تیم تولید محتوا
نویسنده

تیم تولید محتوا

واگرایی‌‌ها یکی از بهترین الگوهای معاملاتی هستند، زیرا سیگنال‌های بسیار قابل اعتماد و با کیفیت بالا را درصورت ترکیب با سایر ابزارها و تحلیل‌های تکنیکال ارائه می‌دهند. استفاده از واگرایی‌ یک اندیکاتور فنی، برای تشخیص حرکت قیمت در بازار، یک تکنیک معاملاتی روزانه میان معامله‌گران حرفه‌ای است. زمانی که قیمت یک دارایی و یک اندیکاتور در جهت مخالف حرکت می‌کنند، می‌توان واگرایی‌ را در نمودارهای معاملاتی مشاهده کرد. این یک سیگنال است که روند فعلی ممکن است معکوس شود. برای آشنایی با بهترین اندیکاتورهای واگرایی‌ و یادگیری معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ در ادامه با ما همراه باشید.

برای انجام معاملات در بازارهای مالی، پلتفرم معاملاتی اپوفایننس بهترین گزینه است. این پلتفرم به‌‌عنوان بهترین بروکر ایرانی، امکانات زیادی از جمله معاملات آتی در فضای کاملا حرفه‌ای را ارائه می‌دهد. همچنین می‌توانید از امکان سوشال‌ترید و کپی‌ترید در این پلتفرم استفاده کنید. معامله‌گری فارکس، سهام‌های بین‌المللی، ارزهای دیجیتال و کالاها، از جمله امکاناتی است که این مجموعه ارائه می‌دهد.

واگرایی‌ (Divergence) چیست؟

واگرایی‌ زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به بالاترین یا پایین‌ترین حد خود می‌رسد. نمودار درحال ثبت سقف‌ یا کف‌های جدید است، اما اندیکاتوری که استفاده می‌کنید خلاف این داده‌ها را ثبت می‌کند. وقتی شاخص و روند قیمت در چارت هماهنگ نیستند، به‌این معنی است که اتفاقی در نمودار، درحال رخ‌دادن است. این اتفاق می‌تواند موقعیت معاملاتی شما را تهدید کند یا صرفا یک توقف و معکوس‌شدن موقت در روند باشد. به‌هرحال شما تنها با نگاه‌کردن به نمودارهای قیمت، نمی‌توانید آن را شناسایی کنید و بررسی آن، نیاز به بررسی یکی از شاخص‌های روند دارد.

برای یک معامله‌گر تشخیص واگرایی‌ کافی نیست، بلکه درک نحوه به‌کارگیری استراتژی‌های موثر، هنگام معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ ‌بسیار مهم است. با مشاهده واگرایی‌، مواردی که باید بررسی و اجرا شوند شامل استفاده از دستورات توقف ضرر، تجزیه‌وتحلیل سطوح حمایت و مقاومت و نظارت دقیق بر حرکت دارایی است. حتی با وجود این استراتژی‌ها، مدیریت ریسک یکی از جنبه‌های اساسی واگرایی‌ معاملات است. بسیار مهم است که میزان سرمایه‌گذاری خود را مدیریت کنید و قبل از ورود به معامله، یک استراتژی خروج مناسب داشته باشید.

اگرچه اندیکاتورها تا حدودی از قیمت لحظه‌ای عقب هستند، اما واگرایی‌‌ها، این عقب‌ماندگی را با دادن سیگنال‌های معاملاتی بهتر و قابل اعتمادتر جبران می‌کنند. واگرایی‌‌ برای همه معامله‌گران پیرو روند و پیرو بازگشت روند مناسب است. معامله‌گران پیرو روند از واگرایی‌‌ها برای زمان‌بندی مناسب خروج از معاملات استفاده می‌کنند. همچنین، معامله‌گران پیرو بازگشت روند با مشاهده واگرایی‌ و معکوس‌شدن قیمت، وارد معامله می‌شوند و سود کسب می‌کنند.

یادگیری روش معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها کار بسیار سختی نیست، اما به آشنایی کامل شما با اندیکاتورهای واگرایی‌ و تکنیک‌های معامله‌گری نیاز دارد.
یادگیری روش معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها کار بسیار سختی نیست، اما به آشنایی کامل شما با اندیکاتورهای واگرایی‌ و تکنیک‌های معامله‌گری نیاز دارد.

واگرایی‌ یک الگوی معاملاتی قدرتمند است و هر کسی که بداند چگونه با سیگنال‌های واگرایی‌‌ در بازار مالی معامله کند، می‌تواند یک استراتژی قوی و مؤثر برای کسب سود داشته باشد. یادگیری روش معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها کار بسیار سختی نیست، اما به آشنایی کامل شما با اندیکاتورهای واگرایی‌ و تکنیک‌های معامله‌گری نیاز دارد. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های واگرایی‌ را معرفی می‌کنیم.

واگرایی‌ شاخص قدرت نسبی (RSI)

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) که به اختصار به آن RSI می‌گویند، یک شاخص میانگین قدرت در کندل‌های صعودی و نزولی است. این ابزار میانگین سود و ضرر را براساس قدرت قیمت در کندل‌های یک دوره مشخص بررسی می‌کند. برای مثال اگر طول دوره بررسی این شاخص 14 باشد، کندل‌های صعودی و کندل‌های نزولی را در 14 کندل گذشته مقایسه می‌کند. هنگامی که مقدار شاخص قدرت نسبی پایین‌تر از خط میانگین است، به این معنی است که کندل‌های نزولی بیشتر و قوی‌تری نسبت به کندل‌های صعودی در 14 کندل گذشته وجود دارد. همچنین، زمانی که این شاخص بالاتر از خط میانگین است، یعنی کندل‌های صعودی بیشتر و بزرگ‌‎تری نسبت به کندل‌های نزولی در 14 کندل گذشته وجود دارد.

این شاخص همچنین با نشان‌دادن حرکت قیمت به بالای خط 70 (محدوده خرید بیش‌ازحد) یا پایین خط 30 (فروش بیش‌ازحد) به معامله‌گران درباره وضعیت بازگشت قیمت اطلاعات مهمی می‌دهد. این داده‌ها و واگرایی‌‌هایی که در شاخص قدرت نسبی درباره نمودار قیمت ظاهر می‌شوند، سیگنال‌هایی هستند که می‌توانند ملاک تصمیم‌گیری‌های معامله‌گران برای خریدوفروش یک سهم قرار بگیرند. این اندیکاتور بهترین شاخص برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها در بازارهای مالی است.

واگرایی‌ شاخص قدرت نسبی (RSI) چه زمانی تشکیل می‌شود؟

دانستن این‌که چه زمانی واگرایی‌ در شاخص قدرت نسبی اتفاق می‌افتد، کاملا به شناخت شما از واگرایی‌‌ها بستگی دارد. به‌طورکلی معامله‌گران اگر بخواهند از روش معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها سود کسب کنند، باید به درستی محل تشکیل آن‌ها را تشخیص دهند.

در تصویر زیر سه خط روی نمودار کندلی و سه خط روی نمودار شاخص RSI کشیده‌شده است. از میان این خطوط فقط مورد شماره 3، واگرایی‌ است و باید به آن توجه شود. همه این سه خط را در ادامه بررسی می‌کنیم.

به‌طورمعمول، شاخص RSI در طول روندهای صعودی سالم و قوی به سقف‌های بالاتری می‌رسد. این بدان معناست که کندل‌های صعودی بیشتر و بزرگ‌تری در موج روند اخیر نسبت به موج قبلی وجود دارد. این خط واگرایی‌ محسوب نمی‌شود (خط شماره 2).

واگرایی‌ زمانی رخ می‌دهد که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود می‌رسد، اما شاخص RSI به جای سقف بالاتر یا برابر، یک سقف پایین‌تر ثبت می‌کند.
واگرایی‌ زمانی رخ می‌دهد که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود می‌رسد، اما شاخص RSI به جای سقف بالاتر یا برابر، یک سقف پایین‌تر ثبت می‌کند.

هنگامی که شاخص RSI در طول یک روند صعودی به سقف‌های برابری می‌رسد، به این معنی است که حرکت روند قیمت بدون تغییر است. این خط نیز واگرایی‌ محسوب نمی‌شود، زیرا فقط به این معنی است که روند صعودی هم‌چنان بالا و پایدار است. سقف‌های برابر در شاخص قدرت نسبی، معکوس یا ضعف را نشان نمی‌دهند و به این معنی است که روند بدون تغییر درحال پیشرفت است (خط شماره 1).

واگرایی‌ زمانی رخ می‌دهد که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود می‌رسد، اما شاخص RSI به جای سقف بالاتر یا برابر، یک سقف پایین‌تر ثبت می‌کند. این اتفاق به معنای آن است که جدیدترین کندل‌های صعودی به اندازه عملکرد قبلی قیمت قوی نبوده و روند درحال از دست‌دادن قدرت است. این همان اتفاقی است که ما به آن واگرایی‌ می‌گوییم و نشان‌دهنده پایان روند صعودی است و یک روند نزولی را ممکن می‌کند (خط شماره 3).

واگرایی‌ در قیمت و حرکت روند نزولی نیز برعکس توضیحات بالا اتفاق می‌افتد. در روند نزولی، قیمت درحال ثبت کف‌های پایین‌تر است، اما شاخص قدرت نسبی کف‌های بالاتری را ثبت می‌کند.

نحوه استفاده از واگرایی‌ RSI در معاملات

تحلیل تکنیکال کلاسیک بسیار ناقص است، زیرا فقط به روند قیمت توجه می‌کند. معامله‌گری که برای تجزیه‌وتحلیل قیمت‌های خود فقط به بالا و پایین‌های قیمت متکی است، اغلب سرنخ‌های مهم را از دست می‌دهد و پویایی بازار را کاملاً درک نمی‌کند. همان‌طور که در بالا مشاهده کردید، حتی اگر یک روند در نگاه اول «سالم» به نظر برسد، ممکن است در همان زمان شتاب خود را از دست بدهد. واگرایی‌ در اندیکاتور RSI به شما می‌گوید که پویایی روند در حال تغییر است؛ اگر چه هنوز می‌تواند مانند یک روند واقعی به نظر برسد، اما پایان آن ممکن است نزدیک باشد.

برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌های شاخص RSI، ابتدا این اندیکاتور را از طریق بخش اندیکاتورها در نمودار خود فعال کنید. برای این کار در کادر جست‌جو کلمه RSI را وارد کرده و در قسمت نتایج، Relative Strength Index را انتخاب کنید. این شاخص در زیر نمودار قیمت، به‌صورت یک باکس با دو محدوده مشخص که دو خط میانگین متحرک و RSI در میانه آن نوسان می‌کنند، نمایش داده می‌شود. در حالت پیش‌فرض، طول دوره خط میانگین متحرک 14 و رنگ آن زرد است. طول دوره شاخص قدرت نسبی نیز در حالت پیش‌فرض 14 و رنگ آن بنفش است.

برای معامله کردن با واگرایی، با مشاهده آن نباید فورا اقدام کنید. بلکه باید این واگرایی‌ را توسط اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر تایید کنید.
برای معامله کردن با واگرایی، با مشاهده آن نباید فورا اقدام کنید. بلکه باید این واگرایی‌ را توسط اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر تایید کنید.

حال‌که این شاخص روی نمودار شما قرار گرفت، در نقاط خرید یا فروش بیش‌ازحد به دنبال واگرایی‌ باشید. تصاویر بالا، همگی نحوه رسم‌کردن خطوط برای شناسایی واگرایی‌ را نشان می‌دهند. با مشاهده واگرایی‌ نباید فورا اقدام کنید. ابتدا باید این واگرایی‌ را توسط اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر تایید کنید. برای مثال می‌توانید از الگوهای بازگشتی کندل‌ها در تایید واگرایی‌ استفاده کنید. کندل‌های بازگشتی نشان از کاهش قدرت قیمت در روند دارند. هرچند این کندل‌ها ممکن است سقف‌های جدیدی را ثبت کنند، اما سایه‌های بلندی دارند که نشان می‌دهد قیمت به یک مقاومت نزدیک شده است یا دیگر توان صعود ندارد.

معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ شاخص همگرا و واگرا (MACD)

اندیکاتور مکدی یا شاخص همگرا و واگرا که به اختصار MACD می‌گویند، یک شاخص حرکتی است که به بهترین وجه روند را دنبال می‌کند. این اندیکاتور روند، از یک خط سیگنال به رنگ زرد، یک خط مکدی به رنگ آبی و همچنین یک هیستوگرام تشکیل می‌شود. خطوط زرد و آبی این شاخص، از نوع میانگین متحرک نمایی با طول دوره 12 و 26 است. این شاخص سیگنال‌های ورود و خروج خود را با شکست خط مکدی توسط خط سیگنال صادر می‌کند.

واگرایی‌ شاخص مکدی چه زمانی تشکیل می‌شود؟

هیستوگرام در مکدی وظیفه نشان‌دادن قدرت در روند را دارد، اما به‌دلیل آن‌که در این شاخص محدوده خریدوفروش بیش‌ازحد مشخص نیست، نمی‌توان به سیگنال‌های آن اعتماد کرد. همچنین از هیستوگرام برای شناسایی واگرایی‌ در نمودار و شاخص استفاده می‌شود. واگرایی‌ نزولی در مکدی زمانی ظاهر می‌شود که نمودار کندلی قیمت در حال ثبت سقف‌های جدید است، اما هیستوگرام سقف‌های پایین‌تری ایجاد می‌کند. واگرایی‌ صعودی در مکدی برعکس واگرایی‌ نزولی است. در واگرایی نزولی درحالی‌که قیمت کف‌های پایین‌تری ثبت می‌کند، هیستوگرام مکدی در حال ثبت کف‌های بالاتری است.

 در واگرایی نزولی درحالی‌که قیمت کف‌های پایین‌تری ثبت می‌کند، هیستوگرام مکدی در حال ثبت کف‌های بالاتری است.
در واگرایی نزولی درحالی‌که قیمت کف‌های پایین‌تری ثبت می‌کند، هیستوگرام مکدی در حال ثبت کف‌های بالاتری است.

نحوه استفاده از واگرایی‌ مکدی در معاملات

برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها در مکدی باید مانند شاخص RSI عمل کنید. ابتدا این شاخص را در نمودار فعال کنید. پس از فعال‌سازی، با رسم خط روی نمودار کندلی قیمت و سپس مشخص‌کردن همان مناطق در شاخص مکدی، به دنبال واگرایی‌‌ها باشید. برای تشخیص درست واگرایی‌ باید سقف‌های بالاتر یا کف‌های پایین‌تر هیستوگرام در مکدی را بررسی کنید. این واگرایی‌‌های مشخص‌شده نیز نباید به تنهایی ملاک معاملات قرار بگیرند. برای تایید واگرایی‌ در مکدی بهتر است به سراغ الگوهای کندلی بازگشتی یا سطوح حمایت و مقاومت بروید.

واگرایی‌ شاخص Stochastic

Stochastic یا استوکاستیک یک شاخص تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه قیمت بسته‌شدن آخرین دوره با محدوده قیمت‌های قبلی در 14 دوره گذشته کار می‌کند. از این اندیکاتور برای دریافت سیگنال‌های خریدوفروش بیش‌ازحد در نقاط کف یا سقف استفاده می‌شود. شاخص استوکاستیک نسبت به شاخص‌های مکدی و قدرت نسبی، حساسیت بیشتری دارد.

این شاخص سیگنال‌های واگرایی‌ بیشتر و در نتیجه فرصت‌های معاملاتی بیشتری ارائه می‌دهد، اما تولید سیگنال‌های زیاد باعث می‌شود تا از دقت آن‌ها کاسته شود. برای دریافت سیگنال‌های درست ابتدا باید میزان حساسیت این شاخص را با ایجاد تغییرات در %K و %D کاهش دهید. سپس با ترکیب این شاخص و دیگر تکنیک‌های معامله‌گری، سیگنال‌ها را تایید کنید.

واگرایی‌ شاخص استوکاستیک چه زمانی تشکیل می‌شود؟

شاخص استوکاستیک در نمودار به‌صورت یک باکس جدا زیر چارت نمایش داده می‌شود. در این نمودار سه خط نقطه‌چین در محدوده‌های 0، 50 و 100 وجود دارد. محدوده 50 در وسط شاخص، منطقه تعادل است. محدوده 0 در پایین، منطقه فروش بیش‌ازحد و محدوده 100 در بالا، منطقه خرید بیش‌ازحد است.

واگرایی‌ نزولی زمانی تشکیل می‌شود که قیمت با کندل‌های نمودار، سقف‌های جدیدی ثبت می‌کنند، اما خطوط شاخص استوکاستیک، در مناطق 0 یا 100 سقف‌های پایین‌تری را ثبت می‌کنند. همچنین در واگرایی‌ صعودی که برعکس واگرایی‌ نزولی است، روند قیمت در حال ثبت کف‌های پایین‌تر است، اما خطوط استوکاستیک کف‌های بالاتری را نسبت به کف‌های قبلی خود ایجاد می‌کنند.

نحوه استفاده از واگرایی‌ استوکاستیک در معاملات

برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها در شاخص استوکاستیک، ابتدا این اندیکاتور را روی چارت فعال کنید. برای این کار Stochastic را جستجو کنید. پس از انتخاب و فعال‌سازی آن بگروی نمودار، با بررسی سقف و کف‌های کندل‌ها در چارت، واگرایی‌ آن‌ها با سقف و کف‌های شاخص استوکاستیک را بسنجید. پس از یافتن واگرایی‌‌ها بهتر است برای تایید آن‌ها از شاخص‌ها یا ابزارهای دیگری کمک بگیرید. اگر ابزارهای دیگر این واگرایی‌ را تایید کنند، می‌توانید در جهت این واگرایی‌ نسبت به معاملات خود تصمیم‌گیری کنید.

نکات مهم در معامله ‌کردن با واگرایی‌‌

واگرایی‌ همیشه منجر به بازگشت قیمت نمی‌شود و اغلب قیمت فقط پس از یک واگرایی‌ وارد یک ناحیه تثبیت (رِنج) می‌شود. به‌خاطر داشته باشید واگرایی‌ فقط نشانه از دست‌دادن قدرت حرکت است، اما لزوماً نشان‌دهنده یک تغییر روند نیست. برای جلوگیری از معاملات اشتباه با واگرایی‌ بهتر است از ابزارهای تأیید دیگری استفاده کنید. درست مانند هر استراتژی معاملاتی دیگر، شما باید عوامل مختلفی را در استراتژی خود بررسی کنید.

سطوح یا محدوده یک مفهوم جهانی در معاملات است و صرف‌نظر از استراتژی معاملاتی شما، افزودن فیلتر سطوح معمولا همیشه می‌تواند کیفیت سیگنال‌ها و معاملات را افزایش دهد. به جای اینکه معاملات خود را فقط بر معیار واگرایی‌ انجام دهید، بهتر است ابتدا به منطقه حمایت و مقاومت قبلی توجه کنید و پس از آن به‌دنبال واگرایی‌‌ها و تغییر روند باشید.

به عنوان یک معامله‌گر، ابتدا مناطق حمایت یا مقاومت را به‌درستی شناسایی کنید و سپس اجازه دهید قیمت به آن مناطق برسد.
به عنوان یک معامله‌گر، ابتدا مناطق حمایت یا مقاومت را به‌درستی شناسایی کنید و سپس اجازه دهید قیمت به آن مناطق برسد.

تصویر بالا یک مثال خوب درباره معامله ‌کردن با واگرایی‌‌‌ها است. در سمت چپ، یک روند صعودی با دو واگرایی‌ را می‌بینید. اولین واگرایی‌ (خط قرمز) به طور کامل شکست خورد و دومی (خط سبز) به یک برنده بزرگ منجر شد. این دو چه فرقی داشتند؟ وقتی به دوره زمانی بالاتر در تصویر سمت راست نگاه می‌کنید، می‌بینید که واگرایی‌‌های اول در میانه روند اتفاق افتاده و واگرایی‌ دوم در یک سطح مقاومتی بسیار مهم (خط زرد و فلش زرد) تشکیل شده است. پس به عنوان یک معامله‌گر، ابتدا مناطق حمایت یا مقاومت را به‌درستی شناسایی کنید و سپس اجازه دهید قیمت به آن مناطق برسد. چنین رویکردی بر میزان موفقیت شما در معاملات تأثیر زیادی دارد.

برای کاهش سیگنال‌های اشتباه واگرایی‌ بهتر است در جهت روند بلندمدت وارد معامله شوید. عجله نکنید و همیشه منتظر بمانید تا کندلی که واگرایی‌ را تایید می‌کند، بسته شود. تا زمانی که کندل بسته نشود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی‌ می‌تواند به همان سرعتی که ظاهر شد، ناپدید شود. حدضرر خود را رعایت کنید و حتما با اهرم و حجم مناسب وارد معامله شوید. موفقیت شما در معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها به میزان قابل توجهی، به مهارت و آشنایی شما با بازارهای مالی بستگی دارد. اگر از ترکیب اندیکاتورهای مختلف با الگوی واگرایی‌ بتوانید به درستی استفاده کنید، قطعا از بازار سود کسب می‌کنید.

استراتژی‌هایی برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها

معاملات واگرایی‌ درصورت استفاده درست می‌توانند یک استراتژی قدرتمند باشند. در اینجا چند استراتژی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید:

  • استراتژی معکوس روند: رایج‌ترین استراتژی در واگرایی‌، استراتژی معکوس روند است. هنگامی که یک واگرایی‌ را شناسایی کردید، برای تغییر روند احتمالی در قیمت آماده شوید و معاملات خود را براساس آن برنامه‌ریزی کنید.
  • استراتژی ادامه روند: گاهی پس از واگرایی‌، باز هم قیمت به روند قبلی خود ادامه می‌دهد. معامله‌گران حرفه‌ای از این به عنوان فرصتی برای افزودن به موقعیت معاملاتی فعلی خود یا شروع موقعیت جدید معاملاتی استفاده کنند.
  • استراتژی تلاقی: این استراتژی شامل تایید سیگنال‌ها یا الگوهای دیگر با واگرایی‌ و تایید سیگنال واگرایی‌ با اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر است. در واقع واگرایی‌ می‌تواند یک سیگنال را تایید کند یا سیگنالی که خود صادر می‌کند، توسط ابزارهای دیگر تایید شود.
انواع استراتژی‌های مناسب برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها
انواع استراتژی‌های مناسب برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها

واگرایی‌‌ها در نمودار، به‌خاطر اختلاف قیمت و قدرت حرکت آن است که به ما می‌گوید، روند درحال آماده‌شدن برای برگشت است. اندیکاتورهای زیادی برای معامله ‌کردن با واگرایی‌‌ها وجود دارد. در این میان شاخص‌های RSI و MACD به‌دلیل داشتن بیشترین هماهنگی با قیمت، بهترین اندیکاتورهای واگرایی‌ محسوب می‌شوند. این شاخص‌ها سطوح خریدوفروش بیش‌ازحد را مشخص می‌کنند، اما نباید فقط این اندیکاتورها ملاک معاملات شما قرار بگیرند.

اصول معاملات واگرایی‌ برای هر اندیکاتور یکسان است، اما شاخص‌های فنی مانند RSI در شناسایی واگرایی‌ اهمیت بیشتری دارد. برای آن‌که بتوانید با یک سیگنال واگرایی‌ معامله کنید، بهتر است در کنار شاخص‌ها از سایر تکنیک‌های معامله‌گری مانند ترسیم خط روند و سطوح حمایت و مقاومت استفاده نمایید. در بالا به تمام نکاتی که برای معامله‌گری با واگرایی‌ نیاز داشتید اشاره شد و به کاربردن آن‌ها می‌تواند میزان موفقیت معاملات شما را بهبود بخشد.

برای معامله‌گری و خریدوفروش در بازارهای مالی، مجموعه اپوفایننس با امکانات فراوان بهترین گزینه است. این مجموعه خدمات معاملاتی کالاها و سهام‌های بین المللی را در بستری امن و مطمئن ارائه می‌دهید. همچنین می‌توانید در این بروکر، جفت ارزهای فارکس و ارزهای دیجیتال را خریدو فروش کنید.

منبع +++

واگرایی‌ چه تفاوتی با همگرایی دارد؟

واگرایی‌ زمانی است که قدرت و قیمت در یک روند حرکت نمی‌کنند. همگرایی به حرکت قدرت و قیمت در یک روند اشاره دارد. واگرایی‌ زمانی به دست می‌آید که همگرایی از دست برود و همگرایی زمانی به دست می‌آید که واگرایی‌ از دست برود. هر دو این الگوها در نمودار مرتبا تکرار می‌شوند.

چه ابزارهای دیگری غیر از اندیکاتورها برای شناسایی واگرایی‌ لازم است؟

1. خطوط روند
2. سطوح حمایت و مقاومت
3. فیبوناچی اصلاحی

انواع واگرایی‌ ها در نمودار را معرفی کنید؟

واگرایی‌‌ها بر اساس واکنش به قیمت دو نوع هستند. واگرایی‌ معمولی که به پایان روند و احتمال بازگشت آن اشاره دارد. واگرایی‌ مخفی یا پنهان که در یک روند بلندمدت ظاهر می‌شود و صرفا پایان اصلاح و ادامه روند قبلی را اعلام می‌کند.
از انواع دیگر واگرایی‌‌ها، نوع مثبت و منفی است. واگرایی‌ مثبت زمانی است که قیمت در یک روند نزولی قدرت ادامه مسیر را از دست می‌دهد و تغییر جهت می‌دهد. واگرایی‌ منفی زمانی است که قیمت در یک روند صعودی، قدرت ادامه مسیر را از دست می‌دهد و روند بازمی‌گردد.

در جهان معاملات فارکس، درک مفاهیم ابتدایی مثل پوزیشن لانگ و پوزیشن شورت حیاتی است. این اصطلاحات تخصصی نیستند، بلکه الفبای اساسی استراتژی‌های معاملاتی فارکس هستند. در این راهنمای جامع، ما به جزئیات پوزیشن‌های معاملات لانگ و شورت در فارکس خواهیم پرداخت و این اصطلاحات را برای مبتدیان و معامله‌گران حرفه‌ای تبیین می‌کنیم. با ما همراه باشید و با درک بهتر مفاهیم بازارهای مالی، به نتایج بهتر و سود‌های بیشتری دست یابید.

معاملات لانگ و شورت در فارکس چیست؟

قبل از وارد شدن به جزئیات، بهتر است به یک درک ابتدایی از پوزیشن‌های لانگ و شورت در بازار فارکس برسید. اصولا این پوزیشن‌ها نمایانگر شرط‌های جهت‌گیری درباره تغییر قیمت آینده یک جفت‌ارز هستند.

  • پوزیشن لانگ: وقتی یک معامله‌گر یک پوزیشن لانگ می‌گیرد، انتظار دارد ارز پایه نسبت به ارز مظنه ارزش بیشتری داشته باشد. به‌عبارت ساده‌تر، او اعتقاد دارد که قیمت جفت‌ارز به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت و پتانسیل سودزایی وجود دارد.
  • پوزیشن شورت: پوزیشن شورت نشان‌دهنده این است که معامله‌گر انتظار دارد ارز پایه نسبت به ارز مظنه ارزش خود را از دست بدهد. در این سناریو، هدف او کسب سود از نزول قیمت است.

مکانیزم عملکرد پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس

برای رسیدن به بهترین درک از پوزیشن لانگ، این سناریو را در نظر بگیرید. شما اعتقاد دارید ارزش جفت‌ارز EUR/USD افزایش خواهد یافت. بنابراین، شما EUR را با USD به نرخ فعلی خریداری می‌کنید. اگر پیش‌بینی شما صحیح باشد و نرخ EUR/USD افزایش یابد، می‌توانید EUR خود را با ارز USD بیشتری از مقدار اولیه خود به فروش برسانید و سود کسب کنید.

مکانیزم عملکرد پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس
مکانیزم عملکرد پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس

از سوی دیگر، بیایید به پوزیشن شورت نگاهی داشته باشیم. فرض کنید شما پیش‌بینی می‌کنید جفت‌ارز GBP/JPY ارزش خود را از دست خواهد داد. شما می‌توانید با هدف خرید آن به قیمت پایین‌تری در آینده، GBP را بفروشید. اگر نرخ تبادل واقعا همانطور که پیش‌بینی کرده‌اید کاهش یابد، می‌توانید GBP را با نرخ کاهش یافته‌تری خریداری کنید و از این اختلاف سود کنید.

یک مثال از پوزیشن معاملات لانگ در فارکس

فرض کنید شما به‌عنوان یک سرمایه‌گذار در بازار سهام فعالیت می‌کنید و معتقدید که قیمت سهم شرکت ABC در آینده افزایش خواهد یافت. در این‌صورت، شما یک پوزیشن لانگ در سهم ABC دارید.

