتدایی‌ترین و احتمالاً مهم‌ترین مرحله در پروسه سرمایه‌گذاری تلقی می‌شود. این سطح تحمل، عامل تعیین‌کننده‌ای است برای اینکه متوجه شوید حداکثر تا چه میزان مبلغ‌ را برای سرمایه‌گذاری در‌ دارایی‌های مختلف نظیر سهام، اوراق مشارکت، ارز، طلا، مسکن و بانک در نظر می‌گیرید.

میزان ریسک پذیری یا تحمل ریسک شما به ویژگی‌های چندگانه‌ای بستگی دارد که مرتبط با موقعیت شما هستند. برخی از این متغیرها عبارت‌اند از:

  • افق زمانی سرمایه‌گذاری شما (بلندمدت، میان‌مدت یا کوتاه‌مدت)
  • موقعیت شخصی شما 
  • سبک سرمایه‌گذاری شما (تهاجمی، محافظه‌کار، با ریسک متوسط، ریسک‌گریز یا ریسک‌پذیر)
میزان ریسک پذیری یا تحمل ریسک شما به ویژگی‌های چندگانه‌ای بستگی دارد که مرتبط با موقعیت شما هستند.
میزان ریسک پذیری یا تحمل ریسک شما به ویژگی‌های چندگانه‌ای بستگی دارد که مرتبط با موقعیت شما هستند.

آگاهی افراد نسبت به میزان ریسک پذیری چه کمکی می‌کند؟

نکات مهم جهت تعیین اهداف سرمایه‌گذاری شما، به شما امکان می‌دهد مشخص کنید که برای دستیابی به اهدافتان، چه مقدار سرمایه و چه زمانی نیاز دارید. به‌طور کلی، زمان بیشتر پروسه سرمایه‌گذاری شما را ترغیب می‌کند که ریسک بیشتری را بپذیرید. همچنین، با کاهش مدت زمان برای دستیابی به اهداف، ممکن است تمایل شما به پذیرش ریسک نیز کاهش پیدا کند. در این راستا، یک چارچوب مناسب این است که برای اهداف مالی کوتاه‌مدت (کم‌تر از ۲ تا ۳ سال)، پذیرش ریسک کم‌تر ایده‌آل است، در حالی‌که برای اهدافی با مدت زمان ۱۰ سال یا بیشتر، پذیرش ریسک بیشتر موجب پاداش بالاتر خواهد شد. در مورد دوره‌های زمانی میان این دو، احتمالاً یک استراتژی با ریسک متوازن بهترین گزینه است.

در این راه، لازم است شرایط شخصی خود را نیز در نظر بگیرید:

  • آیا شرایط شغلی شما ثابت است یا دائماً در حال تغییر؟
  • آیا به تازگی شروع به کار کرده‌اید یا حقوق بازنشستگی نزدیک است؟
  • در صورت نیاز ناگهانی به پول، چه اتفاقی می‌افتد؟

لازم است به یاد داشته‌باشید که هیچ دو سرمایه‌گذاری مسیر یکسانی را طی نخواهند کرد و تنها شما می‌توانید تصمیم‌گیری کنید که چگونه بالانسی بین ریسک و پاداش را برای خود ایجاد کنید. بنابراین، قبل از قبول هر پیشنهاد خریدوفروش از مشاورهای مالی، اطمینان حاصل کنید که وی شرایط شما را به‌دقت در نظر گرفته است.

بیشتر بخوانید: نسبت ریسک به پاداش در فارکس

سطوح مختلف ریسک پذیری یا تحمل ریسک

سطوح ریسک پذیری به‌طور کلی به سه دسته تقسیم می‌شوند:

  1. ریسک پذیری بالا: افرادی که با درجه بالایی از تحمل ریسک و تغییرات روبرو هستند؛ به‌دنبال فرصت‌ها و موقعیت‌های نوآورانه می‌گردند و تمایل دارند به‌عنوان پیشروانی در صنعت و بازار عمل کنند.
  2. ریسک پذیری متوسط: افرادی که در تصمیم‌گیری‌ها و رویکردهای خود، توازنی بین تحمل ریسک‌ها و احتیاط حاصل می‌کنند. آن‌ها تصمیم‌های خود را با توجه به مزایا و معایب موجود می‌پذیرند.
  3. ریسک پذیری پایین: افرادی که به‌دنبال حفظ ثبات و کاهش عدم قطعیت‌ها هستند و تمایلی به تحمل ریسک‌های بزرگ ندارند. این دسته‌بندی‌ها ممکن است در افراد و سازمان‌ها به تفاوت‌هایی وابسته باشد و در طول زمان تغییر پیدا کند. همچنین، تصمیم‌گیری در خصوص میزان تحمل خطر به عواملی مانند وضعیت مالی، فرهنگ سازمانی، نقش وظیفه‌ای و اهداف بستگی دارد.

فرایند مدیریت ریسک

مدیریت ریسک در پروژه‌ها به‌عنوان یک فرآیند حیاتی مطرح می‌شود که شامل ارزیابی ریسک و استراتژی‌های کاهش خطرات احتمالی است. در ارزیابی ریسک، ابتدا خطرات شناسایی و تأثیرات آن‌ها ارزیابی می‌شوند؛ که این فرایند به تدوین یک لیست خطرات خلاقانه و منظم نیاز دارد.

  • شناسایی خطر: یک رویکرد سازمان‌محور به شناسایی خطرات شامل استفاده از چک لیست خطرات ممکن و ارزیابی احتمال وقوع آن‌ها در پروژه می‌شود. برخی سازمان‌ها بر اساس تجربیات پروژه‌های گذشته، چک لیست‌های خطرات تدوین می‌کنند، که به مدیر پروژه و تیم کمک می‌کند تا خطرات خاصی را شناسایی و در چک لیست تفکر تیم گسترش دهند. همچنین، تجربیات گذشته به‌عنوان منابع ارزشمندی برای شناسایی خطرات پیشرو در برنامه‌ریزی خدمت می‌کند.
  • ارزیابی ریسک: پس از شناسایی ریسک‌های احتمالی و توجه به ریسک پذیری یا تحمل ریسک خود، لازم است هر نمونه از ریسک را بر اساس احتمال وقوع و میزان ضرر احتمالی ارزیابی کنیم؛ چراکه همه خطرات برابر نیستند و احتمال وقوع برخی از رویدادهای خطرناک بیشتر از دیگری است و هزینه ریسک می‌تواند متفاوت معرفی شود.

استفاده از معیارهای تعیین ریسک‌هایی با تأثیر زیاد، می‌تواند تمرکز را روی تعداد محدودی از خطرات مهم که نیاز به کاهش دارند، محدود کند. به‌عنوان مثال، اگر فرض کنیم که ریسک‌هایی با تأثیر بالا همانند خطراتی هستند که ممکن است هزینه پروژه را تا ۵ درصد از کل بودجه افزایش دهند، می‌توان انتخاب کرد که تنها روی چند خطر احتمالی که به این اندازه موثر هستند، تمرکز کنیم. ارزیابی ریسک با درک این موضوع مواجه می‌شود که کدام خطرات بیشترین احتمال وقوع را دارند و ممکن است بیشترین تأثیر منفی را بر فعالیت‌ها داشته‌باشند.

 پس از شناسایی ریسک‌های احتمالی و توجه به ریسک پذیری یا تحمل ریسک خود، لازم است هر نمونه از ریسک را بر اساس احتمال وقوع و میزان ضرر احتمالی ارزیابی کنیم.
پس از شناسایی ریسک‌های احتمالی و توجه به ریسک پذیری یا تحمل ریسک خود، لازم است هر نمونه از ریسک را بر اساس احتمال وقوع و میزان ضرر احتمالی ارزیابی کنیم.

بیشتر بخوانید: تکنیک های مدیریت ریسک فارکس

روش‌های مدیریت ریسک

روش‌های مدیریت ریسک در هنگام برنامه‌ریزی با توجه به این نکته که خطرات هنوز نامعلوم هستند یا رخ نداده‌اند، اهمیت زیادی دارند. ۳ راه اصلی برای مدیریت ریسک وجود دارد:

  1. اجتناب: بهترین راه برای مدیریت ریسک، اجتناب از آن است. اگر می‌توانید از وقوع یک خطر جلوگیری کنید، به برنامه شما آسیب نمی‌رساند. دور شدن از صخره، نمونه‌ای ساده از اجتناب است.
  2. کاهش: اگر جلوگیری از وقوع خطر ممکن نباشد، می‌توانید سعی کنید تا تأثیرات آن را کاهش دهید. این به آن معناست که اقداماتی انجام دهید تا کمترین آسیب ممکن به برنامه شما برسد.
  3. پذیرفتن: هنگامی که امکان اجتناب یا کاهش تأثیر ریسک وجود ندارد، تنها گزینه‌ای که باقی می‌ماند پذیرفتن آن است. اما پذیرفتن ریسک نیازمند بررسی گزینه‌های جایگزین و دانستن پیش‌زمینه کامل خطرات مرتبط است.

چنانچه شما در بازارهای مالی مانند فارکس فعالیت می‌کنید، باید این نکته را درنظر بگیرید که ریسک همواره همراه شما خواهد بود. همچنین، این مسئله را بدانید که برای اینکه در این فضا موفق شوید، انتخاب یک بروکر خوب اصلی اساسی است. یکی از انواع بروکرهایی که خدماتی ویژه به افراد ارائه می‌کنند، بروکر اپوفایننس است. این بروکر به‌عنوان بهترین بروکر برای ایرانیان، فضایی شفاف و امن برای شما ایجاد می‌کند تا بتوانید به بهترین شکل ممکن معامله کنید.

مزایای ریسک پذیری یا تحمل ریسک زیاد چیست؟

همان‌طور که اشاره شد، جدا از اینکه تحمل ریسک چالش‌های زیادی را دربر دارد، تأثیر قابل توجهی نیز بر زندگی ما خواهد داشت. در این بخش، به بررسی فواید تحمل ریسک به‌میزان زیاد می‌پردازیم.

داشتن حس موفقیت

احساس موفقیت با قراردادن خود در معرض موقعیت‌هایی که با ریسک زیاد آغاز می‌شود. ممکن است آغاز کار ترسناک به‌نظر بیاید، اما تجربه ریسک پذیری یا تحمل ریسک، حتی اگر به‌دقت طبق برنامه پیش نرود، می‌تواند تجربه‌ای هیجان‌انگیز و نوآورانه را به ارمغان بیاورد. شجاعت و شهامتی که در انجام فعالیت‌هایی با ریسک زیاد نمایان می‌شود، سبب ایجاد اعتمادبه‌نفس خواهد شد.

از بین بردن عقاید قدیمی

یکی از مزایای ویژگی ریسک پذیری این است که شما با شجاعتی قابل تحسین، قانون‌های قدیمی و گاهاً نادرست خود را پاک می‌کنید و به دیدگاه‌های جدیدتر راجع به مسائل مختلف پی می‌برید. در برخی از مواقع، ما میان باورها و پیش‌فرض‌هایی درباره خود و نحوه عملکرد جهان گیر می‌کنیم که به تحقق اهدافمان کمکی نمی‌کند. تحمل ریسک می‌تواند به شما کمک کند تا شواهدی را ارائه دهید که داستان‌های قدیمی را رد کنید. حتی اگر تغییراتی در زندگی خود ایجاد نکنید، ترک کردن این افکار منفی می‌تواند به‌طریقی شگفت‌آور محسوب شود.

افزایش عزت نفس

یکی دیگر از مزایای ریسک‌پذیری زیاد، افزایش عزت نفس است. هرچه با چالش‌ها و اقدامات جدید بیشتر دست و پنجه نرم کنید، گنجایش خود برای مدیریت شرایط بحرانی را بهبود خواهید داد. این تجربه‌ها شما را به فردی با اعتماد به نفس و انعطاف‌پذیرتر تبدیل می‌کند. افزایش عزت نفس همچنین می‌تواند تاثیر مثبتی بر مهارت‌های تصمیم‌گیری شما داشته‌باشد.

افزایش خلاقیت

یکی از دیگر اثرات ویژگی تحمل ریسک، فراهم کردن فرصت‌ها و موقعیت‌های جدید برای شماست. خروج از حاشیه امنتان می‌تواند در ایجاد فرصت‌های متعدد، چه از نظر حرفه‌ای و چه از نظر شخصی، تأثیرگذار محسوب شود. همچنین ممکن است متوجه شوید که توانسته‌اید کسب‌وکار خود را بهبود ببخشید و در حوزه خود به یک قدرت برجسته تبدیل شوید. تمام این امکانات با انجام ریسک‌های هوشمندانه قابل دستیابی هستند.

افزایش انعطاف‌پذیری

توانایی تحمل ریسک همچنین می‌تواند شما را در یادگیری روش مقابله با پیامدها و شکست‌ها و افزایش انعطاف‌پذیری در مواجهه با چالش‌ها تقویت کند. شما درخواهید یافت که بدون پیش‌فرض‌های محدودکننده، می‌توانید پیشرفت و با کشف مسیرهای مختلف برای موفقیت، مهارت‌های بیشتری کسب کنید.

بیشتر بخوانید: مدیریت ریسک در فارکس

چگونه میزان ریسک پذیری یا تحمل ریسک خود را افزایش دهیم؟

بسیاری از افراد معتقدند که اعتماد به نفس اصلی‌ترین عامل در افزایش میزان ریسک پذیری است، اما این فرضیه همواره صادق نیست. به‌دلیل وجود این فرضیه، ممکن است از پذیرش ریسک‌ها خودداری کنید؛ زیرا احساس می‌کنید که قابلیت مقابله با شکست را ندارید. درواقع، این امر بیشتر مرتبط با اعتماد به توانایی مدیریت شکست پس از ریسک‌پذیری است. شما می‌دانید که حتی اگر همه چیز به‌درستی پیش نرود، شما هنوز منابعی برای مقابله با شکست دارید.

هر فرد قادر است با تمرین و کوشش، روحیه جنگجوی خود را تقویت کند؛ این مهارت می‌تواند در ابعاد مختلف زندگی مثبت معرفی شود و در بسیاری از مواقع، به‌عنوان پله‌ای برای دستیابی به موفقیت‌های بزرگ‌تر مطرح شود. در ادامه به بررسی ۵ تکنیک برای افزایش مهارت ریسک‌پذیری می‌پردازیم.

به‌عنوان یک تریدر، باید نسبت‌به نتیجه معامله خود بی‌تفاوت باشید. اگر همه موارد را به‌درستی انجام داده باشید، نباید به میزان سود یا زیان معامله بپردازید.
به‌عنوان یک تریدر، باید نسبت‌به نتیجه معامله خود بی‌تفاوت باشید. اگر همه موارد را به‌درستی انجام داده باشید، نباید به میزان سود یا زیان معامله بپردازید.

ترید یعنی کار با ناشناخته‌ها

اهمیت درک معنای «سروکار داشتن با ناشناخته‌ها» معجزه می‌کند. هرچند ممکن است سیستمی داشته‌باشید که بر اساس نتایج قبلی آن را به‌کار بگیرید، اما هر استراتژی یا معامله‌ای، در هر لحظه ممکن است با شکست مواجه شود. پس از اینکه بر اساس معیارهای خود وارد معامله شدید، دیگر در کنترل شما نیست که قیمت به حد سود یا حد ضرر شما برسد.

اکثر تریدرها به‌هنگام انجام معامله، اعتقاد دارند که اگر نقطه ورود جذاب به‌نظر برسد، نتیجه باید سودآور شود. این تفکر بسیار خطرناک و اشتباه است؛ زیرا هیچ‌گاه نمی‌توانید پیش‌بینی کنید که آیا معامله شما موفق یا ناموفق خواهد بود. به‌عنوان یک تریدر، باید نسبت‌به نتیجه معامله خود بی‌تفاوت باشید. اگر همه موارد را به‌درستی انجام داده باشید، نباید به میزان سود یا زیان معامله بپردازید.

اگر win rate بالایی دارید، ریسک پذیری یا تحمل ریسک بیشتری داشته باشید!

زمانی که افراد امکانات بیشتری برای به‌دست آوردن سود در یک معامله دارند، تمایل دارند ریسک بیشتری را بپذیرند. آیا منطقی به‌نظر می‌آید زمانی که نرخ پیروزی شما 75٪ است، بیشتر از زمانی که نرخ پیروزی استراتژی معاملاتی شما 50٪ است، ریسک کنید؟ نرخ پیروزی کم‌تر به‌این معناست که احتمال معاملات ناموفق بیشتر خواهد بود. با این حال، نسبت ریسک به ریوارد «پاداش» نیز باید منطقی انتخاب شود و اگر روند افزایشی سودهای یک معامله محدود شود، معامله توجیه ندارد و نباید به افزایش حجم بپردازد.

اگر هنگام انجام معاملات هیجانی می‌شوید، سود خود را جشن می‌گیرید یا بر اثر ضررهای خود ناراحت می‌شوید، نشانه‌ای از غیرحرفه‌ای بودن شماست.
اگر هنگام انجام معاملات هیجانی می‌شوید، سود خود را جشن می‌گیرید یا بر اثر ضررهای خود ناراحت می‌شوید، نشانه‌ای از غیرحرفه‌ای بودن شماست.

بیشتر بخوانید: روانشناسی ریسک

در ریسک پذیری یا تحمل ریسک، احساسات خود را کنترل کنید

اگر هدف شما از تریدکردن کسب درآمد است، باید با جدیت و تعهد به این کار بپردازید. یک پوزیشن خوب اغلب چالش برانگیز است. این مسئله ممکن است برخی را به اندازه کافی جذب نکند، اما درواقعیت، ترید‌کردن به‌معنای مواجهه با احتمالات است. اگر هنگام انجام معاملات هیجانی می‌شوید، سود خود را جشن می‌گیرید یا بر اثر ضررهای خود ناراحت می‌شوید، نشانه‌ای از غیرحرفه‌ای بودن شماست. درواقع، این ممکن است نشانگر یک رویکرد قماری محسوب شود.