  1. ورود به پوزیشن لانگ: در ابتدا، شما سهم ABC را به قیمت فعلی خریداری می‌کنید. به‌عنوان مثال، شما 100 سهم از شرکت ABC با قیمت هر سهم 50 دلار می‌خرید.
  2. پیگیری و نظارت: سپس شما با دقت نوسانات قیمت سهم ABC را پیگیری می‌کنید. اگر قیمت سهم به میزان مطلوبی افزایش پیدا کند، ممکن است تصمیم بگیرید سهم را نگه دارید.
  3. خروج از پوزیشن لانگ: در آینده، اگر شما معتقد باشید قیمت سهم ABC به حدی افزایش یافته که سود خوبی را برای شما به همراه دارد، می‌توانید سهم را با قیمت بالاتری از آنچه خریداری کرده‌اید بفروشید. به‌عنوان مثال، شما ممکن است 100 سهم ABC را با قیمت هر سهم 70 دلار بفروشید.

در اینجا، شما با استفاده از یک پوزیشن لانگ سهم ABC را خریده‌اید و سود کردید. این مثال نمایانگر استراتژی سرمایه‌گذاری در بازار سهام با استفاده از پوزیشن لانگ است که بر اساس توقعات مثبت شما در مورد رشد قیمت سهم انجام می‌شود.

پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذارانی که به‌دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت هستند، مناسب است.
پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذارانی که به‌دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت هستند، مناسب است.

یک مثال از پوزیشن معاملات شورت در فارکس

فرض کنید شما به‌عنوان یک تریدر فارکس فعالیت می‌کنید و تحلیل‌های شما نشان می‌دهد که ارز پایه یک کشور، به‌عنوان مثال یورو (EUR) در مقابل دلار آمریکا (USD) قرار است ارزش خود را از دست بدهد و کاهش قیمت خواهد داشت. در این‌صورت، شما یک پوزیشن شورت در جفت‌ارز EUR/USD دارید.

  1. ورود به پوزیشن شورت: در ابتدا شما تصمیم می‌گیرید یک پوزیشن شورت در جفت‌ارز EUR/USD ایجاد کنید. برای انجام این کار، شما به ازای یک لات (واحد معاملاتی) از ارز EUR به‌صورت قرضی از یک بروکر فارکس مقداری ارز EUR امانت می‌گیرید و آن را فورا برای دلار آمریکا (USD) می‌فروشید.
  2. پیگیری و نظارت: سپس با دقت نوسانات قیمت ارز EUR/USD را پیگیری می‌کنید. اگر قیمت این جفت‌ارز به میزان مطلوبی کاهش پیدا کند، می‌توانید به سود خوبی برسید.
  3. خروج از پوزیشن شورت: در آینده، اگر معتقد باشید که قیمت ارز EUR/USD به حدی کاهش یافته است که سود خوبی را برای شما به همراه دارد، می‌توانید ارز EUR را با کمترین قیمت ممکن بخرید و به بروکر فارکس برگردانید.

در اینجا، شما با استفاده از یک پوزیشن شورت در جفت‌ارز EUR/USD سود کرده‌اید. این مثال نمایانگر استراتژی ترید با پوزیشن شورت در بازار ارز فارکس است که بر اساس توقعات نزولی شما در مورد ارزش ارز پایه انجام می‌شود.

مزایا و معایب پوزیشن معاملات لانگ در فارکس

پوزیشن لانگ، یک استراتژی معاملاتی در بازار مالی است که مزایا و معایب خود را دارد. در ادامه، به مزایا و معایب این استراتژی می‌پردازیم. مزایا:

  • مناسب برای سرمایه‌گذاری بلندمدت: پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذارانی که به‌دنبال سرمایه‌گذاری بلندمدت هستند، مناسب است. آن‌ها می‌توانند دارایی‌ها را به مدت طولانی نگه‌داری کنند و از افزایش ارزش آن‌ها طی زمان بهره‌برداری کنند.
  • مدیریت ریسک برای دارایی‌های نقدی: در پوزیشن لانگ برای دارایی‌های نقدی مانند ارزها، می‌توان ریسک‌های مرتبط با تغییرات ارزش ارز را مدیریت کرد. این به معامله‌گران امکان می‌دهد که از تغییرات ارزش ارز بهره‌برداری کنند.
در پوزیشن لانگ، معامله‌گر باید دارایی را به مدت طولانی نگه ‌دارد تا از افزایش قیمت آن منتفع شود.
در پوزیشن لانگ، معامله‌گر باید دارایی را به مدت طولانی نگه ‌دارد تا از افزایش قیمت آن منتفع شود.

معایب:

  • نیاز به سرمایه اولیه: برای ورود به یک پوزیشن لانگ، معامله‌گر نیاز به سرمایه اولیه دارد تا دارایی مورد نظر را خریداری کند. این ممکن است برای برخی از معامله‌گران تازه‌کار سخت باشد.
  • عدم انعطاف‌پذیری: در پوزیشن لانگ، معامله‌گر باید دارایی را به مدت طولانی نگه ‌دارد تا از افزایش قیمت آن منتفع شود. این باعث می‌شود انعطاف‌پذیری در مدیریت پرتفوی کاهش یابد.

پوزیشن لانگ دارای مزایا و معایب خود است و باید با دقت و تحلیل در نظر گرفته شود. انتخاب این استراتژی باید با توجه به اهداف سرمایه‌گذاری و شرایط بازار انجام شود تا بهترین نتیجه را در پی داشته باشد.

مزایا و معایب پوزیشن شورت

پوزیشن شورت هم مزایا و معایب خود را دارد. در ادامه به بررسی مزایا و معایب آن می‌پردازیم. مزایا:

  • مناسب برای معامله‌گران باتجربه: معامله‌گران باتجربه می‌توانند از پوزیشن شورت به‌عنوان یک استراتژی محافظتی برای مدیریت ریسک در پرتفوی خود استفاده کنند.
  • مناسب برای بازارهای نزولی: در بازارهایی که قیمت‌ها در حال کاهش هستند، پوزیشن شورت ممکن است مناسب‌ترین استراتژی باشد.

معایب:

  • ریسک خسارت نامحدود: یکی از معایب پوزیشن شورت این است که در صورت افزایش قیمت دارایی، میزان خسارت نامحدود خواهد بود. به‌عبارت دیگر، سود محدود است، اما امکان ضرر نامحدود وجود دارد.
  • پرتفوی انعطاف‌ناپذیر: معامله‌گر در پوزیشن شورت مجبور به فروش دارایی می‌شود و نیاز به خرید آن در آینده دارد. این باعث می‌شود انعطاف‌پذیری در مدیریت پرتفوی کاهش یابد.

پوزیشن شورت یک استراتژی معاملاتی با مزایا و معایب خاص خود است. انتخاب استراتژی شورت باید با دقت و تحلیل بازار انجام شود و به‌عنوان یک ابزار مدیریت ریسک در پرتفوی معامله‌گر در نظر گرفته شود. آیا به‌دنبال یک تجربه حرفه‌ای در معاملات فارکس هستید؟ آیا می‌خواهید با اطمینان به دنیای پرتلاطم جفت‌ارزها قدم بگذارید؟ بروکر اپوفایننس بهترین بروکر ایرانی و جایی است که علاوه‌بر دسترسی به بازارهای جهانی فارکس، یک تجربه جذاب و حرفه‌ای را ارائه می‌دهد. با امکانات پیشرفته و پشتیبانی 24/7، اپوفایننس به شما این امکان را می‌دهد که با خیالی آسوده در معاملات لانگ و شورت در فارکس شرکت کنید و سهم خود را از بازار دریافت نمایید.

استفاده از پوزیشن لانگ بهتر است یا شورت؟

تصمیم برای انتخاب پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس در دارایی‌های مالی به عوامل متعددی بستگی دارد و نباید به‌صورت عمومی تصمیم‌گیری شود. هر دو نوع پوزیشن (لانگ و شورت) ویژگی‌ها و مزایا و معایب خود را دارند. پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذاران امکان استفاده از رشد بازار و افزایش ارزش دارایی‌ها را می‌دهد، اما در شرایط نزولی بازار ممکن است مخاطراتی را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، پوزیشن شورت به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد از نزول بازار بهره‌برداری کنند و حتی در شرایط ناگهانی به سود برسند.

پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذاران امکان استفاده از رشد بازار و افزایش ارزش دارایی‌ها را می‌دهد.
پوزیشن لانگ به سرمایه‌گذاران امکان استفاده از رشد بازار و افزایش ارزش دارایی‌ها را می‌دهد.

تصمیم نهایی برای انتخاب پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس باید بر اساس تحلیل بازار، اهداف سرمایه‌گذاری، استراتژی مالی و میزان تسهیلات مالی در دسترس اتخاذ شود. همچنین معامله‌گران باید به مدیریت ریسک دقت کنند و از ابزارهای متنوعی استفاده کنند تا خسارت‌های مالی ناشی از تغییرات ناگهانی در بازار را کاهش دهند. به‌عبارت دیگر، هیچ پوزیشنی مطلقا بهتر از دیگری نیست و بستگی به شرایط بازار و استراتژی شما دارد.

استراتژی‌هایی برای سود بردن از حرکات صعودی و نزولی قیمت

در بازار فارکس، معامله‌گران برای کسب سود از حرکت‌های قیمت ارزها، از استراتژی‌های مختلفی استفاده می‌کنند. در این بخش، به برخی از استراتژی‌های مهم برای کسب سود از این نوع حرکت‌های قیمتی اشاره خواهیم کرد. برای کسب سود از حرکت قیمت به سمت بالا:

  • استراتژی معاملاتی روند (Trend Trading): در این استراتژی، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا در طول یک ترند قیمتی (صعودی) وارد معامله شوند و تا زمانی که ترند ادامه دارد، پوزیشن خود را نگه دارند.
  • استراتژی معاملاتی معکوس (Reversal Trading): در این استراتژی، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا زمانی که یک تغییر در بازار رخ می‌دهد و قیمت‌ها از یک ترند صعودی به یک ترند نزولی تغییر می‌کند، وارد معامله شوند.

برای کسب سود از حرکت به سمت پایین:

  • استراتژی معاملاتی ترند (Trend Trading): در این حالت نیز، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا در طول یک ترند قیمتی (نزولی) وارد معامله شوند و تا زمانی که ترند ادامه دارد، پوزیشن خود را نگه دارند.
  • استراتژی معاملاتی معکوس (Reversal Trading): در این استراتژی، معامله‌گران تلاش می‌کنند تا زمانی که یک تغییر در بازار رخ می‌دهد و قیمت‌ها از یک ترند نزولی به یک ترند صعودی تغییر می‌کند، وارد معامله شوند.
  • استراتژی معاملاتی توربو (Scalping): در این استراتژی، معامله‌گران تلاش می‌کنند از حرکت‌های کوتاه‌مدت قیمت به سمت پایین سود کسب کنند و به‌سرعت معاملات را انجام دهند.

در نهایت، معامله‌گران باید به تحلیل بازار، استراتژی‌های مدیریت ریسک و شناخت عمیق از ابزارهای تجاری فارکس توجه داشته باشند. همچنین، تجربه و تمرین در طول زمان نیز نقش مهمی در موفقیت در بازار فارکس ایفا می‌کند.

تحلیل تکنیکال و بنیادی برای معاملات لانگ و شورت در فارکس

در بازار فارکس، معامله‌گران برای تصمیم‌گیری در مورد معاملات لانگ و شورت در فارکس از تکنیک‌های مختلفی مثل تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده می‌کنند. در ادامه، به توضیح تکنیک‌های مهم این دو نوع تحلیل برای معاملات لانگ و شورت می‌پردازیم. تحلیل تکنیکال:

  • استفاده از نمودارها (Chart Analysis): در تحلیل تکنیکال، معامله‌گران از نمودارهای مختلف مانند نمودارهای شمعی یا نمودارهای خطی استفاده می‌کنند تا الگوهای قیمتی و نقاط ورود و خروج احتمالی را شناسایی کنند.
  • استفاده از میانگین متحرک (Moving Averages): میانگین متحرک برای نمایش میانگین قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می‌شود و به معامله‌گران کمک می‌کند تا روند عمومی قیمت‌ها را تشخیص دهند.
  • استفاده از شاخص‌های تکنیکال (Technical Indicators): شاخص‌های مانند RSI (شاخص قدرت نسبی) و مکدی (MACD) به تحلیل تغییرات قیمتی و نقاط ورود و خروج کمک می‌کنند.
شاخص‌های مانند RSI و MACD به تحلیل تغییرات قیمتی و نقاط ورود و خروج کمک می‌کنند.
شاخص‌های مانند RSI و MACD به تحلیل تغییرات قیمتی و نقاط ورود و خروج کمک می‌کنند.

تحلیل بنیادی:

  • تحلیل اقتصادی (Economic Analysis): معامله‌گران برای تحلیل بنیادی از عوامل اقتصادی مانند نرخ بیکاری، رشد اقتصادی و نرخ بهره استفاده می‌کنند تا تاثیر آن‌ها بر روند قیمت ارزها را تخمین بزنند.
  • تحلیل خبری (News Analysis): اخبار و رویدادهای جهانی می‌توانند تاثیر زیادی بر بازار فارکس داشته باشند. معامله‌گران باید اخبار و اطلاعات جدید را دنبال و تحلیل کنند.
  • تحلیل سیاسی (Political Analysis): تغییرات در سیاست‌ها و رویدادهای سیاسی می‌تواند تاثیر زیادی بر بازار فارکس داشته باشند. تحلیل سیاسی به معامله‌گران کمک می‌کند تا این تغییرات را پیش‌بینی کنند.

در نهایت، معامله‌گران می‌توانند از ترکیبی از تحلیل تکنیکال و بنیادی برای تصمیم‌گیری در مورد معاملات لانگ و شورت استفاده کنند. همچنین، تجربه و دانش به معامله‌گران کمک می‌کند تا تصمیمات خود را بهبود بخشند و موفقیت بیشتری در بازار فارکس داشته باشند.

نحوه مدیریت ریسک برای معاملات لانگ و شورت در فارکس

در بازار فارکس، مدیریت ریسک یکی از عوامل کلیدی برای موفقیت است. معامله‌گران باید در هنگام باز کردن پوزیشن‌های لانگ و شورت، ملاحظات خاصی را در نظر بگیرند. در ادامه، به برخی از ملاحظات مهم مدیریت ریسک برای این دو نوع پوزیشن می‌پردازیم. برای پوزیشن شورت:

اندازه پوزیشن شورت باید به‌نحوی تنظیم شود که اگر قیمت به‌طور ناگهانی افزایش یافت، میزان ضرر معامله‌گر مدیریت‌پذیر باشد.
اندازه پوزیشن شورت باید به‌نحوی تنظیم شود که اگر قیمت به‌طور ناگهانی افزایش یافت، میزان ضرر معامله‌گر مدیریت‌پذیر باشد.
  • سفارش توقف ضرر (Stop-Loss Orders): در پوزیشن شورت، استفاده از دستورات توقف ضروری است. این دستورات معامله‌گر را محدود می‌کنند تا از افزایش زیان در صورت افزایش ناگهانی قیمت‌ها جلوگیری کنند.
  • حداکثر اندازه پوزیشن (Position Size): اندازه پوزیشن شورت باید به‌نحوی تنظیم شود که اگر قیمت به‌طور ناگهانی افزایش یافت، میزان ضرر معامله‌گر مدیریت‌پذیر باشد.
  • تحلیل مداوم بازار (Continuous Market Analysis): در پوزیشن شورت، معامله‌گر باید به‌طور مداوم بر بازار نظارت و تغییرات قیمت‌ها را دنبال کند.

برای پوزیشن لانگ:

  • سفارش توقف ضرر (Stop-Loss Orders): در پوزیشن لانگ هم مانند پوزیشن شورت، استفاده از دستورات توقف بسیار مهم است. این دستورات باید برای جلوگیری از زیان در صورت کاهش ناگهانی قیمت‌ها تنظیم شوند.
  • تحلیل مداوم بازار (Continuous Market Analysis): در پوزیشن لانگ نیز معامله‌گر باید بازار را به‌طور مداوم تحت نظر داشته باشد و تغییرات قیمت‌ها را دنبال کند.
  • تنظیم مناسب استاپ-لیمیت (Setting Stop-Limit Orders): معامله‌گر می‌تواند به‌جای استفاده از دستور توقف، دستور استاپ-لیمیت را نیز تنظیم کند. این کار به او اجازه می‌دهد که قیمتی که می‌خواهد معامله را ببندد را مشخص کند.
در پوزیشن لانگ، استفاده از دستورات توقف باید برای جلوگیری از زیان در صورت کاهش ناگهانی قیمت‌ها تنظیم شوند.
در پوزیشن لانگ، استفاده از دستورات توقف باید برای جلوگیری از زیان در صورت کاهش ناگهانی قیمت‌ها تنظیم شوند.

در نهایت، در هر دو نوع پوزیشن‌های لانگ و شورت، مدیریت ریسک از اهمیت بسیاری برخوردار است. معامله‌گران باید با دقت پوزیشن خود را انتخاب کنند و استراتژی‌های مدیریت ریسک مناسبی را اعمال کنند تا از زیان‌های احتمالی جلوگیری کنند و به موفقیت در بازار فارکس برسند.

پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس، دو استراتژی معاملاتی مهم هستند. پوزیشن لانگ به معنای خرید ارز یا دارایی با امید به افزایش قیمت و پوزیشن شورت به معنای فروش ارز یا دارایی با امید به کاهش قیمت است. هر دو استراتژی دارای مزایا و معایب خود هستند و انتخاب میان آن‌ها باید با توجه به تحلیل بازار و اهداف شخصی انجام شود. در نهایت برای شروع معاملات در بازار فارکس، انتخاب یک بروکر مناسب می‌تواند نتایج شما را تحت‌تاثیر قرار دهد.

بروکر اپوفایننس یکی از برجسته‌ترین و معتبرترین بروکرهای فارکس است که امکان معامله با پوزیشن معاملات لانگ و شورت در فارکس را به شما می‌دهد. با ابزارهای پیشرفته، اسپردهای رقابتی و پشتیبانی عالی، اپوفایننس به شما امکان می‌دهد تا در بازار فارکس با اعتمادبه‌نفس بیشتری معامله کنید. اگر شما هم می‌خواهید معامله در بازار فارکس را آغاز کنید، به اپوفایننس ملحق شوید و از امکانات بی‌نظیر آن بهره‌برداری کنید.

منبع +++++++++

آیا به‌طور ذاتی یک پوزیشن نسبت به دیگری خطرناک‌تر است؟

پوزیشن شورت به‌دلیل پتانسیل ضررهای بی‌نهایت در بازار صعودی، معمولا خطرناک‌تر است.

آیا می‌توان برای هر دو نوع پوزیشن از لوریج استفاده کرد؟

بله! معامله‌گران می‌توانند برای هر دو نوع پوزیشن از لوریج استفاده کنند، اما باید احتیاط کافی را داشته باشند تا به‌جای سود، ضرر چندبرابری ندهند.

چگونه می‌توان پوزیشن لانگ را مدیریت کرد؟

مدیریت پوزیشن لانگ از طریق استفاده از تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی، تعیین استاپ لاس (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) انجام می‌شود.

واگرایی زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند یک اسیلاتور حرکت می‌کند. واگرایی‌ها هشدار می‌دهند که احتمالا روند فعلی قیمت ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است قیمت معکوس شود. در نمودار معمولا بین شاخص‌ها دو نوع واگرایی مشاهده می‌کنید. واگرایی مخفی و معمولی که هر کدام نشان‌دهنده یک احتمال قوی در بازار هستند. واگرایی مخفی بیشتر بر ادامه روند تاکید دارد، اما واگرایی معمولی احتمال تغییر جهت قیمت را بیشتر تاکید می‌کند. برای آشنایی بهتر با واگرایی مخفی و معمولی در ادامه با ما همراه باشید.

بهترین پلتفرم معاملاتی برای فعالیت در انواع بازارهای مالی، مجموعه اپوفایننس است. این مجموعه به‌عنوان بهترین بروکر فارکس، خدمات زیادی در زمینه معاملات سهام‌های بین‌المللی، فارکس، کالا و ارزهای دیجیتال ارائه می‌دهد. با ثبت‌نام در این کارگزاری از خدمات کپی ترید و سوشال ترید به همراه کمترین کارمزدها بهره‌مند شوید.

واگرایی و انواع آن

واگرایی (Divergence) یک الگوی تحلیل تکنیکال است که در نمودارهای قیمت مشاهده می‌شود؛ زمانی که قیمت یک دارایی مالی در جهت مخالف یک شاخص فنی یا برخلاف سایر داده‌ها حرکت می‌کند. واگرایی هشداری است مبنی بر این‌که روند فعلی درحال تضعیف است و ممکن است تغییر کند. این اتفاق نشان می‌دهد که یک حرکت مثبت یا منفی قیمت، احتمالا درحال رخ‌دادن است. واگرایی‌ها براساس شکست روند نزولی یا صعودی، دو نوع است. واگرایی مثبت (صعودی) نشان می‌دهد که قیمت ممکن است به زودی افزایش یابد. واگرایی منفی (نزولی) نشان می‌دهد که قیمت ممکن است به زودی کاهش یابد.

هنگامی که واگرایی مثبت در نمودارهای معاملات مشاهده شد، معامله‌گران معاملات فروش خود را می‌بندند، زیرا این واگرایی هشداری برای تغییر روند به سمت صعود قیمت است. این هشدار باعث می‌شود تا تریدرهای باتجربه آماده موقعیت‌های خرید شوند. با مشاهده واگرایی منفی، معامله‌گرانی که موقعیت‌های خرید دارند، آماده خروج از آن می‌شوند، زیرا این واگرایی هشداری در جهت کاهش قیمت و بازگشت روند است. در چنین موقعیتی، تریدرهای حرفه‌ای آماده می‌شوند تا موقعیت‌های فروش باز کنند.

دو نوع واگرایی دیگر وجود دارد که با تاکید بر نتیجه حرکت روند، به واگرایی مخفی و معمولی تقسیم می‌شود. واگرایی معمولی را واگرایی منظم یا کلاسیک می‌گویند. واگرایی مخفی را واگرایی پنهان می‌گویند. تشخیص واگرایی پنهان در نمودار کمی دشوارتر است، اما می‌تواند یک الگوی قدرتمند باشد که نشان‌دهنده یک روند ادامه‌دهنده است.

واگرایی مخفی و معمولی هرکدام به شکست در روند تاکید دارند، با این‌حال در واگرایی معمولی احتمال شکست قیمت بیشتر است، درحالی‌که در واگرایی پنهان یا مخفی احتمال ادامه روند بیشتر می‌شود. برای آشنایی بیشتر با این دو واگرایی، لازم است تا واگرایی مثبت و منفی را بهتر درک کنید تا بتوانید واگرایی‌های مثبت و منفی معمولی و پنهان را در نمودار شناسایی کنید.

واگرایی مخفی و معمولی هرکدام به شکست در روند تاکید دارند، با این‌حال در واگرایی معمولی احتمال شکست قیمت بیشتر است.
واگرایی مخفی و معمولی هرکدام به شکست در روند تاکید دارند، با این‌حال در واگرایی معمولی احتمال شکست قیمت بیشتر است.

واگرایی مثبت یا صعودی

واگرایی مثبت نشان می‌دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی امکان‌پذیر است. در واقع زمانی‌که قیمت درحال کاهش است اما یک شاخص فنی مثلا شاخص قدرت نسبی (RSI) افزایش را نشان می‌دهد، این یک واگرایی مثبت است. در واگرایی مثبت قیمت کف‌های پایین‌تری را ثبت می‌کند، اما شاخص کف‌های بالاتری را نشان می‌دهد. این واگرایی یک سیگنال صعودی برای معامله‌گران است.

واگرایی منفی یا نزولی

واگرایی منفی نشان می‌دهد که حرکت پایین‌تر در دارایی امکان‌پذیر است. این واگرایی زمانی است که قیمت در حال افزایش است، اما یک شاخص فنی مثلا شاخص قدرت نسبی (RSI) کاهش قیمت را نشان می‌دهد. در واگرایی منفی، قیمت سقف‌های بالاتری را ثبت می‌کند، اما شاخص فنی سقف‌های پایین‌تری را نشان می‌دهد. این واگرایی یک سیگنال نزولی برای معامله‌گران است.

در واگرایی منفی، قیمت سقف‌های بالاتری را ثبت می‌کند، اما شاخص فنی سقف‌های پایین‌تری را نشان می‌دهد.
در واگرایی منفی، قیمت سقف‌های بالاتری را ثبت می‌کند، اما شاخص فنی سقف‌های پایین‌تری را نشان می‌دهد.

واگرایی معمولی یا منظم

واگرایی معمولی یا منظم (Regular Divergences) یک تأییدیه مفید از کاهش یا افزایش قدرت حرکت بازار است که اغلب قبل از تغییر جهت قیمت نمایان می‌شود. زمانی که این واگرایی از میان واگرایی مخفی و معمولی، رخ می‌دهد احتمال شکست روند بسیار زیاد است. واگرایی معمولی می‌تواند به‌ویژه برای معامله‌گران به‌عنوان یک شاخص پیشرو در هنگام ارزیابی موقعیت‌های احتمالی تغییر روند آینده در بازارهایی که هنوز روند دارند، اما قدرت روند رو به کاهش است، مفید باشد.

واگرایی معمولی تعریف ساده و اولیه واگرایی است که به دو نوع صعودی (مثبت) و نزولی (منفی) تقسیم می‌شود. هر کدام از این نوع واگرایی تاکیدی بر احتمال تغییر روند قیمت است و می‌توان به‌راحتی در چارت آن‌ها را مشاهده کرد.

واگرایی مخفی یا پنهان

واگرایی مخفی یا پنهان (Hidden Divergence) یک تاییدیه ضعیف نسبت به واگرایی معمولی برای تغییر جهت قیمت در نمودار است. این پدیده زمانی اتفاق می‌افتد که یک اندیکاتور فنی (برای مثال شاخص RSI) یک حرکت افراطی را در قیمت نشان می‌دهد، اما تاکیدی بر آن ندارد. درحالی‌که واگرایی معمولی اغلب معکوس‌های روند را نشان می‌دهد.

واگرایی مخفی معمولاً یک شاخص شناسایی ادامه روند است. این واگرایی نشان می‌دهد چه زمانی، فرصتی برای استفاده از عقب‌نشینی (Pullback) در یک روند وجود دارد. این بدان معنی است که یک معامله‌گر اکنون می‌تواند فرصتی داشته‌باشد تا در جهت روند وارد بازار شود و از ادامه آن سود ببرد.

واگرایی پنهان می‌تواند یک سیگنال صعودی یا نزولی برای نرخ ارز باشد و معمولاً نشان‌دهنده ادامه روند در آینده است. اگر روند صعودی باشد، واگرایی پنهان در یک اندیکاتور مومنتوم (قدرت حرکت) یک سیگنال صعودی است. همچنین، واگرایی پنهان یک سیگنال نزولی است زمانی که روند اصلی درحال حرکت به سمت پایین است.

واگرایی پنهان می‌تواند یک سیگنال صعودی یا نزولی برای نرخ ارز باشد و معمولاً نشان‌دهنده ادامه روند در آینده است.
واگرایی پنهان می‌تواند یک سیگنال صعودی یا نزولی برای نرخ ارز باشد و معمولاً نشان‌دهنده ادامه روند در آینده است.

درک مفهوم واگرایی مخفی و معمولی

همان‌طور که می‌دانید قیمت چه در روند نزولی یا روند صعودی باشد، در مسیر حرکت خود سه انتخاب دارد.

  • حرکت در مسیر و ادامه روند: این همان مسیر اصلی قیمت است که به آن روند یا ترند (Trend) می‌گویند.
  • اصلاح قیمت و ادامه روند: قیمت کمی به‌جهت مخالف حرکت می‌کند و سپس به مسیر اصلی بازمی‌گردد که به آن عقب‌نشینی یا پولبک (Pullback) می‌گویند.
  • معکوس‌شدن یا شکست روند: در این حالت قیمت مسیر خود را عوض می‌کند و اگر صعودی باشد نزولی می‌شود و اگر نزولی باشد صعودی می‌شود. به این تغییر مسیر، شکست یا بریک اوت (Breakout) می‌گویند.

واگرایی‌ها نه تنها نشان‌دهنده یک معکوس روند بالقوه هستند، بلکه می‌توانند به‌عنوان یک علامت احتمالی برای ادامه روند استفاده شوند. واگرایی مخفی و معمولی در روند، یک ناهماهنگی بین روند و قدرت قیمت را نشان می‌دهند. در واگرایی معمولی احتمال شکست قیمت و در واگرایی مخفی احتمال ادامه روند بیشتر است.

معمولا واگرایی معمولی در پایان روندها قابل مشاهده است، اما واگرایی مخفی بیشتر در پایان مناطق تثبیت (Range) دیده می‌شود. واگرایی مخفی یک واگرایی کوچک است که تاثیر تغییر قیمت را ناچیز نشان می‌دهد و روند پس از آن به مسیر خود ادامه می‌دهد. در ادامه واگرایی مخفی و معمولی را در روند‌های نزولی و صعودی بررسی می‌کنیم.

واگرایی مخفی و معمولی در روند، یک ناهماهنگی بین روند و قدرت قیمت را نشان می‌دهند.
واگرایی مخفی و معمولی در روند، یک ناهماهنگی بین روند و قدرت قیمت را نشان می‌دهند.

واگرایی معمولی در روندهای نزولی و صعودی

واگرایی معمولی که به آن واگرایی کلاسیک نیز می‌گویند، بیشتر برای تایید پایان روند کاربرد دارد. معامله‌گران معمولا با استفاده از این واگرایی، سیگنال‌های شکست قیمت را تایید می‌کنند تا برای معاملات خلاف روند آماده شوند. این واگرایی در روند نزولی، نشانه صعود قیمت است. زمانی که یک روند نزولی کف‌های پایین‌تر ثبت می‌کند اما یک شاخص فنی با ثبت کف بالاتر، کاهش بیشتر قیمت را تایید نمی‌کند، احتمالا قیمت قصد صعود دارد. در روند صعودی، هنگامی که روند قیمت، سقف‌های بالاتر ثبت می‌کند اما یک شاخص فنی با ثبت سقف پایین‌تر، افزایش بیشتر قیمت را تایید نمی‌کند، احتمالا قیمت نزولی می‌شود.

مشاهده این واگرایی از میان دو واگرایی مخفی و معمولی در روندهای نزولی و صعودی، سیگنال معاملاتی محسوب می‌شود اما این سیگنال باید با خطوط روند، نقاط حمایت و مقاومت و سایر تکنیک‌های معامله‌گری تایید شود. برای مثال اگر قیمت به زیر سطح مقاومتی برخورد کند و شاخص RSI یک واگرایی را نشان دهد، به احتمال زیاد قیمت روند صعودی خود را خواهد شکست و وارد روند نزولی می‌شود. همچنین اگر قیمت به بالای یک سطح حمایتی برسد و شاخص RSI یک واگرایی صعودی نشان دهد، به احتمال زیاد قیمت روند نزولی خود را خواهد شکست و وارد روند صعودی می‌شود.

واگرایی مخفی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در محدوده‌های سطوح حمایت و مقاومت نباشد، اما ناهماهنگی بین روند و شاخص فنی دیده شود.
واگرایی مخفی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در محدوده‌های سطوح حمایت و مقاومت نباشد، اما ناهماهنگی بین روند و شاخص فنی دیده شود.

واگرایی مخفی در روندهای نزولی و صعودی

همان‌طور که در بالا اشاره شد، کار واگرایی‌ها نشان‌دادن یک ناهماهنگی در روند حرکتی و قدرت قیمت است. واگرایی مخفی نیز چنین ناهماهنگی را نشان می‌دهد، اما این ناهماهنگی بسیار جزئی است و در طول یک روند دیده می‌شود.

واگرایی مخفی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در محدوده‌های سطوح حمایت و مقاومت نباشد، اما ناهماهنگی بین روند و شاخص فنی دیده شود. در واگرایی مخفی نزولی قیمت در یک روند نزولی سقف‌های پایین‌تر ثبت می‌کند، اما شاخص (RSI) یک سقف بالاتر را نشان می‌دهد. این واگرایی می‌تواند هشداری برای تغییر روند باشد یا یک اصلاح جزئی در قیمت را نشان دهد، که در بیشتر موارد همان اصلاح است، زیرا قیمت به محدوده سطح حمایتی قوی نرسیده است.

در واگرایی مخفی صعودی، قیمت در یک روند صعودی کف‌های بالاتر ثبت می‌کند، اما شاخص فنی (RSI) یک کف پایین‌تر را نشان می‌دهد. این واگرایی نیز می‌تواند هشداری برای تغییر روند باشد یا یک اصلاح جزئی در قیمت را نشان دهد. در بیشتر موارد این واگرایی جزئی، اصلاح محسوب می‌شود و قیمت به مسیر خود ادامه می‌دهد، زیرا به یک سطح مقاومتی قوی برخورد نکرده است.

در واگرایی مخفی صعودی، قیمت در یک روند صعودی کف‌های بالاتر ثبت می‌کند، اما شاخص فنی (RSI) یک کف پایین‌تر را نشان می‌دهد.
در واگرایی مخفی صعودی، قیمت در یک روند صعودی کف‌های بالاتر ثبت می‌کند، اما شاخص فنی (RSI) یک کف پایین‌تر را نشان می‌دهد.

واگرایی مخفی و معمولی به ما چه می‌گوید؟

واگرایی‌های معمولی و منظم سیگنال‌های احتمالی برای معکوس‌شدن روند هستند، درحالی‌که واگرایی‌های پنهان سیگنال‌های ادامه و تداوم روند هستند.

  • واگرایی‌های معمولی یا منظم = سیگنال بازگشت احتمالی روند
  • واگرایی‌های مخفی یا پنهان = سیگنال ادامه روند

واگرایی مخفی و معمولی هر دو سیگنال‌های مناسبی برای معامله‌گران به‌جهت سرمایه‌گذاری یا جلوگیری از ضرر در بازارهای مالی به‌حساب می‌آیند. معامله‌گران از واگرایی برای ارزیابی حرکت اساسی در قیمت دارایی و برای ارزیابی احتمال برگشت روند قیمت استفاده می‌کنند. به‌عنوان مثال، سرمایه‌گذاران می‌توانند اندیکاتورهایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را بر روی چارت قیمت ترسیم کنند.

اگر قیمت سهام درحال افزایش است و به سقف‌های جدید می‌رسد، درحالت ایده‌آل شاخص RSI نیز درحال رسیدن به سقف‌های جدید است. اگر سهام درحال رسیدن به سقف‌های جدید باشد، اما RSI سقف‌های پایین‌تر را ثبت کند، این هشدار صادر می‌شود که روند صعودی قیمت ممکن است ضعیف شود. این واگرایی منفی است و معامله‌گر باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد از موقعیت معاملاتی خارج شود یا درصورت شروع کاهش قیمت، حدضرر تعیین کند.

واگرایی مثبت برخلاف وضعیت بالا است. در این حالت قیمت یک سهم درحال رسیدن به پایین‌ترین حد جدید است درحالی‌که شاخص RSI با هر نوسان در قیمت سهام، کف جدید خود را بالاتر از کف قبلی ثبت می‌کند. سرمایه‌گذاران ممکن است به این نتیجه برسند که پایین‌ترین سطح قیمت سهام درحال از دست‌دادن روند نزولی خود است و احتمالا به زودی روند معکوس شود.

کاربرد واگرایی مخفی و معمولی

واگرایی مخفی و معمولی، یکی از کاربردهای رایج بسیاری از شاخص‌های فنی، در درجه اول نوسانگرها (Oscillators) هستند. اصطلاح واگرایی دو معنای متمایز دارد که در بین تحلیل‌گران فنی و معامله‌گران فارکس استفاده می‌شود. اولین کاربرد به وضعیتی اشاره دارد که در نمودار رخ می‌دهد و در آن یک افراط (ناهماهنگی) مشاهده می‌شود. دومین کاربرد رایج واژه واگرایی اغلب در رابطه با واژه متضاد آن یعنی همگرایی دیده می‌شود. این کاربرد به میزان جدایی یا واگرابودن دو خط نشان‌گر اشاره دارد و اغلب با میانگین متحرک واگرایی همگرایی یا شاخص MACD مشخص می‌شود.

همان‌طور که همگرایی بین شاخص فنی و نمودار قیمت، تاییدی بر ادامه پرقدرت روند است، واگرایی نیز احتمال تغییر قیمت را نشان می‌دهد. دو واژه همگرایی و واگرایی متضاد یکدیگر هستند، اما واگرایی در نهایت به همگرایی روند و قدرت قیمت ختم می‌شود، زیرا در واگرایی معمولی، قیمت پس از مدتی به مسیر واگرایی تغییر جهت می‌دهد و با او همگرا (هم مسیر) می‌شود. در واگرایی مخفی، پس از مدتی روند شاخص فنی به سمت روند قیمت حرکت می‌کند و با قیمت همگرا می‌شود.

بیشتر شاخص‌های فنی برای مشاهده واگرایی، اسیلاتورهای شاخص قدرت قیمت هستند. این شاخص‌ها حس قدرت حرکتی که در بازار دیده می‌شود را ارائه می‌دهند. برخی از نوسان‌گرهای مومنتوم (حرکت قیمت) برای تعیین بازار اشباع استفاده می‌شوند که نشان‌دهنده قدرت روند هستند. نقاط اشباع بازار نقاطی هستند که احتمال بازگشت قیمت را بیشتر می‌کنند و واگرایی در این نقاط روی می‌دهد. بهترین اندیکاتورهای نواری که حرکت بازار را اندازه‌گیری می‌کنند، شاخص قدرت نسبی (RSI) و اسیلاتور Stochastics است. مقادیر هریک از این شاخص‌ها بین 0 تا 100 نوسانات قیمت را ثبت می‌کنند تا نقاط خریدوفروش بیش‌ازحد مشخص شود.

نقاط اشباع بازار نقاطی هستند که احتمال بازگشت قیمت را بیشتر می‌کنند و واگرایی در این نقاط روی می‌دهد.
نقاط اشباع بازار نقاطی هستند که احتمال بازگشت قیمت را بیشتر می‌کنند و واگرایی در این نقاط روی می‌دهد.

نحوه استفاده از واگرایی مخفی و معمولی در معاملات

تشخیص الگوهای واگرایی در نمودار دشوار نیست. با توضیحات بالا توانستید واگرایی مخفی و معمولی را به‌خوبی بشناسید و کافی است در نمودارهای مالی این الگوها را پیدا کنید. در ادامه به شما خواهیم گفت که چطور با مشاهده این الگوها، معاملات خود را برنامه‌ریزی کنید.

قدم اول: برای معاملات خود فیلتر تعیین کنید.

حال که می‌دانید واگرایی معمولی و مخفی هر کدام چه نشانه‌هایی دارند و کاربردشان چیست، استراتژی معاملاتی بسازید. واگرایی پنهان الگویی است که نشان‌دهنده پایان دوره تثبیت قیمت است. با مشاهده این واگرایی به‌دنبال سیگنالی از ادامه روند قبلی باشید. به‌عنوان مثال، اگر روند بزرگ‌تر صعودی است، به‌دنبال واگرایی پنهان صعودی در نمودار باشید. وقتی الگوی واگرایی پنهان صعودی را مشاهده کردید، از آن به‌عنوان سیگنال خرید استفاده کنید. همچنین الگوهای واگرایی پنهان نزولی را در یک روند صعودی نادیده بگیرید. در روند نزولی نیز برعکس عمل کنید. به‌دنبال واگرایی پنهان نزولی در نمودار باشید و الگوهای صعودی را نادیده بگیرید. وقتی الگوی واگرایی پنهان نزولی را مشاهده کردید، به‌دنبال معامله فروش باشید. الگوهای واگرایی پنهان که با جهت روند بزرگ‌تر همسو هستند، سیگنال قابل اعتمادتری صادر می‌کنند.

قدم دوم: حدضرر (StopLoss) خود را مشخص کنید.

بعد از این‌که یک واگرایی پنهان را که با روند بزرگ‌تر همسو است، مشاهده کردید، پارامترهای معامله را برنامه‌ریزی کنید. الگوهای واگرایی برای سیگنال‌ تغییر روند آینده مناسب هستند، اما ممکن است به اندازه کافی قابل اعتماد نباشند. بنابراین، اگر نمی‌خواهید حرکات غیرعادی بازار شما را غافل‌گیر کند، بهتر است حدضرر مناسبی مشخص کنید. برای تعیین حدضرر حتما به روند قیمت و سقف‌ها یا کف‌های قبلی توجه کنید. همچنین مدیریت ریسک و سرمایه شما در تعیین حدضرر تاثیرگذار است و اگر نقطه حدضرر با استراتژی معاملاتی شما هم‌خوانی نداشت بهتر است وارد معامله نشوید.

بهترین نقطه حدضرر برای معامله در واگرایی مخفی صعودی، زیر پایین‌ترین کف ناحیه واگرایی است. همچنین بهترین نقطه حدضرر برای معامله در واگرایی مخفی نزولی، بالای بلندترین سقف ناحیه واگرایی است.

قدم سوم: برای معامله هدف تعیین کنید.

بازارهای مالی می‌توانند با نرخ‌های شگفت‌انگیزی که از سود ارائه می‌دهند، معامله‌گران را در رویای سودهای بی‌پایان غرق کنند. اما معاملات بی‌هدف و بدون برنامه در نهایت به ضررهای جبران‌ناپذیر ختم می‌شود. برای معامله خود هدف تعیین کنید، زیرا هیچ قطعیتی در بازار وجود ندارد و هیچ روندی تا ابد ادامه‌دار نیست. الگوهای واگرایی مخفی و معمولی، فقط احتمالات را بیان می‌کنند و این شما هستید که از یک روند باید سود خود را بردارید. پس برای معاملات خود همان‌طور که حدضرر تعیین کردید، حدسود نیز تعیین کنید.

 الگوهای واگرایی مخفی و معمولی، فقط احتمالات را بیان می‌کنند و این شما هستید که از یک روند باید سود خود را بردارید.
الگوهای واگرایی مخفی و معمولی، فقط احتمالات را بیان می‌کنند و این شما هستید که از یک روند باید سود خود را بردارید.

محدودیت‌های استفاده از واگرایی مخفی و معمولی

در تحلیل تکنیکال، معامله‌گران باید از ترکیب شاخص‌ها و تکنیک‌های تجزیه‌وتحلیل برای تایید یک روند بازگشتی قبل از اقدام براساس واگرایی استفاده کنند. یادتان باشد فقط در برخی از نقاط بازگشت قیمت، واگرایی مخفی و معمولی دیده می‌شود و این اتفاق همیشگی نیست. همچنین زمانی که واگرایی رخ می‌دهد، به این معنی نیست که روند قیمت حتما معکوس می‌شود یا به‌زودی یک معکوس رخ می‌دهد. واگرایی می‌تواند برای مدت طولانی ادامه داشته‌باشد یا هرگز منجربه بازگشت قیمت نشود، پس صرفا واگرایی‌ها نباید تنها معیار در معاملات باشند.

برای آن‌که سیگنال‌های واگرایی قابل اعتماد باشند می‌توانید چند شاخص دیگر مانند شاخص میانگین همگرایی و واگرایی (MACD) یا تکنیک‌های معامله‌گری مانند الگوهای بازگشتی و ادامه‌دهنده یا خطوط روند را با آن‌ها ترکیب کنید.

واگرایی مخفی و معمولی، دو نوع واگرایی هستند که در استراتژی معاملاتی می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم. واگرایی معمولی در پایان روندهای قیمتی ظاهر می‌شود و هشداری برای پایان احتمالی روند است. واگرایی مخفی در میانه روند ظاهر می‌شود و بیشتر تاییدی برای ادامه روند به‌حساب می‌آید. در بالا با نحوه شناسایی و معامله با واگرایی‌ها آشنا شدید. با تمرین می‌توانید از این تکنیک عالی در معاملات خود استفاده کنید. هرچند استفاده از واگرایی‌ها برای معاملات به‌تنهایی خطرناک است، اما اگر آن‌ها را با سایر تکنیک‌های معامله‌گری و شاخص‌های فنی تحلیل تکنیکال ترکیب کنید، می‌توانید درصد موفقیت معاملات خود را بسیار افزایش دهید.

مجموعه اپوفایننس بهترین خدمات معامله‌گری و کپی ترید در زمینه بازارهای مالی را به ایرانیان ارائه می‌دهد. این مجموعه با بهره‌مندی از تکنولوژی‌های روز دنیا و ارائه آن به معامله‌گران، فضای امن و سریعی برای خریدوفروش انواع سهام‌های بین‌المللی، کالاها، فارکس و ارزهای دیجیتال فراهم کرده است.

منبع ++++

تفاوت واگرایی معمولی با واگرایی مخفی در چیست؟

واگرایی معمولی در پایان یک روند مشاهده می‌شود و هشداری برای معکوس‌شدن روند است. واگرایی مخفی در میانه روند رخ می‌دهد و بیشتر یک تاکید برای ادامه روند است، هرچند ممکن است روند تغییر کند. در واقع واگرایی‌ها به‌طورکلی نشان‌دهنده یک ناهماهنگی بین روند قیمت و یک شاخص فنی هستند.

چطور با سیگنال‌های واگرایی مخفی معاملات موفق داشته‌باشیم؟

کلید موفقیت در معاملات با واگرایی مخفی این است که معاملات خود را در جهت روند بزرگ‌تر فیلتر کنید. همیشه احساسات بازار را تجزیه‌وتحلیل کنید و بهتر است یک شاخص حرکتی دنبال‌کننده روند، برای تأیید این سیگنال‌ها داشته‌باشید. در سیگنال‌های واگرایی مخفی، سیگنال‌های خلاف روند را مدنظر قرار ندهید.

تفاوت واگرایی و تایید در چیست؟

تایید با واگرایی متفاوت است. واگرایی زمانی است که قیمت و اندیکاتور چیزهای متفاوتی را به معامله‌گر می‌گویند. تایید زمانی است که اندیکاتور و قیمت یا چند اندیکاتور یک چیز را به معامله‌گر می‌گویند. درحالت ایده‌آل، معامله‌گران برای ورود به معاملات و درحین معاملات تأیید می‌خواهند. اگر قیمت درحال حرکت به سمت بالا باشد، آن‌ها می‌خواهند اندیکاتورهایشان نشان دهد که حرکت قیمت احتمالاً ادامه دارد. با این‌حال از واگرایی به‌عنوان تایید نیز می‌توان استفاده کرد، درجایی‌که سیگنال صعودی یا نزولی توسط سایر تکنیک‌های معامله‌گری صادر شده است و واگرایی آن را تایید می‌کند.

الگوهای شمعی دو کندلی گروهی از الگوها در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از دو کندل متوالی در نمودار قیمت، روند بازار را نشان می‌دهند. این الگوها می‌توانند نشانه تغییر روند، ادامه روند، تقویت روند یا تضعیف روند باشند. برای شناسایی این الگوها باید به رنگ، شکل، اندازه و موقعیت بدنه و سایه‌های کندل‌ها توجه کرد. هر الگوی دو کندلی خصوصیات و معنای خود را دارد و شما به‌عنوان یک معامله‌گر، باید با توجه به روند قبلی و بعدی قیمت، آن‌ها را مورد بررسی قرار دهید. آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی، باعث می‌شود تا تحلیل درستی از بازار داشته‌باشید.

الگوهای شمعی دو کندلی چه کمکی به معامله‌گران می‌کنند؟

این الگوها می‌توانند به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران کمک کنند تا نقاط ورود و خروج مناسبی را در بازار پیدا کنند. آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی باعث می‌شود تا معامله‌گران استراتژی معاملاتی کاملی را برای خود تنظیم کنند و زمانی که در نمودار قیمت، این الگوها را مشاهده کردند، بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند.

انواع الگوهای شمعی دو کندلی

این مدل از الگوها، الگوهای شگفت‌انگیزی هستند که به شما نشان می‌دهند چگونه حال و هوای بازار ممکن است تنها با دو شمع تغییر کند. شما می‌توانید انواع مختلفی از الگوهای شمعی دو کندلی را در نمودار قیمت پیدا کنید.

الگوی انبرک سقف Tweezer Tops

از الگوهای شمعی دو کندلی الگوی انبرک سقف Tweezer Tops است و یک الگوی معکوس نزولی است که در انتهای یک ‌روند صعودی تشکیل می‌شود. این الگو شامل دو کندل است که اولی صعودی و دومی نزولی است. قیمت در سقف هر دو کندل، تقریباً یا کاملاً با یک‌دیگر یکسان هستند. این بدان معناست که خریداران نتوانسته‌اند قیمت را بالاتر از سطح مشخص شده ببرند و فروشندگان وارد بازار شده‌اند. این الگو نشان‌دهنده ضعف خریداران و قدرت فروشندگان است و ممکن است شروع یک حرکت نزولی را پیش‌گویی کند.

الگوی Tweezer Tops بهتر است در نواحی مقاومتی و در همراهی با سایر عوامل تأییدکننده مانند اندیکاتورهایی چون میانگین متحرک ساده یا متحرک، حجم معاملات و الگوهای دیگر شمعی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین رنگ بدنه کندل‌ها می‌تواند مخالف یا هم رنگ باشد، اما اگر مخالف باشند اعتبار الگو بیشتر است. برای مثال، اگر کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، نشان‌دهنده تغییر نیرو از خریداران به فروشندگان است.

الگوهای شمعی دو کندلی انبرک سقف و کف از سری الگوی‌های معکوس‌کننده هستند که در انتهای یک ‌روند صعودی و نزولی تشکیل می‌شوند.
الگوهای شمعی دو کندلی انبرک سقف و کف از سری الگوی‌های معکوس‌کننده هستند که در انتهای یک ‌روند صعودی و نزولی تشکیل می‌شوند.

الگوی انبرک کف Tweezer Bottoms از الگوهای شمعی دو کندلی

یک الگوی معکوس‌کننده است که در انتهای یک‌روند نزولی تشکیل می‌شود و آن روند را به صعودی تبدیل می‌کند. این الگو از دو کندل تشکیل شده است که اولی نزولی و دومی صعودی است. قیمت کف در هر دو کندل تقریباً با یک‌دیگر یکسان هستند. این یعنی فروشندگان نتوانسته‌اند قیمت را پایین‌تر از سطح مشخص شده ببرند و خریداران وارد بازار شده‌اند. این الگو نشان‌دهنده ضعف فروشندگان و قدرت گرفتن خریداران است و ممکن است نوید شروع یک حرکت صعودی را بدهد. الگوی Tweezer Bottoms بهتر است در نواحی حمایتی و در همراهی با سایر عوامل تأییدکننده، مورد توجه قرار بگیرد. همچنین رنگ بدنه کندل‌ها می‌تواند مخالف یا هم رنگ باشد، اما اگر مخالف باشند، الگو اعتبار بیش‌تری دارد. برای مثال، اگر کندل اول قرمز و کندل دوم سبز باشد، نشان‌دهنده انتقال قدرت از فروشندگان به خریداران است.

بیشتر بخوانید: شمع های ژاپنی

الگوی اینگولفینگ نزولی Bearish Engulfing Pattern

الگوی اینگولفینگ نزولی یکی دیگر از الگوهای شمعی دو کندلی است که در نمودار قیمت تشکیل می‌شود. این الگو هشدار تغییر روند از صعودی به نزولی را می‌دهد. اینگولفینگ نزولی از دو شمع تشکیل شده است. اولی یک شمع کوچک سبز رنگ صعودی است که توسط یک شمع بزرگ قرمز رنگ نزولی فراگرفته یا engulfed می‌شود. این بدان معناست که فروشندگان قدرت بیش‌تری از خریداران دارند و قیمت را به‌ شدت پایین می‌کشند. این الگو معمولاً در انتهای یک‌روند صعودی دیده می‌شود و ممکن است پیشگویی از شروع یک‌روند نزولی باشد.

الگوی اینگولفینگ نزولی یکی دیگر از الگوهای شمعی دو کندلی است که در نمودار قیمت تشکیل می‌شود.
الگوی اینگولفینگ نزولی یکی دیگر از الگوهای شمعی دو کندلی است که در نمودار قیمت تشکیل می‌شود.

الگوی اینگولفینگ صعودی Bullish Engulfing Pattern از الگوهای شمعی دو کندلی

Bullish Engulfing Pattern یکی از الگوهای دو کندلی است که نشان‌دهنده تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی است. این الگو شامل دو کندل متوالی است که کندل دوم بدنه کندل اول را به‌طور کامل پوشش می‌دهد. این بدان معناست که قیمت open کندل دوم پایین‌تر از قیمت close کندل اول است و قیمت بسته‌شدن کندل دوم بالاتر از قیمت open کندل اول است. این الگو نشان می‌دهد که خریداران قدرت بیش‌تری نسبت به فروشندگان دارند و می‌توانند قیمت را به سمت بالا هدایت کنند. در جهت آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی باید به چند نکته توجه کنید.

Bullish Engulfing Pattern یکی از الگوهای دو کندلی است که نشان‌دهنده تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی است.
Bullish Engulfing Pattern یکی از الگوهای دو کندلی است که نشان‌دهنده تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی است.

محل تشکیل

این الگو باید در انتهای یک‌ روند نزولی تشکیل شود. اگر در وسط یک ‌روند صعودی یا در یک بازار بدون روند دیده شود، اعتبار آن کم‌تر است.

رنگ بدنه کندل اول

رنگ بدنه کندل اول باید قرمز باشد و رنگ بدنه کندل دوم باید سبز باشد. این نشان می‌دهد که کندل اول منفی و کندل دوم مثبت است. آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی کمک می‌کند تا قدرت هر الگو و کندلی را به درستی تشخیص دهید.

رنگ بدنه کندل دوم

بدنه کندل دوم باید نسبت به بدنه کندل اول، بزرگ‌تر باشد. هر چه اختلاف بیش‌تر باشد، قدرت الگو نیز بیش‌تر است.

اندازه سایه کندل

اگر کندل دوم سایه‌های کوتاه داشته‌باشد، بهتر است. این نشان می‌دهد که قیمت باز شدن و بسته‌شدن کندل دوم نزدیک به حداکثر و حداقل قیمت آن است و مقاومت و حمایت کمی دارد. آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی باعث می‌شود تا اهمیت هر کندل و الگویی را به درستی درک کنید.

فاصله بین دو کندل

اگر بین دو کندل فاصله یا گپ وجود داشته‌باشد، الگو قوی‌تر است. این نشان می‌دهد که تغییر روند ناگهانی و شدید است.

الگوی Kicker Pattern

یکی از الگوهای شمعی دو کندلی است که نشان‌دهنده تغییر ناگهانی و قوی روند قیمت از صعودی به نزولی یا برعکس است. این الگو شامل دو کندل متوالی است که کندل دوم بدون سایه یا با سایه‌های کوتاه است و رنگ مخالف کندل اول دارد. این الگو به دودسته صعودی و نزولی تقسیم می‌شود.

الگوی Kicker Pattern صعودی

 در این‌حالت کندل اول نزولی قرمز رنگ و کندل دوم صعودی سبز رنگ است. در این الگو قیمت باز شدن کندل دوم بالاتر از قیمت بسته‌شدن کندل اول است. این الگو نشان می‌دهد که خریداران قدرت بیش‌تری از فروشندگان دارند و می‌توانند قیمت را به سمت بالا هدایت کنند. این الگو معمولاً در انتهای یک‌ روند نزولی تشکیل می‌شود و نشانه تغییر روند به صعودی است.

الگوی Kicker Pattern نشان‌دهنده تغییر ناگهانی و قوی روند قیمت از صعودی به نزولی یا برعکس است.
الگوی Kicker Pattern نشان‌دهنده تغییر ناگهانی و قوی روند قیمت از صعودی به نزولی یا برعکس است.

بیشتر بخوانید: الگوی سه گانه صعودی چیست؟

الگوی Kicker Pattern نزولی

در این‌حالت کندل اول صعودی سبز رنگ و کندل دوم نزولی قرمز رنگ است. در این نوع از الگوهای شمعی دو کندلی، قیمت open کندل دوم پایین‌تر از قیمت close کندل اول است. این الگو نشان می‌دهد که فروشندگان قدرت بیش‌تری نسبت به خریداران دارند و می‌توانند قیمت را به سمت پایین هدایت کنند. این الگو معمولاً در انتهای یک‌ روند صعودی تشکیل می‌شود و نشان‌دهنده تغییر روند به نزولی است.

الگوی Kicker نشان می‌دهد که فروشندگان قدرت بیش‌تری نسبت به خریداران دارند و می‌توانند قیمت را به سمت پایین هدایت کنند.
الگوی Kicker نشان می‌دهد که فروشندگان قدرت بیش‌تری نسبت به خریداران دارند و می‌توانند قیمت را به سمت پایین هدایت کنند.

از مشاهده الگوی Kicker Pattern چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟

این الگو تغییر یک‌باره نگرش سرمایه‌گذاران در بازار را نشان می‌دهد. این تغییر نگرش ممکن است در اثر فاش‌شدن اطلاعات ارزشمندی از بازار اتفاق بیفتد. این الگو یکی از الگوهای بازگشتی قوی محسوب می‌شود و نیاز به کندل تأییدیه ندارد، اما برای اطمینان بیش‌تر می‌توان منتظر کندل تأییدیه بود.