در اصل، تریدکردن یک فعالیت است که بر اساس مواجهه با احتمالات بنا شده است و ترکیب صحیح نسبت ریسک به پاداش و نرخ موفقیت، کلید برتری و سودآوری شما را تعیین می‌کند. وظیفه شما فقط این است که اطمینان حاصل کنید که معاملات خود را به‌دقت طبق برنامه خود انجام داده‌اید و از نظر عاطفی تحت تأثیر قرار نمی‌گیرید.

هوشمندانه‌ هدف‌گذاری کنید

تعیین هدف به شما انگیزه و انرژی لازم را می‌دهد. اولین گام در ریسک پذیری یا تحمل ریسک، تعیین یک هدف کاملاً واضح است. سپس، این هدف را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید و در طول مسیر با مشکلات آن مواجه شوید. این فرآیند باعث می‌شود که در هر لحظه به هدف خود فکر کنید و توانایی غلبه بر ترس‌های خود را به‌دست آورید. اگر از ابتدا بدانید که مسیری واضح برای رسیدن به هدفتان وجود دارد، شما با شکست‌ها بهتر می‌توانید کنار بیایید. مهارت ریسک‌پذیری به شما کمک می‌کند که از مراحل مختلف با اطمینان عبور کنید. در نتیجه، شکست‌ها به چشمه‌های موفقیت تبدیل می‌شوند و از اینکه خطرات را پذیرفته‌اید، لذت می‌برید.

اولین گام در ریسک پذیری یا تحمل ریسک، تعیین یک هدف کاملاً واضح است.
اولین گام در ریسک پذیری یا تحمل ریسک، تعیین یک هدف کاملاً واضح است.

کنار گذاشتن ترس در ریسک پذیری یا تحمل ریسک

یکی از دلایل اصلی کاهش تمایل به پذیرش ریسک، حضور ترس در ذهن است. برای دستیابی به موفقیت، لازم است ترس را پشت سر بگذارید، زیرا این احساس می‌تواند یک مانع قدرتمند برای پیشرفت شما معرفی شود. غلبه‌بر ترس از طریق مواجهه مستقیم با آن امکان‌پذیر است، زیرا اساساً ترس یک خلق و خوی ذهنی است.

برای تکیه بر مهارت ریسک‌پذیری، لازم است از ترس جلوگیری کنید تا میزان استرس کاهش پیدا کند و نهایتاً بتوانید به فعالیت‌های خود مشغول شوید. در حالتی که با ترس‌ها و تعویق‌ها زندگی کنید، دست‌یابی به اهدافتان تضمین نشده است و احتمالاً در آینده، پشیمانی از نادیده‌گرفتن فرصت‌ها و افکار از دست رفته وجود خواهد داشت.

افزایش انگیزه در ریسک پذیری یا تحمل ریسک

با داشتن انگیزه و شوق، می‌توانید ذهن خود را به‌طور کامل به ریسک پذیری عادت بدهید؛ به‌گونه‌ای که دیگر امکان ندارد به موانع و ترس‌هایتان توجه کنید. اگر اقدام به انجام یک کار در حالت معمولی کنید، ممکن است به نظرتان ترسناک بیاید و فکر کنید که قادر به انجام آن نیستید؛ اما گاهی اوقات، انجام دادن آن کار در زمانی که مملو از شور و اشتیاق و انگیزه هستید، می‌تواند راه‌حلی موثرتر معرفی شود. از‌همین‌رو، برای انجام کارهایی که تحمل ریسک در آن‌ها حائز اهمیت است، انگیزه خود را بالا ببرید.

شما برای انجام معاملات فارکس و ارزهای دیجیتال، نیاز به یک بروکر قابل اعتماد دارید. بروکر اپوفایننس در این حوزه، خدمات ویژه‌ای ارائه می‌کند که می‌توانید در آن ثبت‌نام کنید و برترین خدمات را دریافت نمایید.

در این مقاله، به اهمیت ریسک پذیری یا تحمل ریسک در حوزه سرمایه‌گذاری پرداختیم. باتوجه به نکات مطرح شده، مشخص شد که تحمل ریسک در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری نقش بسیار حیاتی دارد.

از آنجایی که بازارهای مالی تغییرات پیوسته دارند، انجام تحلیل دقیق و مدیریت موثر ریسک از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله بر ضرورت توازن میان ریسک و بازده، اهمیت تعیین اهداف سرمایه‌گذاری و استراتژی‌های متناسب با ریسک پذیری و همچنین اثربخشی ابزارها و مدل‌های مدیریت ریسک تأکید داشته است. این نکات از اهمیت زیادی برای افراد و شرکت‌ها در فرآیند تصمیم‌گیری در زمینه سرمایه‌گذاری برخوردار است و به آن‌ها کمک می‌کند تا با یک رویکرد هوشمندانه به‌دنبال بهینه‌سازی استراتژی‌های خود باشند.

چرا ریسک پذیری در سرمایه‌گذاری به یک عنصر اساسی تبدیل شده است و چه تأثیری بر تصمیمات تریدرها دارد؟

تحمل ریسک به‌دلیل تغییرات پیوسته در بازارهای مالی، تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر تصمیمات تریدرها دار‌د و نقش اساسی در موفقیت یا شکست افراد ایفا می‌کند. تریدرها با تعیین سطح مناسب ریسک پذیری، قادر هستند به بهترین شکل ممکن با تغییرات بازار روبرو شوند و بازده مطلوب را حاصل کنند.

چطور استفاده از ابزارها و مدل‌های مدیریت ریسک می‌تواند در بهبود ریسک پذیری تریدرها کمک کند؟

ابزارها و مدل‌های مدیریت ریسک، از جمله تحلیل سناریوها، مدل‌های ارزیابی تأثیر و استفاده از تنوع در پرتفوی سرمایه، می‌توانند به افراد کمک کنند تا در مواجهه با ریسک‌های بازاری، نظیر نوسانات قیمت‌ها، بهترین تصمیمات را اتخاذ کرده و سودآوری خود را حفظ کنند.

چه اقداماتی می‌تواند در جهت افزایش آگاهی تریدرها از ریسک پذیری انجام شود؟

اقداماتی نظیر بهره‌گیری از آموزش‌ها و کارگاه‌های آموزشی متنوع می‌توانند در افزایش آگاهی و بهبود تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر ریسک نقشی اساسی ایفا کنند.

در دنیای معاملات فارکس، همه چیز حول محور زمان می‌چرخد! هر روز، معامله‌گران از سراسر جهان به تجزیه‌وتحلیل ساعت‌های بازار می‌پردازند و به‌دنبال بهترین زمان برای ورود یا خروج از معاملات خود هستند. چرا؟ چون زمان می‌تواند تعیین‌کننده موفقیت یا شکست در معاملات باشد. به‌عنوان یک معامله‌گر، شما باید بدانید کدام سشن‌های معاملاتی برای استراتژی شما مناسب‌تر هستند و بهترین نتیجه را در چه زمانی می‌توانید به‌دست آورید. در این مقاله، ما به بررسی سشن های معاملاتی در فارکس خواهیم پرداخت و به شما خواهیم گفت چرا انتخاب زمان مناسب، می‌تواند تاثیر بسزایی بر موفقیت شما در دنیای پرهیاهوی معاملات فارکس داشته باشد. همچنین، ما ویژگی‌ها و عوامل موثر بر هر سشن معاملاتی را مورد بررسی قرار خواهیم داد و در نهایت شما می‌توانید بازدهی خود را در معاملات فارکس به حداکثر برسانید.

سشن های معاملاتی در فارکس چیست و چرا اهمیت دارد؟

سشن معاملاتی در بازار فارکس به دوره‌های زمانی اشاره دارد که بازار برای معاملات باز است. این دوره‌ها به‌دلیل تفاوت‌های زمانی در مناطق جغرافیایی مختلف و تاثیر بانک‌های مرکزی و شرایط اقتصادی مناطق مختلف ایجاد می‌شوند.

اهمیت سشن های معاملاتی در فارکس بسیار اساسی است، چرا که هر سشن شرایط بازار متفاوتی دارد. این تفاوت‌ها شامل حجم معاملات و نوسانات قیمتی می‌شوند. برای معامله‌گران، شناختن سشن‌های معاملاتی و تطبیق استراتژی‌های معاملاتی با هر سشن، امری ضروری است.

به‌عنوان مثال، سشن آسیایی کمترین نوسان را دارد و معامله‌گران معمولا در این سشن به استراتژی‌های کم‌ریسک تمایل دارند. در مقابل، سشن آمریکای شمالی به نوسانات بالا و حجم بزرگ معاملاتی مشهور است که برای معاملات با ریسک بالا مناسب است.

با توجه به تاثیر بانک‌های مرکزی و اخبار اقتصادی در هر سشن، تصمیم‌گیری درست در زمان معامله و استفاده از تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال مناسب در هر سشن، می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا بهترین تصمیمات را بگیرند و به سود بیشتری دست یابند.

مروری بر سشن های معاملاتی در فارکس: آسیایی، اروپایی و آمریکای شمالی

فارکس به‌عنوان یک بازار جهانی در طول شبانه‌روز فعالیت دارد. این بازار تا حدود 6 تریلیون دلار ارزش دارد و تمامی عملیات معاملاتی روزانه را شامل می‌شود. به‌منظور تسهیل فعالیت در این بازار عظیم، فارکس به چندین سشن معاملاتی تقسیم می‌شود. در ادامه، نگاهی به سشن های معاملاتی فارکس می‌اندازیم و ویژگی‌های هر سشن را برای شما توضیح خواهیم داد.

بازار فارکس تا حدود 6 تریلیون دلار ارزش دارد و تمامی عملیات معاملاتی روزانه را شامل می‌شود.
بازار فارکس تا حدود 6 تریلیون دلار ارزش دارد و تمامی عملیات معاملاتی روزانه را شامل می‌شود.

سشن آسیایی (توکیو) از سشن های معاملاتی در فارکس

سشن آسیایی یکی از 3 سشن اصلی در بازار فارکس است که معاملات در آن به صورت محلی در منطقه آسیا انجام می‌شود. این سشن معمولا از ساعت 3:30 صبح تا ساعت 12:30 ظهر به وقت تهران ادامه دارد. سشن آسیایی به‌عنوان زمینه‌ای برای شروع روز معاملاتی در بازار فارکس استفاده می‌شود و معامله‌گران به تجزیه‌وتحلیل وضعیت ارزها و بازار در این سشن می‌پردازند. تراکم معاملاتی کمتر در این سشن به معامله‌گران فرصت می‌دهد تا پوزیشن‌های معاملاتی خود را با دقت بیشتری بسنجند.

سشن اروپایی (لندن)

سشن اروپایی تاثیر زیادی بر پویایی بازار دارد. این سشن به‌عنوان جلسه لندن نیز شناخته می‌شود، چراکه مرکز مالی اصلی اروپا در لندن قرار دارد. سشن اروپایی به‌عنوان یکی از پرتراکم‌ترین و پویاترین سشن‌های بازار فارکس شناخته می‌شود. معامله‌گران در این سشن به تحلیل وضعیت بازار و انجام معاملات خود می‌پردازند و از تراکم معاملاتی بالای این سشن بهره می‌برند. این سشن به وقت تهران از ساعت 10:30 شروع می‌شود و تا ساعت 19:30 ادامه دارد.

سشن آمریکای شمالی (نیویورک)

این سشن به‌عنوان جلسه نیویورک نیز شناخته می‌شود. سشن آمریکای شمالی به‌عنوان آخرین سشن در روز معاملاتی و سشنی که باعث پایان روز معاملاتی در جهان می‌شود، دارای اهمیت ویژه‌ای است. معامله‌گران در این سشن به تحلیل وضعیت بازار و انجام معاملات خود می‌پردازند و تصمیم‌گیری‌های مهمی را در این سشن انجام می‌دهند. این سشن از ساعت 16:30 تا 1:30 به وقت تهران ادامه دارد.

درک ویژگی‌های هر یک از سشن های معاملاتی در فارکس، به معامله‌گران امکان می‌دهد تا به بهترین شکل ممکن از فرصت‌های بازار بهره‌برداری کنند و استراتژی‌های خود را بر اساس شرایط هر سشن تنظیم کنند.

عوامل موثر بر سشن‌های معاملاتی

سشن ‌های معاملاتی در فارکس تحت‌تاثیر عوامل متعددی قرار دارند که می‌توانند تراکم و نوسانات قیمتی را تحت‌تاثیر قرار دهند. در ادامه، برخی از عوامل موثر بر سشن‌های معاملاتی را مطرح خواهیم کرد.

داده‌های اقتصادی می‌توانند به‌طور قابل‌توجهی بر پویایی بازار تاثیر بگذارند.
داده‌های اقتصادی می‌توانند به‌طور قابل‌توجهی بر پویایی بازار تاثیر بگذارند.

مناطق زمانی و همپوشانی بازار

همپوشانی بازار زمانی رخ می‌دهد که دو بازار عمده به‌طور همزمان باز باشند. این دوره‌ها می‌توانند شاهد افزایش فعالیت معاملاتی، نقدینگی و نوسانات ناشی از تلاقی تعداد بیشتری از شرکت‌کنندگان در بازار باشند.

رویدادهای اقتصادی و انتشار داده‌ها

داده‌های اقتصادی، مانند ارقام اشتغال، داده‌های تولید ناخالص داخلی یا تصمیمات بانک مرکزی می‌توانند به‌طور قابل‌توجهی بر پویایی بازار تاثیر بگذارند. این انتشار داده‌ها اغلب در زمان‌های از پیش تعیین‌شده اتفاق می‌افتد و می‌تواند منجربه افزایش فعالیت بازار شود.

رویدادهای سیاسی و تغییرات سیاست

رویدادهای سیاسی، مانند انتخابات و تغییر سیاست‌ها می‌توانند عدم اطمینان ایجاد کنند که منجربه افزایش نوسانات در طول سشن‌های معاملاتی می‌شود. معامله‌گران باید این رویدادها را زیر نظر داشته باشند تا بتوانند تحرکات احتمالی بازار را پیش‌بینی کنند.

ویژگی‌های سشن های معاملاتی در فارکس و تاثیر آن‌ها بر جفت‌ارزها

هر سشن معاملاتی در بازار فارکس دارای ویژگی‌ها و خصوصیات منحصربه‌فردی است که تاثیر زیادی بر حرکت قیمت جفت‌ارزها دارد. در ادامه، ویژگی‌های اصلی هر سشن و تاثیر آن بر حرکت ارزها را بررسی خواهیم کرد.

خبرهای مرتبط با بانک‌های مرکزی منطقه آسیا می‌توانند تاثیر مستقیمی بر قیمت ارزها داشته باشند.
خبرهای مرتبط با بانک‌های مرکزی منطقه آسیا می‌توانند تاثیر مستقیمی بر قیمت ارزها داشته باشند.

سشن آسیایی (توکیو)، از سشن های معاملاتی در فارکس

  • کم‌تراکم و کم‌نوسان: یکی از ویژگی‌های بارز سشن آسیایی، تراکم معاملاتی کم و حرکت‌های قیمت کمتر است. این شرایط به معامله‌گران فرصت می‌دهد تا با آرامش به بازار نگاه کنند و به تحلیل دقیق‌تر بپردازند.
  • ارزهای منطقه آسیا: در این سشن، ارزهای منطقه آسیا معامله می‌شوند. بنابراین، ارزهایی مانند دلار استرالیا (AUD) و دلار نیوزیلند (NZD) در این سشن تاثیر بیشتری دارند.
  • تاثیر بانک مرکزی: خبرهای مرتبط با بانک‌های مرکزی منطقه آسیا می‌توانند تاثیر مستقیمی بر قیمت ارزها داشته باشند. تصمیماتی مانند نرخ بهره بانک‌ها و تغییرات سیاست‌های پولی در این سشن اهمیت دارند.

سشن اروپایی (لندن)

  • پرحجم و پرنوسان: سشن اروپایی به‌عنوان یکی از پرحجم‌ترین و پرنوسان‌ترین سشن های معاملاتی فارکس شناخته می‌شود. حرکت‌های قیمت در این سشن بیشتر است و تراکم معاملاتی بالاتری دارد.
  • یورو و پوند انگلیس: ارزهای منطقه اروپا، یعنی یورو (EUR) و پوند انگلیس (GBP)، به‌عنوان ارزهای اصلی در این سشن حضور دارند. تصمیمات بانک مرکزی اروپا (ECB) و بانک انگلیس (BOE) می‌توانند تاثیر زیادی بر حرکت این ارزها داشته باشند.
  • تاثیر اخبار اقتصادی: اعلانات مرتبط با اقتصاد اروپا و اعضای اتحادیه اقتصادی اروپا (EU) می‌توانند تاثیر بسزایی بر بازار فارکس داشته باشند.

سشن آمریکای شمالی (نیویورک)، از سشن های معاملاتی در فارکس

  • تراکم و نوسان بالا: سشن آمریکای شمالی با تراکم معاملاتی و نوسان بیشتری شناخته می‌شود. در این سشن، دلار آمریکا (USD) به‌عنوان ارز اصلی معامله می‌شود.
  • همپوشانی با سشن اروپایی: این سشن با سشن اروپایی همپوشانی زمانی دارد که به تولید فرصت‌های معاملاتی بیشتر منجر می‌شود.
  • تاثیر اخبار اقتصادی آمریکا: اعلانات مرتبط با اقتصاد آمریکا و تصمیمات فدرال رزرو (FED) می‌توانند تاثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر حرکت دلار آمریکا داشته باشند.

با درک ویژگی‌های سشن های معاملاتی در فارکس، شما می‌توانید به بهترین شکل ممکن از فرصت‌های بازار بهره‌برداری کنید و استراتژی‌های خود را بر اساس شرایط هر سشن تنظیم کنید. با این کار احتمالا نتایج بهتر و سودهای بیشتری نصیبتان خواهد شد!