الگوی هارامی صعودی Bullish Harami

در این مرحله از آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی بهتر است با الگوی هارامی صعودی آشنا شوید. Bullish Harami یکی از الگوهای شمعی دو کندلی است که نشان‌دهنده تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی است. این الگو شامل دو کندل متوالی است که کندل دوم بدنه کندل اول را به‌طور کامل پوشش نمی‌دهد، بلکه درون آن قرار می‌گیرد. این بدان معناست که قیمت باز شدن و بسته‌شدن کندل دوم در بازه قیمت باز شدن و بسته‌شدن کندل اول است. این الگو نشان می‌دهد که فشار فروشندگان کاهش‌یافته و خریداران قدرت بیش‌تری پیدا کرده‌اند و می‌توانند قیمت را به سمت بالا هدایت کنند. برای شناسایی این الگو باید به چند نکته توجه کرد.

  • این الگو باید در انتهای یک ‌روند نزولی تشکیل شود. اگر در وسط یک‌روند صعودی یا در یک بازار بدون روند دیده شود، اعتبار آن کم‌تر است.
  • رنگ بدنه کندل اول باید قرمز باشد و رنگ بدنه کندل دوم باید سبز باشد. این نشان می‌دهد که کندل اول منفی و کندل دوم مثبت است.
  • بدنه کندل دوم باید نسبت به بدنه کندل اول کوچک‌تر باشد. هر چه اختلاف کمتر باشد، قدرت الگو بیش‌تر است.
  • اگر کندل دوم سایه‌های کوتاه داشته‌باشد، بهتر است. این نشان می‌دهد که قیمت باز شدن و بسته‌شدن کندل دوم نزدیک به حداکثر و حداقل قیمت آن است و مقاومت و حمایت کمی دارد.

الگوی هارامی نزولی Bearish Harami Line از الگوهای شمعی دو کندلی

الگوی شمعی هارامی نزولی در اصل یک الگوی شمعی دو کندلی است که تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان می‌دهد. این الگو شامل دو کندل است که به‌صورت متوالی ظاهر می‌شود. در این الگو، کندل دوم بدنه کندل اول را به‌طور کامل پوشش نمی‌دهد، بلکه درون آن قرار می‌گیرد.

این بدان معناست که قیمت باز شدن و بسته‌شدن کندل دوم در بازه قیمت باز شدن و بسته‌شدن کندل اول است. این الگو نشان می‌دهد که فشار خریداران کاهش‌یافته و فروشندگان قدرت بیش‌تری پیدا کرده‌اند و می‌توانند قیمت را به سمت پایین هدایت کنند.

الگوی شمعی هارامی نزولی در اصل یک الگوی شمعی دو کندلی است که تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان می‌دهد.
الگوی شمعی هارامی نزولی در اصل یک الگوی شمعی دو کندلی است که تغییر روند از صعودی به نزولی را نشان می‌دهد.

بیشتر بخوانید: الگوی مرد آویزان

الگوی نفوذگر Piercing Line Patterns

Piercing Line Patterns یکی از الگوهای شمعی دو کندلی است که نشان‌دهنده تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی است. این الگو شامل دو کندل متوالی است که کندل دوم بدنه کندل اول را به‌طور کامل پوشش نمی‌دهد، بلکه درون آن قرار می‌گیرد. این بدان معناست که قیمت باز شدن و بسته‌شدن کندل دوم در بازه قیمت باز شدن و بسته‌شدن کندل اول است. الگوی نفوذگر این پیام را می‌رساند که فشار فروشندگان کاهش ‌یافته و خریداران قدرت بیش‌تری پیدا کرده‌اند و می‌توانند قیمت را به سمت بالا هدایت کنند.

الگوی نفوذگر این پیام را می‌رساند که فشار فروشندگان کاهش ‌یافته و خریداران قدرت بیش‌تری پیدا کرده‌اند و می‌توانند قیمت را به سمت بالا هدایت کنند.
الگوی نفوذگر این پیام را می‌رساند که فشار فروشندگان کاهش ‌یافته و خریداران قدرت بیش‌تری پیدا کرده‌اند و می‌توانند قیمت را به سمت بالا هدایت کنند.

الگوی ابر سیاه پوشاننده Dark Cloud Cover

 برای آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی مانند Dark Cloud Cover باید به ویژگی‌های ظاهری آن دقت بیش‌تری داشته‌باشید. این الگو نشان می‌دهد که تغییر روند قیمت نزدیک است و قیمت یک دارایی از حالت صعودی به نزولی تغییر می‌کند. این الگو شامل دو کندل متوالی است که کندل دوم بدنه کندل اول را به‌طور ناقص پوشش می‌دهد. این بدان معناست که قیمت باز شدن کندل دوم بالاتر از حداکثر قیمت کندل اول است و قیمت بسته‌شدن کندل دوم پایین‌تر از نصف بدنه کندل اول است. این الگو نشان می‌دهد که فشار خریداران کاهش‌یافته و فروشندگان قدرت بیش‌تری در بازار دارند. با مشاهده این الگو می‌توان نتیجه گرفت که روند صعودی بازار ادامه نخواهد داشت و ممکن است دچار تغییر روند به نزولی شود.

با مشاهده الگوی ابر سیاه پوشاننده می‌توان نتیجه گرفت که روند صعودی بازار ادامه نخواهد داشت و ممکن است دچار تغییر روند به نزولی شود.
با مشاهده الگوی ابر سیاه پوشاننده می‌توان نتیجه گرفت که روند صعودی بازار ادامه نخواهد داشت و ممکن است دچار تغییر روند به نزولی شود.

الگوی کف‌های همسنگ Matching Low

یکی از الگوهای شمعی دو کندلی است که نشان‌دهنده تغییر روند قیمت از نزولی به صعودی است. این الگو شامل دو کندل متوالی است که هر دو کندل نزولی قرمز رنگ هستند و قیمت بسته‌ شدن آن‌ها تقریباً یکسان است.

الگوی کف‌های همسنگ این پیام را می‌رساند که قیمت به پایین‌ترین سطح خود در دو روز متوالی رسیده و دیگر نمی‌تواند پایین‌تر از آن برود. این الگو نشان می‌دهد که فروشندگان دیگر قدرت کافی برای پایین آوردن قیمت را ندارند و خریداران می‌توانند قیمت دارایی را به سمت بالا هدایت کنند.

الگوی کف‌های همسنگ این پیام را می‌رساند که قیمت به پایین‌ترین سطح خود در دو روز متوالی رسیده و دیگر نمی‌تواند پایین‌تر از آن برود.
الگوی کف‌های همسنگ این پیام را می‌رساند که قیمت به پایین‌ترین سطح خود در دو روز متوالی رسیده و دیگر نمی‌تواند پایین‌تر از آن برود.

خدمات اپوفایننس

برای معاملات خود بهتر است از بروکرهای رگوله شده استفاده کنید. اپوفایننس بهترین بروکر ایرانی مدرن و پیشرفته است که در زمینه‌های مختلفی از جمله فارکس، شاخص‌ها و ارزهای دیجیتال فعالیت می‌کند. این کارگزاری دارای مجوزهای بین‌المللی است و محیطی امن و به‌روز را ارائه می‌دهد. برای دریافت اطلاعات بیش‌تر پیشنهاد می‌دهیم که به وب‌سایت این کارگزاری مراجعه کنید.

بیشتر بخوانید: اسپرد بروکر اپوفایننس

به‌عنوان یک معامله‌گر بازارهای مالی، آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی به شما کمک می‌کند تا به درک کاملی از الگوهای نموداری برسید و از آن‌ها در معاملات خود استفاده کنید. الگوهای شمعی دو کندلی شامل الگوی انبرک سقف، انبرک کف، هارامی صعودی، هارامی نزولی، الگوی کف‌های همسنگ و سایر الگوهای مشابه است. این ابزارهای فنی قدرت‌مند، می‌توانند بینش ارزش‌مندی را در مورد روندهای بازار ارائه دهند و به معامله‌گران در تصمیم‌گیری‌های آگاهانه کمک کنند.

منبع ++

آشنایی با الگوهای شمعی دو کندلی چه کمکی در معاملات می‌کند؟

آشنایی با الگوهای دو کندلی کمک می‌کند تا در معاملات خود تصمیمات درست و مناسبی بگیرید.

برای شناسایی الگوهای شمعی دو کندلی از چه مشخصه‌هایی می‌توان استفاده کرد؟

برای شناسایی الگوهای شمعی دو کندلی، باید به رنگ، شکل، اندازه و موقعیت بدنه و سایه‌های کندل‌ها توجه کنید. همچنین باید به زمینه روند قبلی و بعدی قیمت نیز توجه داشته‌باشید. الگوهای شمعی مختلف، معانی متفاوتی دارند و ممکن است جهت و قدرت بازار را تغییر دهند.

مزایا و معایب استفاده از الگوهای دو کندلی چیست؟

مزایا
+ این الگوها راحت قابل‌شناسایی و تفسیر هستند.
+ آن‌ها می‌توانند سرنخ‌های بصری در مورد روحیه و روان‌شناسی بازار ارائه دهند.
+ الگوهای شمعی دو کندلی می‌توانند به شما کمک کنند تا سیگنال‌های معتبری از روند بازار دریافت کنید و نقاط ورود و خروج مناسبی را در بازار شناسایی کنید.
+ آن‌ها می‌توانند با ابزارها و نشانگرهای دیگر تحلیل تکنیکال ترکیب شوند تا استراتژی معاملاتی شما را بهبود بخشند.
معایب
+ آن‌ها همیشه قابل‌اعتماد و دقیق نیستند. گاهی ممکن است سیگنال‌های غلط یا گمراه‌کننده‌ای بدهند، به‌خصوص در بازارهای ناپایدار یا بدون روند.
+ این الگوها موضوعی و قابل‌تفسیر هستند. ممکن است معامله‌گران مختلف نظرات و معیارهای متفاوتی برای شناسایی و معامله با این الگوها داشته‌باشند.

الگوهای شمعی دو کندلی محبوب و مؤثر کدامند؟

الگوی انبرک سقف Tweezer Tops، الگوی انبرک کف Tweezer Bottoms، الگوی پوشا نزولی Bearish Engulfing Pattern، الگوی پوشا صعودی Bullish Engulfing Pattern، الگوی Kicker Pattern، الگوی هارامی صعودی Bullish Harami Line، الگوی نفوذگر Piercing Line Patterns، الگوی ابر سیاه پوشاننده Dark Cloud Cover، الگوی هارامی نزولی Bearish Harami Line و الگوی کف‌های همسنگ Matching Low از الگوهای محبوب دو کندلی محسوب می‌شوند.

در این مقاله قصد داریم تا به استاپ لاس یا حد ضرر فارکس بپردازیم و آن‌را از تمام ابعاد بررسی کنیم. Stop loss ابزاری در بازار فارکس است که معامله‌گران برای محدود کردن زیان یا محافظت از سود خود، از آن استفاده می‌کنند. این ابزار زمانی که قیمت یک دارایی به سطح معینی برسد، به‌طور خودکار دارایی مورد نظر را به فروش می‌رساند. به حد ضرر، قیمت توقف نیز می‌گویند. قیمت توقف به معامله‌گران کمک می‌کند تا در صورت ادامه کاهش قیمت دارایی، از ضررهای بزرگ‌تر جلوگیری کنند. در ادامه مقاله با جزئیات بیشتری از این مفهوم آشنا می‌شوید.

انواع دستورات حد ضرر فارکس

انواع مختلفی از دستورات حد ضرر در فارکس وجود دارند، مانند دستورات Buy stop، sell stop و Stop limit. هریک از آن‌ها بسته به موقعیت بازار و استراتژی معامله‌گر، کاربرد خاص خود را دارند.

  • سفارش Buy stop برای محافظت از یک دارایی با راه‌اندازی یک سفارش خرید در بازار در صورتی‌که قیمت بالاتر از یک سطح مشخص شده برود، استفاده می‌شود.
  • دستور Sell stop برای محافظت از یک دارایی در برابر کاهش یا سقوط استفاده می‌شود. معامله‌گران با راه‌اندازی یک سفارش فروش در بازار، در صورتی‌که قیمت به زیر یک سطح مشخص کاهش یابد، از دارایی خود محافظت می‌کنند.
  • دستور Stop limit برای فروش یا خرید با قیمتی خاص یا بهتر استفاده می‌شود، اما اگر قیمت بازار از قیمت حد دور شود، ممکن است اجرا نشود.

انواع استاپ لاس

توقف خرید، توقف فروش، تریلینگ استاپ و Stop limit انواع مختلفی از سفارشات هستند که معامله‌گران می‌توانند برای ورود یا خروج از بازار از آن‌ها استفاده کنند. در اینجا قصد داریم تا توضیح مختصر و مفیدی در مورد هریک از این سفارشات بیاوریم.

معامله‌گران برای محدود کردن زیان، از Stop loss استفاده می‌کنند.
معامله‌گران برای محدود کردن زیان، از Stop loss استفاده می‌کنند.

دستور توقف خرید Buy stop

معامله‌گران این دستور را در قیمتی مشخص، بالاتر از قیمت فعلی بازار قرار می‌دهند. این نوع سفارش زمانی استفاده می‌شود که معامله‌گر انتظار دارد پس از شکستن یک سطح مقاومت، قیمت بیشتر افزایش یابد. به‌عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یورو/دلار آمریکا 1.21500 باشد و معامله‌گر معتقد باشد که پس از شکستن بالاترین سطح مقاومت قبلی، قیمت دارایی 1.23000 تا 1.23500 بالا می‌رود، می‌تواند در 1.23010 سفارش توقف خرید را برای ورود به بازار پس از رسیدن قیمت به آن انجام دهد.

دستور توقف فروش Sell stop

این دستور به قیمت از پیش تعیین‌شده‌ای اشاره دارد که کمتر از قیمت فعلی بازار است. این نوع سفارش زمانی استفاده می‌شود که معامله‌گر انتظار دارد پس از شکستن یک سطح حمایتی، قیمت بیشتر کاهش یابد. به‌عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یورو/دلار آمریکا 1.21500 باشد و معامله‌گر معتقد باشد که پس از شکستن سطح حمایتی قبلی، قیمت 1.20000 تا 1.19500 کاهش می‌یابد، می‌تواند دستور توقف فروش را در 1.19990 انجام دهد تا زمانی که قیمت به آن نقطه رسید، از بازار خارج شود.

دستور Stop limit

سفارش Stop Limit به‌عنوان یک روش مدرن در سفارشات فارکس شناخته می‌شود. در این روش معامله‌گران سفارش خرید یا فروشی که ثبت می‌کنند، دقیقاً در همان لحظه اجرا نمی‌شود. دلیل این فرایند اجرایی این است که سفارش Stop limit نیاز دارد تا محدوده قیمت مشخصی برای معامله تعیین شود و اگر قیمت به این محدوده رسید، بروکر معامله را انجام دهد.

این دستور ترکیبی از دستور Stop price وLimit price است. با رسیدن به قیمت توقف، سفارش به یک دستور محدود تبدیل می‌شود و در قیمت حد یا بهتر از آن اجرا می‌شود. این نوع سفارش زمانی استفاده می‌شود که معامله‌گر بخواهد کنترل بیشتری بر اجرای قیمت داشته‌باشد و از لغزش جلوگیری کند. با تنظیم این سفارش، بروکر فقط در صورتی دارایی را خریداری می‌کند که مطابق با سفارشات تنظیم شده باشد.

انواع stop limit

دو نوع اصلی از دستورات توقف حد وجود دارد که عبارتند از Buy stop limit وSell stop limit. در ادامه با جزئیات بیشتری از این دو آشنا می‌شوید.

Buy stop limit

سفارش Buy stop limit برای خرید دارایی با قیمت مشخصی که بالاتر از قیمت فعلی بازار است، اما نه بالاتر از قیمت حد استفاده می‌شود. این نوع سفارش زمانی کاربرد دارد که معامله‌گر انتظار افزایش قیمت را داشته‌باشد. بدین‌ترتیب انتظار می‌رود که پس از شکستن یک سطح مقاومت، قیمت بیشتر افزایش پیدا کند. مثلاً اگر قیمت فعلی EUR/US 1.21500 باشد و معامله‌گر معتقد باشد که پس از شکستن بالاترین سطح قبلی 1.23000 تا 1.23500 می‌رود، می‌تواند یک سفارش حد توقف خرید با قیمت توقف 1.23010 و قیمت محدود انجام دهد. به این‌ترتیب، کارگزاری تنها در صورتی دارایی را خریداری می‌کند که قیمت به 1.23010 برسد و سپس به 1.23000 یا پایین‌تر کاهش یابد.

Sell stop limit

سفارش حد توقف فروش برای فروش یک دارایی به قیمت مشخصی استفاده می‌شود که کمتر از قیمت فعلی بازار است، اما کمتر از قیمت حدی نیست. این نوع سفارش زمانی کاربرد دارد که معامله‌گر تشخیص دهد که پس از شکستن یک سطح حمایتی، قیمت بیشتر کاهش می‌یابد. به‌عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یورو/دلار آمریکا 1.21500 باشد و معامله‌گر معتقد باشد که پس از شکستن سطح حمایت قبلی 1.20000 تا 1.19500 کاهش می‌یابد، می‌تواند یک سفارش Sell stop limit با قیمت توقف 1.19990 و قیمت محدود انجام دهد. به این‌ترتیب، بروکر فقط در صورتی دارایی را می‌فروشد که قیمت آن به 1.19990 برسد و سپس به 1.20000 یا بالاتر برگردد.

سفارش حد توقف فروش برای فروش یک دارایی به قیمت مشخصی استفاده می‌شود که کمتر از قیمت فعلی بازار است.
سفارش حد توقف فروش برای فروش یک دارایی به قیمت مشخصی استفاده می‌شود که کمتر از قیمت فعلی بازار است.

نحوه تعیین استاپ لاس

توقف ضرر در واقع سفارشی است که به‌طور خودکار، یک موقعیت را هنگامی که قیمت آن به یک سطح مشخص می‌رسد می‌بندد تا ضرر احتمالی شما را محدود کند. بسته به میزان تحمل ریسک، استراتژی معاملاتی و شرایط بازار، روش‌های مختلفی برای تعیین محل توقف ضرر وجود دارد. شما به‌عنوان یک معامله‌گر می‌توانید با توجه به برنامه معاملاتی خود، بهترین روش را برای مشخص کردن مکان Stop loss انتخاب کنید. در اینجا چند روش رایج وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

روش درصدی

این روش شامل تنظیم استاپ ضرر در درصد ثابتی، زیر قیمت ورودی موقعیت شما است. به‌عنوان مثال، اگر سهامی را با قیمت 100 دلار خریداری کنید و حد ضرر را در 10 درصد تعیین کنید، اگر قیمت به 90 دلار یا کمتر کاهش یابد، بروکر پوزیشن شما را از معامله خارج می‌کند. این روش ساده و کاربردی است، اما نوسانات یا سطوح حمایت و مقاومت دارایی را در نظر نمی‌گیرد.

روش پشتیبانی

این روش شامل تنظیم توقف ضرر، درست زیر ناحیه حمایتی است. مثلاً اگر سهامی را خریداری کنید که به سطح حمایت 95 دلاری خود برگشته است، می‌توانید استاپ لاس خود را کمی کمتر از آن سطح، مثلاً 94 دلار تعیین کنید. به این‌ترتیب، تنها در صورتی از معامله خارج خواهید شد که قیمت به زیر سطح حمایت برسد که نشان‌دهنده بازگشت احتمالی روند است. این روش بیشتر تطبیق می‌یابد و به حرکات بازار پاسخ می‌دهد، اما به مهارت‌های تحلیل تکنیکال و ابزارهای نموداری نیاز دارد.

روش میانگین متحرک

این روش شامل تعیین توقف ضرر، دقیقاً زیر خط میانگین متحرک دارایی است. میانگین متحرک در اصل خطی است که نوسانات قیمت را هموار می‌کند و میانگین قیمت یک دارایی را در یک دوره زمانی مشخص نشان می‌دهد. به‌عنوان مثال، اگر سهامی را خریداری کنید که بالاتر از میانگین متحرک 50 روزه خود معامله می‌شود، می‌توانید حد ضرر خود را زیر آن خط، مثلاً 98 دلار تعیین کنید. به این‌ترتیب، تنها در صورتی از معامله خارج خواهید شد که قیمت کمتر از روند متوسط خود باشد که نشان‌دهنده تغییر احتمالی مومنتوم است. این روش پویاتر و انعطاف‌پذیرتر از روش درصدی است، اما نیاز به محاسبات و درک شاخص‌های ریاضی دارد.

میانگین متحرک خطی است که میانگین قیمت یک دارایی را در یک دوره زمانی مشخص نشان می‌دهد.
میانگین متحرک خطی است که میانگین قیمت یک دارایی را در یک دوره زمانی مشخص نشان می‌دهد.

مزایا و معایب استفاده از استاپ لاس

استاپ لاس یک ابزار مفید برای مدیریت ریسک و کنترل ضرر در معاملات فارکس است. اما همان‌طور که هر چیزی مزایا و معایب خود را دارد، استاپ لاس نیز ممکن است در برخی شرایط به نفع یا ضرر شما عمل کند. بنابراین پیش از استفاده از این ابزار، بهتر است مزایا و معایب آن‌را بدانید. برخی از مزایا و معایب Stop loss عبارتند از:

مزایای استفاده از استاپ لاس

  • استاپ لاس به شما کمک می‌کند تا حداکثر ضرر قابل تحمل خود را در هر معامله تعیین کنید و از سرمایه خود در برابر افت ناگهانی و شدید قیمت‌ها محافظت کنید.
  • این سفارش به شما اجازه می‌دهد تا با خیال راحت معامله کنید و نگران نوسانات قیمت نباشید، زیرا با تنظیمات انجام شده، افت و خیزهای قیمت نمی‌تواند کمترین تاثیر منفی را روی سرمایه شما بگذارد.
  • این سفارش به شما کمک می‌کند تا بر احساسات خود کنترل و مدیریت داشته‌باشید و از تصمیمات عجولانه و غیرمنطقی پرهیز کنید.
  • قابلیت ذخیره سود و قفل کردن سودها، یکی دیگر از مزایای استفاده از سفارش استاپ لاس است. همچنین در صورت بالارفتن قیمت‌ها، با جابجایی استاپ لاس به سمت بالاتر می‌توانید سود خود را بالاتر ببرید.

معایب استفاده از استاپ لاس

  • تعیین حد ضرر در فارکس، ممکن است باعث خروج زودهنگام شما از پوزیشن معاملاتی شود و از سود بالاتری که قابل دستیابی بود، شما را محروم کند، به‌خصوص در بازارهای پر نوسان و پر حجم که قابل پیش‌بینی نیستند.
  • این سفارش ممکن است توسط صرافی‌های نامعتبر یا هکرها مشاهده شوند و همین امر باعث شود تا قیمت‌های بازار به‌صورت مصنوعی به سطح استاپ لاس برسد و شما را از معامله خارج کند.
  • در صورتی‌که با روش تحلیلی و استراتژی خود تطابق کافی نداشته‌باشید، ممکن است استاپ لاس باعث شود شما به‌صورت تصادفی یا بدون دلیل منطقی، حد ضرر خود را تغییر دهید؛ به‌خصوص در مواقعی که فاقد قوانین روشن معاملاتی باشید.

به‌همین ترتیب، استفاده از استاپ لاس نقطه قوت یا ضعف شما را نشان نمی‌دهد، بلکه نشان‌دهنده این است که چقدر با روش و ریسک خود آشنا هستید و چقدر می‌توانید به‌صورت منطقی و مدیریت شده از این ابزار بهره ببرید.

اهمیت استاپ لاس در کاهش ضرر معاملات چیست؟

توقف ضرر یک مفهوم بسیار مهم در معاملات است، زیرا می‌تواند به شما کمک کند تا زیان خود را کاهش دهید و از سود خود محافظت کنید. توقف ضرر ابزاری است که به شما اجازه می‌دهد تا سطح قیمتی را برای خود تعیین کنید و در آن نقطه به‌طور خودکار از معامله خارج شوید. به این‌ترتیب، می‌توانید آستانه ضرر خود را مشخص کنید.

مفهوم تریلینگ استاپ چیست؟

تریلینگ استاپ یا حد ضرر متحرک یک نوع سفارش است که شما را قادر می‌سازد تا حداکثر سود را از یک معامله باز کسب کنید. این نوع سفارش با تغییر قیمت یک دارایی، حد ضرر را به‌صورت خودکار تنظیم می‌کند و در صورت کاهش قیمت، معامله را می‌بندد و سود را ثبت می‌کند. برای استفاده از تریلینگ استاپ، باید یک فاصله بین قیمت بازار و حد ضرر مشخص کنید.

به‌عنوان مثال، فرض کنید که ۱۰۰۰ دلار از دارایی X خریده‌اید و قصد دارید در صورت افزایش قیمت، سود خود را حفظ کنید. شما می‌توانید یک تریلینگ استاپ با فاصله ۵۰ دلار از قیمت بازار تعیین کنید. این بدان معناست که اگر قیمت دارایی X به ۱۰۵۰ دلار برسد، حد ضرر معامله به صورت خودکار بالا می‌رود و به ۱۰۰۰ دلار می‌رسد. اگر قیمت دارایی X به ۱۱۰۰ دلار برسد، حد ضرر شما به ۱۰۵۰ دلار افزایش می‌یابد و همین‌طور ادامه می‌دهد. اما اگر قیمت آن نزول پیدا کند و به حد ضرر برسد، مثلاً ۱۰۵۰ دلار، سفارش فروش به‌صورت خودکار ثبت می‌شود و شما سود خود را در اختیار خواهید داشت.

برای استفاده از تریلینگ استاپ، باید یک فاصله بین قیمت بازار و حد ضرر مشخص کنید.
برای استفاده از تریلینگ استاپ، باید یک فاصله بین قیمت بازار و حد ضرر مشخص کنید.

مزایای تریلینگ استاپ چیست؟

تریلینگ استاپ به شما اجازه می‌دهد تا با روند بازار همگام شوید و سود خود را به حداکثر برسانید. به شما کمک می‌کند تا روحیات خود را در برابر نوسانات بازار حفظ کنید و تصمیمات عقلانی‌تر و منطقی‌تر بگیرید. این امکان را در اختیار شما قرار می‌دهد تا در صورت عدم دسترسی به بازار یا نبود زمان کافی، همچنان بر پوزیشن خود نظارت و مدیریت داشته‌باشید.

معایب تریلینگ استاپ

البته نباید فراموش کرد تریلینگ استاپ معایب خود را دارد؛ نخست اینکه در صورت وجود نوسانات شدید و نامنظم در بازار، ممکن است پوزیشن شما زودتر از آنچه باید، بسته شود و شما سود بالاتر را از دست بدهید. دوم اینکه در صورت عدم پشتیبانی صرافی از تریلینگ استاپ، شما باید خودتان حد ضرر را به‌صورت دستی تنظیم کنید که ممکن است زمان‌بر و مشکل‌زا باشد.

در تریلینگ استاپ، شما باید خودتان حد ضرر را به‌صورت دستی تنظیم کنید.
در تریلینگ استاپ، شما باید خودتان حد ضرر را به‌صورت دستی تنظیم کنید.

خدمات اپوفایننس در زمینه استاپ لاس

اپوفایننس به‌عنوان بهترین بروکر ایرانی، سفارشات استاپ لاس و تریلینگ استاپ را نیز ارائه می‌دهد. شما می‌توانید با استفاده از این خدمات، زیان خود را محدود کنید و سود خود را به حداکثر برسانید. برای استفاده از این دستورات، شما باید یک سفارش باز یا بسته داشته‌باشید و سپس در قسمت تنظیمات سفارش، نوع و مقدار حد ضرر را مشخص کنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر می‌توانید به کارگزاری اپوفایننس مراجعه کنید. استاپ لاس یا حد ضرر یک ابزار مهم و کارآمد برای شماست تا با کمک آن زیان خود را در بازارهای مالی کنترل و محدود کنید. با استفاده از استاپ لاس، می‌توانید روحیه خود را در برابر افت و خیزهای بازار حفظ کنید و تصمیمات عقلانی‌ بگیرید.

منبع +++

استاپ لاس چیست؟

استاپ لاس یا حد ضرر یک نوع سفارش است که شما را قادر می‌سازد تا زیان خود را در یک معامله محدود کنید یا حداقل روی آن مدیریت و کنترل داشته‌باشید. این سفارش با تعیین یک قیمت یا درصد خاص برای خروج از معامله، جلوی کاهش قیمت دارایی را می‌گیرد و سرمایه شما را حفظ می‌کند.

استفاده از استاپ لاس چه کمکی به معامله‌گران می‌کند؟

استفاده از دستورات توقف ضرر می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا ریسک خود را کنترل کنند و از تصمیمات هیجانی بپرهیزند. با این‌حال، برخی از اشکالات بالقوه نیز وجود دارد، مانند شکاف قیمت، لغزش و موارد مشابه که نمی‌توان از آن‌ها غافل شد. بنابراین، معامله‌گران باید سطوح توقف ضرر خود را با دقت انتخاب کرده و آن‌را با توجه به شرایط بازار و اهداف معاملاتی خود تنظیم کنند.

مزیت مهم تریلینگ استاپ چیست؟

تریلینگ استاپ یا حد ضرر متحرک برای محافظت از سود طراحی شده است. این دستور باعث می‌شود تا معامله‌ باز بماند و تا زمانی که قیمت به نفع معامله‌گر حرکت می‌کند، به سود خود ادامه می‌دهد. در صورتی‌که جهت قیمت با درصد یا مقدار دلار مشخصی تغییر کند، این سفارش معامله را می‌بندد. تریلینگ استاپ نسبت به یک دستور توقف ضرر ثابت انعطاف‌پذیرتر است، زیرا به‌طور خودکار جهت قیمت را دنبال می‌کند و نیازی به تنظیم مجدد دستی ندارد.

یکی از اندیکاتورهای بسیار مهم برای تحلیل تکنیکال که اکثر معامله‌گران حرفه‌ای از آن استفاده می‌کنند، اندیکاتور حجم است. این شاخص، اطلاعات مهمی از حجم معاملات را در اختیار شما قرار می‌دهد. با یادگیری این شاخص و ترکیب آن با سایر تکنیک‌های معامله‌گری، می‌توانید به‌میزان قابل توجهی موفقیت معاملات خود را افزایش دهید. داده‌های اندیکاتور حجم، زمانی که در کنار اطلاعات دیگر از تحلیل تکنیکال قرار می‌گیرند، سیگنال‌های معاملاتی خوبی صادر می‌کنند. برای آشنایی با این اندیکاتور و نحوه استفاده از آن در ادامه با ما همراه باشید.

از این اندیکاتور در پلتفرم‌های معاملاتی می‌توانید استفاده کنید. بهترین بروکر ایرانی برای خریدوفروش سهام‌های بین‌المللی، ارزهای دیجیتال و سایر معاملات، مجموعه اپوفایننس است. این بروکر با امکانات زیادی که دارد، خدمات بی‌نظیری در زمینه فعالیت‌های مالی به شما ارائه می‌دهد. خدمات این مجموعه شامل پلتفرم‌های معاملاتی حرفه‌ای، امکان سوشال ترید و آموزش تخصصی تحلیل تکنیکال است.

اندیکاتور حجم چیست؟

اندیکاتور حجم (Volume) ابزاری حیاتی است که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران برای درک نقدینگی بازارهای مالی از آن استفاده می‌کنند. این شاخص، تعداد سهام یا قراردادهای معامله شده در یک دوره مشخص را اندازه‌گیری می‌کند و داده‌هایی را در مورد فشار خریدوفروش ارائه می‌دهد. مفهوم شاخص حجم به اوایل دهه 1900 برمی‌گردد و به ریچارد ویکوف، پیشگام تحلیل تکنیکال نسبت داده می‌شود.

تحلیل‌گران فنی از فعالیت‌های معاملاتی گذشته برای پیش‌بینی تغییرات قیمت سهام در آینده استفاده می‌کنند. ابزار حجم یکی از معیارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال سهام است. معامله‌گران باتجربه می‌دانند چگونه از حجم در معاملات روزانه استفاده کنند. آن‌ها عقیده دارند افزایش حجم در روند قیمتی، نشان از قدرت روند است. هرچه حجم در یک روند بیشتر باشد، امکان شکست آن روند کمتر می‌شود. همچنین هرچه حجم در یک روند کمتر باشد، احتمال شکست آن روند بیشتر می‌شود. برای درک بهتر موضوع بهتر است با فرمول محاسبه حجم در معاملات آشنا شوید.

فرمول محاسبه اندیکاتور حجم

اندیکاتور حجم = تعداد کل سهام یا قراردادهای معامله‌شده در یک دوره مشخص

فرمول محاسبه اندیکاتور حجم بسیار ساده است، اما داده‌های آن نیاز به تحلیل دقیق دارد. این اندیکاتور تعداد معاملات در یک دوره مشخص را نشان می‌دهد. برای مثال این شاخص، در یک دوره 4 روزه، میزان معاملات انجام‌شده و نوسانات کندل قیمت را محاسبه و ثبت می‌کند. این شاخص، اطلاعات مهمی در زمینه قدرت خریدارن یا فروشندگان را در بازه 4 ساعته مشخص می‌کند. با این داده‌ها می‌توانیم به ارزش یک سهم یا ارز پی ببریم. در ادامه خواهیم گفت این داده‌ها چه مفهومی دارند.

 اندیکاتور حجم تعداد معاملات در یک دوره مشخص را نشان می‌دهد.
اندیکاتور حجم تعداد معاملات در یک دوره مشخص را نشان می‌دهد.

اندیکاتور حجم به ما چه می‌گوید؟

تجزیه‌وتحلیل شاخص حجم، شامل درک الگوهای ایجادشده توسط حجم معاملات و رابطه آن‌ها با حرکت قیمت است. حجم معاملات بالا اغلب نشان‌دهنده افزایش علاقه معامله‌گران و نقدینگی در بازار است، در حالی‌که حجم پایین، عدم علاقه معامله‌گران برای فعالیت در بازار را نشان می‌دهد. در نظر گرفتن اندیکاتور حجم برای تجزیه‌وتحلیل معاملات سهام بسیار مهم است.

از اندیکاتور حجم می‌توانید برای دریافت سیگنال ورود به معامله استفاده کنید، اما به تنهایی کافی نیست. با این‌حال در نقاطی که حجم خریدوفروش افزایش پیدا می‌کند، معمولا یک حرکت قیمتی بزرگ در جریان است. با استفاده از این مفهوم معاملات خود را در جهت حجم روند می‌توانید انجام دهید و از بازار سود بگیرید. برعکس این عمل نیز امکان‌پذیر است؛ یعنی درجایی‌که حجم روند درحال کاهش است، اما قیمت همچنان صعود می‌کند، به احتمال زیاد یک شکست قیمتی و معکوس‌شدن روند وجود دارد. برای معامله در چنین شرایطی حتما تاییدیه تغییر روند را باید دریافت کنید.

ترکیب این شاخص با الگوهای ادامه‌دهنده می‌تواند به شما در شناسایی، ادامه روند یا معکوس‌شدن آن کمک کند. اگر شما بدانید قیمت از کدام نقطه به روند اصلی خود بازمی‌گردد، معاملات شما در جهت آن روند موفقیت‌آمیز خواهد بود. همچنین نقاط برگشت قیمت، بهترین نقاط برای بازکردن معاملات خلاف روند هستند. حجم به شما در چنین معاملاتی کمک می‌کند.

نحوه فعال‌سازی اندیکاتور حجم در نمودار

در تمامی چارت‌ها می‌توانید این اندیکاتور را فعال کنید. فقط کافی است به قسمت اندیکاتورها در بالای چارت بروید. در قسمت جستجوی اندیکاتورها، واژه Volume را نوشته و پس از یافتن این اندیکاتور آن را انتخاب کنید تا روی نمودار فعال شود. این شاخص به‌صورت خطوط قرمز و سبز چسبیده به هم، در پایین چارت و دقیقا زیر کندل‌ها ظاهر می‌شوند. برای تنظیمات طول دوره حجم کافی است روی این اندیکاتور در چارت دو بار کلیک کنید. در پنجره بازشده در بخش MA Length می‌توانید با واردکردن عدد، بازه محاسباتی را کم یا زیاد کنید.

برای فعال‌سازی اندیکاتور حجم کافیست، در قسمت جستجوی اندیکاتورها، واژه Volume را نوشته و پس از یافتن این اندیکاتور آن را انتخاب کنید.
برای فعال‌سازی اندیکاتور حجم کافیست، در قسمت جستجوی اندیکاتورها، واژه Volume را نوشته و پس از یافتن این اندیکاتور آن را انتخاب کنید.

تاثیر اندیکاتور حجم در استراتژی معاملاتی

برای تقویت استراتژی‌های معاملاتی، حجم یک گزینه مناسب است. این شاخص روی معاملات ما تاثیر مهمی دارد که در ادامه به نتایج استفاده از اندیکاتور حجم می‌پردازیم.

  • امکان شناسایی قدرت روند: حجم معاملات بالا در طول حرکت قیمت نشان‌دهنده یک روند قوی است، درحالی‌که حجم پایین ممکن است نشان‌دهنده یک روند ضعیف یا فرسوده باشد. با این ویژگی نقاط ورود و خروج مناسب برای معاملات را شناسایی می‌کنیم.
  • امکان تأیید شکست قیمت: هنگام مشاهده شکست قیمت با کمک الگوهای ادامه‌دهنده مانند مثلث یا مستطیل، حجم بالا می‌تواند اعتبار این شکست را تأیید کند و احتمال یک معامله موفق را افزایش دهد. الگوهای ادامه‌دهنده، الگوهایی هستند که در مسیر یک روند تشکیل می‌شوند و به ما در شناسایی روند کمک می‌کنند.
  • مشاهده الگوهای واگرایی: با اندیکاتور حجم می‌توانیم واگرایی‌ها را تشخیص دهیم. واگرایی بین قیمت و حجم ممکن است نشانه معکوس‌شدن روند بالقوه یا اصلاح قیمت باشد. الگوی واگرایی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در حال افزایش است، اما حجم معاملات کاهش می‌یابد.
  • امکان ارزیابی نقدینگی: از حجم می‌توان برای ارزیابی نقدینگی در بازار استفاده کرد که به ما کمک می‌کند تا نقاط مناسب ورود و خروج از معاملات را پیدا کنیم.

مزایای شاخص حجم

اندیکاتور حجم چندین مزیت را برای سرمایه‌گذاران و معامله‌گران دارد. استفاده از این شاخص بسیار راحت است و اگر بتوانید آن را به خوبی تحلیل کنید، سیگنال‌های مناسبی به شما ارائه می‌دهد. در ادامه با همه مزایای این اندیکاتور آشنا می‌شوید.

  • تفسیر بسیار آسان: این اندیکاتور برای همه معامله‌گران، حتی مبتدیان قابل درک و استفاده است.
  • کاربرد فراوان: می‌‎توان از این شاخص در بازارهای مالی مختلف، از جمله سهام، فارکس، معاملات آتی و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
  • قابل استفاده در تایم‌فریم‌های مختلف: ابزار حجم در بازه‌های زمانی مختلف، از روزانه تا بلندمدت و ساعتی به طور موثر کاربرد دارد.
  • مکمل سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال: ابزار حجم را می‌توان با سایر شاخص‌های فنی و الگوهای نموداری ترکیب کرد تا اثربخشی کلی استراتژی‌های معاملاتی را بهبود بخشد.
از اندیکاتور حجم می‌توانید در بازارهای مالی مختلف، از جمله سهام، فارکس، معاملات آتی و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
از اندیکاتور حجم می‌توانید در بازارهای مالی مختلف، از جمله سهام، فارکس، معاملات آتی و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.

معایب شاخص حجم

با وجود مزایای زیاد اندیکاتور حجم، این ابزار دارای محدودیت‌هایی است که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • صدور داده‌های نادرست: در برخی از بازارها، مانند فارکس و ارزهای دیجیتال، به دلیل ماهیت غیرمتمرکز این بازارها، ممکن است حجم معاملات گزارش‌شده نادرست یا ناقص باشد.
  • قدرت پیش‌بینی محدود: شاخص حجم نمی‌تواند به‌طور مستقل حرکات آتی قیمت را پیش‌بینی کند. بنابراین ترکیب آن با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکالی و بنیادی برای پیش‌بینی دقیق‌تر آینده قیمت ضروری است.
  • سیگنال‌های کاذب: مانند هر اندیکاتور فنی، ابزار حجم ممکن است گاهی اوقات سیگنال‌های نادرست صادر کند که منجر به زیان‌های احتمالی معاملات می‌شود. برای جلوگیری از سیگنال‌های کاذب بهتر است این شاخص با سایر اندیکاتورها ترکیب شود. داشتن چندین تاییدیه برای ورود به معامله باعث افزایش موفقیت شما در معاملات می‌شود.

معرفی شاخص‌های حجم

به‌جز اندیکاتور اصلی حجم (Volume) که در نمودار قابل‌نمایش است، شاخص‌های دیگری نیز حجم را نمایش می‌دهند که برای ترکیب با استراتژی‌های مختلف کاربرد دارند. شاخص‌های استراتژی حجم، فرمول‌های ریاضی هستند که به‌صورت بصری در پلتفرم‌های نموداری وجود دارند و اندیکاتور حجم را تحلیل می‌کنند.

هرکدام از این اندیکاتورها از فرمول متفاوتی پیروی می‌کنند و معامله‌گران باید اندیکاتوری را پیدا کنند که برای استراتژی معاملاتی آن‌ها بهترین کارایی را داشته باشد. استفاده از اندیکاتورها ضروری نیست، اما می‌توان به کمک آن‌ها فرآیند تصمیم‌گیری در معاملات را راحت‌تر کرد. شاخص‌های حجم زیادی وجود دارد که در زیر به سه نمونه از آن‌ها اشاره می‌شود.

اندیکاتور حجم تعادلی (OBV)

حجم تعادلی یا On Balance Volume که به اختصار OBV گفته می‌شود، یک شاخص ساده اما موثر شناسایی حجم است. این اندیکاتور با استفاده از حجم معاملات و تحلیل آن نشان می‌دهد که کدام سهام در حال انباشته‌شدن است. همچنین این شاخص، می‌تواند واگرایی‌ها در قیمت و حجم را به خوبی نشان دهد. این اندیکاتور به‌صورت یک خط روی چارت می‌افتد و اطلاعات حجم را در دوره‌های مختلف منتشر می‌کند.

شاخص جریان پول Chaikin

افزایش قیمت‌ها باید با افزایش حجم همراه باشد، بنابراین اندیکاتور جریان نقدینگی یا Chaikin Money Flow روی افزایش یا کاهش حجم تمرکز می‌کند. این شاخص زمانی که قیمت‌ها در قسمت بالایی یا پایینی محدوده روزانه قرار می‌گیرند، خبر از افزایش یا کاهش حجم می‌دهد. این ابزار مانند خط میانگین متحرک، در طول مسیر قیمتی حرکت می‌کند و با محاسبه حجم معاملات، واگرایی، افزایش و کاهش حجم و همچنین نقاط برگشت قیمت را مشخص می‌کند.

شاخص اسیلاتور کلینگر

نوسانگر کلینگر (Klinger Oscillator) حجم انباشت (خرید) و توزیع (فروش) را برای یک دوره زمانی معین در روند قیمتی مشخص می‌کند. این شاخص با جمع‌آوری حجم و مشخص‌کردن میانگین آن به معامله‌گر در شناسایی ادامه روند یا شکست آن کمک می‌کند.

شاخص کلینگر با جمع‌آوری حجم و مشخص‌کردن میانگین آن به معامله‌گر در شناسایی ادامه روند یا شکست آن کمک می‌کند.
شاخص کلینگر با جمع‌آوری حجم و مشخص‌کردن میانگین آن به معامله‌گر در شناسایی ادامه روند یا شکست آن کمک می‌کند.

نحوه استفاده از اندیکاتور حجم در معاملات

شاخص‌های حجمی با اندازه‌گیری تعداد معامله‌گرانی که علاقه‌مند به خرید یا فروش یک سهم در نقطه خاص هستند، درک سرمایه‌گذاران از آن سهم را نشان می‌دهند. اگر علاقه سرمایه‌گذاران به این سهم کم باشد، به این معنی است که قیمت سهام می‌تواند به زودی کاهش یابد و یک الگوی نزولی تشکیل شود. از سوی دیگر، اگر سرمایه‌گذاران نسبت به یک سهم نظر مثبت داشته باشند، قیمت آن می‌تواند افزایش یابد و الگوی صعودی تشکیل دهد.

به‌عنوان‌مثال، زمانی که نشانگر حجم در مقایسه با میانگین متحرک، حجم فوق‌العاده بالایی را برای یک سهم نشان می‌دهد، می‌تواند به دلیل سرخوشی یا ترس باشد. اگر خریداران در حجم بالا باشند، نشان‌دهنده سرخوشی است و اگر تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر باشد، ترس را نشان می‌دهد. همچنین، حجم بسیار بیشتر از میانگین متحرک می‌تواند منعکس‌کننده بی‌علاقگی بین سرمایه‌گذاران باشد. این احساسات می‌توانند بر حرکت‌های کوتاه‌مدت قیمت سهام تأثیر بگذارند.

شما می‌توانید با تجزیه‌وتحلیل قیمت و حجم، حرکت یا معکوس‌شدن یک روند را شناسایی کنید. اگرقیمت سهام در حجم‌های پایین شروع به افزایش کند، می‌تواند آغاز یک روند صعودی باشد. همچنین، اگر قیمت سهام در حجم‌های بالا شروع به کاهش کند، می‌تواند نشان‌دهنده بازگشت احتمالی روند صعودی و شروع روند نزولی باشد.

در استفاده از اندیکاتور حجم بسیار محتاط باشید. همان‌طور که این شاخص سیگنال‌های خوبی برای معامله منتشر می‌کند، اما بازارهای مالی قابل اعتماد نیستند. ممکن است با یک خبر بازار بریزد یا رشد کند. برای همین همیشه به دنبال ترکیب اندیکاتورها و ابزارها باشید. ترکیب اندیکاتورها و ابزارها باعث می‌شود تا تحلیل شما توسط چند شاخص تایید شود.

ترکیب اندیکاتور حجم و الگوهای ادامه‌دهنده

الگوهای ادامه‌دهنده در میانه یک روند تشکیل می‌شوند و ادامه روند را نشان می‌دهند. این الگوها به شکل مثلث، مستطیل، پرچم و پرچم سه‌گوش در نمودار ظاهر می‌شوند. برای آن‌که بتوانید سیگنال‌های نادرست حجم را فیلتر کنید، نیاز به شناخت این الگوها دارید. زمانی که حجم یک روند صعودی درحال افزایش است ولی قیمت در محدوده الگوی ادامه‌دهنده همچنان ایستاده، شکستن الگو و ادامه‌دار شدن روند محتمل است. در روند نزولی نیز چنین اتفاقی رخ می‌دهد.

اگر در یک روند صعودی قیمت در حال افزایش باشد، اما حجم کاهش پیدا کند، به احتمال زیاد قیمت دچار یک شکست کاذب شده است. این شکست می‌تواند ادامه مسیر را برای روند سخت کند و گاهی نشان از بازگشت روند خواهد بود.

ترکیب شاخص حجم و الگوهای بازگشتی (معکوس‌شونده)

الگوهای بازگشتی در نمودار نشان می‌دهند که قیمت قدرت ادامه روند را ندارد. این الگوها پس از تشکیل قیمت را معکوس می‌کنند. با ترکیب این الگوها و شاخص حجم می‌توانید از لحظه برگشت قیمت مطلع شوید.

ترکیب اندیکاتور حجم و خطوط روند

خطوط روند برای شناسایی مسیر حرکت قیمت هستند. این خطوط را با ابزار خط می‌توان در نمودار رسم کرد. ترکیب حجم و خطوط می‌تواند سیگنال‌های خوبی برای معامله صادر کند. معمولا با کشیدن یک خط روند، انتظار حرکت قیمت روی آن در روند صعودی یا زیر آن در روند نزولی وجود دارد. معمولا با افزایش یا کاهش حجم احتمال شکسته‌شدن یک خط روند وجود دارد.

ترکیب اندیکاتور حجم و خطوط می‌تواند سیگنال‌های خوبی برای معامله صادر کند.
ترکیب اندیکاتور حجم و خطوط می‌تواند سیگنال‌های خوبی برای معامله صادر کند.

در روند صعودی افزایش حجم خرید نشان از ادامه روند است. حال اگر در همین روند، حجم فروش افزایش پیدا کند، به احتمال زیاد یک شکست قیمت اتفاق می‌افتد. در روند نزولی نیز با افزایش حجم خرید، احتمال شکست روند قیمت وجود دارد. اگر در این روند حجم فروش افزایش پیدا کند، شاهد ادامه روند نزولی خواهیم بود.

ترکیب شاخص حجم و میانگین متحرک

میانگین متحرک برای شناخت قیمت در بازه زمانی مشخص است. این اندیکاتور کمک می‌کند تا به‌راحتی بتوانیم میانگین قیمت را برای معاملات به دست آوریم. اگر حجم خرید در حال افزایش باشد و قیمت زیر اندیکاتور مووینگ اوریج باشد، یک روند صعودی را نشان می‌دهد. اگر حجم فروش افزایش یابد و قیمت در بالای مووینگ اوریج باشد، نشان از نزول قیمت است. البته این فرمول‌ها قطعی نیستند و ممکن است یک روند نزولی با حجم مناسب نیز برعکس شود. از خط میانگین متحرک باید برای سیگنال‌گیری و از حجم برای تاییدیه این سیگنال استفاده کنید.

از خط میانگین متحرک باید برای سیگنال‌گیری و از حجم برای تاییدیه این سیگنال استفاده کنید.
از خط میانگین متحرک باید برای سیگنال‌گیری و از حجم برای تاییدیه این سیگنال استفاده کنید.

مانند همه ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتور حجم نیز می‌تواند در ترکیب با ابزارهای تحلیل بنیادی و سایر اندیکاتورهای فنی استفاده شود. ابزار حجم برای درک فعالیت بازار و نقدینگی در معاملات دارایی‌های مالی ارزشمند است. با تجزیه‌وتحلیل الگوهای ایجادشده توسط حجم معاملات، سرمایه‌گذاران و معامله‌گران می‌توانند بینشی در مورد احساسات بازار، قدرت روند و تغییر روند بالقوه به دست آورند. بااین‌حال، شناخت محدودیت‌های ابزار حجم و استفاده از آن به همراه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکالی و بنیادی برای بهبود اثربخشی کلی استراتژی‌های معاملاتی ضروری است. شما می‌توانید برای تعیین نقدینگی به حجم نگاه کنید و تغییرات حجم را با شاخص‌های دیگر ترکیب کنید و یک استراتژی معاملاتی بسازید. در بالا به تمام مواردی که برای شناخت و استفاده از اندیکاتور حجم نیاز دارید، اشاره شد تا بتوانید از آن در معاملات خود استفاده کنید.

بروکر اپوفایننس بهترین پلتفرم معاملاتی برای فعالیت در بازارهای مالی جهانی است. این مجموعه با امکانات معاملاتی، خدمات بی‌نظیری به ایرانیان ارائه می‌دهد تا در یک فضای امن و سریع بتوانند به خریدوفروش انواع سهام‌های بین‌المللی، کالاها، فارکس و ارزهای دیجیتال بپردازند.

منبع ++++

متداول‌ترین بازه زمانی برای اندازه‌گیری حجم در سهام چیست؟

حجم روزانه رایج‌ترین چارچوب زمانی است که در بحث حجم سهام مورد استفاده قرار می‌گیرد. میانگین حجم معاملات روزانه، حجم روزانه سهام معامله‌شده است که به طور میانگین طی چند روز محاسبه می‌شود. این کار روزهایی را که حجم معاملات به طور غیرمعمول کم یا زیاد است، مشخص می‌کند.

شاخص‌های محبوب حجم کدام است؟

شاخص‌های محبوب حجم شامل سه مورد، شاخص حجم تعادلی (OBV)، شاخص جریان پول Chaikin و شاخص اسیلاتور کلینگر است.

چطور سیگنال‌های کاذب را در اندیکاتور حجم فیلتر کنیم؟

برای فیلترکردن سیگنال‌های کاذب، باید ابزار حجم را با اندیکاتورها یا ابزارهای دیگر ترکیب کنید. معمولا معامله‌گران بزرگ با ترکیب اندیکاتورها، میزان اطمینان به استراتژی خود را افزایش می‌دهند. این ادغام اندیکاتورها کمک می‌کند تا سیگنال‌های زیادی فیلتر شوند. مثلا با ترکیب حجم و اندیکاتور میانگین متحرک می‌توانید از شکست خط میانگین متحرک سود کسب کنید. برای اطمینان از شکست خط میانگین متحرک، شاخص حجم به شما کمک می‌کند تا بفهمید چقدر حجم در نقطه شکست وجود دارد.

در میان اندیکاتورهای زیادی که معامله‌گران بازار سرمایه برای بررسی چارت قیمتی استفاده می‌کنند، اندیکاتور فراکتال (Fractal Indicator) یکی از ساده‌ترین آن‌ها است. سادگی این اندیکاتور این باور را در معامله‌گران تازه‌کار ایجاد می‌کند که شاید این ابزار برای معامله‌کردن مناسب نیست و نمی‌توان از آن، سیگنال‌های خوبی برای خریدوفروش دریافت کرد؛ اما این دیدگاه به‌هیچ‌ عنوان درست نیست و بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای با قراردادن این اندیکاتور در استراتژی خود توانسته‌اند سود خوبی در بازارهای مالی کسب کنند. افراد تازه‌وارد در حوزه معامله‌گری، فقط کافی است روش صحیح استفاده از ابزار فراکتال را یاد بگیرند تا برآیند مثبتی داشته باشند. در ادامه خواهیم گفت این اندیکاتور چیست و چگونه از آن در معاملات خود استفاده کنیم، پس با ما همراه باشید.

در دنیای معامله‌گری، سرعت و دقت حرف اول را می‌زنند. اگر از یک کارگزاری مطمئن برای معاملات خود استفاده کنید، بدون شک موفقیت شما در بازارهای مالی تضمین شده است. مجموعه اپوفایننس به‌عنوان بهترین بروکر ایرانی با پلتفرم‌های معاملاتی حرفه‌ای تمامی امکانات را برای شما فراهم می‌کند تا بتوانید با سرعت و دقت بالا معاملات خود را انجام دهید. این مجموعه ارائه‌دهنده بهترین امکانات و خدمات معاملاتی برای سهام‌ها، کالاها، فارکس و ارزهای دیجیتال است تا بتوانید به‌راحتی تمامی این موارد را خریدوفروش کنید.

اندیکاتور فراکتال چیست؟

این اندیکاتور براساس یک الگوی قیمت ساده عمل می‌کند که اغلب در بازارهای مالی دیده می‌شود. فراکتال یک اندیکاتور معاملاتی است که برای شناسایی نقاط برگشتی روند در بازارهای مالی استفاده می‌شود. این شاخص توسط یک تاجر مشهور به نام بیل ویلیامز توسعه‌یافته است و به‌عنوان اندیکاتور فراکتال ویلیامز نیز شناخته می‌شود.

به گفته ویلیامز در کتاب «آشوب تجارت»، این اندیکاتور ریشه در نظریه «آشوب ریاضی» دارد. در ریاضیات، فراکتال‌ها اساساً الگوی تکرارشونده‌ای هستند که تکرار آن باعث یک نظم می‌شود. فرض اندیکاتور فراکتال این است که می‌توانید الگوهای تکرارشونده حرکت قیمت را در بازه‌های زمانی مختلف معاملاتی (یک ساعته، 4 ساعته، روزانه، هفتگی و غیره) شناسایی کنید و با تکرار این الگوها، آینده قیمت را پیش‌بینی کنید.

استفاده از ابزار فراکتال اساساً برای شناسایی یک الگو در عملکرد قیمت اوراق بهادار است. پس از شناسایی الگو، معامله‌گران بسته به صعودی یا نزولی‌بودن این اندیکاتور، می‌توانند خرید یا فروش کنند و به‌دنبال سود از تغییر بازار باشند. الگوی فراکتال صعودی نشان می‌دهد که قیمت می‌تواند بالاتر برود. همچنین یک فراکتال نزولی نشان می‌دهد که قیمت می‌تواند پایین‌تر بیاید. فراکتال‌های صعودی در چارت با فلش رو به بالا، بر روی کندل‌ها و فراکتال‌های نزولی با فلش رو به پایین، در زیر کندل‌ها مشخص می‌شوند

فرض اندیکاتور فراکتال این است که می‌توانید الگوهای تکرارشونده حرکت قیمت را در بازه‌های زمانی مختلف معاملاتی شناسایی کنید و با تکرار این الگوها، آینده قیمت را پیش‌بینی کنید.
فرض اندیکاتور فراکتال این است که می‌توانید الگوهای تکرارشونده حرکت قیمت را در بازه‌های زمانی مختلف معاملاتی شناسایی کنید و با تکرار این الگوها، آینده قیمت را پیش‌بینی کنید.

الگوی اندیکاتور فراکتال در چارت

ابزار فراکتال در تحلیل تکنیکال برای بررسی وضعیت قیمت استفاده می‌شود. الگوی فراکتال از پنج کندل تشکیل‌شده است که شکل “V” یا “U” را نشان می‌دهد (الگوی فراکتال نزولی، “V” یا “U” وارونه، به نظر می‌رسد) که توسط حرکت قیمت یک اوراق بهادار ساخته می‌شود.

اندیکاتور فراکتال سطوح ورود و خروج را برای یک معامله‌گر به وضوح نشان می‌دهد، اما نقطه ورود مشخص‌شده و مقدار ضرر احتمالی برای یک معامله ممکن است به میزان قابل توجهی کمتر از حد ایده‌آل باشد. این ویژگی باعث می‌شود تا معامله‌گران باتجربه، در استفاده از این اندیکاتور محتاط باشند. این معامله‌گران با ترکیب این شاخص و سایر اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی خود را تقویت می‌کنند.