شناسایی فرصت‌های معاملاتی در طول همپوشانی سشن‌ها

همپوشانی جلسات معاملاتی یکی از زمان‌های مهم و جذاب در بازار فارکس است که به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا از فرصت‌های معاملاتی بهره‌برداری کنند. در این زمان، دو یا چند سشن معاملاتی بازار همزمان فعالیت می‌کنند و این می‌تواند به تولید فرصت‌های جالبی منجر شود. در ادامه، به برخی از نکات مهم برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی در هنگام همپوشانی سشن‌ها می‌پردازیم.

در زمان همپوشانی جلسات معاملاتی، دو یا چند سشن معاملاتی بازار همزمان فعالیت می‌کنند و این به تولید فرصت‌های جالبی منجر می‌شود.
در زمان همپوشانی جلسات معاملاتی، دو یا چند سشن معاملاتی بازار همزمان فعالیت می‌کنند و این به تولید فرصت‌های جالبی منجر می‌شود.
  • شناسایی همپوشانی زمانی: برای شناسایی همپوشانی جلسات، باید تفاوت زمانی بین جلسات مختلف را بدانید. هنگامی که سشن یک منطقه به پایان می‌رسد و سشن در منطقه دیگر آغاز می‌شود، همپوشانی رخ می‌دهد.
  • تحلیل تکنیکال: در هنگام همپوشانی سشن های معاملاتی در فارکس، معامله‌گران معمولا از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند تا الگوهای قیمتی و سطوح مهم را تشخیص دهند. این تحلیل‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا فرصت‌های معاملاتی را شناسایی کنید.
  • تاثیر اخبار اقتصادی: هنگامی که جلسات معاملاتی همپوشانی دارند، اعلانات اقتصادی مهم می‌توانند تاثیرات بزرگی بر بازار داشته باشند. باید به رشدهای ناگهانی یا کاهش‌های غیرمنتظره قیمت‌ها توجه داشته باشید.
  • استفاده از نمودارهای شمعی: نمودارهای شمعی به‌عنوان یک ابزار مهم در شناسایی فرصت‌های معاملاتی در همپوشانی سشن‌ها، بسیار مفید هستند. الگوهای شمعی می‌توانند نقاط ورود و خروج معاملات را نشان دهند.
  • مدیریت ریسک: همچنان که به‌دنبال فرصت‌های معاملاتی هستید، باید مدیریت ریسک را هم در نظر داشته باشید. بنابراین سطوح توقف را به‌دقت تعیین کنید تا در صورت عدم موفقیت معاملات، ضررها به حداقل برسند.
  • پیش‌بینی تاثیر سشن بعدی: هنگام شناسایی فرصت‌های معاملاتی در همپوشانی سشن‌ها، باید به سشن بعدی نیز توجه کنید. اطلاعاتی که در سشن بعدی منتشر می‌شوند می‌توانند بر تصمیمات معاملاتی شما در همپوشانی سشن‌ها تاثیر بگذارند.

به‌عنوان یک معامله‌گر فارکس، توانمندی در شناسایی و بهره‌برداری از فرصت‌های معاملاتی در همپوشانی سشن های معاملاتی در فارکس می‌تواند به شما کمک کند تا عملکرد معاملاتی خود را بهبود بخشید. به‌دقت به بازار توجه کنید، تحلیل کنید و با مدیریت ریسک مناسب، از فرصت‌هایی که در این زمان‌ها ارائه می‌شوند بهره‌برداری کنید.

بروکر اپوفایننس بهترین بروکر فارکس است که با ارائه خدمات و ویژگی‌های بی‌نظیر خود، تجربه معاملاتی شما را به یک سطح جدید ارتقا می‌دهد. این بروکر با تمرکز بر کیفیت، امنیت و تسهیل معاملات، برای معامله‌گران حرفه‌ای و مبتدی یک محیط امن و ایده‌آل فراهم می‌کند. اپوفایننس با ارائه حساب‌های معاملاتی مختلف، امکان ورود به بازار را برای همه‌ علاقه‌مندان فراهم کرده است.

استراتژی‌های سشن ‌های معاملاتی در فارکس

سشن ‌های معاملاتی در فارکس، ویژگی‌ها و شرایط مختلفی دارند که می‌توانند به استراتژی‌های معاملاتی متفاوتی منجر شوند. در ادامه، به برخی از استراتژی‌های معاملاتی مناسب برای سشن‌های معاملاتی در بازار فارکس می‌پردازیم.

سشن افتتاحیه اغلب با نوسانات بالا مشخص می‌شود، زیرا بازار به اخبار و رویدادهای شبانه واکنش نشان می‌دهد.
سشن افتتاحیه اغلب با نوسانات بالا مشخص می‌شود، زیرا بازار به اخبار و رویدادهای شبانه واکنش نشان می‌دهد.

سشن افتتاحیه

سشن افتتاحیه اغلب با نوسانات بالا مشخص می‌شود، زیرا بازار به اخبار و رویدادهای شبانه واکنش نشان می‌دهد. استراتژی‌های معامله در این سشن می‌تواند شامل استراتژی‌های معاملات گپ باشد، که هدف معامله‌گران کسب سود از شکاف‌های قیمتی است که بین قیمت بسته شدن روز قبل و قیمت افتتاحیه روز جاری رخ می‌دهد.

سشن اختتامیه

سشن پایانی مانند سشن افتتاحیه، می‌تواند نوسانات بالایی را تجربه کند. یک استراتژی محبوب برای این دوره، استراتژی ” closing price reversal” است که در آن معامله‌گران در هنگام نزدیک شدن به پایان سشن، به‌دنبال نشانه‌هایی مبنی بر برگشت قیمت می‌گردند.

جلسات همپوشانی

در طول همپوشانی سشن های معاملاتی در فارکس به‌دلیل افزایش نقدینگی و نوسانات، ممکن است فرصت‌های زیادی ایجاد شود. به‌عنوان مثال، معامله‌گران می‌توانند به‌دنبال سرمایه‌گذاری روی تغییرات عمده قیمت ناشی از انتشار همزمان داده‌های اقتصادی از دو بازار مختلف باشند.

تطبیق استراتژی‌های معاملاتی با سشن‌های مختلف بازار فارکس

یکی از اصول مهم در موفقیت در بازار فارکس، توانایی تطبیق استراتژی‌های معاملاتی در شرایط مختلف بازار است. هر سشن معاملاتی دارای خصوصیات منحصربه‌فردی است و به‌عنوان یک معامله‌گر حرفه‌ای، باید بتوانید استراتژی‌های خود را بر اساس این خصوصیات تنظیم کنید. نکاتی برای تنظیم استراتژی‌های معاملاتی در سشن‌های مختلف:

یکی از اصول مهم در موفقیت در بازار فارکس، توانایی تطبیق استراتژی‌های معاملاتی در شرایط مختلف بازار است.
یکی از اصول مهم در موفقیت در بازار فارکس، توانایی تطبیق استراتژی‌های معاملاتی در شرایط مختلف بازار است.
  • تحلیل زمان معامله: هر سشن معاملاتی دارای زمان‌های مخصوص معامله است. باید زمان مناسبی را برای ورود و خروج از معاملات انتخاب کنید. مثلا در سشن آسیایی با تراکم کمتر، ممکن است استراتژی‌های معاملاتی بلندمدت موثرتر باشند.
  • تحلیل تکنیکال و فاندامنتال: تحلیل تکنیکال (بر اساس نمودارها و شاخص‌های تکنیکال) و تحلیل فاندامنتال (بر اساس اخبار و رویدادهای اقتصادی) را فراموش نکنید. از این روش‌ها برای تحلیل هر سشن معاملاتی استفاده کنید.
  • شناسایی ویژگی‌های سشن های معاملاتی در فارکس: باید ویژگی‌های هر سشن مانند تراکم معاملاتی، نوسان و ارزهای اصلی در آن سشن را شناسایی کنید.
  • مدیریت ریسک: همچنان که استراتژی‌های معاملاتی خود را با سشن‌های مختلف تطبیق می‌دهید، مدیریت ریسک را هم مد نظر داشته باشید. تعیین سطوح توقف (Stop Loss) و تصمیمات مدیریتی مناسب، ثبات و ایمنی معاملات شما را بهبود خواهد داد.
  • آموزش مداوم: با تجربه و آموزش مداوم، مهارت‌های معاملاتی خود را بهبود بخشید. به تجربیات خود در هر سشن توجه داشته باشید و از اشتباهات گذشته خود بیاموزید.
  • تمرکز روی اهداف بلندمدت: استراتژی‌های معاملاتی خود را بر اساس اهداف بلندمدت تنظیم کنید. نباید به‌صورت روزانه در استراتژی‌های خود تغییرات جزئی ایجاد کنید و باید تا زمان رسیدن به اهداف بلندمدت، به استراتژی خود وفادار بمانید.

توانمندی در تطبیق استراتژی‌های معاملاتی با سشن‌های معاملاتی مختلف می‌تواند به شما کمک کند تا در بازار فارکس موفقیت بیشتری داشته باشید.

شناخت تراکم معاملاتی در سشن‌های مختلف

تراکم معاملاتی در سشن های معاملاتی در فارکس به میزان و تعداد معاملاتی که در هر سشن انجام می‌شود، اشاره دارد. شناخت تراکم معاملاتی در سشن‌های مختلف از اهمیت بسیاری برخوردار است و برای معامله‌گران فارکس مهم است. در ادامه، تراکم معاملاتی سشن‌های مختلف بازار فارکس را مطرح خواهیم کرد:

شناخت تراکم معاملاتی در هر سشن به معامله‌گران کمک می‌کند تا استراتژی‌های معاملاتی مناسبی را انتخاب کنند.
شناخت تراکم معاملاتی در هر سشن به معامله‌گران کمک می‌کند تا استراتژی‌های معاملاتی مناسبی را انتخاب کنند.
  • سشن آسیایی: سشن آسیایی کمترین تراکم معاملاتی را دارد. در این سشن، معاملات فراوانی انجام نمی‌شود و بازار آرام و کم‌نوسان است.
  • سشن اروپایی: سشن اروپایی با تراکم معاملاتی بالاتری مواجه است. بازار فارکس در این سشن فعالیت زیادی دارد و معاملات حجیمی انجام می‌شود.
  • سشن آمریکای شمالی: سشن آمریکای شمالی با بالاترین تراکم معاملاتی شناخته می‌شود. در این سشن، معاملات حجم بالایی دارند.

شناخت تراکم معاملاتی در هر سشن به معامله‌گران کمک می‌کند تا استراتژی‌های معاملاتی مناسبی را انتخاب کنند. به‌عنوان مثال، در سشن‌های با تراکم کمتر معمولا استراتژی‌های کم‌ریسک و در سشن‌های با تراکم بالاتر استراتژی‌های با ریسک بیشتر ممکن است مناسب باشند. همچنین، در زمان‌هایی که تراکم معاملاتی بیشتر است، نوسانات قیمتی نیز بیشتر می‌شود و این می‌تواند به معامله‌گران فرصت‌های معاملاتی ارزشمندی ارائه دهد.

انتخاب بهترین زمان برای معامله

انتخاب بهترین زمان برای معامله در بازار فارکس بسیار مهم است و تاثیر بسزایی روی موفقیت معاملات شما دارد. در واقع، زمانی که معامله می‌کنید می‌تواند تفاوت بین سود و زیان را تعیین کند. در ادامه به نکاتی برای انتخاب بهترین زمان برای معامله در بازار فارکس اشاره می‌کنیم:

  • شناخت سشن های معاملاتی در فارکس: باید با زمان‌های شروع و پایان سشن‌های معاملاتی (آسیایی، اروپایی، و آمریکای شمالی) آشنا باشید. هر سشن ویژگی‌ها و تراکم معاملاتی مخصوص به خود را دارد.
  • زمان همپوشانی سشن‌ها: زمان‌هایی که سشن‌ها همپوشانی دارند (برای مثال، همپوشانی سشن آسیایی و اروپایی)، معمولا بهترین فرصت‌های معاملاتی فراهم می‌شود. در این زمان‌ها تراکم معاملاتی و نوسان بیشتری وجود دارد.
  • پیگیری اخبار اقتصادی: باید زمان انتشار اخبار اقتصادی را دنبال کنید. اعلام اخبار مهم می‌تواند به تغییر ناگهانی نرخ‌ها منجر شود.

به‌طور کلی، انتخاب بهترین زمان برای معامله در بازار فارکس به استراتژی‌ها، اهداف شما و شناخت دقیق شرایط بازار بستگی دارد. اهمیت مطالعه و تجربه در این زمینه نیز بسیار بالاست.

بهترین زمان برای معامله در بازار فارکس در ایران

به‌عنوان یک معامله‌گر فارکس در ایران، انتخاب بهترین زمان برای معامله می‌تواند به شما کمک کند تا از فرصت‌های معاملاتی بهره بیشتری برید. با توجه به تفاوت‌های زمانی و شرایط بازار فارکس، بهتر است زمان معامله خود را با دقت انتخاب کنید. برخی از زمان‌های مناسب برای معامله در بازار فارکس در ایران:

معمولا در ساعت 10:30 صبح تا 12:30 ظهر به وقت تهران، تراکم معاملاتی و نوسانات قیمتی افزایش می‌یابد.
معمولا در ساعت 10:30 صبح تا 12:30 ظهر به وقت تهران، تراکم معاملاتی و نوسانات قیمتی افزایش می‌یابد.
  • سشن آسیایی: سشن آسیایی برای معامله‌گرانی که صبح زود برای معامله آماده‌اند، مناسب است. این سشن معمولا از ساعت 3:30 صبح به وقت تهران شروع می‌شود و تا ساعت 12:30 ظهر ادامه دارد.
  • همپوشانی سشن آسیایی و اروپایی: زمانی که سشن آسیایی با سشن اروپایی همپوشانی دارد (معمولا در ساعت 10:30 صبح تا 12:30 ظهر به وقت تهران)، تراکم معاملاتی افزایش می‌یابد و نوسانات قیمتی افزایش می‌یابد. این زمان ممکن است برای معاملات مهم و کلیدی باشد.
  • سشن اروپایی: اگر زمان شما اجازه داد، معامله در سشن اروپایی نیز مناسب است. این سشن از ساعت 10:30 ظهر به وقت تهران شروع می‌شود و تا ساعت 19:30 شب ادامه دارد.
  • همپوشانی سشن اروپایی و آمریکای شمالی: همپوشانی این دو سشن معمولا در ساعت 16:30 عصر تا 19:30 شب به وقت تهران رخ می‌دهد و ممکن است برای معاملات مناسب باشد.

توجه داشته باشید که اهمیت مدیریت ریسک و استفاده از استراتژی‌های مناسب در هر زمان بسیار مهم است. همچنین، باید به تقویم اقتصادی و اعلامیه‌های مهم توجه داشته باشید، زیرا این عوامل می‌توانند به تغییرات ناگهانی در بازار فارکس منجر شوند.

در دنیای پرچالش معاملات فارکس، شناخت دقیق سشن های معاملاتی در فارکس و توانایی تطبیق استراتژی‌های معاملاتی با هر سشن، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. هر سشن معاملاتی دارای ویژگی‌های خاص خود است که معامله‌گران حرفه‌ای می‌توانند از آن بهره‌برداری کنند.

اگر به‌دنبال یک بروکر معاملاتی قابل‌اعتماد در بازار فارکس هستید که به شما امکانات بی‌نظیری ارائه دهد، به اپوفایننس سر بزنید! اپوفایننس یک بروکر معتبر با سابقه درخشان در عرصه معاملات فارکس است. اگر می‌خواهید تجربه معاملات فارکس خود را به سطحی جدید برسانید و به‌دنبال یک بروکر قوی و پیشرو هستید، به اپوفایننس مراجعه کنید و با امکانات بی‌نظیر آن آشنا شوید. از این فرصت استفاده کنید و تجربه معاملات فارکس خود را بهبود بخشید.

منبع +++++++++

چگونه می‌توانم فرصت‌های معاملاتی در هنگام همپوشانی سشن‌ها را شناسایی کنم؟

برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی در زمان همپوشانی سشن‌ها، باید از روش‌های تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کنید و به اخبار اقتصادی توجه داشته باشید.

تاثیر سشن اروپایی بر بازار فارکس چگونه است؟

سشن اروپایی به‌عنوان یکی از جلسات پرحجم و مهم در بازار فارکس شناخته می‌شود. تصمیمات بانک‌های مرکزی اروپا و اعلام اخبار اقتصادی از تاثیرگذاری‌های این سشن بر بازار هستند.

چرا بانک‌های مرکزی در سشن‌های معاملاتی نقش مهمی ایفا می‌کنند؟

بانک‌های مرکزی تصمیمات مهمی درباره نرخ‌های بهره، تورم و پول می‌گیرند که تاثیر مستقیم بر ارزها دارد. بنابراین، تصمیمات آن‌ها تاثیر زیادی بر بازار فارکس خواهد داشت.

تیک پرافیت یا حد سود فارکس اصطلاحی است که باید با آن آشنا ‌باشید. این اصطلاح به سود کسب‌شده از معاملات شما مرتبط است، به‌همین جهت، درک آن اهمیت پیدا می‌کند. حد سود در معاملات فارکس برای توصیف سطح قیمتی که شما می‌خواهید در آن موقعیت معاملاتی خود را ببندید و سود کسب کنید، اشاره دارد. این اصطلاح در معاملات فارکس به‌عنوان take-profit یا TP نیز شناخته می‌شود. حد سود نوعی سفارش است که به‌طور خودکار اجرا می‌شود و در نتیجه سود موردنظر را برای شما قفل می‌کند. با تنظیم درست حد سود، دیگر آسوده‌خاطر خواهید بود، زیرا سودهای کسب‌شده محفوظ خواهند ماند. در این مقاله قصد داریم تا به سوال تیک پرافیت چیست؟ بپردازیم و شما را با کاربرد و اهمیت آن آشنا کنیم.