الگوی فراکتال، هم در نمودار میله‌ای و هم در نمودار شمعی (کندل) قابل تشخیص است و از عمل قیمتی ساخته می‌شود که در بازه زمانی پنج کندل رخ می‌دهد. بدیهی است که معامله‌گر با توجه به استراتژی معاملاتی خود از چارچوب زمانی و نموداری خاصی استفاده کند. الگوی فراکتال برای معامله‌گری که از نمودار ساعتی استفاده می‌کند، می‌تواند در پنج ساعت شکل بگیرد، درحالی‌که معامله‌گری که روزانه معامله می‌کند، الگوهای فراکتالی را می‌بیند که در طول پنج روز شکل می‌گیرند.

این الگو از پنج کندل متوالی تشکیل می‌شود که کندل میانی (سوم) نشان‌دهنده بالاترین یا پایین‌ترین قیمت در پنج کندل است، همان‌طور که در تصویر زیر می‌بینید:

اندیکاتور فراکتال از پنج کندل متوالی تشکیل می‌شود که کندل میانی (سوم) نشان‌دهنده بالاترین یا پایین‌ترین قیمت در پنج کندل است.
اندیکاتور فراکتال از پنج کندل متوالی تشکیل می‌شود که کندل میانی (سوم) نشان‌دهنده بالاترین یا پایین‌ترین قیمت در پنج کندل است.

بیشتر بخوانید: الگوهای هارمونیک چیست؟

فرمول اندیکاتور فراکتال صعودی و نزولی

فراکتال صعودی: کندل سوم (N) باید بالاترین قیمت را نسبت به 2 کندل قبل از خود و 2 کندل بعد از خود ثبت کند.

High(N)>High(N−2) and

High(N)>High(N−1) and

High(N)>High(N+1) and

High(N)>High(N+2)

فراکتال نزولی: کندل سوم (N) باید پایین‌ترین قیمت را نسبت به 2 کندل قبل از خود و 2 کندل بعد از خود ثبت کند.

Low(N)<Low(N−2) and

Low(N)<Low(N−1) and

Low(N)<Low(N+1) and

Low(N)<Low(N+2)

راه‌اندازی اندیکاتور فراکتال در چارت

برای آن که این اندیکاتور را در چارت خود فعال کنید، به قسمت ‌اندیکاتورها بروید و کلمه “Fractals” را جستجو کنید. در قسمت نتایج اندیکاتور “Williams Fractals” را انتخاب کنید تا روی چارت شما قرار بگیرد. به‌صورت خودکار این اندیکاتور با فرمول بالا بین 5 کندل، سومین کندل که بالاترین یا پایین‌ترین قیمت ثبت‌شده را دارد، به‌عنوان کندل اصلی انتخاب می‌کند. 2 کندل قبل (N-2 و N-1) و 2 کندل بعد (N+1 و N+2) به عنوان پایه‌های کندل سوم عمل می‌کنند تا الگوی فراکتال کامل شود.

برای آن که اندیکاتور فراکتال را در چارت خود فعال کنید، به قسمت ‌اندیکاتورها بروید و کلمه “Fractals” را جستجو کنید.
برای آن که اندیکاتور فراکتال را در چارت خود فعال کنید، به قسمت ‌اندیکاتورها بروید و کلمه “Fractals” را جستجو کنید.

تشکیل اندیکاتور فراکتال با بیشتر از 5 کندل نیز امکان‌پذیر است. در قسمت تنظیمات این اندیکاتور می‌توانید تعداد کندل‌های قبل و بعد از کندل وسط را افزایش یا کاهش دهید. افزایش یا کاهش این کندل‌ها به استراتژی شما در استفاده از این اندیکاتور بستگی دارد. برای این کار روی چرخ‌دنده تنظیمات در اندیکاتور کلیک کنید. در سربرگ “Inputs” عدد لازم را در کادر “Periods” وارد کنید. هر عددی که وارد این کادر شود، همان مقدار تعداد کندل‌های قبل و تعداد کندل‌های بعد از کندل میانی فراکتال افزوده یا کم می‌شود. برای مثال، اگر عدد 3 را وارد کنید 3 کندل در سمت راست و 3 کندل در سمت چپ کندل میانی برای محاسبات فراکتال لحاظ می‌شود.

در قسمت تنظیمات اندیکاتور فراکتال می‌توانید تعداد کندل‌های قبل و بعد از کندل وسط را افزایش یا کاهش دهید.
در قسمت تنظیمات اندیکاتور فراکتال می‌توانید تعداد کندل‌های قبل و بعد از کندل وسط را افزایش یا کاهش دهید.

اندیکاتور فراکتال به ما چه می‌گوید؟

فراکتال احتمال تغییر روند را قوی می‌کند، به‌این‌دلیل که فراکتال‌ها اساساً یک الگو “U”را در قیمت نشان می‌دهند. در یک فراکتال نزولی قیمت به سمت بالا و سپس به سمت پایین حرکت می‌کند و یک “U” برعکس یا عدد 8 را تشکیل می‌دهد. فراکتال صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند، سپس به سمت بالا حرکت می‌کند و “U” یا عدد 7 را تشکیل می‌دهد.

از آنجایی که بسیاری از سیگنال‌های این اندیکاتور قابل اعتماد نیست، معمولاً با استفاده از شکل دیگری از تحلیل تکنیکال فیلتر می‌شود. معامله‌گران بزرگ از ترکیب فراکتال با اندیکاتورهای دیگر، کاستی‌های آن را جبران می‌کنند. یکی از این اندیکاتورهای مکمل برای فراکتال، اندیکاتور «الیگیتور» (alligator) است. این اندیکاتور نیز مانند اندیکاتور فراکتال توسط «بیل ویلیامز» توسعه‌یافته است که برای تشخیص روند کاربرد دارد. با ترکیب فراکتال و الیگیتور یک معامله‌گر می‌تواند در جهت سیگنال‌های فراکتال صعودی یا نزولی روند قیمت معامله کند.

فراکتال‌ها همچنین می‌توانند با شاخص‌های دیگر مانند نقاط پیوت (Pivot) یا سطوح فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement) ترکیب شوند. به‌عنوان مثال، فرض کنید قیمت یک سهام، روند صعودی دارد. بااین‌حال قیمت در حال اصلاح است و به سطح اصلاح فیبوناچی 50 درصد می‌رسد. ازآن‌جایی که روند صعودی است و قیمت نزدیک به سطح اصلاحی فیبوناچی، درصورت تشکیل فراکتال صعودی، معامله‌گر می‌تواند وارد معامله خرید شود.

بیشتر بخوانید: چگونه در بازارهای مالی، برگشت روند را شناسایی کنیم؟

تفاوت بین اندیکاتور فراکتال و الگوهای نموداری روی چارت

الگوهای چارت یا نموداری مثل پرچم‌ها، سر و شانه‌ها و سایر آن‌ها از تعداد زیادی کندل به دست می‌آید. برخی از نرم‌افزارها الگوهای نمودار را روی چارت نشان می‌دهند، در حالی که برخی معامله‌گران این الگوها را با دست یا به‌صورت ذهنی پیدا می‌کنند. با این الگوها می‌توان روند قیمت را در آینده پیش‌بینی کرد، که همان انتظار ما از اندیکاتور فراکتال است. اما فراکتال با آن‌که مربوط به چارت و شکل کندل‌هاست، اما فقط اطلاعات 5 کندل را به ما می‌دهد. این الگوی 5 کندلی به مرور در چارت تکرار می‌شود و تحلیل آن وظیفه ما محسوب می‌شود.

تفاوت فراکتال با الگوهای نمودار در درصد اطمینان ما برای معامله است. معمولا الگوهای نموداری اطمینان بیشتری برای معامله دارند، اما فراکتال بدون ترکیب با دیگر اندیکاتورها قابل اعتماد نیست. البته می‌توان فراکتال را با الگوهای نموداری چارت ترکیب کرد و از آن در استراتژی معاملاتی بهره برد، به شرط آن‌که به هر دو این مباحث تسلط کافی داشته باشیم.

محدودیت‌های استفاده از اندیکاتور فراکتال

مشکل اصلی فراکتال‌ها تعداد بسیار زیاد سیگنال است. آن‌ها بسیار پرتکرار در چارت هستند و معامله‌گر را گیج می‌کنند. اگر بخواهید روی همه این سیگنال‌ها معامله کنید، ضرر می‌کنید. برای همین بهتر است اطلاعات را با شاخص یا شکل دیگری از تجزیه‌وتحلیل فیلتر کنید.

از طرفی فلش‌های نشانگر فراکتال معمولاً در کندل وسط ظاهر می‌شوند، نه جایی که فراکتال کامل می‌شود. بنابراین، این فلش‌ها می‌توانند از نظر بصری ما را فریب دهند. ازآن‌جایی که پس از بسته‌شدن 5 کندل، الگوی فراکتال ظاهر می‌شود، این سیگنال بسیار دیر است و ارزش ورود ندارد.

تکنیک‌ معامله با اندیکاتور فراکتال

برای این تکنیک از ترکیب اندیکاتور الیگیتور با اندیکاتور فراکتال استفاده می‌کنیم. برای آشنایی مختصر با اندیکاتور الیگیتور باید بدانید که این شاخص دارای 3 خط میانگین متحرک خاص است که هر کدام روی یک دوره زمانی مشخص حرکت می‌کنند. به این اندیکاتور، «تمساح» نیز می‌گویند و 3 خط آن را خطوط فک، دندان و لب تمساح می‌نامند. خط فک، آبی و طول آن 13 کندل است. خط دندان، قرمز و طول آن 8 کندل است. خط لب نیز سبز رنگ و طول آن 5 کندل است. این اندیکاتور به‌صورت میانگین متحرک سیگنال خریدوفروش را با شکست خط فک توسط خط دندان، منتشر می‌کند.

  • مرحله اول: فراکتال و اندیکاتور الیگیتور را در چارت فعال کنید. در اولین قدم اندیکاتور الیگیتور و فراکتال را در نمودار قرار دهید. هنگامی که این کار را انجام دهید، نمودار شما به شکل زیر خواهد بود.
  • مرحله دوم: محل تشکیل فلش‌های فراکتال در زیر یا بالای خط قرمز اندیکاتور الیگیتور را مشخص کنید.

راکتال‌ها پایین‌ترین یا بالاترین کندل را نشان می‌دهند. نشان‌گر فراکتال عادی از حداقل 5 کندل تشکیل شده است. این 5 کندل را در چارت به دقت زیر نظر داشته باشید. صعودی و نزولی‌بودن فراکتال را مشخص کنید. ممکن است یک نشانگر با یک شمع در سمت راست ظاهر شود، اما توجه داشته باشید که این یک فراکتال تأییدنشده است که امکان دارد قیمت از سطح آن عبور کند. بنابراین برای اینکه یک فراکتال ظاهر شود و برای همیشه در نمودار باقی بماند، معامله‌گر باید منتظر 2 کندل در سمت راست فراکتال باشد.

به دایره زرد توجه کنید. این فراکتال روی این کندل در بالای خط قرمز یا (دندان تمساح) است. این اولین معیار برای استراتژی اندیکاتور فراکتال است. در معامله خرید، فراکتال باید روی یک کندل بالاتر از خط قرمز (دندان تمساح) ظاهر شود.

آنچه در اینجا اتفاق می‌افتد این است که فراکتال یک High جدید نسبت به فراکتال قبلی ایجاد می‌کند. بنابراین یک نشان‌گر بالا روی کندل‌ها ظاهر می‌شود.

  • مرحله سوم: کندل‌های قیمت باید برای حداقل 5 شمع متوالی بالای دندان تمساح باقی بمانند تا بتوان گفت برای معامله خرید مناسب هستند. زمانی که یک فراکتال مانند آنچه در تصویر مشخص است، عمل نکند و بالای دندان تمساح نماند، یک شکست واقعی محسوب نمی‌شود. همان‌طور که می‌بینید، قیمت ساکت ماند و این پنج کندل به بالا یا پایین حرکت نکردند. این دقیقاً همان چیزی است که هنگام معامله با این استراتژی باید مشاهده کنید. اگر قبل از بازکردن موقعیت خرید، یک اندیکاتور فراکتال فروش در زیر خط دندان تمساح ظاهر شود، آن موقعیت خرید باطل می‌گردد.
  • مرحله چهارم: اقدام قیمتی نیاز به شکستن بیش از یک کندل فراکتال دارد. هنگامی که می‌بینید پنج کندل متوالی حرکت شدیدی به سمت پایین انجام نمی‌دهند و بین کندل فراکتال بالا و دندان تمساح باقی می‌مانند، می‌توانیم به معامله خرید وارد شویم.

همان‌طور که می‌بینید، محل فراکتال اصلی را مشخص کردیم. اتفاقی که پس از آن افتاد این بود که پنج یا چند کندل ظاهر شدند که تا دندان‌های تمساح پایین نیامدند، خطوط تمساح از هم عبور نکردند و قیمت در نهایت در بالا ماند و معامله آغاز شد.

می‌توانید تغییراتی را در این استراتژی تا جایی که به برداشت سود و توقف ضرر مربوط می‌شود، امتحان کنید. وقتی دو تا از خطوط تمساح از روی یکدیگر عبور می‌کنند، از معامله خارج شوید. با این اتفاق به احتمال زیاد، تمساح دوباره به خواب می‌رود و قیمت برمی‌گردد یا رنج (تثبیت) می‌شود. استاپ خود را زیر نواحی حمایت/مقاومت قبلی قرار دهید. موارد بالا معیار ورود به معامله خرید بودند. برای معاملات فروش نیز دقیقاً همین قوانین وجود دارد، اما آن‌هارا باید برعکس کنید.

بیشتر بخوانید: راهنمای معاملات روزانه برای معامله‌گران مبتدی

به‌خاطر حرکت احتمالی قیمت در فراکتال احتیاط کنید

الگوی فراکتال با بسته‌شدن کندل پنجم الگو تأیید می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، باید تا پایان کندل پنجم منتظر بمانید تا ببینید آیا یک الگوی فراکتال معتبر شکل گرفته است یا خیر. بااین‌حال، شکست یک اندیکاتور فراکتال به طور کامل ممکن است خود نشانه حرکت احتمالی قیمت در آینده باشد.

به عنوان مثال، فرض کنید که چهار عدد از پنج کندل که یک الگوی فراکتال نزولی را نشان می‌دهند، تشکیل شده‌اند، اما پس از آن، قیمت توسط کندل پنجم، به جای نشان‌دادن یک محدوده پایین‌تر از کندل چهارم، افزایش قیمت را به بالاترین حد جدید نشان می‌دهد؛ حتی بسیار بالاتر از ارتفاع سومین شمعدان در الگوی شکل‌دهی. چنین اقدام قیمتی نه تنها شکل‌گیری یک الگوی فراکتالی نزولی را از بین می‌برد، بلکه نشانه‌ای از ادامه روند صعودی موجود و ادامه پیشروی قیمت به سطوح بالاتر خواهد بود.

اندیکاتورهای قابل ترکیب با فراکتال

  • اسیلاتور شتاب‌دهنده/ کاهش‌دهنده (Accelerator/Decelerator Oscillator)
  • الیگیتور (Alligator)
  • اسیلاتور اویسام (Awesome Oscillator)
  • اسیلاتور گیتور (Gator Oscillator)
  • تسهیل بازار (Market Facilitatio)

اندیکاتور فراکتال یک ابزار ساده برای تحلیل نمودار در بازار مالی است که استفاده از آن برای معامله‌گران مبتدی و حرفه‌ای توصیه می‌شود. این ابزار به‌راحتی نقاط بالاوپایین قیمت را مشخص می‌کند که ترکیب آن با سایر اندیکاتورها، می‌تواند تا حد زیادی معاملات شما را بهبود بخشد. آنچه در استفاده از این اندیکاتور مهم است، شناخت کامل به همراه یادگیری تحلیل این ابزار روی چارت است. از محدودیت‌های این ابزار باید به تعداد زیادی فلش اشاره کرد که شما را در شناخت روند، گیج می‌کند؛ اما با ترکیب درست این اندیکاتور با سایر اندیکاتورهای شناسایی روند، می‌توانید نقاط مهم قیمتی را شناسایی و روی آن‌ها معامله کنید. ترکیب اندیکاتور الیگیتور با فراکتال یک ترکیب عالی برای مشخص‌کردن بهترین نقاط خریدوفروش است، زیرا ابزار الیگیتور 3 میانگین متحرک قیمت را در اختیار فراکتال قرار می‌دهد و تثبیت قیمت در بالا یا زیر آن سیگنال‌های خریدوفروش هستند. امیدوارم با مطالبی که در بالا گفته شد با این ابزار و نحوه کارش به‌خوبی آشنا شده باشید.

بیشتر بخوانید: پلتفرم معاملاتی اپوفایننس

مجموعه اپوفایننس یکی از بهترین بروکرهای ارائه‌دهنده خدمات به ایرانیان است. این بروکر با ارائه امکانات بی‌نظیری چون پلتفرم‌های معاملاتی یکپارچه و کامل از انواع سهام‌ها، کالاها، معاملات فارکس و ارز دیجیتال، به شما تجربه معامله‌گری در یک فضای حرفه‌ای را می‌دهد. برای استفاده از خدمات این مجموعه، کافی‌است به سایت اپوفایننس مراجعه کنید تا علاوه بر معامله‌گری از خدمات کپی‌ترید، تحلیل‌های تکنیکال و آموزش‌های بسیار بهره‌مند شوید.

منبع +++

برخی از اشتباهات رایج معامله‌گران هنگام استفاده از استراتژی معاملاتی فراکتال چیست؟

برخی از اشتباهات رایج معامله‌گران هنگام استفاده از استراتژی معاملاتی فراکتال، شامل استفاده از اندیکاتورها به‌صورت مجزا، عدم شناسایی روند قیمت به‌درستی و معامله بیش‌ازحد است. البته بیشتر این اشتباهات به‌خاطر نداشتن اطلاعات کافی از نحوه استفاده از اندیکاتورها به وجود می‌آید. در برخی موارد هم تست‌نکردن یک استراتژی می‌تواند اشتباه بزرگی برای یک معامله‌گر باشد.

آیا می‌توان از استراتژی معاملاتی فراکتال با سایر استراتژی‌ها و شاخص‌های معاملاتی استفاده کرد؟

بله! استراتژی معاملاتی فراکتال بسیار ساده است و می‌توان در ترکیب با سایر استراتژی‌ها و شاخص‌های معاملاتی مانند میانگین‌های متحرک، سطوح حمایت و مقاومت و اصلاحات فیبوناچی استفاده کرد.

چگونه معامله‌گران می‌توانند با استفاده از استراتژی معاملاتی فراکتال، سود خود را به حداکثر برسانند؟

معامله‌گران می‌توانند با استفاده از استراتژی معاملاتی فراکتال و ترکیبی از اندیکاتورها، شناسایی صحیح روندها و نقاط حمایت و مقاومت، تایید سیگنال‌ها با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال و دنبال‌کردن یک برنامه معاملاتی کاملاً تعریف‌شده، سود را به حداکثر برسانند.

اسیلاتور یک ابزار تحلیل تکنیکال است که به معامله‌گران کمک می‌کند تا وضعیت بازار را بهتر درک کنند. اسیلاتورها بین دو مقدار ثابت یا محدوده‌ای از مقادیر، نوسان می‌کنند و نشان می‌دهند که بازار در حالت اشباع خرید، اشباع فروش، روند صعودی، روند نزولی یا بدون روند است. اسیلاتورها می‌توانند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهند و نقاط تغییر جهت روند را نشان دهند. اسیلاتورها به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند، اسیلاتورهای روندی و اسیلاتورهای رنجی. اسیلاتورهای روندی مانند MACD ،RSI و Stochastic به معامله‌گران نشان می‌دهند که روند فعلی بازار چقدر قوی است و آیا احتمال ادامه یا واگرایی آن وجود دارد. اسیلاتورهای رنجی مانند CCI ،Williams %R و ATR به معامله‌گران نشان می‌دهند که بازار در چه محدوده‌ای از قیمت حرکت می‌کند و آیا احتمال شکستن محدوده و شروع روند جدید وجود دارد. در این مقاله به بررسی این‌که اسیلاتور چیست، انواع، نحوه محاسبه، استفاده از آن‌ها و مزایا و معایب آن‌ها می‌پردازیم.

روش‌ فعال کردن اسیلاتور چیست؟

اسیلاتورها درواقع شاخص‌های فنی هستند که حرکت و جهت حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کنند. آن‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا معکوس‌ها و شکست‌های احتمالی در بازار را شناسایی کنید. برای فعال کردن اسیلاتورها در پنجره معاملاتی خود، باید مراحل زیر را دنبال کنید.

در پاسخ به اینکه اسیلاتور چیست؟ باید بگوییم اسیلاتورها درواقع شاخص‌های فنی هستند که حرکت و جهت حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کنند.
در پاسخ به اینکه اسیلاتور چیست؟ باید بگوییم اسیلاتورها درواقع شاخص‌های فنی هستند که حرکت و جهت حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کنند.
  • پلت‌فرم معاملاتی خود را انتخاب کنید که از تحلیل تکنیکال پشتیبانی می‌کند. بروکرهای معتبر، همیشه این پلت‌فرم‌ها را ارائه می‌دهند. متاتریدر 4 و 5 نمونه‌ای از این برنامه‌ها محسوب می‌شوند.
  • اوراق بهادار یا ابزاری را که می‌خواهید معامله کنید را انتخاب کرده و نمودار قیمت آن‌را باز کنید.
  • روی منوی Insert کلیک کرده و Indicators را انتخاب کنید.
  • لیستی از اندیکاتورهای موجود را مشاهده خواهید کرد که به دسته‌بندی‌هایی مانند Trend ،Oscillators و Volume تقسیم می‌شوند.
  • دسته نوسانگرها را انتخاب کرده و نوسانگر مورد نظر خود را انتخاب کنید. نوسانگر Stochastic ،RSI MACD و سایر موارد مشابه شامل این دسته می‌شوند.
  • پنجره‌ای باز می‌شود که در آن می‌توانید تنظیمات و پارامترهای نوسانگر مانند نقطه، رنگ، سطوح و سایر موارد مشابه را تنظیم کنید.
  • روی OK کلیک کنید و نوسانگر در زیر پنجره جداگانه زیر نمودار قیمت ظاهر می‌شود.
  • در نهایت می‌توانید بیش از یک نوسانگر به پنجره معاملاتی خود اضافه کنید، اما مطمئن شوید که آن‌ها با یک‌دیگر همپوشانی یا تضاد ندارند.

اسیلاتورهای روندی

اسیلاتورهای روندی درواقع ابزارهایی هستند که بر اساس قیمت‌های گذشته بازار محاسبه می‌شوند و نشان می‌دهند که روند فعلی بازار چقدر قوی و پایدار است. اسیلاتورهای روندی معمولاً بین دو خط افقی یا دو مقدار ثابت نوسان می‌کنند و می‌توانند نشان دهند که بازار در حالت اشباع خرید یا اشباع فروش است.

شاید از خودتان بپرسید که کاربرد اصلی اسیلاتور چیست؟ برای پی بردن به این موضوع باید این را در نظر بگیرید که اسیلاتورهای روندی می‌توانند سیگنال‌هایی برای واگرایی یا همگرایی با روند اصلی بازار ارائه دهند. واگرایی زمانی رخ می‌دهد که اسیلاتور با روند اصلی بازار هم‌سو نباشد و نشان دهد که روند، دارای ضعف است و ممکن است تغییر کند. همگرایی زمانی رخ می‌دهد که اسیلاتور با روند اصلی بازار هم‌سو باشد و نشان دهد که روند دارای قدرت است و ممکن است ادامه پیدا کند. در ادامه با برخی از اسیلاتورهای روندی آشنا می‌شوید.

اسیلاتورهای روندی می‌توانند سیگنال‌هایی برای واگرایی یا همگرایی با روند اصلی بازار ارائه دهند.
اسیلاتورهای روندی می‌توانند سیگنال‌هایی برای واگرایی یا همگرایی با روند اصلی بازار ارائه دهند.

MACD

MACD مخفف Moving Average Convergence Divergence است و به‌عنوان یکی از معروف‌ترین و پرکاربردترین اسیلاتورهای روندی شناخته می‌شود. MACD بر اساس اختلاف دو میانگین متحرک ساده SMA با دوره‌های مختلف محاسبه می‌شود و نشان می‌دهد که روند فعلی بازار چقدر قوی و پایدار است.

MACD از سه بخش تشکیل شده است، خط MACD، خط سیگنال و هیستوگرام. خط MACD اختلاف دو میانگین متحرک ساده 12 روزه و 26 روزه را نشان می‌دهد. خط سیگنال میانگین متحرک ساده 9 روزه خط MACD است. هیستوگرام اختلاف خط MACD و خط سیگنال را نشان می‌دهد. اگر می‌خواهید بدانید که هدف از مطالعه این نوع اسیلاتور چیست، باید این را بدانید که اسیلاتور MACD می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد و از این جهت بسیار سودمند است. در ادامه با برخی از این سیگنال‌های آشنا می‌شوید.

 انقطاع خط MACD و خط سیگنال

زمانی که خط MACD از زیر به بالا، خط سیگنال را قطع کند، سیگنال خرید است و زمانی که خط MACD از بالا به پایین، خط سیگنال را قطع کند، سیگنال فروش است.

انقطاع خط MACD و محور صفر

زمانی که خط MACD از زیر به بالا محور صفر را قطع کند، سیگنال خرید است و زمانی که خط MACD از بالا به سمت پایین، محور صفر را قطع کند، سیگنال فروش است.

واگرایی خط MACD و قیمت

زمانی که خط MACD با قیمت هم‌سو نباشد، ضعف روند را نشان می‌دهد و ممکن است روند دچار تغییر شود.

RSI

RSI مخفف Relative Strength Index است و یکی دیگر از اسیلاتورهای روندی است که به سؤال کاربران در مورد اسیلاتور چیست مربوط است. RSI بر اساس نسبت میانگین قیمت‌های صعودی و میانگین قیمت‌های نزولی در یک دوره زمانی محاسبه می‌شود و نشان می‌دهد که بازار در حالت اشباع خرید یا اشباع فروش است. RSI معمولاً بین دو خط افقی 30 و 70 نوسان می‌کند و می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد. در ادامه با این سیگنال‌ها آشنا می‌شوید.

RSI مخفف Relative Strength Index است و یکی دیگر از اسیلاتورهای روندی است که به سؤال کاربران در مورد اسیلاتور چیست مربوط است.
RSI مخفف Relative Strength Index است و یکی دیگر از اسیلاتورهای روندی است که به سؤال کاربران در مورد اسیلاتور چیست مربوط است.

انقطاع خط RSI و سطوح اشباع خرید و اشباع فروش

زمانی که خط RSI از سمت بالا به پایین سطح 70 برود، سیگنال فروش است و زمانی که خط RSI از قسمت پایین به بالای سطح 30 برود، سیگنال خرید محسوب می‌شود.

واگرایی خط RSI و قیمت

زمانی که خط RSI با قیمت هم‌سو نباشد، نشان‌دهنده این است که روند دارای ضعف بوده و ممکن است تغییر کند. برای مثال، زمانی که قیمت روند صعودی داشته‌باشد و خط RSI دارای روند نزولی باشد. در این حالت واگرایی نزولی رخ داده است و سیگنال فروش محسوب می‌شود.

تشکیل الگوهای معروف شمعدانی

زمانی که خط RSI الگوهایی مانند سر و شانه، دو قله، دو دره، سه قله، سه دره و الگوهای مشابه را نشان بدهد، تغییر روند را هم نشان می‌دهد.

Stochastic

Stochastic یک اسیلاتور روندی دیگر است که بر اساس موقعیت قیمت نسبت به محدوده حرکت آن در یک دوره زمانی محاسبه می‌شود و نشان می‌دهد که بازار در حالت اشباع خرید یا اشباع فروش است. Stochastic از دو خط تشکیل شده است، خط %K و خط %D. خط %K نشان‌دهنده موقعیت قیمت نسبت به محدوده حرکت آن در یک دوره زمانی است و خط %D میانگین متحرک ساده 3 روزه خط %K است. Stochastic معمولاً بین دو خط افقی 20 و 80 نوسان می‌کند و می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد. در ادامه این را می‌دانید که سیگنال‌های این نوع اسیلاتور چیست.

Stochastic یک اسیلاتور روندی است که بر اساس موقعیت قیمت نسبت به محدوده حرکت آن در یک دوره زمانی محاسبه می‌شود.
Stochastic یک اسیلاتور روندی است که بر اساس موقعیت قیمت نسبت به محدوده حرکت آن در یک دوره زمانی محاسبه می‌شود.

انقطاع خط %K و خط %D اسیلاتور Stochastic

 زمانی که خط %K از زیر به بالا خط %D را قطع کند، سیگنال خرید است و زمانی که خط %K از بالا به زیر خط %D را قطع کند، می‌توان سیگنال فروش را از آن دریافت کرد.