تیک پرافیت چه کاربردی دارد؟

تیک پرافیت یک مفهوم مهم در معاملات فارکس است، زیرا به شما کمک می‌کند تا ریسک خود در معاملات را مدیریت کنید و در زمان بهینه از بازار خارج شوید. همچنین با تعیین حد سود می‌توانید از حرص و طمع یا ترس بیش‌ازحد اجتناب کنید و در عوض از یک استراتژی منطقی و ثابت پیروی کنید. حد سود در فارکس، به شما به‌عنوان یک معامله‌گر اجازه می‌دهد تا سرمایه و زمان خود را برای فرصت‌های معاملاتی دیگر آزاد کنید.

اهمیت حد سود فارکس

اهمیت حد سود در معاملات فارکس به سبک معاملاتی، استراتژی و اهداف شما بستگی دارد. ممکن است ترجیح دهید سودهای کوچک اما مکرری داشته‌باشید، شاید هم بخواهید برای سود بیشتر، حد سود بالاتری را انتخاب کنید. اندازه سود نیز ممکن است بسته به نوسانات، نقدینگی و روند بازار متفاوت باشد و شما با توجه به این موارد حد سود خود را انتخاب کنید.

اهمیت حد سود در معاملات فارکس به سبک معاملاتی، استراتژی و اهداف شما بستگی دارد.
اهمیت حد سود در معاملات فارکس به سبک معاملاتی، استراتژی و اهداف شما بستگی دارد.

نحوه محاسبه حد سود

برای محاسبه تیک پرافیت در معاملات فارکس، باید ارزش هر پیپ (کوچک‌ترین واحد تغییر قیمت) برای جفت ارزی که معامله می‌کنید را بدانید. به‌عنوان مثال، اگر قصد دارید تا 100 هزار واحد پوند/دلار آمریکا را معامله کنید، باید به ارزش هر پیپ آن توجه کنید. در این معامله، ارزش هر پیپ 10 دلار فرض می‌شود. اگر شما بخواهید تیک پرافیت 15 پیپ را تعیین کنید، باید 15 را در 10 دلار ضرب کنید که برابر با 150 دلار است. این بدان معناست که اگر تصمیم بگیرید GBP/USD را با قیمت 1.3000 خریداری کنید و حد سود را در 1.3015 تعیین کنید، زمانی که قیمت بازار به 1.3015 رسید، 150 دلار به‌دست می‌آورید.

چگونه می‌توان سطوح حد سود فارکس را مشخص کرد؟

تعیین سطوح حد سود بر اساس اهداف معاملاتی و شرایط بازار، یک جنبه مهم از استراتژی معاملات فارکس است. تراز حد سود در اصل یک قیمت از پیش تعیین شده‌ای است که در آن شما برای کسب سود مثبت از معامله خارج می‌شوید. مشخص کردن تراز تیک پرافیت می‌تواند به شما کمک کند تا با ایجاد یک قیمت هدف، جایی که می‌خواهید در معامله‌ای سود کسب کنید، ریسک را کاهش داده و سود خود را محفوظ نگه‌دارید. در ادامه با موارد مهمی آشنا می‌شوید که شما را در انتخاب سطوح حد سود کمک می‌کند.

تراز حد سود در اصل یک قیمت از پیش تعیین شده‌ای است که در آن شما برای کسب سود مثبت از معامله خارج می‌شوید.
تراز حد سود در اصل یک قیمت از پیش تعیین شده‌ای است که در آن شما برای کسب سود مثبت از معامله خارج می‌شوید.

با توجه به نوع استراتژی معاملاتی، افق زمانی، تحمل ریسک و شرایط بازار، روش‌ها و معیارهای مختلفی برای تعیین این سطوح وجود دارد. در ادامه به برخی از این روش‌های رایج اشاره می‌شود.

استفاده از شاخص‌های فنی

شاخص‌های میانگین متحرک، خطوط روند، اصلاحات فیبوناچی یا سطوح حمایت و مقاومت کمک می‌کنند تا نقاط خروج احتمالی را بر اساس عملکرد قیمت و احساسات بازار شناسایی کنید. به‌عنوان مثال ممکن است یک سطح حد سود فارکس را در تراز مقاومت بعدی، بالاتر از قیمت ورودی، یا در یک منطقه‌ای که معکوس شدن روند را نشان می‌دهد، انتخاب کنید.

استفاده از تحلیل‌های بنیادی

تحلیل‌های بنیادی مانند گزارش‌های سود و داده‌های اقتصادی برای تعیین ارزش ذاتی یا قیمت منصفانه یک دارایی استفاده می‌شود. به‌عنوان مثال ممکن است شما یک سطح تیک پرافیت مناسبی را با توجه به قیمت دارایی و حد سودی که برای خود در نظر گرفته‌اید مشخص کنید. این ترازی که مشخص می‌کنید، منعکس‌کننده رشد مورد انتظار شما از دارایی موردنظر است.

صرف‌نظر از اینکه چه روشی را برای تعیین حد سود انتخاب می‌کنید، مشخص کردن این سطوح نیازمند برنامه‌ریزی و اجرای دقیق است. شما باید قبل از ورود به یک معامله، ایده روشنی از اهداف معاملاتی و شرایط بازار داشته‌باشید و پس از تعیین حد سود، باید به سطح سود خود پایبند باشید. همچنین باید به‌صورت دوره‌ای، حد سود خود را با تغییر شرایط بازار یا اهداف فردی مجدداً ارزیابی و تنظیم کنید.

صرف‌نظر از اینکه چه روشی را برای تعیین حد سود انتخاب می‌کنید، مشخص کردن این سطوح نیازمند برنامه‌ریزی و اجرای دقیق است.
صرف‌نظر از اینکه چه روشی را برای تعیین حد سود انتخاب می‌کنید، مشخص کردن این سطوح نیازمند برنامه‌ریزی و اجرای دقیق است.

دستورالعمل‌های ضروری در تنظیم تیک پرافیت

تنظیم تیک پرافیت به‌عنوان یک مهارت شناخته می‌شود که شما باید آن‌را در طول زمان به‌دست آورید. این مهارت کمک می‌کند تا سود خود را بهینه کرده و ریسک معاملات را به حداقل برسانید. هیچ قانون یکسانی برای نحوه و زمان تنظیم سفارشات حد سود فارکس وجود ندارد، زیرا به عوامل مختلفی مانند استراتژی معاملات، شرایط بازار، نسبت ریسک به پاداش و روانشناسی شما بستگی دارد. با این‌حال در زیر، به برخی از دستورالعمل‌های کلی اشاره شده است.

تنظیم حد سود فارکس بر اساس عملکرد قیمت

سطوح حد سود در فارکس را باید بر اساس عملکرد قیمت و شاخص‌های فنی تنظیم کنید، نه بر اساس احساسات یا طمع. به‌عنوان مثال، اگر قیمت از سطح مقاومت یا خط روند خارج شود، ممکن است نشان‌دهنده ادامه حرکت صعودی باشد و افزایش حد سود را تضمین کند. برعکس، اگر قیمت نشانه‌هایی از برگشت یا فرسودگی مانند الگوی کندل نزولی یا واگرایی را نشان دهد، ممکن است نشان‌دهنده این باشد که روند صعودی در حال ضعیف شدن است و پیشنهاد می‌کند که دستور حد سود را کاهش دهید تا سود، قبل از سقوط قیمت ذخیره شود.

تعیین حد سود فارکس با توجه به بازه زمانی و نوسانات بازار

باید تیک پرافیت را بر اساس بازه زمانی و نوسانات بازار تنظیم کنید؛ به‌طور مثال، اگر می‌بینید که بازار به سرعت و غیرقابل پیش‌بینی در حال حرکت است، ممکن است عاقلانه باشد که از یک سفارش محدود سود برای به‌دست آوردن سودهای سریع استفاده کنید. از سوی دیگر، اگر بازار به آرامی و پیوسته در حال حرکت است، ممکن است بهتر باشد از یک دستور حد سود گسترده‌تر استفاده کنید تا به معامله فضای بیشتری داده شود و به‌طور بالقوه سود بیشتری کسب کند.

تنظیم حد سود فارکس بر اساس نسبت ریسک به پاداش

دستورات حد سود را بهتر است مطابق با دستور استاپ لاس و نسبت ریسک به پاداش تنظیم کنید؛ مثلاً اگر قیمت به نفع معامله شما حرکت کند و به درصد معینی از هدف سود برسد، ممکن است عاقلانه باشد که دستور استاپ لاس را به نقطه سربه‌سر یا کمی بالاتر از آن منتقل کنید تا از تبدیل شدن معامله به یک معامله ضررده جلوگیری کنید. به‌طور مشابه، اگر قیمت نزدیک به دستور حد سود حرکت کند اما نتواند به آن برسد، شاید بهتر باشد سفارش حد سود را پایین‌تر ببرید تا نسبت ریسک به پاداش مثبت را تضمین کنید و اجازه ندهید یک معامله برنده به معامله بازنده تبدیل شود.

دستورات حد سود را بهتر است مطابق با دستور استاپ لاس و نسبت ریسک به پاداش تنظیم کنید.
دستورات حد سود را بهتر است مطابق با دستور استاپ لاس و نسبت ریسک به پاداش تنظیم کنید.

مزایای تعیین تیک پرافیت

با شناسایی حد سود فارکس می‌توانید سطح قیمت مشخصی را تعیین کنید و پس از رسیدن به این سطح قیمت، سود خود را از بازار بگیرید. مدیریت و کنترل بر قیمت، یکی از مزایای تعیین تیک پرافیت است. در ادامه با دیگر مزایای این نوع سفارش آشنا می‌شوید.

سود تضمین شده

سفارشات TP به شما کمک می‌کند تا اطمینان حاصل کنید که سود روندهای بازار را به نفع خودتان ذخیره می‌کنید. با کمک سفارشات حد سود، از منفعت تضمین شده‌ای بهره‌مند می‌شوید.

استفاده از فرصت‌های بازار

تعیین سطوح تیک پرافیت و گرفتن سودهای حاصل از آن، به شما این امکان را می‌دهد تا به‌جای از دست دادن فرصت‌های بازار، از روند رو به رشد آن استفاده کنید.

استفاده از TP ریسک تخمین قیمت ندارد

اگر از سفارشات TP استفاده می‌کنید ممکن است تصمیم به خرید یا فروش دارایی خود نداشته‌باشید، اما معامله شما به‌صورت خودکار و بدون ریسک تخمین قیمت انجام ‌شود.

معایب تعیین حد سود چیست؟

اگر معامله‌گر بلندمدت هستید و فراز و نشیب‌های بازار برایتان اهمیت دارد و قصد کسب سود از این نوسانات را دارید، تعیین حد سود برای شما پیشنهاد نمی‌شود. تیک پرافیت به‌عنوان یک استراتژی کوتاه‌مدت شناخته می‌شود که سود سریع را تضمین می‌کند.

مناسب روندهای بازار نیست

تیک پرافیت مناسب روندهای بلندمدت نیست. اگر شما با روندها معامله می‌کنید و آن‌ها را به درستی تشخیص می‌دهید، شاید تمایلی به استفاده از حد سود نداشته‌باشید.

حد سود ممکن است کامل اجرا نشود

هیچ تضمینی وجود ندارد که سفارش حد سود اجرا شود، زیرا اگر بازار به سمتی که شما برای TP تعیین کرده‌اید حرکت نکند، سودی برای شما وجود نخواهد داشت.

نحوه تعیین حد سود

با روش‌های مختلفی می‌توانید حد سود را مشخص کنید. در ادامه با شیوه‌های تعیین حد سود آشنا می‌شوید.

سطوح فیبوناچی

یکی از مهم‌ترین سطوحی که باید هنگام استفاده از سفارشات حد سود به آن توجه کنید، سطح فیبوناچی است. اگر روند بازار نسبت به سطوح فیبوناچی حالت معکوس به خود بگیرد، معامله بسته می‌شود و اگر روند بازار از این سطح عبور کند، باید وارد معامله شوید.

پرایس اکشن

استفاده از پرایس اکشن عرضه و تقاضا، شاخص‌ها و اندیکاتورها، شما را در تعیین حد سود در معاملات فارکس کمک می‌کنند.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس بهترین بروکر فارکس است که با داشتن امکانات متنوع، کیفیت و سرعت اجرای معاملات را تضمین می‌کند. با مراجعه و ثبت‌نام در این بروکر، می‌توانید انواع سفارشات معاملاتی را در حساب کاربری خود تنظیم کنید.

تیک پرافیت به‌عنوان سطح یا ترازی است که از پیش توسط شما تعیین می‌شود. هنگامی که بازار به سمت تحلیل شما پیش می‌رود، ممکن است به این سطوح نیز برخورد کند و برای شما سودآور باشد.

Take Profit یک استراتژی معاملاتی کوتاه‌مدت است که به شما اجازه می‌دهد تا معاملات کوتاه‌مدت یا روزانه خود را انجام دهید. این استراتژی این امکان را برای شما فراهم می‌کند تا از حرکات سریع بازار برای کسب سود استفاده کنید.

منبع ++++

تیک پرافیت چیست؟

تیک پرافیت در واقع سطوحی هستند که از پیش توسط معامله‌گران تعیین می‌شوند. هنگامی که بازار به سمت تحلیل آن‌ها پیش می‌رود و به این سطوح برخورد می‌کند، سودهایی را برای آن‌ها به همراه دارد.

مزایای حد سود چیست؟

سود تضمین شده، استفاده از فرصت‌های بازار و نداشتن ریسک تخمین از مزایای این سفارش محسوب می‌شود.

دستورالعمل‌های ضروری هنگام تنظیم تیک پرافیت چیست؟

تنظیم حد سود بر اساس عملکرد قیمت، تعیین حد سود با توجه به بازه زمانی و نوسانات بازار و تنظیم حد سود بر اساس نسبت ریسک به پاداش از دستورالعمل‌های ضروری در هنگام تنظیم تیک پرافیت شمرده می‌شوند.

واگرایی‌‌ها یکی از بهترین الگوهای معاملاتی هستند، زیرا سیگنال‌های بسیار قابل اعتماد و با کیفیت بالا را درصورت ترکیب با سایر ابزارها و تحلیل‌های تکنیکال ارائه می‌دهند. استفاده از واگرایی‌ یک اندیکاتور فنی، برای تشخیص حرکت قیمت در بازار، یک تکنیک معاملاتی روزانه میان معامله‌گران حرفه‌ای است. زمانی که قیمت یک دارایی و یک اندیکاتور در جهت مخالف حرکت می‌کنند، می‌توان واگرایی‌ را در نمودارهای معاملاتی مشاهده کرد. این یک سیگنال است که روند فعلی ممکن است معکوس شود. برای آشنایی با بهترین اندیکاتورهای واگرایی‌ و یادگیری معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ در ادامه با ما همراه باشید.

برای انجام معاملات در بازارهای مالی، پلتفرم معاملاتی اپوفایننس بهترین گزینه است. این پلتفرم به‌‌عنوان بهترین بروکر ایرانی، امکانات زیادی از جمله معاملات آتی در فضای کاملا حرفه‌ای را ارائه می‌دهد. همچنین می‌توانید از امکان سوشال‌ترید و کپی‌ترید در این پلتفرم استفاده کنید. معامله‌گری فارکس، سهام‌های بین‌المللی، ارزهای دیجیتال و کالاها، از جمله امکاناتی است که این مجموعه ارائه می‌دهد.

واگرایی‌ (Divergence) چیست؟

واگرایی‌ زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به بالاترین یا پایین‌ترین حد خود می‌رسد. نمودار درحال ثبت سقف‌ یا کف‌های جدید است، اما اندیکاتوری که استفاده می‌کنید خلاف این داده‌ها را ثبت می‌کند. وقتی شاخص و روند قیمت در چارت هماهنگ نیستند، به‌این معنی است که اتفاقی در نمودار، درحال رخ‌دادن است. این اتفاق می‌تواند موقعیت معاملاتی شما را تهدید کند یا صرفا یک توقف و معکوس‌شدن موقت در روند باشد. به‌هرحال شما تنها با نگاه‌کردن به نمودارهای قیمت، نمی‌توانید آن را شناسایی کنید و بررسی آن، نیاز به بررسی یکی از شاخص‌های روند دارد.

برای یک معامله‌گر تشخیص واگرایی‌ کافی نیست، بلکه درک نحوه به‌کارگیری استراتژی‌های موثر، هنگام معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ ‌بسیار مهم است. با مشاهده واگرایی‌، مواردی که باید بررسی و اجرا شوند شامل استفاده از دستورات توقف ضرر، تجزیه‌وتحلیل سطوح حمایت و مقاومت و نظارت دقیق بر حرکت دارایی است. حتی با وجود این استراتژی‌ها، مدیریت ریسک یکی از جنبه‌های اساسی واگرایی‌ معاملات است. بسیار مهم است که میزان سرمایه‌گذاری خود را مدیریت کنید و قبل از ورود به معامله، یک استراتژی خروج مناسب داشته باشید.

اگرچه اندیکاتورها تا حدودی از قیمت لحظه‌ای عقب هستند، اما واگرایی‌‌ها، این عقب‌ماندگی را با دادن سیگنال‌های معاملاتی بهتر و قابل اعتمادتر جبران می‌کنند. واگرایی‌‌ برای همه معامله‌گران پیرو روند و پیرو بازگشت روند مناسب است. معامله‌گران پیرو روند از واگرایی‌‌ها برای زمان‌بندی مناسب خروج از معاملات استفاده می‌کنند. همچنین، معامله‌گران پیرو بازگشت روند با مشاهده واگرایی‌ و معکوس‌شدن قیمت، وارد معامله می‌شوند و سود کسب می‌کنند.

یادگیری روش معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها کار بسیار سختی نیست، اما به آشنایی کامل شما با اندیکاتورهای واگرایی‌ و تکنیک‌های معامله‌گری نیاز دارد.
یادگیری روش معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها کار بسیار سختی نیست، اما به آشنایی کامل شما با اندیکاتورهای واگرایی‌ و تکنیک‌های معامله‌گری نیاز دارد.