انقطاع خط %K و سطوح اشباع خرید و اشباع فروش

زمانی که خط %K از بالا به زیر سطح 80 برود، سیگنال فروش است و زمانی که خط %K از زیر به بالای سطح 20 برود، سیگنال خرید محسوب می‌شود.

واگرایی خط %K و قیمت اسیلاتور Stochastic

زمانی که خط %K با قیمت هم‌سو نباشد، نشان می‌دهد که روند دارای ضعف است و ممکن است تغییر کند. برای مثال، زمانی که قیمت روند صعودی داشته‌باشد و خط %K دارای روند نزولی باشد، واگرایی نزولی است و سیگنال فروش به حساب می‌آید.

اسیلاتورهای رنجی

در این بخش به اسیلاتورهای رنجی می‌پردازیم که بسیار پرکاربرد و مفید هستند. این نوع ابزارها بر اساس مقایسه قیمت با محدوده حرکت آن در یک دوره زمانی محاسبه می‌شوند و نشان می‌دهند که بازار در چه محدوده‌ای از قیمت حرکت می‌کند. اسیلاتورهای رنجی معمولاً بین دو مقدار ثابت یا محدوده‌ای از مقادیر نوسان می‌کنند و می‌توانند نشان دهند که بازار در حالت اشباع خرید، اشباع فروش، روند صعودی، روند نزولی یا بدون روند است. اسیلاتورهای رنجی می‌توانند سیگنال‌هایی برای شکستن محدوده و شروع روند جدید ارائه دهند. اسیلاتورهای رنجی شامل موارد زیر است.

CCI

اسیلاتور CCI مخفف Commodity Channel Index است و یک اسیلاتور رنجی محسوب می‌شود. این نوع اسیلاتور بر اساس مقایسه قیمت با میانگین متحرک ساده آن و انحراف معیار آن محاسبه می‌شود و نشان می‌دهد که بازار در حالت اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد. CCI معمولاً بین دو خط افقی منفی 100 و 100 نوسان می‌کند. شاید بخواهید بدانید که مزایای این اسیلاتور چیست، برای پی‌بردن به این سوال باید این اصل را در نظر بگیرید که اسیلاتور CCI می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد. در ادامه با برخی از این سیگنال‌ها آشنا می‌شوید.

برای پی‌بردن به سوال اسیلاتور چیست؟ باید این اصل را در نظر بگیرید که اسیلاتور CCI می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد.
برای پی‌بردن به سوال اسیلاتور چیست؟ باید این اصل را در نظر بگیرید که اسیلاتور CCI می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد.

Williams %R

اندیکاتور ویلیامز یک نوع اسیلاتور رنجی دیگر است که نشان می‌دهد بازار در حالت اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد. معامله‌گران همواره این سوال را مطرح می‌کنند که کاربرد اصلی این اسیلاتور چیست یا بهتر بگوییم کاربرد این اندیکاتور چیست؟ معامله‌گران بازارهای مالی باید بدانند که اسیلاتور ویلیامز معمولاً بین دو خط افقی منفی 20 و منفی 80 نوسان می‌کند و می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد.

ATR

ATR مخفف Average True Range است که به‌عنوان یک اسیلاتور رنجی شناخته می‌شود. این اسیلاتور بر اساس میانگین متحرک ساده در محدوده حقیقی قیمت در یک دوره زمانی محاسبه می‌شود. ATR نشان می‌دهد که بازار چقدر نوسان دارد. همچنین ATR معمولاً بین دو خط افقی 0 و یک مقدار ثابت نوسان می‌کند و می‌تواند نشان دهد که بازار در حالت روند صعودی، روند نزولی یا بدون روند است. این اسیلاتور می‌تواند سیگنال‌هایی برای تعیین حد ضرر stop loss یا حد سود take profit ارائه دهد.

ART بر اساس میانگین متحرک ساده در محدوده حقیقی قیمت در یک دوره زمانی محاسبه می‌شود.
ART بر اساس میانگین متحرک ساده در محدوده حقیقی قیمت در یک دوره زمانی محاسبه می‌شود.

تعیین حد ضرر اسیلاتور ATR چگونه است؟

زمانی که معامله‌گر وارد معامله می‌شود، می‌تواند حد ضرر را بر اساس مقدار ATR تعیین کند. برای مثال، اگر معامله‌گر خریدار باشد، می‌تواند حد ضرر را برابر با قیمت ورود، منهای یک ضریب ATR قرار دهد. اگر معامله‌گر فروشنده باشد، می‌تواند حد ضرر را برابر با قیمت ورود، به‌اضافه یک ضریب ATR قرار دهد. ضریب ATR می‌تواند بر اساس سطح ریسک‌پذیری معامله‌گر تعیین شود.

تعیین حد سود اسیلاتور ATR چیست؟

زمانی که معامله‌گر وارد معامله می‌شود، می‌تواند حد سود را بر اساس مقدار ATR تعیین کند.

ROC

ROC مخفف Rate of Change است که به‌عنوان یک اسیلاتور رنجی در بین معامله‌گران شناخته می‌شود. این اسیلاتور بر اساس مقایسه قیمت فعلی با قیمت یک دوره زمانی قبل از آن محاسبه می‌شود و نشان می‌دهد که سرعت تغییرات قیمت چقدر است. ROC معمولاً بین دو خط افقی منفی 10 و 10 نوسان می‌کند و می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد.

ROC معمولاً بین دو خط افقی منفی 10 و 10 نوسان می‌کند و می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد.
ROC معمولاً بین دو خط افقی منفی 10 و 10 نوسان می‌کند و می‌تواند سیگنال‌هایی برای ورود یا خروج از معامله ارائه دهد.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس بهترین بروکر فارکس و ارزهای دیجیتال است که امکانات متنوعی را ارائه می‌دهد. این کارگزاری از اسیلاتورها و سایر اندیکاتورهای فنی در بسترهای معاملاتی خود پشتیبانی می‌کند و با ارائه بهترین انواع سبک‌های معاملاتی، بهترین کیفیت معاملات را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد.

اسیلاتورها بین دو مقدار ثابت یا محدوده‌ای از مقادیر نوسان می‌کنند و نشان می‌دهند که بازار در حالت اشباع خرید، اشباع فروش، روند صعودی، روند نزولی یا بدون روند است. اسیلاتورها به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند، اسیلاتورهای روندی و اسیلاتورهای رنجی. اسیلاتورهای روندی نشان می‌دهند که روند فعلی بازار چقدر قوی است و آیا احتمال ادامه یا واگرایی آن وجود دارد. اسیلاتورهای رنجی نشان می‌دهند که بازار در چه محدوده‌ای از قیمت حرکت می‌کند و آیا احتمال شکستن محدوده و شروع روند جدیدی وجود دارد.

منبع ++++

کاربرد اسیلاتور چیست؟

برای این‌که بدانید نکته کلیدی در استفاده از اسیلاتور چیست، باید به دو عامل مهم توجه کنیم. این دو عامل مهم، خط میانی و سطوح اشباع خریدوفروش است. بنابراین، می‌توان از اسیلاتور برای تشخیص نقاط ورود و خروج مناسب در معاملات استفاده کرد.

پرکاربردترین اسیلاتور چیست؟

بیش‌تر معامله‌گران به‌دنبال پرکاربردترین اسیلاتور هستند. اگر شما نیز می‌خواهید بدانید که مفیدترین اسیلاتور چیست، باید به معروف‌ترین آن‌ها یعنی شاخص مقاومت نسبی RSI، شاخص ویلیامز، شاخص قدرت نسبی ROC، شاخص نوسان خط میانی CCI، شاخص مک دی MACD اشاره کرد.

مزایای اسیلاتور چیست؟

سرمایه‌گذاران و معامله‌گران برای بهبود معاملات خود، همیشه به‌دنبال این هستند تا بدانند که مزایای استفاده از اسیلاتور چیست. استفاده از اسیلاتور مزایایی مانند کمک به تشخیص روندها و تغییرات آن‌ها، کمک به تشخیص نقاط برگشت قیمت و سیگنال‌دهی خریدوفروش، کمک به تشخیص مومنتوم و قدرت حرکت قیمت، کمک به تشخیص نواحی اشباع خریدوفروش و احتمال واکنش قیمت را به فعالان بازارهای مالی ارا‌ئه می‌دهد.

اگر می‌خواهید مانند یک تمساح که بسیار حرفه‌ای طعمه‌اش را شکار می‌کند، فرصت‌های معاملاتی در بازارهای مالی را شکار کنید، اندیکاتور الیگیتور (Alligator Indicator) مناسب شماست. این شاخص در تمام نمودارهای مالی کاربرد دارد و با استفاده از سه میانگین متحرک به روش خاص، سیگنال‌های خرید وفروش برای معامله‌گر صادر می‌کند. استفاده صحیح از اندیکاتورها و ترکیب آن با شاخص‌های دیگر به شما کمک می‌کند تا برآیند معاملات خود را بهبود بخشید. به‌طورکلی موفقیت یک معامله‌گر در مسیر معامله‌گری به میزان زیادی وابسته به مهارت و دانش او در استفاده از شاخص‌های قیمت و شناسایی روند است. با این شاخص به‌راحتی می‌توانید روند بازار را شناسایی کنید. در ادامه به معرفی الیگیتور و نحوه کار با آن می‌پردازیم، پس در ادامه با ما همراه باشید.

کارگزاری اپوفایننس، بهترین بروکر فارکس حرفه‌ای برای معاملات در بازارهای جهانی است. این مجموعه مالی با بهترین امکانات در زمینه پلتفرم‌های معاملاتی، زمینه خریدوفروش امن و سریع را برای معامله‌گران فراهم می‌کند. همچنین خدمات کپی‌ترید و آموزش‌های حرفه‌ای این مجموعه به شما در افزایش مهارت‌ها و دانش‌تان برای درک بهتر بازار کمک می‌کند.

اندیکاتور الیگیتور چیست؟

تاجر افسانه‌ای بیل ویلیامز، پیشگام در روان‌شناسی بازار، اندیکاتور الیگیتور را با این فرض که بازارهای مالی و اوراق بهادار تنها در 15 تا 30 درصد مواقع دارای روند هستند، توسعه داد. براساس پیش‌بینی او در بیشتر مواقع و گاها تا 70 درصد، بازار روندی ثابت دارد. از طرفی معامله‌گران، موسسات و بانک‌ها، تمایل دارند بیشتر سود خود را در طول دوره‌های دارای روند جمع‌آوری کنند. به‌همین‌خاطر این فعالان بازار در دوره‌های اصلاح دست از معامله می‌کشند و بازار ثابت می‌شود.

این دیدگاه ویلیامز را ترغیب کرد تا اندیکاتوری از ترکیب 3 اندیکاتور میانگین متحرک ساده با دوره‌های زمانی خاص بسازد که بتوان زمان تغییر روند را در حالت کوتاه‌مدت و بلندمدت به‌راحتی شناسایی کرد. ویلیامز، این شاخص را به نحوه حرکت تمساح در زمان شکار و استراحت تشبیه می‌کند. او می‌گوید تمساح در زمان شکار، برنامه‌ریزی دقیقی دارد و سپس دهان خود را برای گرفتن طعمه باز می‌کند و زمانی که سیر می‌شود، آرام می‌گیرد. اندیکاتور الیگیتور هم در زمان بازار ثابت، خطوط ثابت و آرامی دارد، اما وقتی یک روند در جهت صعودی یا نزولی قدرت بگیرد، به سرعت سه خط این اندیکاتور برای دنبال‌کردن روند، به شکل مناسب قرار می‌گیرند تا سیگنال خرید یا فروش صادر کنند.

اجزای تشکیل‌دهنده اندیکاتور الیگیتور

اندیکاتور الیگیتور ویلیامز یک ابزار تحلیل تکنیکال است که برای بررسی خط روند استفاده می‌شود. این اندیکاتور برای شروع، از سه خط قیمت استفاده می‌کند که با میانگین متحرک ساده (SMA) محاسبه می‌شود. سه میانگین متحرک در اندیکاتور الیگیتور، هر کدام تنظیمات خاصی دارند. بااین‌حال اسم آن‌ها نیز از اجزای دهان تمساح گرفته‌شده است. این شاخص از روابط همگرایی-واگرایی برای ایجاد سیگنال‌های معاملاتی استفاده می‌کند، به‌طوری‌که (فک) کندترین چرخش‌ها و (لب) سریع‌ترین چرخش‌ها را نشان می‌دهد.

  • خط فک: اولین خط میانگین متحرک «فک» نام داد که طول دوره پیش‌فرض آن 13 و رنگش آبی است.

خط فک قوی‌ترین خط در الیگیتور است. این خط آبی رنگ، روند میان‌مدت را نشان می‌دهد. اگر قیمت این خط را بشکند، معمولاً به این معنی است که روند قیمتی شکسته است. معامله‌گران میان‌مدت و بلندمدت ترجیح می‌دهند با تکیه بر این خط، فقط در قوی‌ترین سطوح/مناطق معامله کنند.

  • خط دندان: دومین خط میانگین متحرک «دندان» نام دارد که طول دوره پیش‌فرض آن 8 و رنگش قرمز است.

این خط میانگین سطح حمایت/مقاومت در اندیکاتور الیگیتور را مشخص می‌کند. زمانی که روند آن‌قدر قوی نیست و قیمت در محدوده این خط حرکت می‌کند، اگر شکستی صورت نگیرد، می‌تواند یک نشانه عالی برای ورود به معاملات در روند باشد.

  • خط لب: سومین خط میانگین متحرک «لب» نام دارد که طول دوره پیش‌فرض آن 5 و رنگش سبز است.

خط سبز ضعیف‌ترین سطح است. بااین‌حال، سریع‌ترین واکنش را به تغییرات قیمت دارد. این میانگین متحرک اولین خط برای نشان‌دادن تغییرات توازن قدرت بین خریداران و فروشندگان در بازار است. اگر حرکت قوی در نمودار وجود داشته‌باشد، این خط به سرعت واکنش نشان می‌دهد.

برای راه‌اندازی اندیکاتور الیگیتور در چارت نموداری خود به قسمت اندیکاتورها بروید و کلمه “Alligator” را جستجو کنید.
برای راه‌اندازی اندیکاتور الیگیتور در چارت نموداری خود به قسمت اندیکاتورها بروید و کلمه “Alligator” را جستجو کنید.

روش فعال‌کردن اندیکاتور الیگیتور در چارت

برای راه‌اندازی این اندیکاتور در چارت نموداری خود به قسمت اندیکاتورها بروید و کلمه “Alligator” را جستجو کنید. سپس از قسمت نتایج در این صفحه اندیکاتور “Williams Alligator” را انتخاب کنید تا روی چارت فعال شود. بعد از فعال‌سازی می‌توانید سه خط میانگین متحرک با طول‌های 13، 8 و 5 را روی نمودار ببینید.

برای دسترسی به تنظیمات اندیکاتور الیگیتور کافی است، آیکن چرخ‌دنده تنظیمات را بزنید تا در صفحه بازشده، تنظیمات کلی این شاخص را ببینید. تنظیمات این بخش شامل سربرگ “Inputs” برای تغییر در طول خطوط اندیکاتور و میزان انحراف از قیمت، سربرگ “Style” برای تغییر شمایل خطوط و سربرگ “Visibility” برای تغییرات دوره زمانی است. پیشنهاد می‌کنیم این تنظیمات را فقط مطابق با استراتژی خود تغییر دهید.

برای دسترسی به تنظیمات اندیکاتور الیگیتور کافی است، آیکن چرخ‌دنده تنظیمات را بزنید تا در صفحه بازشده، تنظیمات کلی این شاخص را ببینید.
برای دسترسی به تنظیمات اندیکاتور الیگیتور کافی است، آیکن چرخ‌دنده تنظیمات را بزنید تا در صفحه بازشده، تنظیمات کلی این شاخص را ببینید.

اندیکاتور الیگیتور به ما چه می‌گوید؟

همان‌طور که در بالا اشاره شد، این شاخص برای شناسایی روند پرقدرت در قیمت کاربرد دارد. معامله‌گران برای آن‌که بتوانند نقاط ورود و خروج مناسب را در چارت قیمتی شناسایی کنند، معمولا از ترکیب اندیکاتور الیگیتور با شاخص‌های دیگر بهره می‌برند. با یادگیری نحوه استفاده از سه خط این اندیکاتور می‌توانیم حمایت‌ها و مقاومت‌ها، شکست‌های قیمتی و حتی روندهای قوی را به خوبی شناسایی کنیم. خطوط لب، دندان و فک، هر کدام در این شاخص نشان‌دهنده فرصت‌های مهمی هستند. برای مثال، عبور لب‌ها از خطوط دیگر به پایین نشان‌دهنده فرصت فروش کوتاه‌مدت است درحالی‌که عبور به سمت بالا، سیگنال فرصت خرید است.

اگر این سه خط از هم جدا شوند و به سمت بالا یا پایین حرکت کنند، دوره‌های روندی را نشان می‌دهند که در آن موقعیت‌های طولانی مدت یا کوتاه‌مدت معاملاتی وجود دارد. به این حالت، «غذاخوردن تمساح با دهان کاملا باز» گفته می‌شود. خطوط شاخص که به نوارهای باریکی همگرا می‌شوند و به سمت یک جهت افقی تغییر می‌کنند، دوره‌هایی را نشان می‌دهند که در آن روند ممکن است به پایان برسد و هم‌سویی مجدد موقعیت را نشان دهد. این علائم به ما می‌گوید که قیمت در حالت اشباع است.

هنگامی که سه خط به طور مکرر همدیگر را قطع می‌کنند، ‌به‌دلیل شرایط بازار متلاطم، نشانه سیگنال کاذب در این شاخص به چشم می‌خورد. به گفته ویلیامز، تمساح در این حالت «خواب» است، تا زمانی که دوباره بیدار شود. حالت خواب یعنی این‌که بازار ثابت است و علاقه‌ای برای حرکت به سمت بالا یا پایین ندارد.

اندیکاتور الیگیتور ابزار بصری مفیدی برای تشخیص روند و زمان‌بندی ورود و خروج به معاملات فراهم می‌کند، اما در دوره‌های متلاطم و بدون روند، کاربرد محدودی دارد. بازیگران بازار می‌توانند برای سیگنال‌های خرید یا فروش، اندیکاتور الیگیتور را با واگرایی و همگرایی میانگین متحرک (MACD) و دیگر اندیکاتورهای شناسایی روند ترکیب کنند.

ترکیب اندیکاتور الیگیتور با سایر اندیکاتورها

الیگیتور به تنهایی برای یافتن نقاط ورودی خوب کافی نیست و معمولاً با دیگر اندیکاتورها ترکیب می‌شود. بیل ویلیامز، الیگیتور را همراه با سایر شاخص‌های فنی که توسعه‌داده بود به کار برد. او سیستم معاملاتی سودآوری را براساس ترکیبی از شاخص‌های فنی ایجادشده توسط خودش توسعه داد.

سیستم معاملاتی او شامل نوسانگرهای فراکتال و اوسیلاتور عالی است که ‌به‌عنوان فیلترهای اضافی برای تعریف نقاط ورودی در کنار الیگیتور استفاده می‌شود. معامله‌گران زیادی از ترکیب اندیکاتورها با هم سود می‌برند و بخشی از استراتژی آن‌ها است. این فعالان بازار، معاملات خود را با نوسان‌گرهای استاندارد نظیر، شاخص قدرت نسبی (RSI)، همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) و Stochastic ‌به‌عنوان فیلتر سیگنال تنظیم می‌کنند. این فیلترها کمک می‌کنند تا ضعف‌های یک اندیکاتور با نقاط قوت یک اندیکاتور دیگر تا حدودی برطرف شود.

هر معامله‌گری که در یک پلت‌فرم معاملاتی اقدام به ایجاد حساب‌ برای معامله‌گری می‌کند، می‌خواهد با قیمت‌های خوب وارد معامله شود و در اوج حرکت روند قیمت از آن خارج شود. با استفاده از اندیکاتور الیگیتور در کنار سایر شاخص‌ها، می‌توانید حرکت‌های قوی بازار را شناسایی و در پایان روند سود کسب کنید.

با استفاده از اندیکاتور الیگیتور در کنار سایر شاخص‌ها، می‌توانید حرکت‌های قوی بازار را شناسایی و در پایان روند سود کسب کنید.
با استفاده از اندیکاتور الیگیتور در کنار سایر شاخص‌ها، می‌توانید حرکت‌های قوی بازار را شناسایی و در پایان روند سود کسب کنید.

نحوه استفاده از اندیکاتور الیگیتور در چارت

Alligator شاخص‌های سهام، کالاها و بازارهای فلزات گرانبها، معاملات فارکس و بازار ارزهای دیجیتال را تجزیه‌وتحلیل می‌کند. این یک شاخص فنی بر اساس میانگین متحرک با دوره‌های مختلف است. میانگین‌های متحرک مشتقات قیمت هستند، بنابراین اگر نمودار قیمتی وجود داشته‌باشد و بتوانید میانگین‌های متحرک را به نمودار آن متصل کنید، چنین بازاری را می‌توان با استفاده از الیگیتور تحلیل کرد.

بهترین تایم‌فریم برای معامله با الیگیتور، تایم‌فریم‌های روزانه، چهار ساعته و یک ساعته است. استفاده از الیگیتور در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر منطقی نیست، زیرا سیگنال‌های نادرست زیادی ‌به‌دلیل نویز قیمت صادر خواهد کرد. معمولا معامله‌گران از الیگیتور برای بازکردن پوزیشن‌های میان‌مدت و بلندمدت در بازه‌های زمانی روزانه یا هفتگی استفاده می‌کنند.

شما باید قبل از شروع شکار الیگیتور وارد معاملات جدید شوید و قبل از آرام‌شدن بازار از تمام معاملات خارج شوید. شکار از لحظه‌ای شروع می‌شود که لب‌های الیگیتور باز می‌شود، بازار شروع به بیدارشدن می‌کند. این خط سبز شروع به رفتن به سمت بالا یا پایین می‌کند.

سپس شکارچی دندان‌های خود را به طعمه نزدیک‌ و با فعالسازی خط قرمز، روند جدید آغاز می‌شود. سپس فک‌های وحشتناک باز می‌شوند. خط آبی فک در همان جهت دو خط دیگر حرکت می‌کند. با استفاده از این خطوط تعادل که به‌عنوان خطوط میانگین متحرک نیز شناخته می‌شوند، معامله‌گر می‌تواند بفهمد که چه زمانی باید وارد معامله شود یا به فکر خروج از آن باشد.

زمانی که قیمت در بالا یا پایین هر سه خط اندیکاتور قرار می‌گیرد، موقعیت ورود به معاملات خرید یا فروش مناسب است. سیگنال خروج زمانی ظاهر می‌شود که هر سه خط در یک نقطه به هم می‌رسند و جهت روند مشخص نیست.

استراتژی اندیکاتور الیگیتور و فراکتال

ترکیب الیگیتور و فراکتال بخشی از استراتژی بیل ویلیامز است. ممکن است این استراتژی برای معامله‌گران مبتدی کمی پیچیده باشد، اما پس از یادگیری برای معامله‌گران در هر سطحی مناسب است.

اندیکاتور فراکتال، یک الگوی ساده قیمتی را در چارت دنبال می‌کند. این شاخص ‌به‌دنبال ثبت بالاترین و پایین‌ترین قیمت در 5 کندل کنار هم است. این الگو به کرات در نمودار تکرار می‌شود و به شما در شناسایی روند کمک می‌کند. شاخص فراکتال کاملا مکمل الیگیتور است. با ترکیب ابزار فراکتال ‌به‌عنوان یک فیلتر اضافی، نقاط ورود و خروج دقیقی را می‌توانید در نمودار مشخص کنید.

 با ترکیب ابزار فراکتال ‌به‌عنوان یک فیلتر اضافی به اندیکاتور الیگیتور، نقاط ورود و خروج دقیقی را می‌توانید در نمودار مشخص کنید.
با ترکیب ابزار فراکتال ‌به‌عنوان یک فیلتر اضافی به اندیکاتور الیگیتور، نقاط ورود و خروج دقیقی را می‌توانید در نمودار مشخص کنید.

نحوه استفاده از استراتژی الیگیتور و فراکتال

استراتژی اندیکاتور الیگیتور و فراکتال، یک استراتژی پیروی از روند است. شما در این استراتژی باید روند مناسب و جهت آن را برای معامله پیدا کنید. در بازارهای رنج و ثابت، نه الیگیتور به تنهایی کارایی دارد و نه ترکیب آن با فراکتال می‌تواند کمک کند. از این استراتژی روی هر بازار مالی مانند فارکس، کالاها یا ارزهای دیجیتال می‌توانید استفاده کنید. بهترین بازه‌های زمانی برای این استراتژی هفتگی، یک ساعته، چهارساعته و روزانه است.

تنظیمات اندیکاتور

برای بهینه‌کردن استراتژی معاملات با اندیکاتورهای الیگیتور و فراکتال در تایم فریم H1 بهتر است ابتدا تنظیمات خاصی انجام دهید.

در بخش “Inputs” تنظیمات الیگیتور دوره‌ای پیش‌فرض را طبق اعداد زیر جابه‌جا کنید.

  • بازه دوره فک را از 13 به 21 تغییر دهید.
  • بازه دوره دندان را از 8 به 13 تغییر دهید.
  • بازه دوره لب را از 5 به 8 تغییر دهید.

می‌توانید رنگ‌ها و ضخامت خطوط را به دلخواه انتخاب کنید. مهم‌ترین چیز این است که تجزیه‌وتحلیل نمودار برای شما راحت باشد و اندیکاتور تحلیل تکنیکال مانع از دیدن کندل‌ها نشود.

آشنایی با اندیکاتور فراکتال صعودی

با فعال‌سازی فراکتال روی چارت، فلش‌هایی در بالای کندل‌های ژاپنی به بالا یا زیر کندل به پایین ایجاد می‌شود. این فلش‌ها نشان‌دهنده بالا یا پایین‌بودن قیمت است. یک فراکتال صعودی این شرایط را دارد:

  • اوج دو کندل اول افزایش می‌یابد.
  • کندل سوم دارای ارتفاعی بالاتر از میله‌های قبلی است.
  • کندل‌های چهارم و پنجم به طور متوالی در حال کاهش هستند.
  • پس از آن آیکون فراکتال با بالاترین قیمت تشکیل می‌شود.
  • برای تشکیل یک فراکتال رو به پایین، باید شرایط مخالف وجود داشته‌باشد.
  • شاخص فراکتال نیازی به تنظیم پارامترها ندارد. فقط باید رنگ نمایش و اندازه نمادها را تنظیم کنید.
با فعال‌سازی فراکتال روی چارت، فلش‌هایی در بالای کندل‌های ژاپنی به بالا یا زیر کندل به پایین ایجاد می‌شود.
با فعال‌سازی فراکتال روی چارت، فلش‌هایی در بالای کندل‌های ژاپنی به بالا یا زیر کندل به پایین ایجاد می‌شود.

نحوه ورود به معامله خرید با ترکیب الیگیتور و فراکتال

برای ورود به معامله خرید، خط لب در ابزار اندیکاتور الیگیتور باید از خط دندان‌ها عبور کرده و به سمت بالا برود. همچنین خط دندان باید از پایین به بالا از خط فک عبور کند. این اتفاق نشان می‌دهد که یک نقطه ورود برای بازکردن یک موقعیت خرید وجود دارد.

در مرحله بعد، باید دو فلش فراکتال نزدیک به هم را پیدا کنید: یکی بالا و دیگری پایین. منتظر لحظه‌ای بمانید که یک کندل ساعتی، آخرین فراکتال رو به بالا را بشکند و بالای اوج قیمتی آن بسته شود. در این لحظه، شما یک موقعیت خرید باز می‌کنید.

یادتان نرود حد ضرر (Stop Loss) را قرار دهید. برای این کار ابتدا محل قراردادن حد ضرر را مشخص می‌کنیم. در زیر سایه آخرین فراکتال نزولی تشکیل‌شده آن را قرار دهید. برای مشخص‌کردن حد سود (Take Profit) می‌توانید ریسک به ریوارد یک به دو را در نظر گرفته و نقطه آن را مشخص کنید.

برای ورود به معامله خرید، خط لب در ابزار اندیکاتور الیگیتور باید از خط دندان‌ها عبور کرده و به سمت بالا برود.
برای ورود به معامله خرید، خط لب در ابزار اندیکاتور الیگیتور باید از خط دندان‌ها عبور کرده و به سمت بالا برود.

نحوه ورود به معامله فروش با ترکیب اندیکاتور الیگیتور و فراکتال

برای ورود به معامله فروش، خطوط الیگیتور باید شروع به حرکت به سمت پایین کنند و تمساح باید در حال بیدارشدن باشد. خط لب باید زیر دندان‌ها باشد و دندان‌ها باید زیر فک الیگیتور باشند. قیمت باید زیر تمام خطوط اندیکاتور الیگیتور معامله شود.