واگرایی‌ یک الگوی معاملاتی قدرتمند است و هر کسی که بداند چگونه با سیگنال‌های واگرایی‌‌ در بازار مالی معامله کند، می‌تواند یک استراتژی قوی و مؤثر برای کسب سود داشته باشد. یادگیری روش معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها کار بسیار سختی نیست، اما به آشنایی کامل شما با اندیکاتورهای واگرایی‌ و تکنیک‌های معامله‌گری نیاز دارد. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های واگرایی‌ را معرفی می‌کنیم.

واگرایی‌ شاخص قدرت نسبی (RSI)

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) که به اختصار به آن RSI می‌گویند، یک شاخص میانگین قدرت در کندل‌های صعودی و نزولی است. این ابزار میانگین سود و ضرر را براساس قدرت قیمت در کندل‌های یک دوره مشخص بررسی می‌کند. برای مثال اگر طول دوره بررسی این شاخص 14 باشد، کندل‌های صعودی و کندل‌های نزولی را در 14 کندل گذشته مقایسه می‌کند. هنگامی که مقدار شاخص قدرت نسبی پایین‌تر از خط میانگین است، به این معنی است که کندل‌های نزولی بیشتر و قوی‌تری نسبت به کندل‌های صعودی در 14 کندل گذشته وجود دارد. همچنین، زمانی که این شاخص بالاتر از خط میانگین است، یعنی کندل‌های صعودی بیشتر و بزرگ‌‎تری نسبت به کندل‌های نزولی در 14 کندل گذشته وجود دارد.

این شاخص همچنین با نشان‌دادن حرکت قیمت به بالای خط 70 (محدوده خرید بیش‌ازحد) یا پایین خط 30 (فروش بیش‌ازحد) به معامله‌گران درباره وضعیت بازگشت قیمت اطلاعات مهمی می‌دهد. این داده‌ها و واگرایی‌‌هایی که در شاخص قدرت نسبی درباره نمودار قیمت ظاهر می‌شوند، سیگنال‌هایی هستند که می‌توانند ملاک تصمیم‌گیری‌های معامله‌گران برای خریدوفروش یک سهم قرار بگیرند. این اندیکاتور بهترین شاخص برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها در بازارهای مالی است.

واگرایی‌ شاخص قدرت نسبی (RSI) چه زمانی تشکیل می‌شود؟

دانستن این‌که چه زمانی واگرایی‌ در شاخص قدرت نسبی اتفاق می‌افتد، کاملا به شناخت شما از واگرایی‌‌ها بستگی دارد. به‌طورکلی معامله‌گران اگر بخواهند از روش معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها سود کسب کنند، باید به درستی محل تشکیل آن‌ها را تشخیص دهند.

در تصویر زیر سه خط روی نمودار کندلی و سه خط روی نمودار شاخص RSI کشیده‌شده است. از میان این خطوط فقط مورد شماره 3، واگرایی‌ است و باید به آن توجه شود. همه این سه خط را در ادامه بررسی می‌کنیم.

به‌طورمعمول، شاخص RSI در طول روندهای صعودی سالم و قوی به سقف‌های بالاتری می‌رسد. این بدان معناست که کندل‌های صعودی بیشتر و بزرگ‌تری در موج روند اخیر نسبت به موج قبلی وجود دارد. این خط واگرایی‌ محسوب نمی‌شود (خط شماره 2).

واگرایی‌ زمانی رخ می‌دهد که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود می‌رسد، اما شاخص RSI به جای سقف بالاتر یا برابر، یک سقف پایین‌تر ثبت می‌کند.
واگرایی‌ زمانی رخ می‌دهد که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود می‌رسد، اما شاخص RSI به جای سقف بالاتر یا برابر، یک سقف پایین‌تر ثبت می‌کند.

هنگامی که شاخص RSI در طول یک روند صعودی به سقف‌های برابری می‌رسد، به این معنی است که حرکت روند قیمت بدون تغییر است. این خط نیز واگرایی‌ محسوب نمی‌شود، زیرا فقط به این معنی است که روند صعودی هم‌چنان بالا و پایدار است. سقف‌های برابر در شاخص قدرت نسبی، معکوس یا ضعف را نشان نمی‌دهند و به این معنی است که روند بدون تغییر درحال پیشرفت است (خط شماره 1).

واگرایی‌ زمانی رخ می‌دهد که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود می‌رسد، اما شاخص RSI به جای سقف بالاتر یا برابر، یک سقف پایین‌تر ثبت می‌کند. این اتفاق به معنای آن است که جدیدترین کندل‌های صعودی به اندازه عملکرد قبلی قیمت قوی نبوده و روند درحال از دست‌دادن قدرت است. این همان اتفاقی است که ما به آن واگرایی‌ می‌گوییم و نشان‌دهنده پایان روند صعودی است و یک روند نزولی را ممکن می‌کند (خط شماره 3).

واگرایی‌ در قیمت و حرکت روند نزولی نیز برعکس توضیحات بالا اتفاق می‌افتد. در روند نزولی، قیمت درحال ثبت کف‌های پایین‌تر است، اما شاخص قدرت نسبی کف‌های بالاتری را ثبت می‌کند.

نحوه استفاده از واگرایی‌ RSI در معاملات

تحلیل تکنیکال کلاسیک بسیار ناقص است، زیرا فقط به روند قیمت توجه می‌کند. معامله‌گری که برای تجزیه‌وتحلیل قیمت‌های خود فقط به بالا و پایین‌های قیمت متکی است، اغلب سرنخ‌های مهم را از دست می‌دهد و پویایی بازار را کاملاً درک نمی‌کند. همان‌طور که در بالا مشاهده کردید، حتی اگر یک روند در نگاه اول «سالم» به نظر برسد، ممکن است در همان زمان شتاب خود را از دست بدهد. واگرایی‌ در اندیکاتور RSI به شما می‌گوید که پویایی روند در حال تغییر است؛ اگر چه هنوز می‌تواند مانند یک روند واقعی به نظر برسد، اما پایان آن ممکن است نزدیک باشد.

برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌های شاخص RSI، ابتدا این اندیکاتور را از طریق بخش اندیکاتورها در نمودار خود فعال کنید. برای این کار در کادر جست‌جو کلمه RSI را وارد کرده و در قسمت نتایج، Relative Strength Index را انتخاب کنید. این شاخص در زیر نمودار قیمت، به‌صورت یک باکس با دو محدوده مشخص که دو خط میانگین متحرک و RSI در میانه آن نوسان می‌کنند، نمایش داده می‌شود. در حالت پیش‌فرض، طول دوره خط میانگین متحرک 14 و رنگ آن زرد است. طول دوره شاخص قدرت نسبی نیز در حالت پیش‌فرض 14 و رنگ آن بنفش است.

برای معامله کردن با واگرایی، با مشاهده آن نباید فورا اقدام کنید. بلکه باید این واگرایی‌ را توسط اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر تایید کنید.
برای معامله کردن با واگرایی، با مشاهده آن نباید فورا اقدام کنید. بلکه باید این واگرایی‌ را توسط اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر تایید کنید.

حال‌که این شاخص روی نمودار شما قرار گرفت، در نقاط خرید یا فروش بیش‌ازحد به دنبال واگرایی‌ باشید. تصاویر بالا، همگی نحوه رسم‌کردن خطوط برای شناسایی واگرایی‌ را نشان می‌دهند. با مشاهده واگرایی‌ نباید فورا اقدام کنید. ابتدا باید این واگرایی‌ را توسط اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر تایید کنید. برای مثال می‌توانید از الگوهای بازگشتی کندل‌ها در تایید واگرایی‌ استفاده کنید. کندل‌های بازگشتی نشان از کاهش قدرت قیمت در روند دارند. هرچند این کندل‌ها ممکن است سقف‌های جدیدی را ثبت کنند، اما سایه‌های بلندی دارند که نشان می‌دهد قیمت به یک مقاومت نزدیک شده است یا دیگر توان صعود ندارد.

معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ شاخص همگرا و واگرا (MACD)

اندیکاتور مکدی یا شاخص همگرا و واگرا که به اختصار MACD می‌گویند، یک شاخص حرکتی است که به بهترین وجه روند را دنبال می‌کند. این اندیکاتور روند، از یک خط سیگنال به رنگ زرد، یک خط مکدی به رنگ آبی و همچنین یک هیستوگرام تشکیل می‌شود. خطوط زرد و آبی این شاخص، از نوع میانگین متحرک نمایی با طول دوره 12 و 26 است. این شاخص سیگنال‌های ورود و خروج خود را با شکست خط مکدی توسط خط سیگنال صادر می‌کند.

واگرایی‌ شاخص مکدی چه زمانی تشکیل می‌شود؟

هیستوگرام در مکدی وظیفه نشان‌دادن قدرت در روند را دارد، اما به‌دلیل آن‌که در این شاخص محدوده خریدوفروش بیش‌ازحد مشخص نیست، نمی‌توان به سیگنال‌های آن اعتماد کرد. همچنین از هیستوگرام برای شناسایی واگرایی‌ در نمودار و شاخص استفاده می‌شود. واگرایی‌ نزولی در مکدی زمانی ظاهر می‌شود که نمودار کندلی قیمت در حال ثبت سقف‌های جدید است، اما هیستوگرام سقف‌های پایین‌تری ایجاد می‌کند. واگرایی‌ صعودی در مکدی برعکس واگرایی‌ نزولی است. در واگرایی نزولی درحالی‌که قیمت کف‌های پایین‌تری ثبت می‌کند، هیستوگرام مکدی در حال ثبت کف‌های بالاتری است.

 در واگرایی نزولی درحالی‌که قیمت کف‌های پایین‌تری ثبت می‌کند، هیستوگرام مکدی در حال ثبت کف‌های بالاتری است.
در واگرایی نزولی درحالی‌که قیمت کف‌های پایین‌تری ثبت می‌کند، هیستوگرام مکدی در حال ثبت کف‌های بالاتری است.

نحوه استفاده از واگرایی‌ مکدی در معاملات

برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها در مکدی باید مانند شاخص RSI عمل کنید. ابتدا این شاخص را در نمودار فعال کنید. پس از فعال‌سازی، با رسم خط روی نمودار کندلی قیمت و سپس مشخص‌کردن همان مناطق در شاخص مکدی، به دنبال واگرایی‌‌ها باشید. برای تشخیص درست واگرایی‌ باید سقف‌های بالاتر یا کف‌های پایین‌تر هیستوگرام در مکدی را بررسی کنید. این واگرایی‌‌های مشخص‌شده نیز نباید به تنهایی ملاک معاملات قرار بگیرند. برای تایید واگرایی‌ در مکدی بهتر است به سراغ الگوهای کندلی بازگشتی یا سطوح حمایت و مقاومت بروید.

واگرایی‌ شاخص Stochastic

Stochastic یا استوکاستیک یک شاخص تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه قیمت بسته‌شدن آخرین دوره با محدوده قیمت‌های قبلی در 14 دوره گذشته کار می‌کند. از این اندیکاتور برای دریافت سیگنال‌های خریدوفروش بیش‌ازحد در نقاط کف یا سقف استفاده می‌شود. شاخص استوکاستیک نسبت به شاخص‌های مکدی و قدرت نسبی، حساسیت بیشتری دارد.

این شاخص سیگنال‌های واگرایی‌ بیشتر و در نتیجه فرصت‌های معاملاتی بیشتری ارائه می‌دهد، اما تولید سیگنال‌های زیاد باعث می‌شود تا از دقت آن‌ها کاسته شود. برای دریافت سیگنال‌های درست ابتدا باید میزان حساسیت این شاخص را با ایجاد تغییرات در %K و %D کاهش دهید. سپس با ترکیب این شاخص و دیگر تکنیک‌های معامله‌گری، سیگنال‌ها را تایید کنید.

واگرایی‌ شاخص استوکاستیک چه زمانی تشکیل می‌شود؟

شاخص استوکاستیک در نمودار به‌صورت یک باکس جدا زیر چارت نمایش داده می‌شود. در این نمودار سه خط نقطه‌چین در محدوده‌های 0، 50 و 100 وجود دارد. محدوده 50 در وسط شاخص، منطقه تعادل است. محدوده 0 در پایین، منطقه فروش بیش‌ازحد و محدوده 100 در بالا، منطقه خرید بیش‌ازحد است.

واگرایی‌ نزولی زمانی تشکیل می‌شود که قیمت با کندل‌های نمودار، سقف‌های جدیدی ثبت می‌کنند، اما خطوط شاخص استوکاستیک، در مناطق 0 یا 100 سقف‌های پایین‌تری را ثبت می‌کنند. همچنین در واگرایی‌ صعودی که برعکس واگرایی‌ نزولی است، روند قیمت در حال ثبت کف‌های پایین‌تر است، اما خطوط استوکاستیک کف‌های بالاتری را نسبت به کف‌های قبلی خود ایجاد می‌کنند.

نحوه استفاده از واگرایی‌ استوکاستیک در معاملات

برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها در شاخص استوکاستیک، ابتدا این اندیکاتور را روی چارت فعال کنید. برای این کار Stochastic را جستجو کنید. پس از انتخاب و فعال‌سازی آن بگروی نمودار، با بررسی سقف و کف‌های کندل‌ها در چارت، واگرایی‌ آن‌ها با سقف و کف‌های شاخص استوکاستیک را بسنجید. پس از یافتن واگرایی‌‌ها بهتر است برای تایید آن‌ها از شاخص‌ها یا ابزارهای دیگری کمک بگیرید. اگر ابزارهای دیگر این واگرایی‌ را تایید کنند، می‌توانید در جهت این واگرایی‌ نسبت به معاملات خود تصمیم‌گیری کنید.

نکات مهم در معامله ‌کردن با واگرایی‌‌

واگرایی‌ همیشه منجر به بازگشت قیمت نمی‌شود و اغلب قیمت فقط پس از یک واگرایی‌ وارد یک ناحیه تثبیت (رِنج) می‌شود. به‌خاطر داشته باشید واگرایی‌ فقط نشانه از دست‌دادن قدرت حرکت است، اما لزوماً نشان‌دهنده یک تغییر روند نیست. برای جلوگیری از معاملات اشتباه با واگرایی‌ بهتر است از ابزارهای تأیید دیگری استفاده کنید. درست مانند هر استراتژی معاملاتی دیگر، شما باید عوامل مختلفی را در استراتژی خود بررسی کنید.

سطوح یا محدوده یک مفهوم جهانی در معاملات است و صرف‌نظر از استراتژی معاملاتی شما، افزودن فیلتر سطوح معمولا همیشه می‌تواند کیفیت سیگنال‌ها و معاملات را افزایش دهد. به جای اینکه معاملات خود را فقط بر معیار واگرایی‌ انجام دهید، بهتر است ابتدا به منطقه حمایت و مقاومت قبلی توجه کنید و پس از آن به‌دنبال واگرایی‌‌ها و تغییر روند باشید.

به عنوان یک معامله‌گر، ابتدا مناطق حمایت یا مقاومت را به‌درستی شناسایی کنید و سپس اجازه دهید قیمت به آن مناطق برسد.
به عنوان یک معامله‌گر، ابتدا مناطق حمایت یا مقاومت را به‌درستی شناسایی کنید و سپس اجازه دهید قیمت به آن مناطق برسد.

تصویر بالا یک مثال خوب درباره معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها است. در سمت چپ، یک روند صعودی با دو واگرایی‌ را می‌بینید. اولین واگرایی‌ (خط قرمز) به طور کامل شکست خورد و دومی (خط سبز) به یک برنده بزرگ منجر شد. این دو چه فرقی داشتند؟ وقتی به دوره زمانی بالاتر در تصویر سمت راست نگاه می‌کنید، می‌بینید که واگرایی‌‌های اول در میانه روند اتفاق افتاده و واگرایی‌ دوم در یک سطح مقاومتی بسیار مهم (خط زرد و فلش زرد) تشکیل شده است. پس به عنوان یک معامله‌گر، ابتدا مناطق حمایت یا مقاومت را به‌درستی شناسایی کنید و سپس اجازه دهید قیمت به آن مناطق برسد. چنین رویکردی بر میزان موفقیت شما در معاملات تأثیر زیادی دارد.

برای کاهش سیگنال‌های اشتباه واگرایی‌ بهتر است در جهت روند بلندمدت وارد معامله شوید. عجله نکنید و همیشه منتظر بمانید تا کندلی که واگرایی‌ را تایید می‌کند، بسته شود. تا زمانی که کندل بسته نشود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی‌ می‌تواند به همان سرعتی که ظاهر شد، ناپدید شود. حدضرر خود را رعایت کنید و حتما با اهرم و حجم مناسب وارد معامله شوید. موفقیت شما در معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها به میزان قابل توجهی، به مهارت و آشنایی شما با بازارهای مالی بستگی دارد. اگر از ترکیب اندیکاتورهای مختلف با الگوی واگرایی‌ بتوانید به درستی استفاده کنید، قطعا از بازار سود کسب می‌کنید.