در مرحله بعد، به دو فراکتال تشکیل‌شده آخر نگاه می‌کنیم: یک فرکتال رو به بالا و یکی رو به پایین. انتظار می‌رود زمانی که کندل ساعتی از آخرین فراکتال نزولی عبور کند، در زیر بسته شود. در این لحظه می‌توانید یک موقعیت فروش باز کنید. حدضرر و سود خود را مطابق بالا تنظیم کنید.

نحوه خروج از معامله با ترکیب الیگیتور و فراکتال

طبق این استراتژی، زمانی که خط فک (آبی) زیر قیمت ورودی برای معامله فروش و بالاتر از قیمت ورودی برای معامله خرید باشد، معامله به نقطه سربه‌سر منتقل می‌شود. چرا باید در این مورد سفارش را به منطقه سربه‌سر منتقل کنید؟ به این دلیل که خط فک مسئول مرز روند در بازه زمانی است که شما معامله می‌کنید. اگر خط شکسته شود، روند احتمالا تغییر خواهد کرد.

بستن موقعیت به‌صورت دستی

این اتفاق نشان می‌دهد که قرار نیست تمام معاملات به سود برسند. اگر شرایط بازار به طور غیرمنتظره‌ای تغییر کند، معامله‌گران به‌صورت دستی از معاملات خارج می‌شوند.

شرایط اضافی برای ورود به معاملات

کندلی که سیگنال فراکتال روی آن تشکیل‌شده است، نباید خطوط اندیکاتور الیگیتور را لمس کند. اگر کندلی که روی آن فراکتال تشکیل‌شده است، این خطوط را لمس کند، چنین فراکتالی نامعتبر تلقی می‌شود و سیگنال معامله نیست.

  • برای ورود به معامله خرید، قیمت باید بالای تمام خطوط اندیکاتور باشد.
  • برای ورود به معامله فروش، قیمت باید زیر تمام خطوط اندیکاتور باشد.

باید توجه داشته‌باشیم که هر چه بازه زمانی طولانی‌تر باشد، سیگنال‌های تولید شده با این استراتژی قابل اعتمادتر هستند؛ اما در این صورت سیگنال‌های کمتری وجود خواهد داشت و برعکس.

کندلی که سیگنال فراکتال روی آن تشکیل‌شده است، نباید خطوط اندیکاتور الیگیتور را لمس کند.
کندلی که سیگنال فراکتال روی آن تشکیل‌شده است، نباید خطوط اندیکاتور الیگیتور را لمس کند.

مزایا و معایب اندیکاتور الیگیتور

اندیکاتور فنی الیگیتور به معامله‌گر اجازه می‌دهد تا روند جاری بازار را بشناسد. اما این اندیکاتور یک استراتژی کامل نیست. برای آن‌که بتوانید از اندیکاتور الیگیتور ورود و خروج مناسبی دریافت کنید به فیلترهای اضافی نیاز دارید. ‌به‌عنوان مثال، می‌توانید از اوسیلاتورها یا سایر ابزارهای معاملاتی مانند الگوهای فراکتال، پرایس اکشن، شاخص‌های حجم و غیره استفاده کنید.

در ادامه، به مزایا و معایب الیگیتور اشاره می‌کنیم تا شما تصمیم بگیرید که آیا استراتژی معاملاتی الیگیتور برای شما مناسب است یا خیر.

مزایامعایب
می‌تواند روندهای مختلفی را در بازار شناسایی ‌کند  برای ایجاد یک سیستم معاملاتی سودآور، باید بتوانید الیگیتور را با سایر اندیکاتورها ترکیب کنید
سطح حمایت و مقاومت پویا را نشان می‌دهد  شما به فیلترهای ورودی اضافی نیاز دارید. درغیراین‌صورت، سیگنال‌های اشتباه زیادی در روند جانبی وجود خواهد داشت
این وضعیت بازار را نشان می‌دهد: روند، سطوح مقاومت و حمایت، انتهای روندشما باید پارامترها را برای بازه‌های زمانی مختلف تنظیم کنید
این امکان را به شما می‌دهد که در ابتدای روند وارد معامله شوید 
نقاط خروج را نشان می‌دهد 
کاربر پسند، ساده و مناسب برای مبتدیان است 
به‌طور پیش‌فرض در اکثر پلتفرم‌های معاملاتی گنجانده شده است 

اندیکاتور الیگیتور یا تمساح برای شناسایی روندهای قوی در بازارهای مالی بسیار کاربردی است. برای آن‌که بتوانید سیگنال‌های مناسبی از این شاخص بگیرید، بهتر است آن را با اندیکاتورهای دیگر ترکیب کنید. یکی از بهترین مکمل‌ها برای این اندیکاتور، شاخص فراکتال است که با نشان‌دادن بالاترین یا پایین‌ترین قیمت در مجموع 5 کندل، اطلاعات مهمی درباره روند قیمت به شما می‌دهد.

 شناسایی روند بازار تاثیر زیادی در موفقیت معاملات دارد و اندیکاتور الیگیتور با سه خط به شما کمک می‌کند تا در بازه‌های زمانی متفاوت روند کلی و کوتاه‌مدت را مشخص کنید. در بالا با این اندیکاتور عالی و نحوه کار آن آشنا شدید. همچنین دانستید که چطور این شاخص را با ترکیب سایر اندیکاتورها، به یک استراتژی مناسب تبدیل کنید.

از دغدغه‌های معامله‌گران، دسترسی به پلتفرم‌های جامع برای خریدوفروش انواع سهام و ارزهای دیجیتال است. مجموعه مالی اپوفایننس با فراهم‌کردن خدمات معامله‌گری در زمینه معاملات فارکس، کالاها، سهام و ارزهای دیجیتال، بهترین گزینه برای فعالان بازارهای مالی است. این مجموعه در کنار پلتفرم معامله‌گری به شما فرصت‌های بی‌نظیری در زمینه آموزش‌های مالی و سرمایه‌گذاری می‌دهد تا مهارت و دانش خود را افزایش دهید.

منبع ++

آیا از اندیکاتور الیگیتور می‌توان در تحلیل ارزهای دیجیتال استفاده کرد؟

بله، از این اندیکاتور در تمام بازارهای مالی که چارت و نمودار دارند، می‌توانید استفاده کنید. به‌طورکلی بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرنوسان است. این نوسان برای شناسایی روند توسط شاخص الیگیتور اصلا خوب نیست، اما می‌توانید آن را با شاخص فراکتال ترکیب کنید تا یک استراتژی خوب و مناسب داشته‌باشید.

آیا شاخص الیگیتور را می‌توان با اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی ترکیب کرد؟

بله، این اندیکاتور را می‌توان با تمام اندیکاتورها ترکیب کرد و از آن‌ها برای فیلترکردن سیگنال‌های ضعیف بهره برد. همچنین اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی در ترکیب با الیگیتور نقاط برگشتی قیمت را به خوبی نشان می‌دهد. برای این کار باید سطوح اصلاحی فیبو را به خوبی بشناسید. اگر قیمت باید در ناحیه‌ای که سطوح مهم اصلاحی قرار دارد و در جهت روند توسط الیگیتور شناسایی شود، می‌توان برای ورود به معامله اقدام کرد.

استفاده از شاخص الیگیتور در چه بازه زمانی مناسب‌تر است؟

استفاده از این شاخص در تمام بازه‌های زمانی امکان‌پذیر است، اما بهترین زمان استفاده از آن بازه 1 ساعته، 4 ساعته و روزانه است. همچنین باید دقت کنید که این اندیکاتور را مطابق با استراتژی خود تنظیم کنید تا بهترین بهره‌وری را داشته‌باشد. مثلا در معاملات ساعتی، بهتر است با ترکیب اندیکاتور فراکتال و الیگیتور در کنار شاخص فیبوناچی اصلاحی، یک استراتژی با وین ریت بالا بسازید.

فیبوناچی اصلاحی یک ابزار تحلیل تکنیکال است که برای شناسایی سطوح پر پتانسیل در محدوده بین حمایت و مقاومت استفاده می‌شود. شما می‌توانید از این سطوح در بازار روند دار استفاده کنید و سطوح با اهمیت را در آن مشخص سازید. فیبوناچی اصلاحی بر اساس این ایده استوار است که بازارها معمولاً بخش قابل پیش‌بینی‌ای از حرکت خود را اصلاح می‌کنند، سپس به جهت اصلی خود ادامه می‌دهند. فیبوناچی اصلاحی از دنباله فیبوناچی نشأت می‌گیرد که یک دنباله عددی است و اعداد این دنباله از مجموع دو عدد قبلی خود تشکیل شده‌اند. در این مقاله قصد داریم بدانیم که استفاده از فیبوناچی اصلاحی با خطوط حمایت و مقاومت چگونه امکان‌پذیر است.

فیبوناچی اصلاحی دقیقاً به چه معناست؟!

اصلاح فیبوناچی مفهومی جذاب است که توسط معامله‌گران و سرمایه‌گذاران مورد استفاده قرار می‌گیرد. دنباله فیبوناچی یک سری اعداد است که با 0 و 1 شروع می‌شود. به‌عنوان مثال، 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21 و تا بی‌نهایت، یک دنباله فیبوناچی را تشکیل می‌دهد. دنباله فیبوناچی ویژگی‌های قابل توجهی دارد، مانند این‌که هر عدد تقریباً 1.618 برابر بزرگ‌تر از عدد قبلی خود است. این نسبت که به نسبت طلایی نیز معروف است، در بسیاری از پدیده‌های طبیعی مانند مارپیچ صدف، آرایش گلبرگ‌ها در گل یا شکل کهکشان دیده می‌شود. برخی بر این باورند این نسبت دارای اهمیت عرفانی هم است و می‌تواند نظم پنهان عالم را آشکار کند.

 وجود درصدهای فیبوناچی، استفاده از فیبوناچی اصلاحی را برای معامله‌گران قابل فهم می‌کند.
وجود درصدهای فیبوناچی، استفاده از فیبوناچی اصلاحی را برای معامله‌گران قابل فهم می‌کند.

اما این موضوع به بازارهای مالی چه ارتباطی دارد؟ برخی از معامله‌گران متوجه شده‌اند وقتی بازار یک حرکت بزرگ در یک جهت انجام می‌دهد، اغلب قبل از ادامه در همان جهت، بخشی از آن حرکت را اصلاح می‌کند یا به‌عبارتی عقب‌نشینی می‌کند. به‌عنوان مثال اگر قیمت سهام از 10 دلار به 20 دلار افزایش یابد، ممکن است قبل از افزایش مجدد به 15 دلار کاهش یابد.

اصلاحات فیبوناچی تمایل دارند در درصدهای خاصی رخ دهند که از همین دنباله مشتق شده‌اند. این درصدها 23.6%، 38.2%، 50%، 61.8% و 78.6% است. وجود این درصدها، استفاده از فیبوناچی اصلاحی را برای معامله‌گران قابل فهم می‌کند. این سطوح در اصل اصلاح فیبوناچی نامیده می‌شوند و به‌عنوان مناطق بالقوه حمایت و مقاومت به‌کار می‌روند. در این سطوح، ممکن است بازار دچار جهش شود یا روند معکوس را در پیش بگیرد.

رسم فیبوناچی اصلاحی

برای رسم سطوح و استفاده از فیبوناچی اصلاحی به هیچ فرمول خاصی نیاز ندارید. تنها پارامتری که اهمیت پیدا می‌کند، هماهنگی سطوح فیبوناچی با سطوح حمایت و مقاومت است. هنگامی که شما شاخص فیبوناچی را روی نمودار اعمال می‌کنید باید دو نقطه را انتخاب کنید تا خطوط به‌صورت خودکار، توسط ابزار فیبوناچی رسم شوند.

این دو نقطه باید در یک سقف و کف قیمتی معتبر قرار داشته‌باشند. با کمک این سطوح می‌توانید حرکت‌های قیمت را بهتر پیش‌بینی کنید و به موقع وارد عمل شوید. در این مقاله به رسم فیبوناچی اصلاحی در روند صعودی و نزولی می‌پردازیم.

برای رسم سطوح و استفاده از فیبوناچی اصلاحی، تنها پارامتری که اهمیت پیدا می‌کند، هماهنگی سطوح فیبوناچی با سطوح حمایت و مقاومت است.
برای رسم سطوح و استفاده از فیبوناچی اصلاحی، تنها پارامتری که اهمیت پیدا می‌کند، هماهنگی سطوح فیبوناچی با سطوح حمایت و مقاومت است.

استفاده از فیبوناچی اصلاحی در نمودار قیمت چگونه است؟

برای استفاده از فیبوناچی اصلاحی، ابتدا باید دو نقطه مهم را در نمودار انتخاب کنید. معمولاً این دو نقطه بالاترین و پایین‌ترین قیمت در یک روند صعودی یا نزولی هستند. سپس خطوط افقی را بر اساس نسبت‌های فیبوناچی رسم کنید.

معمولاً سطوح 23.6%، 38.2%، 50%، 61.8% و 78.6% در دنباله فیبوناچی استفاده می‌شوند. برای افزایش دقت فیبوناچی اصلاحی، می‌توانید آن‌را با خطوط حمایت و مقاومت ترکیب کنید. خطوط حمایت و مقاومت سطوحی هستند که قیمت به‌طور مکرر از آن‌ها عبور می‌کند یا در آن‌ها متوقف می‌شود. اگر سطوح فیبوناچی با سطوح حمایت و مقاومت هم‌خوانی داشته‌باشند، احتمال این‌که قیمت به آن‌ها واکنش نشان دهد، بیش‌تر است.

استفاده از فیبوناچی اصلاحی در تحلیل قدرت روند

برای درک بهتر این موضوع، تصور کنید شما یک معامله‌گر هستید که می‌خواهید سهام یک شرکت به نام ABC را خریداری کنید. مدتی است که قیمت ABC را دنبال می‌کنید و متوجه می‌شوید در یک روند صعودی قوی قرار گرفته است و طی چند ماه از 50 دلار به 100 دلار رسیده است.

شما فکر می‌کنید که این روند ادامه خواهد داشت، اما همچنین می‌خواهید با قیمت خوب خرید کنید و در اوج خرید خود را انجام ندهید. بنابراین تصمیم می‌گیرید از سطوح اصلاح فیبوناچی برای یافتن یک نقطه ورودی مناسب استفاده کنید.

استفاده از فیبوناچی اصلاحی تا سطح 38.2 درصد

برای شروع تحلیل، شما یک ابزار اصلاح فیبوناچی را روی نمودار خود ترسیم می‌کنید که حداقل 50 دلار و حداکثر 100 دلار را به هم متصل می‌کند. پس از رسم، پنج خط افقی در نمودار شما ایجاد می‌شود که مربوط به سطوح اصلاح فیبوناچی هستند. می‌بینید که قیمت ABC قبلاً به سطح 23.6% رسیده است که حدود 86.50 دلار است، اما به همین جا متوقف نشده و سقوط آن به سطح بعدی که سطح 38.2٪ است، در حدود 80.90 دلار ادامه یافته است.

شما فکر می‌کنید این سطح می‌تواند مکان خوبی برای خرید باشد، زیرا یک اصلاح قابل توجه در آن رخ داده است و سطح 38.2٪ اغلب یک سطح پشتیبانی قوی به‌شمار می‌رود. شما تصمیم می‌گیرید یک سفارش خرید با قیمت 80.90 دلار انجام دهید، به این امید که قیمت از آن‌جا جهش پیدا کند و روند صعودی را مجدداً از سر بگیرد. اگر قیمت در همین سطح متوقف شود به سمت بالا صعود پیدا کند، نشان می‌دهد که قدرت روند قوی تا نسبتاً قوی است.

پنج خط افقی مربوط به سطوح اصلاح فیبوناچی
پنج خط افقی مربوط به سطوح اصلاح فیبوناچی

استفاده از فیبوناچی اصلاحی تا سطح 50 درصد

با این‌حال بازار برنامه‌های دیگری دارد. قیمت ABC نیز در سطح 38.2 درصد متوقف نمی‌شود و به پایین‌تر از آن کاهش پیدا می‌کند. در این مرحله شما مشاهده می‌کنید که قیمت به سطح بعدی خود یعنی 50 درصد رسیده و قیمت در محدوده 75 دلار سقوط کرده است.

این نقطه میانی حرکت اصلی است و همچنین یک سطح اصلاحی رایج به‌شمار می‌رود. شما پیش خود فکر می‌کنید این ممکن است پایین اصلاح بازار باشد، زیرا قیمت قبلاً نیمی از حرکت قبلی را تغییر داده است و سطح 50٪ اغلب یک مانع روانی است.

شما یک سفارش خرید دیگر را با قیمت 75 دلار به ثبت می‌رسانید و موقعیت خود را دو برابر می‌کنید به این امید که قیمت از آن‌جا بالاخره جهش پیدا کند و روند صعودی را از سر بگیرد. اگر قیمت در سطح 50 درصد متوقف شود و به سمت بالا تغییر جهت دهد، می‌توان نتیجه گرفت که قدرت روند نسبتاً ضعیف است.

استفاده از فیبوناچی اصلاحی تا سطح 61.8 درصد

اما بازار هنوز تمام نشده و قرار است اتفاقات جدیدی برای آن رخ دهد. مشاهده می‌کنید که قیمت ABC نیز در سطح 50 درصد متوقف نشده و پایین‌تر از آن سقوط کرده و به سطح بعدی یعنی سطح 61.8 درصد یعنی حدود 69.10 دلار نزول پیدا کرده است. به گفته بسیاری از معامله‌گران، این مهم‌ترین سطح اصلاحی شناخته می‌شود، زیرا بر اساس نسبت طلایی است. همچنین سطحی است که قیمت قبل از ادامه در جهت اصلی، بیش‌ترین اصلاحیه را دارد.

شما گمان می‌کنید این باید پایین اصلاح باشد و سطح 61.8٪ یک سطح حمایت قوی است. شما تصمیم می‌گیرید تا یک سفارش خرید دیگر به قیمت 69.10 دلار انجام دهید، به این امید که قیمت از آن‌جا صعودی شود و روند قبلی خود را ادامه دهد. اگر قیمت تا این سطح پایین بیاید، نشان می‌دهد که قدرت روند ضعیف است و اعتبار خود را تا حدودی از دست می‌دهد.

به گفته بسیاری از معامله‌گران، مهم‌ترین سطح اصلاحی، سطحی است که قیمت قبل از ادامه در جهت اصلی، بیش‌ترین اصلاحیه را دارد.
به گفته بسیاری از معامله‌گران، مهم‌ترین سطح اصلاحی، سطحی است که قیمت قبل از ادامه در جهت اصلی، بیش‌ترین اصلاحیه را دارد.

استفاده از فیبوناچی اصلاحی تا سطح 78.6 درصد

شاید روند اصلاح قیمت شما را خسته کرده باشد، ولی ناگزیرید تا این را بدانید که اصلاح بازار هنوز تمام نشده است. قیمت ABC نیز در سطح 61.8 درصد متوقف نمی‌شود و پایین‌تر از آن‌را می‌شکند و به سطح بعدی یعنی سطح 78.6 درصد و حدود 61.70 دلار سقوط می‌کند. در این مرحله ممکن است با احتیاط بیش‌تری وارد معامله شوید.

شاید هم به تحلیل خود شک کنید و به کلی از استراتژی خود ناامید شوید. با این وجود در این مرحله نیز تصمیم می‌گیرید تا یک سفارش خرید دیگر را به قیمت 61.70 دلار انجام دهید تا به نوعی ضرر خود را کاهش دهید. اگر قیمت سهام شرکت ABC تا این حد پایین بیاید، می‌توان نتیجه گرفت که قدرت روند خیلی ضعیف است و دیگر اعتباری ندارد.

استفاده از فیبوناچی اصلاحی تا سطح 100 درصد

در مرحله پایانی، بازار برای شما یک سورپرایز دارد. قیمت ABC نیز در سطح 78.6 درصد متوقف نمی‌شود و تا 50 دلار سقوط می‌کند که پایین‌ترین قیمت اصلاحیه است. این بدان معناست که قیمت 100٪ از حرکت قبلی عقب‌نشینی کرده است و روندی که مشغول تحلیل آن بودید، یک روند ضعیف است و نمی‌توان آن‌را یک روند قوی و ادامه‌دهنده فرض کرد.

اگر قیمت به این سطح فیبوناچی بازگردد، می‌توانید نتیجه بگیرید که روند معکوس شده است. این رخ‌داد نشان می‌دهد خریداران یا فروشندگان به‌طور کامل روند قبلی را معکوس کرده‌اند و قیمت به نقطه شروع خود بازگشته است. این سطوح اغلب به‌عنوان شکست یا تأیید برای برگشت‌ها در نظر گرفته می‌شوند.

نقش خطوط حمایت و مقاومت در استفاده از فیبوناچی اصلاحی

نقش خطوط حمایت و مقاومت در فیبوناچی اصلاحی این است که می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را تعیین کنند. اگر قیمت به یک سطح اصلاح فیبوناچی برخورد کند و از آن عبور نکند، می‌توان انتظار داشت که روند قبلی ادامه می‌یابد. برای مثال، در یک روند صعودی، اگر قیمت تا سطح 38.2 درصد اصلاح کند و از آن پایین‌تر نرود، می‌توان انتظار داشت که قیمت دوباره صعود می‌کند و به سمت سطح بالاتر قبلی خود حرکت می‌کند.

در این‌حالت، سطح 38.2 درصد یک خط حمایت است و می‌توان در آن نقطه خرید انجام داد. برعکس در یک روند نزولی، اگر قیمت به سطح 38.2 درصد اصلاح کند و از آن بالاتر نرود، می‌توان انتظار داشت که قیمت دوباره نزول کند و به سمت سطح پایین‌تر قبلی حرکت کند. در این‌حالت، سطح 38.2 درصد یک خط مقاومت است و می‌توان در آن نقطه فروش انجام داد.

نقش خطوط حمایت و مقاومت در استفاده از فیبوناچی اصلاحی این است که می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را تعیین کنند.
نقش خطوط حمایت و مقاومت در استفاده از فیبوناچی اصلاحی این است که می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را تعیین کنند.

استفاده از فیبوناچی اصلاحی در استراتژی معاملاتی

اصلاح فیبوناچی ابزار قدرت‌مندی است که می‌تواند به شما در شناسایی نقاط ورود و خروج احتمالی در معاملات کمک کند. برای استفاده از فیبوناچی اصلاحی در استراتژی معاملاتی خود، باید مراحل زیر را انجام دهید.

  • سقف و کف قیمت را در نمودار پیدا کنید.
  • نشانگر فیبوناچی را بین سقف و کف مشخص شده رسم کنید.
  • زمانی وارد معامله شوید که قیمت به سطح اصلاح فیبوناچی رسیده باشد و نشانه‌ای از برگشت را نشان دهد؛ مانند ظاهر شدن الگوی کندل استیک، شکست یا واگرایی.
  • حد ضرر خود را زیر نوسان قبلی، برای معاملات طولانی‌مدت یا بالاتر از نوسان قبلی برای معاملات کوتاه‌مدت قرار دهید.
  • تیک پرافیت را در سطح فیبوناچی اصلاحی بعدی تنظیم کنید.

مزایا و معایب استفاده از فیبوناچی اصلاحی

استفاده از فیبوناچی اصلاحی مزایا و معایبی دارد. در ادامه به برخی از مزایا و معایب استفاده از این سطوح در معاملات اشاره می‌کنیم.

مزایای استفاده از فیبوناچی اصلاحی

  • این ابزار به تریدرها کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج مناسب را برای معاملات خود پیدا کنند.
  • فیبوناچی اصلاحی می‌تواند با سایر ابزارهای تکنیکال مانند امواج الیوت، خطوط روند و الگوهای شمعی ترکیب شود و اطلاعات بیش‌تری را ارائه دهد.

معایب استفاده از فیبوناچی اصلاحی

  • استفاده از فیبوناچی اصلاحی به تنهایی کافی نیست و نیاز به تأیید سایر عوامل مانند حجم معاملات، اخبار و رویدادهای بازار دارد.
  • این ابزار ممکن است در بازارهای شلوغ و ناپایدار دچار خطا شود و سطوح اشتباهی را نشان دهد.
استفاده از فیبوناچی اصلاحی را فقط روی نمودارهایی که بازه زمانی بالاتری دارند، انجام دهید.
استفاده از فیبوناچی اصلاحی را فقط روی نمودارهایی که بازه زمانی بالاتری دارند، انجام دهید.

نکات مهم هنگام استفاده از فیبوناچی اصلاحی

  • استفاده از فیبوناچی اصلاحی را فقط روی نمودارهایی که بازه زمانی بالاتری مانند روزانه، هفتگی و ماهانه دارند، انجام دهید.
  • استفاده از فیبوناچی اصلاحی را بهتر است فقط روی حرکات قیمت قوی و واضح انجام دهید و از اعمال آن روی حرکات قیمت ضعیف و مبهم خودداری کنید.

خدمات اپوفایننس

اپوفایننس بهترین بروکر فارکس است که امکان معامله با ارزهای دیجیتال و سایر ابزارهای مالی را فراهم می‌کند. این کارگزاری امکانات پیشرفته و متنوعی را در اختیار شما قرار می‌دهد تا بتوانید استراتژی معاملاتی خود را به‌راحتی پیاده‌سازی کنید. کارگزاری اپوفایننس امکانات و تسهیلات زیر را ارائه می‌دهد.

  • کارمزدهای کم و منصفانه‌ای پرداخت می‌کنید.
  • امنیت بالایی ارائه می‌دهد.
  • بازارهای چندگانه ارزهای دیجیتال، سهام، کالاها و فارکس را در دسترس معامله‌گران قرار می‌دهد.
  • رابط کاربر پسند دارد، به‌طوری که می‌توانید داده‌های بازار را مشاهده کرده و سفارشات خود را مدیریت کنید.

استفاده از فیبوناچی اصلاحی به معامله‌گران کمک می‌کند تا سطوح حمایت و مقاومت بالقوه را در حرکت قیمت یک دارایی شناسایی کنند. این اصلاح بر اساس دنباله فیبوناچی است. این دنباله مجموعه‌ای از اعداد است که رابطه ریاضی با یک‌دیگر دارند و یک نسبت طلایی میان آن‌ها برقرار است.

معامله‌گران با کمک سطوح اصلاحی فیبوناچی دو نقطه از قیمت را در نمودار انتخاب می‌کنند. این دو نقطه همان سقف و کفی هستند که اعتبار بیش‌تری دارند. پس از انتخاب این دو نقطه، نسبت‌های کلیدی فیبوناچی 23.6٪، 38.2٪، 50٪، 61.8٪ و 78.6٪ ظاهر می‌شوند. سطوح اصلاحی فیبوناچی را می‌توان برای ترسیم خطوط افقی روی نمودار قیمت استفاده کرد. این خطوط نشان می‌دهند قیمت ممکن است در کجا متوقف شود یا تغییر جهت دهد. معامله‌گران از این سطوح برای پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده، ثبت سفارشات، تعیین حد ضرر و تیک پرافیت استفاده می‌کنند.

منبع +++++

چگونه می‌توان از سطوح اصلاح فیبوناچی در معاملات استفاده کرد؟

برای استفاده از فیبوناچی اصلاحی در معاملات، باید دو نقطه مهم را در نمودار قیمت شناسایی کنید، مانند بالاترین و پایین‌ترین قیمت. سپس، می‌توانید از یک ابزار اصلاحی فیبوناچی یا یک پلت‌فرم معاملاتی برای ترسیم این سطوح کمک بگیرید. این سطوح شما را در مدیریت معاملات و نقاط ورود و خروج راهنمایی می‌کنند.

مزایا و معایب سطوح اصلاح فیبوناچی چیست؟

سطوح اصلاح فیبوناچی به عنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال دارای مزایا و معایبی است.
مزایا
+ استفاده از آن‌ها آسان است و برای هر بازه زمانی و هر دارایی اعمال می‌شود.
+ بر اساس یک مفهوم ریاضی است که در طبیعت یافت می‌شود و جذابیت جهانی دارد.
+ این سطوح می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا نقاط بازگشت احتمالی و نقاط ادامه‌دهنده روند را شناسایی کنند.
+ سطوح اصلاحی فیبوناچی این توانایی را دارند تا به معامله‌گران کمک کنند تا قدرت و مدت زمان حرکت قیمت را اندازه‌گیری کنند.
معایب
+ به خودی خود قابل اعتماد نیستند و در برخی موارد دقت کافی را ندارند.
+ فیبوناچی اصلاحی بیش‌تر ذهنی است و به انتخاب دو نقطه فرضی که برای ترسیم آن‌ها استفاده می‌شود، بستگی دارد.

چگونه می‌توان مهارت‌های معاملاتی خود را با استفاده از فیبوناچی اصلاحی بالا برد؟

1. از چندین تایم‌فریم استفاده کنید و به‌دنبال تلاقی سطوح فیبوناچی در بازه‌های زمانی مختلف باشید.
2. از سایر اندیکاتورهای فنی مانند خطوط روند، میانگین متحرک، نوسانگرها و الگوهای شمعدانی برای تأیید سیگنال‌های سطوح فیبوناچی استفاده کنید.