استراتژی‌هایی برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها

معاملات واگرایی‌ درصورت استفاده درست می‌توانند یک استراتژی قدرتمند باشند. در اینجا چند استراتژی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید:

  • استراتژی معکوس روند: رایج‌ترین استراتژی در واگرایی‌، استراتژی معکوس روند است. هنگامی که یک واگرایی‌ را شناسایی کردید، برای تغییر روند احتمالی در قیمت آماده شوید و معاملات خود را براساس آن برنامه‌ریزی کنید.
  • استراتژی ادامه روند: گاهی پس از واگرایی‌، باز هم قیمت به روند قبلی خود ادامه می‌دهد. معامله‌گران حرفه‌ای از این به عنوان فرصتی برای افزودن به موقعیت معاملاتی فعلی خود یا شروع موقعیت جدید معاملاتی استفاده کنند.
  • استراتژی تلاقی: این استراتژی شامل تایید سیگنال‌ها یا الگوهای دیگر با واگرایی‌ و تایید سیگنال واگرایی‌ با اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر است. در واقع واگرایی‌ می‌تواند یک سیگنال را تایید کند یا سیگنالی که خود صادر می‌کند، توسط ابزارهای دیگر تایید شود.
انواع استراتژی‌های مناسب برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها
انواع استراتژی‌های مناسب برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها

واگرایی‌‌ها در نمودار، به‌خاطر اختلاف قیمت و قدرت حرکت آن است که به ما می‌گوید، روند درحال آماده‌شدن برای برگشت است. اندیکاتورهای زیادی برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها وجود دارد. در این میان شاخص‌های RSI و MACD به‌دلیل داشتن بیشترین هماهنگی با قیمت، بهترین اندیکاتورهای واگرایی‌ محسوب می‌شوند. این شاخص‌ها سطوح خریدوفروش بیش‌ازحد را مشخص می‌کنند، اما نباید فقط این اندیکاتورها ملاک معاملات شما قرار بگیرند.

اصول معاملات واگرایی‌ برای هر اندیکاتور یکسان است، اما شاخص‌های فنی مانند RSI در شناسایی واگرایی‌ اهمیت بیشتری دارد. برای آن‌که بتوانید با یک سیگنال واگرایی‌ معامله کنید، بهتر است در کنار شاخص‌ها از سایر تکنیک‌های معامله‌گری مانند ترسیم خط روند و سطوح حمایت و مقاومت استفاده نمایید. در بالا به تمام نکاتی که برای معامله‌گری با واگرایی‌ نیاز داشتید اشاره شد و به کاربردن آن‌ها می‌تواند میزان موفقیت معاملات شما را بهبود بخشد.

برای معامله‌گری و خریدوفروش در بازارهای مالی، مجموعه اپوفایننس با امکانات فراوان بهترین گزینه است. این مجموعه خدمات معاملاتی کالاها و سهام‌های بین المللی را در بستری امن و مطمئن ارائه می‌دهید. همچنین می‌توانید در این بروکر، جفت ارزهای فارکس و ارزهای دیجیتال را خریدو فروش کنید.

منبع +++

واگرایی‌ چه تفاوتی با همگرایی دارد؟

واگرایی‌ زمانی است که قدرت و قیمت در یک روند حرکت نمی‌کنند. همگرایی به حرکت قدرت و قیمت در یک روند اشاره دارد. واگرایی‌ زمانی به دست می‌آید که همگرایی از دست برود و همگرایی زمانی به دست می‌آید که واگرایی‌ از دست برود. هر دو این الگوها در نمودار مرتبا تکرار می‌شوند.

چه ابزارهای دیگری غیر از اندیکاتورها برای شناسایی واگرایی‌ لازم است؟

1. خطوط روند
2. سطوح حمایت و مقاومت
3. فیبوناچی اصلاحی

انواع واگرایی‌ ها در نمودار را معرفی کنید؟

واگرایی‌‌ها بر اساس واکنش به قیمت دو نوع هستند. واگرایی‌ معمولی که به پایان روند و احتمال بازگشت آن اشاره دارد. واگرایی‌ مخفی یا پنهان که در یک روند بلندمدت ظاهر می‌شود و صرفا پایان اصلاح و ادامه روند قبلی را اعلام می‌کند.
از انواع دیگر واگرایی‌‌ها، نوع مثبت و منفی است. واگرایی‌ مثبت زمانی است که قیمت در یک روند نزولی قدرت ادامه مسیر را از دست می‌دهد و تغییر جهت می‌دهد. واگرایی‌ منفی زمانی است که قیمت در یک روند صعودی، قدرت ادامه مسیر را از دست می‌دهد و روند بازمی‌گردد.

در جهان معاملات فارکس، درک مفاهیم ابتدایی مثل پوزیشن لانگ و پوزیشن شورت حیاتی است. این اصطلاحات تخصصی نیستند، بلکه الفبای اساسی استراتژی‌های معاملاتی فارکس هستند. در این راهنمای جامع، ما به جزئیات پوزیشن‌های معاملات لانگ و شورت در فارکس خواهیم پرداخت و این اصطلاحات را برای مبتدیان و معامله‌گران حرفه‌ای تبیین می‌کنیم. با ما همراه باشید و با درک بهتر مفاهیم بازارهای مالی، به نتایج بهتر و سود‌های بیشتری دست یابید.

معاملات لانگ و شورت در فارکس چیست؟

قبل از وارد شدن به جزئیات، بهتر است به یک درک ابتدایی از پوزیشن‌های لانگ و شورت در بازار فارکس برسید. اصولا این پوزیشن‌ها نمایانگر شرط‌های جهت‌گیری درباره تغییر قیمت آینده یک جفت‌ارز هستند.

  • پوزیشن لانگ: وقتی یک معامله‌گر یک پوزیشن لانگ می‌گیرد، انتظار دارد ارز پایه نسبت به ارز مظنه ارزش بیشتری داشته باشد. به‌عبارت ساده‌تر، او اعتقاد دارد که قیمت جفت‌ارز به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت و پتانسیل سودزایی وجود دارد.
  • پوزیشن شورت: پوزیشن شورت نشان‌دهنده این است که معامله‌گر انتظار دارد ارز پایه نسبت به ارز مظنه ارزش خود را از دست بدهد. در این سناریو، هدف او کسب سود از نزول قیمت است.

مکانیزم عملکرد پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس

برای رسیدن به بهترین درک از پوزیشن لانگ، این سناریو را در نظر بگیرید. شما اعتقاد دارید ارزش جفت‌ارز EUR/USD افزایش خواهد یافت. بنابراین، شما EUR را با USD به نرخ فعلی خریداری می‌کنید. اگر پیش‌بینی شما صحیح باشد و نرخ EUR/USD افزایش یابد، می‌توانید EUR خود را با ارز USD بیشتری از مقدار اولیه خود به فروش برسانید و سود کسب کنید.

مکانیزم عملکرد پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس
مکانیزم عملکرد پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس

از سوی دیگر، بیایید به پوزیشن شورت نگاهی داشته باشیم. فرض کنید شما پیش‌بینی می‌کنید جفت‌ارز GBP/JPY ارزش خود را از دست خواهد داد. شما می‌توانید با هدف خرید آن به قیمت پایین‌تری در آینده، GBP را بفروشید. اگر نرخ تبادل واقعا همانطور که پیش‌بینی کرده‌اید کاهش یابد، می‌توانید GBP را با نرخ کاهش یافته‌تری خریداری کنید و از این اختلاف سود کنید.

یک مثال از پوزیشن معاملات لانگ در فارکس

فرض کنید شما به‌عنوان یک سرمایه‌گذار در بازار سهام فعالیت می‌کنید و معتقدید که قیمت سهم شرکت ABC در آینده افزایش خواهد یافت. در این‌صورت، شما یک پوزیشن لانگ در سهم ABC دارید.

  1. ورود به پوزیشن لانگ: در ابتدا، شما سهم ABC را به قیمت فعلی خریداری می‌کنید. به‌عنوان مثال، شما 100 سهم از شرکت ABC با قیمت هر سهم 50 دلار می‌خرید.
  2. پیگیری و نظارت: سپس شما با دقت نوسانات قیمت سهم ABC را پیگیری می‌کنید. اگر قیمت سهم به میزان مطلوبی افزایش پیدا کند، ممکن است تصمیم بگیرید سهم را نگه دارید.
  3. خروج از پوزیشن لانگ: در آینده، اگر شما معتقد باشید قیمت سهم ABC به حدی افزایش یافته که سود خوبی را برای شما به همراه دارد، می‌توانید سهم را با قیمت بالاتری از آنچه خریداری کرده‌اید بفروشید. به‌عنوان مثال، شما ممکن است 100 سهم ABC را با قیمت هر سهم 70 دلار بفروشید.

در اینجا، شما با استفاده از یک پوزیشن لانگ سهم ABC را خریده‌اید و سود کردید. این مثال نمایانگر استراتژی سرمایه‌گذاری در بازار سهام با استفاده از پوزیشن لانگ است که بر اساس توقعات مثبت شما در مورد رشد قیمت سهم انجام می‌شود.

پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذارانی که به‌دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت هستند، مناسب است.
پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذارانی که به‌دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت هستند، مناسب است.

یک مثال از پوزیشن معاملات شورت در فارکس

فرض کنید شما به‌عنوان یک تریدر فارکس فعالیت می‌کنید و تحلیل‌های شما نشان می‌دهد که ارز پایه یک کشور، به‌عنوان مثال یورو (EUR) در مقابل دلار آمریکا (USD) قرار است ارزش خود را از دست بدهد و کاهش قیمت خواهد داشت. در این‌صورت، شما یک پوزیشن شورت در جفت‌ارز EUR/USD دارید.

  1. ورود به پوزیشن شورت: در ابتدا شما تصمیم می‌گیرید یک پوزیشن شورت در جفت‌ارز EUR/USD ایجاد کنید. برای انجام این کار، شما به ازای یک لات (واحد معاملاتی) از ارز EUR به‌صورت قرضی از یک بروکر فارکس مقداری ارز EUR امانت می‌گیرید و آن را فورا برای دلار آمریکا (USD) می‌فروشید.
  2. پیگیری و نظارت: سپس با دقت نوسانات قیمت ارز EUR/USD را پیگیری می‌کنید. اگر قیمت این جفت‌ارز به میزان مطلوبی کاهش پیدا کند، می‌توانید به سود خوبی برسید.
  3. خروج از پوزیشن شورت: در آینده، اگر معتقد باشید که قیمت ارز EUR/USD به حدی کاهش یافته است که سود خوبی را برای شما به همراه دارد، می‌توانید ارز EUR را با کمترین قیمت ممکن بخرید و به بروکر فارکس برگردانید.

در اینجا، شما با استفاده از یک پوزیشن شورت در جفت‌ارز EUR/USD سود کرده‌اید. این مثال نمایانگر استراتژی ترید با پوزیشن شورت در بازار ارز فارکس است که بر اساس توقعات نزولی شما در مورد ارزش ارز پایه انجام می‌شود.

مزایا و معایب پوزیشن معاملات لانگ در فارکس

پوزیشن لانگ، یک استراتژی معاملاتی در بازار مالی است که مزایا و معایب خود را دارد. در ادامه، به مزایا و معایب این استراتژی می‌پردازیم. مزایا:

  • مناسب برای سرمایه‌گذاری بلندمدت: پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذارانی که به‌دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت هستند، مناسب است. آن‌ها می‌توانند دارایی‌ها را به مدت طولانی نگه‌داری کنند و از افزایش ارزش آن‌ها طی زمان بهره‌برداری کنند.
  • مدیریت ریسک برای دارایی‌های نقدی: در پوزیشن لانگ برای دارایی‌های نقدی مانند ارزها، می‌توان ریسک‌های مرتبط با تغییرات ارزش ارز را مدیریت کرد. این به معامله‌گران امکان می‌دهد که از تغییرات ارزش ارز بهره‌برداری کنند.
در پوزیشن لانگ، معامله‌گر باید دارایی را به مدت طولانی نگه ‌دارد تا از افزایش قیمت آن منتفع شود.
در پوزیشن لانگ، معامله‌گر باید دارایی را به مدت طولانی نگه ‌دارد تا از افزایش قیمت آن منتفع شود.

معایب:

  • نیاز به سرمایه اولیه: برای ورود به یک پوزیشن لانگ، معامله‌گر نیاز به سرمایه اولیه دارد تا دارایی مورد نظر را خریداری کند. این ممکن است برای برخی از معامله‌گران تازه‌کار سخت باشد.
  • عدم انعطاف‌پذیری: در پوزیشن لانگ، معامله‌گر باید دارایی را به مدت طولانی نگه ‌دارد تا از افزایش قیمت آن منتفع شود. این باعث می‌شود انعطاف‌پذیری در مدیریت پرتفوی کاهش یابد.

پوزیشن لانگ دارای مزایا و معایب خود است و باید با دقت و تحلیل در نظر گرفته شود. انتخاب این استراتژی باید با توجه به اهداف سرمایه‌گذاری و شرایط بازار انجام شود تا بهترین نتیجه را در پی داشته باشد.

مزایا و معایب پوزیشن شورت

پوزیشن شورت هم مزایا و معایب خود را دارد. در ادامه به بررسی مزایا و معایب آن می‌پردازیم. مزایا:

  • مناسب برای معامله‌گران باتجربه: معامله‌گران باتجربه می‌توانند از پوزیشن شورت به‌عنوان یک استراتژی محافظتی برای مدیریت ریسک در پرتفوی خود استفاده کنند.
  • مناسب برای بازارهای نزولی: در بازارهایی که قیمت‌ها در حال کاهش هستند، پوزیشن شورت ممکن است مناسب‌ترین استراتژی باشد.

معایب:

  • ریسک خسارت نامحدود: یکی از معایب پوزیشن شورت این است که در صورت افزایش قیمت دارایی، میزان خسارت نامحدود خواهد بود. به‌عبارت دیگر، سود محدود است، اما امکان ضرر نامحدود وجود دارد.
  • پرتفوی انعطاف‌ناپذیر: معامله‌گر در پوزیشن شورت مجبور به فروش دارایی می‌شود و نیاز به خرید آن در آینده دارد. این باعث می‌شود انعطاف‌پذیری در مدیریت پرتفوی کاهش یابد.

پوزیشن شورت یک استراتژی معاملاتی با مزایا و معایب خاص خود است. انتخاب استراتژی شورت باید با دقت و تحلیل بازار انجام شود و به‌عنوان یک ابزار مدیریت ریسک در پرتفوی معامله‌گر در نظر گرفته شود. آیا به‌دنبال یک تجربه حرفه‌ای در معاملات فارکس هستید؟ آیا می‌خواهید با اطمینان به دنیای پرتلاطم جفت‌ارزها قدم بگذارید؟ بروکر اپوفایننس بهترین بروکر ایرانی و جایی است که علاوه‌بر دسترسی به بازارهای جهانی فارکس، یک تجربه جذاب و حرفه‌ای را ارائه می‌دهد. با امکانات پیشرفته و پشتیبانی 24/7، اپوفایننس به شما این امکان را می‌دهد که با خیالی آسوده در معاملات لانگ و شورت در فارکس شرکت کنید و سهم خود را از بازار دریافت نمایید.

استفاده از پوزیشن لانگ بهتر است یا شورت؟

تصمیم برای انتخاب پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس در دارایی‌های مالی به عوامل متعددی بستگی دارد و نباید به‌صورت عمومی تصمیم‌گیری شود. هر دو نوع پوزیشن (لانگ و شورت) ویژگی‌ها و مزایا و معایب خود را دارند. پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذاران امکان استفاده از رشد بازار و افزایش ارزش دارایی‌ها را می‌دهد، اما در شرایط نزولی بازار ممکن است مخاطراتی را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، پوزیشن شورت به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد از نزول بازار بهره‌برداری کنند و حتی در شرایط ناگهانی به سود برسند.

پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذاران امکان استفاده از رشد بازار و افزایش ارزش دارایی‌ها را می‌دهد.
پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذاران امکان استفاده از رشد بازار و افزایش ارزش دارایی‌ها را می‌دهد.

تصمیم نهایی برای انتخاب پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس باید بر اساس تحلیل بازار، اهداف سرمایه‌گذاری، استراتژی مالی و میزان تسهیلات مالی در دسترس اتخاذ شود. همچنین معامله‌گران باید به مدیریت ریسک دقت کنند و از ابزارهای متنوعی استفاده کنند تا خسارت‌های مالی ناشی از تغییرات ناگهانی در بازار را کاهش دهند. به‌عبارت دیگر، هیچ پوزیشنی مطلقا بهتر از دیگری نیست و بستگی به شرایط بازار و استراتژی شما دارد.

استراتژی‌هایی برای سود بردن از حرکات صعودی و نزولی قیمت

در بازار فارکس، معامله‌گران برای کسب سود از حرکت‌های قیمت ارزها، از استراتژی‌های مختلفی استفاده می‌کنند. در این بخش، به برخی از استراتژی‌های مهم برای کسب سود از این نوع حرکت‌های قیمتی اشاره خواهیم کرد. برای کسب سود از حرکت قیمت به سمت بالا:

  • استراتژی معاملاتی روند (Trend Trading): در این استراتژی، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا در طول یک ترند قیمتی (صعودی) وارد معامله شوند و تا زمانی که ترند ادامه دارد، پوزیشن خود را نگه دارند.
  • استراتژی معاملاتی معکوس (Reversal Trading): در این استراتژی، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا زمانی که یک تغییر در بازار رخ می‌دهد و قیمت‌ها از یک ترند صعودی به یک ترند نزولی تغییر می‌کند، وارد معامله شوند.

برای کسب سود از حرکت به سمت پایین:

  • استراتژی معاملاتی ترند (Trend Trading): در این حالت نیز، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا در طول یک ترند قیمتی (نزولی) وارد معامله شوند و تا زمانی که ترند ادامه دارد، پوزیشن خود را نگه دارند.
  • استراتژی معاملاتی معکوس (Reversal Trading): در این استراتژی، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا زمانی که یک تغییر در بازار رخ می‌دهد و قیمت‌ها از یک ترند نزولی به یک ترند صعودی تغییر می‌کند، وارد معامله شوند.
  • استراتژی معاملاتی توربو (Scalping): در این استراتژی، معامله‌گران تلاش می‌کنند از حرکت‌های کوتاه‌مدت قیمت به سمت پایین سود کسب کنند و به‌سرعت معاملات را انجام دهند.

در نهایت، معامله‌گران باید به تحلیل بازار، استراتژی‌های مدیریت ریسک و شناخت عمیق از ابزارهای تجاری فارکس توجه داشته باشند. همچنین، تجربه و تمرین در طول زمان نیز نقش مهمی در موفقیت در بازار فارکس ایفا می‌کند.

تحلیل تکنیکال و بنیادی برای معاملات لانگ و شورت در فارکس

در بازار فارکس، معامله‌گران برای تصمیم‌گیری در مورد معاملات لانگ و شورت در فارکس از تکنیک‌های مختلفی مثل تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده می‌کنند. در ادامه، به توضیح تکنیک‌های مهم این دو نوع تحلیل برای معاملات لانگ و شورت می‌پردازیم. تحلیل تکنیکال:

  • استفاده از نمودارها (Chart Analysis): در تحلیل تکنیکال، معامله‌گران از نمودارهای مختلف مانند نمودارهای شمعی یا نمودارهای خطی استفاده می‌کنند تا الگوهای قیمتی و نقاط ورود و خروج احتمالی را شناسایی کنند.
  • استفاده از میانگین متحرک (Moving Averages): میانگین متحرک برای نمایش میانگین قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می‌شود و به معامله‌گران کمک می‌کند تا روند عمومی قیمت‌ها را تشخیص دهند.
  • استفاده از شاخص‌های تکنیکال (Technical Indicators): شاخص‌های مانند RSI (شاخص قدرت نسبی) و مکدی (MACD) به تحلیل تغییرات قیمتی و نقاط ورود و خروج کمک می‌کنند.
شاخص‌های مانند RSI و MACD به تحلیل تغییرات قیمتی و نقاط ورود و خروج کمک می‌کنند.
شاخص‌های مانند RSI و MACD به تحلیل تغییرات قیمتی و نقاط ورود و خروج کمک می‌کنند.

تحلیل بنیادی:

  • تحلیل اقتصادی (Economic Analysis): معامله‌گران برای تحلیل بنیادی از عوامل اقتصادی مانند نرخ بیکاری، رشد اقتصادی و نرخ بهره استفاده می‌کنند تا تاثیر آن‌ها بر روند قیمت ارزها را تخمین بزنند.
  • تحلیل خبری (News Analysis): اخبار و رویدادهای جهانی می‌توانند تاثیر زیادی بر بازار فارکس داشته باشند. معامله‌گران باید اخبار و اطلاعات جدید را دنبال و تحلیل کنند.
  • تحلیل سیاسی (Political Analysis): تغییرات در سیاست‌ها و رویدادهای سیاسی می‌تواند تاثیر زیادی بر بازار فارکس داشته باشند. تحلیل سیاسی به معامله‌گران کمک می‌کند تا این تغییرات را پیش‌بینی کنند.

در نهایت، معامله‌گران می‌توانند از ترکیبی از تحلیل تکنیکال و بنیادی برای تصمیم‌گیری در مورد معاملات لانگ و شورت استفاده کنند. همچنین، تجربه و دانش به معامله‌گران کمک می‌کند تا تصمیمات خود را بهبود بخشند و موفقیت بیشتری در بازار فارکس داشته باشند.

نحوه مدیریت ریسک برای معاملات لانگ و شورت در فارکس

در بازار فارکس، مدیریت ریسک یکی از عوامل کلیدی برای موفقیت است. معامله‌گران باید در هنگام باز کردن پوزیشن‌های لانگ و شورت، ملاحظات خاصی را در نظر بگیرند. در ادامه، به برخی از ملاحظات مهم مدیریت ریسک برای این دو نوع پوزیشن می‌پردازیم. برای پوزیشن شورت:

اندازه پوزیشن شورت باید به‌نحوی تنظیم شود که اگر قیمت به‌طور ناگهانی افزایش یافت، میزان ضرر معامله‌گر مدیریت‌پذیر باشد.
اندازه پوزیشن شورت باید به‌نحوی تنظیم شود که اگر قیمت به‌طور ناگهانی افزایش یافت، میزان ضرر معامله‌گر مدیریت‌پذیر باشد.
  • سفارش توقف ضرر (Stop-Loss Orders): در پوزیشن شورت، استفاده از دستورات توقف ضروری است. این دستورات معامله‌گر را محدود می‌کنند تا از افزایش زیان در صورت افزایش ناگهانی قیمت‌ها جلوگیری کنند.
  • حداکثر اندازه پوزیشن (Position Size): اندازه پوزیشن شورت باید به‌نحوی تنظیم شود که اگر قیمت به‌طور ناگهانی افزایش یافت، میزان ضرر معامله‌گر مدیریت‌پذیر باشد.
  • تحلیل مداوم بازار (Continuous Market Analysis): در پوزیشن شورت، معامله‌گر باید به‌طور مداوم بر بازار نظارت و تغییرات قیمت‌ها را دنبال کند.

برای پوزیشن لانگ:

  • سفارش توقف ضرر (Stop-Loss Orders): در پوزیشن لانگ هم مانند پوزیشن شورت، استفاده از دستورات توقف بسیار مهم است. این دستورات باید برای جلوگیری از زیان در صورت کاهش ناگهانی قیمت‌ها تنظیم شوند.
  • تحلیل مداوم بازار (Continuous Market Analysis): در پوزیشن لانگ نیز معامله‌گر باید بازار را به‌طور مداوم تحت نظر داشته باشد و تغییرات قیمت‌ها را دنبال کند.
  • تنظیم مناسب استاپ-لیمیت (Setting Stop-Limit Orders): معامله‌گر می‌تواند به‌جای استفاده از دستور توقف، دستور استاپ-لیمیت را نیز تنظیم کند. این کار به او اجازه می‌دهد که قیمتی که می‌خواهد معامله را ببندد را مشخص کند.
در پوزیشن لانگ، استفاده از دستورات توقف باید برای جلوگیری از زیان در صورت کاهش ناگهانی قیمت‌ها تنظیم شوند.
در پوزیشن لانگ، استفاده از دستورات توقف باید برای جلوگیری از زیان در صورت کاهش ناگهانی قیمت‌ها تنظیم شوند.

در نهایت، در هر دو نوع پوزیشن‌های لانگ و شورت، مدیریت ریسک از اهمیت بسیاری برخوردار است. معامله‌گران باید با دقت پوزیشن خود را انتخاب کنند و استراتژی‌های مدیریت ریسک مناسبی را اعمال کنند تا از زیان‌های احتمالی جلوگیری کنند و به موفقیت در بازار فارکس برسند.

پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس، دو استراتژی معاملاتی مهم هستند. پوزیشن لانگ به معنای خرید ارز یا دارایی با امید به افزایش قیمت و پوزیشن شورت به معنای فروش ارز یا دارایی با امید به کاهش قیمت است. هر دو استراتژی دارای مزایا و معایب خود هستند و انتخاب میان آن‌ها باید با توجه به تحلیل بازار و اهداف شخصی انجام شود. در نهایت برای شروع معاملات در بازار فارکس، انتخاب یک بروکر مناسب می‌تواند نتایج شما را تحت‌تاثیر قرار دهد.

بروکر اپوفایننس یکی از برجسته‌ترین و معتبرترین بروکرهای فارکس است که امکان معامله با پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس را به شما می‌دهد. با ابزارهای پیشرفته، اسپردهای رقابتی و پشتیبانی عالی، اپوفایننس به شما امکان می‌دهد تا در بازار فارکس با اعتمادبه‌نفس بیشتری معامله کنید. اگر شما هم می‌خواهید معامله در بازار فارکس را آغاز کنید، به اپوفایننس ملحق شوید و از امکانات بی‌نظیر آن بهره‌برداری کنید.

منبع +++++++++

آیا به‌طور ذاتی یک پوزیشن نسبت به دیگری خطرناک‌تر است؟

پوزیشن شورت به‌دلیل پتانسیل ضررهای بی‌نهایت در بازار صعودی، معمولا خطرناک‌تر است.

آیا می‌توان برای هر دو نوع پوزیشن از لوریج استفاده کرد؟

بله! معامله‌گران می‌توانند برای هر دو نوع پوزیشن از لوریج استفاده کنند، اما باید احتیاط کافی را داشته باشند تا به‌جای سود، ضرر چندبرابری ندهند.

چگونه می‌توان پوزیشن لانگ را مدیریت کرد؟

مدیریت پوزیشن لانگ از طریق استفاده از تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی، تعیین استاپ لاس (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) انجام می‌شود.

واگرایی زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند یک اسیلاتور حرکت می‌کند. واگرایی‌ها هشدار می‌دهند که احتمالا روند فعلی قیمت ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است قیمت معکوس شود. در نمودار معمولا بین شاخص‌ها دو نوع واگرایی مشاهده می‌کنید. واگرایی مخفی و معمولی که هر کدام نشان‌دهنده یک احتمال قوی در بازار هستند. واگرایی مخفی بیشتر بر ادامه روند تاکید دارد، اما واگرایی معمولی احتمال تغییر جهت قیمت را بیشتر تاکید می‌کند. برای آشنایی بهتر با واگرایی مخفی و معمولی در ادامه با ما همراه باشید.

بهترین پلتفرم معاملاتی برای فعالیت در انواع بازارهای مالی، مجموعه اپوفایننس است. این مجموعه به‌عنوان بهترین بروکر فارکس، خدمات زیادی در زمینه معاملات سهام‌های بین‌المللی، فارکس، کالا و ارزهای دیجیتال ارائه می‌دهد. با ثبت‌نام در این کارگزاری از خدمات کپی ترید و سوشال ترید به همراه کمترین کارمزدها بهره‌مند شوید.

واگرایی و انواع آن

واگرایی (Divergence) یک الگوی تحلیل تکنیکال است که در نمودارهای قیمت مشاهده می‌شود؛ زمانی که قیمت یک دارایی مالی در جهت مخالف یک شاخص فنی یا برخلاف سایر داده‌ها حرکت می‌کند. واگرایی هشداری است مبنی بر این‌که روند فعلی درحال تضعیف است و ممکن است تغییر کند. این اتفاق نشان می‌دهد که یک حرکت مثبت یا منفی قیمت، احتمالا درحال رخ‌دادن است. واگرایی‌ها براساس شکست روند نزولی یا صعودی، دو نوع است. واگرایی مثبت (صعودی) نشان می‌دهد که قیمت ممکن است به زودی افزایش یابد. واگرایی منفی (نزولی) نشان می‌دهد که قیمت ممکن است به زودی کاهش یابد.

هنگامی که واگرایی مثبت در نمودارهای معاملات مشاهده شد، معامله‌گران معاملات فروش خود را می‌بندند، زیرا این واگرایی هشداری برای تغییر روند به سمت صعود قیمت است. این هشدار باعث می‌شود تا تریدرهای باتجربه آماده موقعیت‌های خرید شوند. با مشاهده واگرایی منفی، معامله‌گرانی که موقعیت‌های خرید دارند، آماده خروج از آن می‌شوند، زیرا این واگرایی هشداری در جهت کاهش قیمت و بازگشت روند است. در چنین موقعیتی، تریدرهای حرفه‌ای آماده می‌شوند تا موقعیت‌های فروش باز کنند.

دو نوع واگرایی دیگر وجود دارد که با تاکید بر نتیجه حرکت روند، به واگرایی مخفی و معمولی تقسیم می‌شود. واگرایی معمولی را واگرایی منظم یا کلاسیک می‌گویند. واگرایی مخفی را واگرایی پنهان می‌گویند. تشخیص واگرایی پنهان در نمودار کمی دشوارتر است، اما می‌تواند یک الگوی قدرتمند باشد که نشان‌دهنده یک روند ادامه‌دهنده است.

واگرایی مخفی و معمولی هرکدام به شکست در روند تاکید دارند، با این‌حال در واگرایی معمولی احتمال شکست قیمت بیشتر است، درحالی‌که در واگرایی پنهان یا مخفی احتمال ادامه روند بیشتر می‌شود. برای آشنایی بیشتر با این دو واگرایی، لازم است تا واگرایی مثبت و منفی را بهتر درک کنید تا بتوانید واگرایی‌های مثبت و منفی معمولی و پنهان را در نمودار شناسایی کنید.

واگرایی مخفی و معمولی هرکدام به شکست در روند تاکید دارند، با این‌حال در واگرایی معمولی احتمال شکست قیمت بیشتر است.
واگرایی مخفی و معمولی هرکدام به شکست در روند تاکید دارند، با این‌حال در واگرایی معمولی احتمال شکست قیمت بیشتر است.

واگرایی مثبت یا صعودی

واگرایی مثبت نشان می‌دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی امکان‌پذیر است. در واقع زمانی‌که قیمت درحال کاهش است اما یک شاخص فنی مثلا شاخص قدرت نسبی (RSI) افزایش را نشان می‌دهد، این یک واگرایی مثبت است. در واگرایی مثبت قیمت کف‌های پایین‌تری را ثبت می‌کند، اما شاخص کف‌های بالاتری را نشان می‌دهد. این واگرایی یک سیگنال صعودی برای معامله‌گران است.

واگرایی منفی یا نزولی

واگرایی منفی نشان می‌دهد که حرکت پایین‌تر در دارایی امکان‌پذیر است. این واگرایی زمانی است که قیمت در حال افزایش است، اما یک شاخص فنی مثلا شاخص قدرت نسبی (RSI) کاهش قیمت را نشان می‌دهد. در واگرایی منفی، قیمت سقف‌های بالاتری را ثبت می‌کند، اما شاخص فنی سقف‌های پایین‌تری را نشان می‌دهد. این واگرایی یک سیگنال نزولی برای معامله‌گران است.

در واگرایی منفی، قیمت سقف‌های بالاتری را ثبت می‌کند، اما شاخص فنی سقف‌های پایین‌تری را نشان می‌دهد.
در واگرایی منفی، قیمت سقف‌های بالاتری را ثبت می‌کند، اما شاخص فنی سقف‌های پایین‌تری را نشان می‌دهد.

واگرایی معمولی یا منظم

واگرایی معمولی یا منظم (Regular Divergences) یک تأییدیه مفید از کاهش یا افزایش قدرت حرکت بازار است که اغلب قبل از تغییر جهت قیمت نمایان می‌شود. زمانی که این واگرایی از میان واگرایی مخفی و معمولی، رخ می‌دهد احتمال شکست روند بسیار زیاد است. واگرایی معمولی می‌تواند به‌ویژه برای معامله‌گران به‌عنوان یک شاخص پیشرو در هنگام ارزیابی موقعیت‌های احتمالی تغییر روند آینده در بازارهایی که هنوز روند دارند، اما قدرت روند رو به کاهش است، مفید باشد.

واگرایی معمولی تعریف ساده و اولیه واگرایی است که به دو نوع صعودی (مثبت) و نزولی (منفی) تقسیم می‌شود. هر کدام از این نوع واگرایی تاکیدی بر احتمال تغییر روند قیمت است و می‌توان به‌راحتی در چارت آن‌ها را مشاهده کرد.

واگرایی مخفی یا پنهان

واگرایی مخفی یا پنهان (Hidden Divergence) یک تاییدیه ضعیف نسبت به واگرایی معمولی برای تغییر جهت قیمت در نمودار است. این پدیده زمانی اتفاق می‌افتد که یک اندیکاتور فنی (برای مثال شاخص RSI) یک حرکت افراطی را در قیمت نشان می‌دهد، اما تاکیدی بر آن ندارد. درحالی‌که واگرایی معمولی اغلب معکوس‌های روند را نشان می‌دهد.

واگرایی مخفی معمولاً یک شاخص شناسایی ادامه روند است. این واگرایی نشان می‌دهد چه زمانی، فرصتی برای استفاده از عقب‌نشینی (Pullback) در یک روند وجود دارد. این بدان معنی است که یک معامله‌گر اکنون می‌تواند فرصتی داشته‌باشد تا در جهت روند وارد بازار شود و از ادامه آن سود ببرد.

واگرایی پنهان می‌تواند یک سیگنال صعودی یا نزولی برای نرخ ارز باشد و معمولاً نشان‌دهنده ادامه روند در آینده است. اگر روند صعودی باشد، واگرایی پنهان در یک اندیکاتور مومنتوم (قدرت حرکت) یک سیگنال صعودی است. همچنین، واگرایی پنهان یک سیگنال نزولی است زمانی که روند اصلی درحال حرکت به سمت پایین است.

واگرایی پنهان می‌تواند یک سیگنال صعودی یا نزولی برای نرخ ارز باشد و معمولاً نشان‌دهنده ادامه روند در آینده است.
واگرایی پنهان می‌تواند یک سیگنال صعودی یا نزولی برای نرخ ارز باشد و معمولاً نشان‌دهنده ادامه روند در آینده است.

درک مفهوم واگرایی مخفی و معمولی

همان‌طور که می‌دانید قیمت چه در روند نزولی یا روند صعودی باشد، در مسیر حرکت خود سه انتخاب دارد.

  • حرکت در مسیر و ادامه روند: این همان مسیر اصلی قیمت است که به آن روند یا ترند (Trend) می‌گویند.
  • اصلاح قیمت و ادامه روند: قیمت کمی به‌جهت مخالف حرکت می‌کند و سپس به مسیر اصلی بازمی‌گردد که به آن عقب‌نشینی یا پولبک (Pullback) می‌گویند.
  • معکوس‌شدن یا شکست روند: در این حالت قیمت مسیر خود را عوض می‌کند و اگر صعودی باشد نزولی می‌شود و اگر نزولی باشد صعودی می‌شود. به این تغییر مسیر، شکست یا بریک اوت (Breakout) می‌گویند.

واگرایی‌ها نه تنها نشان‌دهنده یک معکوس روند بالقوه هستند، بلکه می‌توانند به‌عنوان یک علامت احتمالی برای ادامه روند استفاده شوند. واگرایی مخفی و معمولی در روند، یک ناهماهنگی بین روند و قدرت قیمت را نشان می‌دهند. در واگرایی معمولی احتمال شکست قیمت و در واگرایی مخفی احتمال ادامه روند بیشتر است.

معمولا واگرایی معمولی در پایان روندها قابل مشاهده است، اما واگرایی مخفی بیشتر در پایان مناطق تثبیت (Range) دیده می‌شود. واگرایی مخفی یک واگرایی کوچک است که تاثیر تغییر قیمت را ناچیز نشان می‌دهد و روند پس از آن به مسیر خود ادامه می‌دهد. در ادامه واگرایی مخفی و معمولی را در روند‌های نزولی و صعودی بررسی می‌کنیم.

واگرایی مخفی و معمولی در روند، یک ناهماهنگی بین روند و قدرت قیمت را نشان می‌دهند.
واگرایی مخفی و معمولی در روند، یک ناهماهنگی بین روند و قدرت قیمت را نشان می‌دهند.

واگرایی معمولی در روندهای نزولی و صعودی

واگرایی معمولی که به آن واگرایی کلاسیک نیز می‌گویند، بیشتر برای تایید پایان روند کاربرد دارد. معامله‌گران معمولا با استفاده از این واگرایی، سیگنال‌های شکست قیمت را تایید می‌کنند تا برای معاملات خلاف روند آماده شوند. این واگرایی در روند نزولی، نشانه صعود قیمت است. زمانی که یک روند نزولی کف‌های پایین‌تر ثبت می‌کند اما یک شاخص فنی با ثبت کف بالاتر، کاهش بیشتر قیمت را تایید نمی‌کند، احتمالا قیمت قصد صعود دارد. در روند صعودی، هنگامی که روند قیمت، سقف‌های بالاتر ثبت می‌کند اما یک شاخص فنی با ثبت سقف پایین‌تر، افزایش بیشتر قیمت را تایید نمی‌کند، احتمالا قیمت نزولی می‌شود.

مشاهده این واگرایی از میان دو واگرایی مخفی و معمولی در روندهای نزولی و صعودی، سیگنال معاملاتی محسوب می‌شود اما این سیگنال باید با خطوط روند، نقاط حمایت و مقاومت و سایر تکنیک‌های معامله‌گری تایید شود. برای مثال اگر قیمت به زیر سطح مقاومتی برخورد کند و شاخص RSI یک واگرایی را نشان دهد، به احتمال زیاد قیمت روند صعودی خود را خواهد شکست و وارد روند نزولی می‌شود. همچنین اگر قیمت به بالای یک سطح حمایتی برسد و شاخص RSI یک واگرایی صعودی نشان دهد، به احتمال زیاد قیمت روند نزولی خود را خواهد شکست و وارد روند صعودی می‌شود.

واگرایی مخفی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در محدوده‌های سطوح حمایت و مقاومت نباشد، اما ناهماهنگی بین روند و شاخص فنی دیده شود.
واگرایی مخفی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در محدوده‌های سطوح حمایت و مقاومت نباشد، اما ناهماهنگی بین روند و شاخص فنی دیده شود.

واگرایی مخفی در روندهای نزولی و صعودی

همان‌طور که در بالا اشاره شد، کار واگرایی‌ها نشان‌دادن یک ناهماهنگی در روند حرکتی و قدرت قیمت است. واگرایی مخفی نیز چنین ناهماهنگی را نشان می‌دهد، اما این ناهماهنگی بسیار جزئی است و در طول یک روند دیده می‌شود.

واگرایی مخفی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در محدوده‌های سطوح حمایت و مقاومت نباشد، اما ناهماهنگی بین روند و شاخص فنی دیده شود. در واگرایی مخفی نزولی قیمت در یک روند نزولی سقف‌های پایین‌تر ثبت می‌کند، اما شاخص (RSI) یک سقف بالاتر را نشان می‌دهد. این واگرایی می‌تواند هشداری برای تغییر روند باشد یا یک اصلاح جزئی در قیمت را نشان دهد، که در بیشتر موارد همان اصلاح است، زیرا قیمت به محدوده سطح حمایتی قوی نرسیده است.

در واگرایی مخفی صعودی، قیمت در یک روند صعودی کف‌های بالاتر ثبت می‌کند، اما شاخص فنی (RSI) یک کف پایین‌تر را نشان می‌دهد. این واگرایی نیز می‌تواند هشداری برای تغییر روند باشد یا یک اصلاح جزئی در قیمت را نشان دهد. در بیشتر موارد این واگرایی جزئی، اصلاح محسوب می‌شود و قیمت به مسیر خود ادامه می‌دهد، زیرا به یک سطح مقاومتی قوی برخورد نکرده است.

در واگرایی مخفی صعودی، قیمت در یک روند صعودی کف‌های بالاتر ثبت می‌کند، اما شاخص فنی (RSI) یک کف پایین‌تر را نشان می‌دهد.
در واگرایی مخفی صعودی، قیمت در یک روند صعودی کف‌های بالاتر ثبت می‌کند، اما شاخص فنی (RSI) یک کف پایین‌تر را نشان می‌دهد.

واگرایی مخفی و معمولی به ما چه می‌گوید؟

واگرایی‌های معمولی و منظم سیگنال‌های احتمالی برای معکوس‌شدن روند هستند، درحالی‌که واگرایی‌های پنهان سیگنال‌های ادامه و تداوم روند هستند.

  • واگرایی‌های معمولی یا منظم = سیگنال بازگشت احتمالی روند
  • واگرایی‌های مخفی یا پنهان = سیگنال ادامه روند

واگرایی مخفی و معمولی هر دو سیگنال‌های مناسبی برای معامله‌گران به‌جهت سرمایه‌گذاری یا جلوگیری از ضرر در بازارهای مالی به‌حساب می‌آیند. معامله‌گران از واگرایی برای ارزیابی حرکت اساسی در قیمت دارایی و برای ارزیابی احتمال برگشت روند قیمت استفاده می‌کنند. به‌عنوان مثال، سرمایه‌گذاران می‌توانند اندیکاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را بر روی چارت قیمت ترسیم کنند.

اگر قیمت سهام درحال افزایش است و به سقف‌های جدید می‌رسد، درحالت ایده‌آل شاخص RSI نیز درحال رسیدن به سقف‌های جدید است. اگر سهام درحال رسیدن به سقف‌های جدید باشد، اما RSI سقف‌های پایین‌تر را ثبت کند، این هشدار صادر می‌شود که روند صعودی قیمت ممکن است ضعیف شود. این واگرایی منفی است و معامله‌گر باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد از موقعیت معاملاتی خارج شود یا درصورت شروع کاهش قیمت، حدضرر تعیین کند.

واگرایی مثبت برخلاف وضعیت بالا است. در این حالت قیمت یک سهم درحال رسیدن به پایین‌ترین حد جدید است درحالی‌که شاخص RSI با هر نوسان در قیمت سهام، کف جدید خود را بالاتر از کف قبلی ثبت می‌کند. سرمایه‌گذاران ممکن است به این نتیجه برسند که پایین‌ترین سطح قیمت سهام درحال از دست‌دادن روند نزولی خود است و احتمالا به زودی روند معکوس شود.

کاربرد واگرایی مخفی و معمولی

واگرایی مخفی و معمولی، یکی از کاربردهای رایج بسیاری از شاخص‌های فنی، در درجه اول نوسانگرها (Oscillators) هستند. اصطلاح واگرایی دو معنای متمایز دارد که در بین تحلیل‌گران فنی و معامله‌گران فارکس استفاده می‌شود. اولین کاربرد به وضعیتی اشاره دارد که در نمودار رخ می‌دهد و در آن یک افراط (ناهماهنگی) مشاهده می‌شود. دومین کاربرد رایج واژه واگرایی اغلب در رابطه با واژه متضاد آن یعنی همگرایی دیده می‌شود. این کاربرد به میزان جدایی یا واگرابودن دو خط نشان‌گر اشاره دارد و اغلب با میانگین متحرک واگرایی همگرایی یا شاخص MACD مشخص می‌شود.

همان‌طور که همگرایی بین شاخص فنی و نمودار قیمت، تاییدی بر ادامه پرقدرت روند است، واگرایی نیز احتمال تغییر قیمت را نشان می‌دهد. دو واژه همگرایی و واگرایی متضاد یکدیگر هستند، اما واگرایی در نهایت به همگرایی روند و قدرت قیمت ختم می‌شود، زیرا در واگرایی معمولی، قیمت پس از مدتی به مسیر واگرایی تغییر جهت می‌دهد و با او همگرا (هم مسیر) می‌شود. در واگرایی مخفی، پس از مدتی روند شاخص فنی به سمت روند قیمت حرکت می‌کند و با قیمت همگرا می‌شود.

بیشتر شاخص‌های فنی برای مشاهده واگرایی، اسیلاتورهای شاخص قدرت قیمت هستند. این شاخص‌ها حس قدرت حرکتی که در بازار دیده می‌شود را ارائه می‌دهند. برخی از نوسان‌گرهای مومنتوم (حرکت قیمت) برای تعیین بازار اشباع استفاده می‌شوند که نشان‌دهنده قدرت روند هستند. نقاط اشباع بازار نقاطی هستند که احتمال بازگشت قیمت را بیشتر می‌کنند و واگرایی در این نقاط روی می‌دهد. بهترین اندیکاتورهای نواری که حرکت بازار را اندازه‌گیری می‌کنند، شاخص قدرت نسبی (RSI) و اسیلاتور Stochastics است. مقادیر هریک از این شاخص‌ها بین 0 تا 100 نوسانات قیمت را ثبت می‌کنند تا نقاط خریدوفروش بیش‌ازحد مشخص شود.

نقاط اشباع بازار نقاطی هستند که احتمال بازگشت قیمت را بیشتر می‌کنند و واگرایی در این نقاط روی می‌دهد.
نقاط اشباع بازار نقاطی هستند که احتمال بازگشت قیمت را بیشتر می‌کنند و واگرایی در این نقاط روی می‌دهد.

نحوه استفاده از واگرایی مخفی و معمولی در معاملات

تشخیص الگوهای واگرایی در نمودار دشوار نیست. با توضیحات بالا توانستید واگرایی مخفی و معمولی را به‌خوبی بشناسید و کافی است در نمودارهای مالی این الگوها را پیدا کنید. در ادامه به شما خواهیم گفت که چطور با مشاهده این الگوها، معاملات خود را برنامه‌ریزی کنید.

قدم اول: برای معاملات خود فیلتر تعیین کنید.

حال که می‌دانید واگرایی معمولی و مخفی هر کدام چه نشانه‌هایی دارند و کاربردشان چیست، استراتژی معاملاتی بسازید. واگرایی پنهان الگویی است که نشان‌دهنده پایان دوره تثبیت قیمت است. با مشاهده این واگرایی به‌دنبال سیگنالی از ادامه روند قبلی باشید. به‌عنوان مثال، اگر روند بزرگ‌تر صعودی است، به‌دنبال واگرایی پنهان صعودی در نمودار باشید. وقتی الگوی واگرایی پنهان صعودی را مشاهده کردید، از آن به‌عنوان سیگنال خرید استفاده کنید. همچنین الگوهای واگرایی پنهان نزولی را در یک روند صعودی نادیده بگیرید. در روند نزولی نیز برعکس عمل کنید. به‌دنبال واگرایی پنهان نزولی در نمودار باشید و الگوهای صعودی را نادیده بگیرید. وقتی الگوی واگرایی پنهان نزولی را مشاهده کردید، به‌دنبال معامله فروش باشید. الگوهای واگرایی پنهان که با جهت روند بزرگ‌تر همسو هستند، سیگنال قابل اعتمادتری صادر می‌کنند.

قدم دوم: حدضرر (StopLoss) خود را مشخص کنید.

بعد از این‌که یک واگرایی پنهان را که با روند بزرگ‌تر همسو است، مشاهده کردید، پارامترهای معامله را برنامه‌ریزی کنید. الگوهای واگرایی برای سیگنال‌ تغییر روند آینده مناسب هستند، اما ممکن است به اندازه کافی قابل اعتماد نباشند. بنابراین، اگر نمی‌خواهید حرکات غیرعادی بازار شما را غافل‌گیر کند، بهتر است حدضرر مناسبی مشخص کنید. برای تعیین حدضرر حتما به روند قیمت و سقف‌ها یا کف‌های قبلی توجه کنید. همچنین مدیریت ریسک و سرمایه شما در تعیین حدضرر تاثیرگذار است و اگر نقطه حدضرر با استراتژی معاملاتی شما هم‌خوانی نداشت بهتر است وارد معامله نشوید.

بهترین نقطه حدضرر برای معامله در واگرایی مخفی صعودی، زیر پایین‌ترین کف ناحیه واگرایی است. همچنین بهترین نقطه حدضرر برای معامله در واگرایی مخفی نزولی، بالای بلندترین سقف ناحیه واگرایی است.

قدم سوم: برای معامله هدف تعیین کنید.

بازارهای مالی می‌توانند با نرخ‌های شگفت‌انگیزی که از سود ارائه می‌دهند، معامله‌گران را در رویای سودهای بی‌پایان غرق کنند. اما معاملات بی‌هدف و بدون برنامه در نهایت به ضررهای جبران‌ناپذیر ختم می‌شود. برای معامله خود هدف تعیین کنید، زیرا هیچ قطعیتی در بازار وجود ندارد و هیچ روندی تا ابد ادامه‌دار نیست. الگوهای واگرایی مخفی و معمولی، فقط احتمالات را بیان می‌کنند و این شما هستید که از یک روند باید سود خود را بردارید. پس برای معاملات خود همان‌طور که حدضرر تعیین کردید، حدسود نیز تعیین کنید.

 الگوهای واگرایی مخفی و معمولی، فقط احتمالات را بیان می‌کنند و این شما هستید که از یک روند باید سود خود را بردارید.
الگوهای واگرایی مخفی و معمولی، فقط احتمالات را بیان می‌کنند و این شما هستید که از یک روند باید سود خود را بردارید.

محدودیت‌های استفاده از واگرایی مخفی و معمولی

در تحلیل تکنیکال، معامله‌گران باید از ترکیب شاخص‌ها و تکنیک‌های تجزیه‌وتحلیل برای تایید یک روند بازگشتی قبل از اقدام براساس واگرایی استفاده کنند. یادتان باشد فقط در برخی از نقاط بازگشت قیمت، واگرایی مخفی و معمولی دیده می‌شود و این اتفاق همیشگی نیست. همچنین زمانی که واگرایی رخ می‌دهد، به این معنی نیست که روند قیمت حتما معکوس می‌شود یا به‌زودی یک معکوس رخ می‌دهد. واگرایی می‌تواند برای مدت طولانی ادامه داشته‌باشد یا هرگز منجربه بازگشت قیمت نشود، پس صرفا واگرایی‌ها نباید تنها معیار در معاملات باشند.

برای آن‌که سیگنال‌های واگرایی قابل اعتماد باشند می‌توانید چند شاخص دیگر مانند شاخص میانگین همگرایی و واگرایی (MACD) یا تکنیک‌های معامله‌گری مانند الگوهای بازگشتی و ادامه‌دهنده یا خطوط روند را با آن‌ها ترکیب کنید.

واگرایی مخفی و معمولی، دو نوع واگرایی هستند که در استراتژی معاملاتی می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم. واگرایی معمولی در پایان روندهای قیمتی ظاهر می‌شود و هشداری برای پایان احتمالی روند است. واگرایی مخفی در میانه روند ظاهر می‌شود و بیشتر تاییدی برای ادامه روند به‌حساب می‌آید. در بالا با نحوه شناسایی و معامله با واگرایی‌ها آشنا شدید. با تمرین می‌توانید از این تکنیک عالی در معاملات خود استفاده کنید. هرچند استفاده از واگرایی‌ها برای معاملات به‌تنهایی خطرناک است، اما اگر آن‌ها را با سایر تکنیک‌های معامله‌گری و شاخص‌های فنی تحلیل تکنیکال ترکیب کنید، می‌توانید درصد موفقیت معاملات خود را بسیار افزایش دهید.

مجموعه اپوفایننس بهترین خدمات معامله‌گری و کپی ترید در زمینه بازارهای مالی را به ایرانیان ارائه می‌دهد. این مجموعه با بهره‌مندی از تکنولوژی‌های روز دنیا و ارائه آن به معامله‌گران، فضای امن و سریعی برای خریدوفروش انواع سهام‌های بین‌المللی، کالاها، فارکس و ارزهای دیجیتال فراهم کرده است.

منبع ++++

تفاوت واگرایی معمولی با واگرایی مخفی در چیست؟

واگرایی معمولی در پایان یک روند مشاهده می‌شود و هشداری برای معکوس‌شدن روند است. واگرایی مخفی در میانه روند رخ می‌دهد و بیشتر یک تاکید برای ادامه روند است، هرچند ممکن است روند تغییر کند. در واقع واگرایی‌ها به‌طورکلی نشان‌دهنده یک ناهماهنگی بین روند قیمت و یک شاخص فنی هستند.

چطور با سیگنال‌های واگرایی مخفی معاملات موفق داشته‌باشیم؟

کلید موفقیت در معاملات با واگرایی مخفی این است که معاملات خود را در جهت روند بزرگ‌تر فیلتر کنید. همیشه احساسات بازار را تجزیه‌وتحلیل کنید و بهتر است یک شاخص حرکتی دنبال‌کننده روند، برای تأیید این سیگنال‌ها داشته‌باشید. در سیگنال‌های واگرایی مخفی، سیگنال‌های خلاف روند را مدنظر قرار ندهید.

تفاوت واگرایی و تایید در چیست؟

تایید با واگرایی متفاوت است. واگرایی زمانی است که قیمت و اندیکاتور چیزهای متفاوتی را به معامله‌گر می‌گویند. تایید زمانی است که اندیکاتور و قیمت یا چند اندیکاتور یک چیز را به معامله‌گر می‌گویند. درحالت ایده‌آل، معامله‌گران برای ورود به معاملات و درحین معاملات تأیید می‌خواهند. اگر قیمت درحال حرکت به سمت بالا باشد، آن‌ها می‌خواهند اندیکاتورهایشان نشان دهد که حرکت قیمت احتمالاً ادامه دارد. با این‌حال از واگرایی به‌عنوان تایید نیز می‌توان استفاده کرد، درجایی‌که سیگنال صعودی یا نزولی توسط سایر تکنیک‌های معامله‌گری صادر شده است و واگرایی آن را تایید می‌کند.

زبان
Español
japenese
English